توحید در ربوبیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


==ملازمه میان توحید در ربوبیت و [[حکومت دینی]] ==
==ملازمه میان توحید در ربوبیت و [[حکومت دینی]] ==
* آیا یکتا پرستی، به عنوان یک مفهوم و برداشت نظری، می‏تواند در زندگی انسان و به ویژه در خط دادن به حاکمیت‏سیاسی در دنیای آدمیان مؤثر باشد؟ پاسخ به این پرسش مستلزم ارائه تصویری روشن از حضور خداوند در عالم انسانی و دنیای بشری است و اینکه آیا حضور خداوند حضور جنبی و بدون کارایی است‏یا اینکه اساسی و پویا و تاثیر گذار می‏باشد؟ حقیقت این است که اسلام در صدد آن نبوده است تا مساله توحید را بعد تجریدی بدهد تا هیچ ارتباطی با زندگی آدمی و مسایل روز مره او نداشته باشد بلکه به عکس، سعی کرده تا جامعه اسلامی را از مسیرهای توحید، به خصوص توحید افعالی، به پیش ببرد.  
* آیا [[یکتاپرستی]]، به عنوان یک مفهوم و برداشت نظری، می‏ تواند در زندگی [[انسان]] و به ویژه در خط دادن به [[حاکمیت ‏سیاسی]] در دنیای [[آدمیان]] مؤثر باشد؟ پاسخ به این پرسش مستلزم ارائه تصویری روشن از حضور [[خداوند]] در عالم انسانی و دنیای بشری است و اینکه آیا حضور خداوند حضور جنبی و بدون کارایی است‏ یا اینکه اساسی و پویا و تاثیرگذار می‏ باشد؟ حقیقت این است که [[اسلام]] در صدد آن نبوده است تا مسأله [[توحید]] را بعد تجریدی بدهد تا هیچ ارتباطی با زندگی [[آدمی]] و مسایل روزمره او نداشته باشد بلکه به عکس، سعی کرده تا [[جامعه اسلامی]] را از مسیرهای [[توحید]]، به خصوص [[توحید افعالی]]، به پیش ببرد.  
*اما اینکه چگونه می‏تواند جامعه اسلامی را از مسیرهای توحید افعالی به پیش ببرد پاسخ آن، از مباحث مربوط به توحید افعالی روشن می‏شود؛ زیرا در مباحث گذشته بیان شد که از شؤون ربوبیت‏ خداوند توحید در تشریع، ولایت تشریعی "توحید در حاکمیت" و توحید در اطاعت است; یعنی مبنای جهان بینی توحیدی<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>:  
*اما اینکه چگونه می‏ تواند [[جامعه اسلامی]] را از مسیرهای [[توحید افعالی]] به پیش ببرد پاسخ آن، از مباحث مربوط به [[توحید افعالی]] روشن می ‏شود؛ زیرا از [[شؤون ربوبیت‏ خداوند]]، [[توحید در تشریع]]، [[ولایت تشریعی]] ([[توحید در حاکمیت]]) و [[توحید در اطاعت]] است؛ یعنی مبنای [[جهان بینی توحیدی]]<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>:  
#تشریع قوانین بر اساس توحید در تشریع، حق خداوند است .  
#[[تشریع قوانین]] بر اساس [[توحید در تشریع]]، حق [[خداوند]] است.  
#اداره امور انسانها و تصرف در نفوس و اموال و افعال آنان از کانال اعمال قوانین خداوند بر طبق توحید در حاکمیت اولا و بالذات در انحصار اوست<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.  
#اداره امور [[انسانها]] و [[تصرف در نفوس]] و [[تصرف در اموال|اموال]] و [[تصرف در افعال|افعال]] آنان از کانال اعمال [[قوانین خداوند]] بر طبق [[توحید در حاکمیت]] اولا و بالذات در انحصار اوست<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.  
#اطاعت از خداوند و تن دادن به ولایت تشریعی او، بر اساس توحید در اطاعت، مخصوص خداوند است . بنابراین، دخالت در تمام امور انسانها از اختیارات ویژه مدبر و ولی حقیقی بشر است که این دخالت تنها در شکل حکومت دینی امکان‏پذیر است؛ زیرا حکومت دینی یعنی حکومتی که قوانین آن از طرف خداوند بوده و مجریان آن منصوب از طرف او باشند و مردم نیز از دستورات حاکمان منصوب الهی که بر اساس قانون خداوند صادر می‏شود اطاعت نمایند .  
#[[اطاعت از خداوند]] و تن دادن به [[ولایت تشریعی]] او، بر اساس [[توحید در اطاعت]]، مخصوص [[خداوند]] است. بنابراین، دخالت در تمام امور [[انسانها]] از اختیارات ویژه مدبر و [[ولی حقیقی بشر]] است که این دخالت تنها در شکل [[حکومت دینی]] امکان‏پذیر است؛ زیرا [[حکومت دینی]] یعنی [[حکومت|حکومتی]] که [[قوانین]] آن از طرف [[خداوند]] بوده و مجریان آن منصوب از طرف او باشند و [[مردم]] نیز از دستورات [[حاکمان منصوب الهی]] که بر اساس [[قانون خداوند]] صادر می ‏شود [[اطاعت]] نمایند.  
*البته تحقق عینی ولایت و حاکمیت تشریعی خداوند، که با انسانها سر و کار دارد، با دو شرط امکان‏پذیر است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>:  
*البته تحقق عینی [[ولایت]] و [[حاکمیت تشریعی]] [[خداوند]]، که با [[انسانها]] سر و کار دارد، با دو شرط امکان‏پذیر است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>:  
#ابلاغ تشریع الهی یعنی تشریع الهی و تقنین او به مردم برسد و مردم از آن آگاه شوند .  
#[[ابلاغ تشریع الهی]] یعنی: [[تشریع الهی]] و [[تقنین]] او به [[مردم]] برسد و [[مردم]] از آن آگاه شوند.  
#اجرای تشریع الهی یعنی تشریع الهی بعد از آگاهی مردم از آن، در زندگی فردی و اجتماعی آنان اجرا و پیاده شود<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.  
#[[اجرای تشریع الهی]] یعنی: [[تشریع الهی]] بعد از آگاهی [[مردم]] از آن، در زندگی فردی و اجتماعی آنان اجرا و پیاده شود<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.  
*با توجه به اینکه انجام و اعمال این دو شرط که مستلزم تصرف در امور مردم به طور مستقیم است از طرف خداوند معقول نیست . بنابراین، باید به صورت غیر مستقیم توسط منصوبین خاص یا عام او صورت گیرد .  
*با توجه به اینکه انجام و اعمال این دو شرط که مستلزم [[تصرف در امور مردم]] به طور مستقیم است از طرف [[خداوند]] معقول نیست. بنابراین، باید به صورت غیر مستقیم توسط [[منصوبین خاص]] یا [[منصوبین عام|عام]] او صورت گیرد.  
*برای تحقق عینی ولایت و حاکمیت تشریعی خداوند دو شرط لازم است که عبارتند از:  
*برای تحقق عینی ولایت و حاکمیت تشریعی خداوند دو شرط لازم است که عبارتند از:  
# [[ابلاغ تشریع الهی]]؛
# [[ابلاغ تشریع الهی]]؛

نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۷

این مدخل از زیرشاخه‌های توحید است. "توحید" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل هدایت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • با توجه به معنای لغوی واژه "رب"، توحید در ربوبیت‏ یعنی: "اعتقاد به اینکه تنها خدای متعال است که می‌‏تواند استقلالا و بدون نیاز به هیچگونه اذن و اجازه‏‌ای، در تمام شؤون مخلوقات و کل جهان تصرف کرده، آنها را تدبیر و اداره کند" [۱]
  • طبق این تعریف، انسان بعد از آفرینش، تدبیرش به خود او تفویض نشده بلکه با تدبیر الهی زیست می‌‏کند. البته این بدان معنا نیست که هیچ عاملی در طول فاعلیت‏ خدا، از چیز دیگر تاثیر نپذیرد بلکه خداوند چیزهای دیگر را واسطه سبب قرار می‏دهد و از راه آنها تاثیراتی در عالم تحقق پیدا می‏کند که تاثیرات حقیقی است.
  • یکی از محققان در این باره می‌‏نویسد: "مراد از رب در اصطلاح اسلامی، مربی کامل است؛ یعنی بنیانگذار نظام زندگی در طی مراحل پرورش تا رسیدن به درجه کمال" [۲][۳]
  • "خداوند برای تحقق معنای رب العالمین بودن خود، ابتدا فرشتگاه را آفرید؛ زیرا آنان سپاه خلق در خلق و حاملان عرش ربوبی هستند . پس از آن، به آفرینش زمان و مکان و آسمان و زمین پرداخت و هر چه مورد نیاز جانداران آن بود؛ از آب و گیاه و سایر ما یحتاج، در اختیارشان قرار داد. سپس جن و حیوان را آفرید و انسان را پس از خلق همه نیازمندی‏هایش به دنیا آورد"[۴][۵].
  • بر اساس توحید در ربوبیت، هر امری که در جهان محقق شده و سهمی از هستی داشته باشد، به خدا اسناد پیدا می‏کند و علت آن خدا است؛ خواه آن امر، از امور حقیقی [۶] باشد یا اعتباری [۷][۸]
  • به عبارت دیگر، اگر علت که خداست کار حقیقی انجام دهد؛ مثلاً درخت‏ی انسان را بیافریند، ربوبیت او تکوینی است و اگر کار اعتباری انجام دهد؛ مثلا قانون مالکیت را وضع کند ربوبیت او تشریعی خواهد بود.
  • بنابراین، ربوبیت ‏خداوند عام است و شامل تمام امور حقیقی و اعتباری می‏گردد[۹]

شؤون و مراتب توحید در ربوبیت

  • توحید در ربوبیت‏ یکی از اقسام توحید افعالی است که خود دارای شؤون و مراتب گوناگون بود و ما از میان شؤون مختلف آن، تنها به سه مرتبه، که در ارتباط با تحقیق حاضر، دارای اهمیت‏ بیشتری هستند، می‌‏پردازیم که عبارتند از:
  1. توحید در تشریع؛
  2. توحید در حاکمیت؛
  3. توحید در اطاعت[۱۰].

ملازمه میان توحید در ربوبیت و حکومت دینی

  1. تشریع قوانین بر اساس توحید در تشریع، حق خداوند است.
  2. اداره امور انسانها و تصرف در نفوس و اموال و افعال آنان از کانال اعمال قوانین خداوند بر طبق توحید در حاکمیت اولا و بالذات در انحصار اوست[۱۲].
  3. اطاعت از خداوند و تن دادن به ولایت تشریعی او، بر اساس توحید در اطاعت، مخصوص خداوند است. بنابراین، دخالت در تمام امور انسانها از اختیارات ویژه مدبر و ولی حقیقی بشر است که این دخالت تنها در شکل حکومت دینی امکان‏پذیر است؛ زیرا حکومت دینی یعنی حکومتی که قوانین آن از طرف خداوند بوده و مجریان آن منصوب از طرف او باشند و مردم نیز از دستورات حاکمان منصوب الهی که بر اساس قانون خداوند صادر می ‏شود اطاعت نمایند.
  1. ابلاغ تشریع الهی یعنی: تشریع الهی و تقنین او به مردم برسد و مردم از آن آگاه شوند.
  2. اجرای تشریع الهی یعنی: تشریع الهی بعد از آگاهی مردم از آن، در زندگی فردی و اجتماعی آنان اجرا و پیاده شود[۱۴].
  • با توجه به اینکه انجام و اعمال این دو شرط که مستلزم تصرف در امور مردم به طور مستقیم است از طرف خداوند معقول نیست. بنابراین، باید به صورت غیر مستقیم توسط منصوبین خاص یا عام او صورت گیرد.
  • برای تحقق عینی ولایت و حاکمیت تشریعی خداوند دو شرط لازم است که عبارتند از:
  1. ابلاغ تشریع الهی؛
  2. اجرای تشریع الهی.

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (۳ - ۱)، انتشارات مؤسسه در راه حق، ص‏۲۳.
  2. عسکری، سید مرتضی، عقاید اسلام در قرآن (۳ - ۱)، ترجمه محمد جواد کرمی، مجتمع علمی اسلامی، چاپ اول، ص‏۱۵۰ .
  3. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  4. عسکری، سید مرتضی، عقاید اسلام در قرآن (۳ - ۱)، ترجمه محمد جواد کرمی، مجتمع علمی اسلامی، چاپ اول، ص‏۱۶۶.
  5. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  6. حقیقی شامل موجوداتی می‏شود که عمل اختیاری انسان در بود و نبود آن‏ها دخیل نباشد.
  7. اعتباری شامل اشیا و اموری می‏گردد که در حوزه حیات انسانی یافت می‌‏شوند؛ به گونه‏ای که اگر انسان نباشد آن امور اصلا مطرح نمی‌‏گردند؛ نظیر مالکیت، ریاست زوجیت، عضویت و مانند تمامی اموری که در مسایل اخلاقی و فقهی مطرح می‌‏شوند؛ ر . ک . به: جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، ص‏۲۱۲.
  8. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  9. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  10. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  11. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  12. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  13. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.
  14. شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص:۳۲۹ تا ۳۶۹.