قاعده لطف در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font...» ایجاد کرد)
 
خط ۳۱: خط ۳۱:
#[[واجب]] نیست که فعل مورد [[لطف]]، امری معین باشد؛ بلکه روا است که [[مکلف]] میان دو امر مخیر باشد به گونه‌ای که هر یک از آنها از [[مصلحت]] مطلوب نصیب بَرَد و بتواند بر جای دیگری بنشیند؛ مانند کفارات [[روزه]]<ref>کشف المراد، ۳۵۴ و ۳۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 373.</ref>.
#[[واجب]] نیست که فعل مورد [[لطف]]، امری معین باشد؛ بلکه روا است که [[مکلف]] میان دو امر مخیر باشد به گونه‌ای که هر یک از آنها از [[مصلحت]] مطلوب نصیب بَرَد و بتواند بر جای دیگری بنشیند؛ مانند کفارات [[روزه]]<ref>کشف المراد، ۳۵۴ و ۳۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 373.</ref>.


==قاعده لطف در فرهنگ اصطلاحات علم کلام==
*[[لطف]]، به معنای [[مقرب]] به [[طاعت]] و مبعد از [[معصیت]] تعریف می‌‌شود. "[[قاعده لطف]]" از [[دلایل عقلی]] بر [[ضرورت امامت]] از طرف خداست که از مستندات اساسی [[متکلمان شیعه]] دراین‌باره است<ref>جهت مطالعه بیشتر مراجعه شود به فصل چهارم کتاب امامت در بینش اسلامی، با عنوان قاعده لطف و وجوب امامت، تألیف علی ربانی گلپایگانی که این بحث را با تمام جوانب و شبهات آن طرح و بررسی کرده است.</ref>.
*[[لطف]] و [[انتخاب]] اصلح، بحثی است میان [[اشاعره]] و [[معتزله]]، مبنی بر اینکه آیا [[لطف]] به معنای [[انتخاب]] اصلح برای حال [[بندگان]]، بر [[نظام]] عالم [[حاکم]] است یا خیر.
*[[معتزله]]، [[لطف]] را به عنوان [[تکلیف]] و [[وظیفه]] برای [[خداوند]] لازم و [[واجب]] می‌‌دانند، و [[اشاعره]]، [[لطف]] و [[انتخاب]] اصلح را منکر هستند.
*[[قاعده لطف]] از نظر [[شیعه]]، به معنای [[لطف الهی]] و اصلی از اصول است که تقریباً می‌توان گفت که [[دلیل عقلی]] [[شیعه]] در [[باب ]][[امامت]] است و [[فروع]] اصل [[عدل]] و اصل [[حسن و قبح عقلی]] به حساب می‌‌آید.
[[خواجه نصیر]] این تعبیر را دارد: {{عربی|الإمام لطف}}<ref>خواجه نصیر در تجرید الاعتقاد می‌‌گوید: {{عربی| الامام لطف فیجب نصبه علی الله تعالی تحصیلا للغرض }}. [[علامه حلی]] در شرح آن در کشف المراد می‌‌گوید: جمله الامام لطف، امر بدیهی است برای عقلا؛ زیرا وجود رهبری که انسان را به دوری از معصیت و اطاعت و انجام دادن صلاح و سعادت راهنمایی کند هر عقل سلیمی وجود آن را ضروری می‌‌داند.</ref>؛ مقصود وی این است که [[امامت]] هم نظیر [[نبوت]] از مسائلی است که [[تبیین]] و [[انتخاب]] آن از [[توان]] [[بشر]] بیرون است و از [[طریق وحی]] و تعیین [[الهی]] باید صورت گیرد؛ با این تفاوت که [[نبوت]] مستقیماً از [[ناحیه]] خداست، ولی [[امامت]]، تعیینی است از [[ناحیه]] [[پیغمبر]] از سوی [[خدا]].
*علمای [[شیعه]] این مطلب را به [[لطف]] تعبیر کرده‌اند و مقصود این است که این مسئله برای [[هدایت]] [[بشر]] مفید و نوعی [[لطف]] خداست؛ چون راه [[بشر]] به سوی [[خدا]] بسته است، [[لطف الهی]] ایجاب می‌‌کند که از سوی او عنایتی شود<ref>مطهری، امامت و رهبری، ص۹۵ - ۹۲؛ همو، آشنایی با علوم اسلامی، ج۲، ص۷۶.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۲-۱۶۳.</ref>.
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
* [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث قاعده لطف است. "قاعده لطف" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل قاعده لطف (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

نظریه شیعه

  • لطف بر دو گونه است:
  1. لطف محصل: عبارت است از مبادی و مقدماتی که هدف خلقت بر آنها استوار است. خلقت از گذر لطف محصل از بیهودگی و لغو می‌رهد؛ به گونه‌ای که بدون آن، فعل الهی بدون غایت و عبث می‌شود. از این گونه لطف است بعثت پیامبران، بیان تکالیف و قدرت بخشیدن بر انجام تکالیف. وجوب لطف محصل در نظر آنان که خداوند را حکیم می‌دانند، تردیدناپذیر است[۸][۹].
  2. لطف مقرب: عبارت است از آنچه برآورنده غرض تکلیف است. با نبود لطف مقرب، غرض تکلیف حاصل نمی‌آید؛ مانند وعد، وعید، تشویق و تهدید که بنده را بر طاعت بر می‌انگیزد و از گناه باز می‌دارد[۱۰]. لطف مقرب در توانایی و قدرت بندگان برای طاعت یا معصیت دخلی ندارد. آنان می‌توانند طاعت کنند یا روی به معصیت نهند. قدرت بر تکالیف، در گرو آن است که بندگان، آنها را به واسطه پیامبران بازشناسند و از ابزارهای مادی نیز بهره‌مند باشند و فرض بر این است که چنین مقدمات و وسایلی حاصل است. متکلمان در این باره که آیا لطف مقرب بر خداوند واجب است یانه، به اختلاف افتاده‌اند. نظریه امامیه بر آن است که اگر برآورده شدن غرض تکلیف، بر لطف خداوند متوقف است، لطف بر او لازم است[۱۱].

اشکالات مخالفان قاعده لطف

احکام قاعده لطف

  1. باید میان لطف و مورد لطف مناسبتی باشد بدین معنا که‌ حصول لطف، انگیزه‌ای برای مورد لطف فراهم آوَرَد. در غیر این صورت، ترجیح بلا مرجح پیش می‌آید.
  2. لطف نباید به حد الزام برسد؛ زیرا در این صورت با تکلیف و اختیار بندگان ناسازگار است.
  3. مکلف باید به اجمال یا تفصیل از لطف آگاهی یابد؛ زیرا اگر به لطف و مورد لطف و مناسبت آنها آگاه نباشد، در او انگیزه پدید نمی‌آید.
  4. لطف باید بر حسن فعل مورد لطف بیفزاید.
  5. واجب نیست که فعل مورد لطف، امری معین باشد؛ بلکه روا است که مکلف میان دو امر مخیر باشد به گونه‌ای که هر یک از آنها از مصلحت مطلوب نصیب بَرَد و بتواند بر جای دیگری بنشیند؛ مانند کفارات روزه[۲۶][۲۷].

قاعده لطف در فرهنگ اصطلاحات علم کلام

خواجه نصیر این تعبیر را دارد: الإمام لطف[۲۹]؛ مقصود وی این است که امامت هم نظیر نبوت از مسائلی است که تبیین و انتخاب آن از توان بشر بیرون است و از طریق وحی و تعیین الهی باید صورت گیرد؛ با این تفاوت که نبوت مستقیماً از ناحیه خداست، ولی امامت، تعیینی است از ناحیه پیغمبر از سوی خدا.

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مفردات الفاظ القرآن، ۴۵۰؛ لغت‌نامه دهخدا، ۱۲/ ۱۷۳۷۶.
  2. فرهنگ شیعه، ص 370.
  3. الالهیات‌، ۳/ ۵۸.
  4. اوائل المقالات‌، ۲۵.
  5. اوائل المقالات‌، ۲۵.
  6. الالهیات‌، ۳/ ۵۱.
  7. فرهنگ شیعه، ص 370.
  8. الالهیات‌، ۳/ ۵۱.
  9. فرهنگ شیعه، ص 370-371.
  10. کشف المراد، ۳۵۱؛ ارشاد الطالبین‌، ۲۷۷؛ الالهیات‌، ۳/ ۵۲.
  11. فرهنگ شیعه، ص 371.
  12. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ؛ سوره اعراف، آیه ۹۴ و ﴿وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ آیه ۱۶۸؛ ﴿رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ؛ سوره نساء، آیه ۱۶۵، بحارالانوار، ۵/ ۳۱۶.
  13. الالهیات‌، ۳/ ۵۶.
  14. فرهنگ شیعه، ص 371.
  15. شرح الاصول الخسمة، ۵۲۳؛ الالهیات‌، ۳/ ۵۶.
  16. فرهنگ شیعه، ص 372.
  17. فرهنگ شیعه، ص 371-372.
  18. شرح الاصول الخسمة، ۳۵۲.
  19. فرهنگ شیعه، ص 372.
  20. شرح الاصول الخسمة، ۳۵۳.
  21. فرهنگ شیعه، ص 372.
  22. شرح الاصول الخسمة، ۳۵۳.
  23. فرهنگ شیعه، ص 372.
  24. همان، ۳۵۳.
  25. فرهنگ شیعه، ص 372.
  26. کشف المراد، ۳۵۴ و ۳۵۵.
  27. فرهنگ شیعه، ص 373.
  28. جهت مطالعه بیشتر مراجعه شود به فصل چهارم کتاب امامت در بینش اسلامی، با عنوان قاعده لطف و وجوب امامت، تألیف علی ربانی گلپایگانی که این بحث را با تمام جوانب و شبهات آن طرح و بررسی کرده است.
  29. خواجه نصیر در تجرید الاعتقاد می‌‌گوید: الامام لطف فیجب نصبه علی الله تعالی تحصیلا للغرض . علامه حلی در شرح آن در کشف المراد می‌‌گوید: جمله الامام لطف، امر بدیهی است برای عقلا؛ زیرا وجود رهبری که انسان را به دوری از معصیت و اطاعت و انجام دادن صلاح و سعادت راهنمایی کند هر عقل سلیمی وجود آن را ضروری می‌‌داند.
  30. مطهری، امامت و رهبری، ص۹۵ - ۹۲؛ همو، آشنایی با علوم اسلامی، ج۲، ص۷۶.
  31. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۲-۱۶۳.