دارالعهد در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '\[\[رده\:(.*)\sدر\sفقه\sسیاسی\]\]' به '') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
نسخهٔ ۱۲ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۵
معناشناسی
منظور از آن، همه دولتها، کشورها و سرزمینهایی است که مردم آنها، براساس پیمانی که با مسلمین بستهاند، در کنار دارالاسلام از روابط صلحآمیز با امت اسلامی برخوردار بوده و روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی آنها، طبق پیمان مشترک تنظیم شده است[۱]. این کشورها با اسلام جنگ ندارند، نه مستقیم و نه غیرمستقیم، مانند اینکه به محارب و در حال جنگ کمک کنند و به او تجهیزات و اسلحه بدهند. علاوه بر اینکه محارب نیستند، با مسلمانان پیمان و میثاق بستهاند و از زمینهای خود مالیات ویژهای به دولت اسلامی میپردازند که آن را "خراج" مینامند، و لذا آنجا را "دار الخراج" نیز میتوان نامید. اصل وفای به تعهدات، یکی از مهمترین و بنیادیترین اصول در روابط بین الملل بوده و مورد تأیید اسلام و از شرایط اساسی ایمان است[۲].
اهالی اینگونه سرزمینها را "معاهد" مینامند و دولت اسلامی در مقابل آن خراج، امنیّت خارجی آنان را تضمین و بر عهده میگیرد. حمله به چنین سرزمینهایی که خود حکومت و دولت جداگانه نیز دارند، حمله به کشور مسلمانان محسوب میشود و دفاع از دارالعهد و معاهدین بر مسلمان ضروری است.
معاهدین (کفّار همپیمان و خراجپرداز) نیز مانند مسلمانان باید در مواقع ضروری حتیالامکان در مقابل دفع تهاجم از سرزمین مسلمانان به آنان کمک نمایند. فرق معاهدین با اهل ذمه این است که اهل ذمه به طور مستقیم در سرزمین اسلام به سر میبرند.
دارالعهد برگرفته از آیاتی[۳] است که بر لزوم وفای به عهد، نسبت به ملّتهایی که مسلمانان با آن قرارداد بستهاند تأکید دارد[۴].
انواع دارالعهد
دارالعهد شامل موارد زیر است:
- دارالذمه که خود نوعی دارالعهد به شمار میرود؛ زیرا اهل کتاب، بر اساس قرارداد ذمه، دارای عهد و پیمان با دارالاسلام هستند و در تعابیر فقهاء، ذمّی با معاهد، دارالذمه با دارالعهد و ذمه با عهد مترادف هم بهکار رفته است[۵]؛
- مستأمنینی که از امان دارالاسلام بهرهمند شدهاند، محل سکونت و سرزمینشان به لحاظ قرارداد، دارالعهد محسوب میشود. دارالعهد در مفهوم عام خود، شامل دارالهدنة، دارالصلح، دارالحیاد (اعتزال)، دارالذمه و دارالامان است[۶][۷].
منابع
پانویس
- ↑ وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۱۳۹؛ سنن ابی داود، باب جهاد، ص۱۵۳؛ سنن ترمذی، باب حج، ص۴۴؛ مسند احمد، ج۱، ص۷۹.
- ↑ ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾ «و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
- ↑ ﴿إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾ «مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بستهاید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاستهاند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکردهاند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بیگمان خداوند پرهیزکاران را دوست میدارد» سوره توبه، آیه ۴؛ ﴿كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾ «چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بستهاید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد» سوره توبه، آیه ۷؛ ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۴۶؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۰۲.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۳۸۵؛ السیر الکبیر، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۴۹.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۰۲.