ام سنان بنت خیثمه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[ام سنان]] دختر خیثمه از دوستداران [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و شاعر [[سپاه]] آن [[حضرت]] در [[صفین]] بود.
[[ام سنان]] دختر خیثمه از دوستداران [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و شاعر [[سپاه]] آن [[حضرت]] در [[صفین]] بود.


در [[عقد الفرید (کتاب)|عقد الفرید]] آمده: هنگامی که [[ام سنان]] برای [[شکایت]] از [[مروان]] نزد [[معاویه]] رفت، جهت توجه [[معاویه]] به [[شکایت]] خود مطالبی گفت که [[معاویه]] را خوش آمد و به سخنانش گوش داد. [[ام سنان]] در ادامه گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! آنچه ما برای تو [[گمان]] می‌کنیم، [[حظ]] و بهره‌ات بیشتر از آن است، به [[خدا]] [[سوگند]]، فقط این اطرافیان تو سبب شده‌اند که دل‌های [[مسلمانان]] نسبت به تو پر از [[کینه]] و [[نارضایتی]] شود، سخنان اینها را [[درهم]] بکوب و آنها را از اطراف خود دور کن و اگر این کار را کردی، بدان که به [[خداوند]] نزدیک و [[محبت]] تو در دل‌های [[مؤمنان]] بیشتر خواهد شد. [[معاویه]] گفت: آیا واقعاً این سخن از توست که درباره من گفتی؟ [[ام سنان]] در پاسخ گفت: سبحان [[الله]]، به [[خدا]] [[سوگند]]، مثل تو به [[باطل]] [[مدح]] نمی‌شود و به [[دروغ]] عذر آورده نمی‌گردد و همانا تو [[رأی]] و [[عقیده]] و ضمیر [[دل]] ما را می‌دانی، اما بگذار عقیده‌ام را برایت بگویم و چنین گفت: "به [[خدا]] قسم، [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} پیش ما از تو محبوب‌تر و به [[دل]] ما نزدیک‌تر از توست و تو هم نزد ما از غیر خودت به ما نزدیک‌تری"<ref>{{عربی|"كان والله علي أحب الينا منك، وأنت احب الينا من غيرك}}</ref>.
در [[عقد الفرید (کتاب)|عقد الفرید]] آمده: هنگامی که [[ام سنان]] برای [[شکایت]] از [[مروان]] نزد [[معاویه]] رفت، جهت توجه [[معاویه]] به [[شکایت]] خود مطالبی گفت که [[معاویه]] را خوش آمد و به سخنانش گوش داد. [[ام سنان]] در ادامه گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! آنچه ما برای تو [[گمان]] می‌کنیم، [[حظ]] و بهره‌ات بیشتر از آن است، به [[خدا]] [[سوگند]]، فقط این اطرافیان تو سبب شده‌اند که دل‌های [[مسلمانان]] نسبت به تو پر از [[کینه]] و [[نارضایتی]] شود، سخنان اینها را [[درهم]] بکوب و آنها را از اطراف خود دور کن و اگر این کار را کردی، بدان که به [[خداوند]] نزدیک و [[محبت]] تو در دل‌های [[مؤمنان]] بیشتر خواهد شد. [[معاویه]] گفت: آیا واقعاً این سخن از توست که درباره من گفتی؟ [[ام سنان]] در پاسخ گفت: سبحان [[الله]]، به [[خدا]] [[سوگند]]، مثل تو به [[باطل]] [[مدح]] نمی‌شود و به [[دروغ]] عذر آورده نمی‌گردد و همانا تو [[رأی]] و [[عقیده]] و ضمیر [[دل]] ما را می‌دانی، اما بگذار عقیده‌ام را برایت بگویم و چنین گفت: «به [[خدا]] قسم، [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} پیش ما از تو محبوب‌تر و به [[دل]] ما نزدیک‌تر از توست و تو هم نزد ما از غیر خودت به ما نزدیک‌تری»<ref>{{عربی|"كان والله علي أحب الينا منك، وأنت احب الينا من غيرك}}</ref>.


[[معاویه]] پرسید: مراد تو از غیر من چه کسانی‌اند؟ گفت: [[مروان بن حکم]] [[والی مدینه]] و [[سعید بن عاص]]. پرسید: حال چه می‌خواهی؟ [[ام سنان]] در [[مذمت]] [[مروان بن حکم]]، مطالبی از [[بی‌عدالتی]] و ستم‌های او به زبان آورد و در آخر گفت: او [[فرزند]] پسرم را بدون [[گناه]] [[زندان]] کرده و تقاضای [[آزادی]] او را دارم!  
[[معاویه]] پرسید: مراد تو از غیر من چه کسانی‌اند؟ گفت: [[مروان بن حکم]] [[والی مدینه]] و [[سعید بن عاص]]. پرسید: حال چه می‌خواهی؟ [[ام سنان]] در [[مذمت]] [[مروان بن حکم]]، مطالبی از [[بی‌عدالتی]] و ستم‌های او به زبان آورد و در آخر گفت: او [[فرزند]] پسرم را بدون [[گناه]] [[زندان]] کرده و تقاضای [[آزادی]] او را دارم!  
۲۴٬۴۶۴

ویرایش