مالکیت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مالکیت | | موضوع مرتبط = مالکیت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = مالکیت | ||
| مداخل مرتبط = [[مالکیت در قرآن]] - [[مالکیت در | | مداخل مرتبط = [[مالکیت در قرآن]] - [[مالکیت در معارف و سیره نبوی]] - [[مالکیت در فقه سیاسی]] - [[مالکیت در حقوق اسلامی]] - [[مالکیت در معارف و سیره رضوی]] - [[مالکیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== رعایت | == رعایت حریم مالکیتهای خصوصی و عمومی == | ||
[[اموال]] در [[جامعه بشری]] بر دو نوع است: | [[اموال]] در [[جامعه بشری]] بر دو نوع است: | ||
# اموال خصوصی؛ | # اموال خصوصی؛ |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۴
رعایت حریم مالکیتهای خصوصی و عمومی
اموال در جامعه بشری بر دو نوع است:
- اموال خصوصی؛
- اموالهای عمومی.
اموال خصوصی به افراد جامعه تعلق دارد و شامل خانهها و املاک شخصی و مانند آن است که تحت اداره و مالکیت افراد است. اموال عمومی نیز شامل دشتهای گسترده، جلگهها، کوه ساران، جنگلها، معادن و ذخیرههای زیرزمینی است[۱] که زیر نظر سرپرستی شایسته اداره میشود. در حقیقت، اموال عمومی، ملک خداست. ازاین رو، باید به مصارف خداپسندانه برسد. تا زمانی که پیامبر خدا (ص) زنده بود، سرپرست اموال عمومی بود و پس از آن حضرت، جانشینان بر حق ایشان؛ یعنی امامان معصوم (ع) سرپرستی این اموال را بر عهده گرفتند و پس از آنها نیز به حکومت صالح و شایستهای که بر اساس قانون خدا عمل میکند، سپرده شده است.
آنچه در آموزههای نبوی به عنوان یکی از اصول و شاخصههای تمدن آن حضرت مطرح است، رعایت حریمها و حرمتها در عرصه اقتصاد و درباره اموال شخصی و عمومی است؛ زیرا بیتوجهی به این اصل موجب بحرانها و اختلال نظام اجتماعی و انحطاط تمدن میشود. پیامبر اعظم (ص) مسلمانان را از مفاسد اقتصادی و اموری چون غارت گری، غصب، رباخواری، پای مال کردن حقوق دیگران و کارهای سودجویانه آن به شدت نهی کرده است. برای مثال، خداوند در قرآن کریم جزای زن سارق و مرد سارق را قطع دستان آنان میداند[۲]. رسول گرامی اسلام، این حکم را با قاطعیت اجرا میکرد و به منظور اجرای عدالت از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد. حضرت علی (ع) در این باره میفرماید: من بارها از رسول خدا (ص) شنیدم که میفرمود: «ملتی که با صراحت، حق ضعیفان را از زورمندان نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمیشود و روی سعادت نمیبیند»[۳].
رسول خدا (ص) درباره غاصب و کسی که مال دیگرن را به صورت ناروا و نامشروع تصاحب کرده است نیز سخن قاطع و تکان دهندهای دارد. آن حضرت میفرماید: هرکس قطعه زمینی را با ستم تصاحب کند، آن قطعه زمین را با دیگر قطعهها و قشرهای همان زمین به گردنش میآویزند و هرکه پارهای از مال مسلمانی را به ناروا تصاحب کند، در روز رستاخیز، با خدا درحالی که بر او خشم گرفته است، روبه رو خواهد شد[۴].[۵].
منابع
پانویس
- ↑ انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۶۷.
- ↑ نک: ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.
- ↑ صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصههای تمدن نبوی، ص ۱۰۰.