بحث:وجوب و ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۸
، ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۰←چیستی وجوب انتظار
(صفحهای تازه حاوی «==نویسنده: آقای سالاری== ==پاسخ تفضیلی== ==وجوب انتظار فرج در روایات== *اند...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
#شخصی [[خدمت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} آمد و نوشتهای همراه داشت، [[حضرت]] به او فرمودند: آیا این [[نامه]] مخاصم است که از [[دینی]] پرسیده که به واسطۀ آن [[اعمال انسان]] به درجۀ قبول میرسد؟ عرض کرد: بلی! [[خدا]] شما را [[رحمت]] کند مراد من همین است [[حضرت]] فرمود: آن [[دینی]] که به سبب آن [[اعمال]] قبول میشود، این است: «[[شهادت]] به [[یگانگی خدا]]، و اینکه شریک ندارد، [[شهادت]] به [[رسالت خاتم]] الانبیاء [[محمد]]{{صل}} و [[اقرار]] به [[حقانیت]] سخنانی که از جانب [[خداوند]] آورده است، [[دوستی]] با ما [[اهل بیت]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و فرمانبرداری از ما و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]] و [[تواضع]] و [[انتظار ظهور]] [[قائم]] ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را ظاهر میگرداند»<ref>.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۳: {{متن حدیث|"دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ مَعَهُ صَحِيفَةٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ صَحِيفَة مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ هَذَا الَّذِي أُرِيدُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"}}</ref>.<ref>ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۵-۸۶؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.</ref> | #شخصی [[خدمت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} آمد و نوشتهای همراه داشت، [[حضرت]] به او فرمودند: آیا این [[نامه]] مخاصم است که از [[دینی]] پرسیده که به واسطۀ آن [[اعمال انسان]] به درجۀ قبول میرسد؟ عرض کرد: بلی! [[خدا]] شما را [[رحمت]] کند مراد من همین است [[حضرت]] فرمود: آن [[دینی]] که به سبب آن [[اعمال]] قبول میشود، این است: «[[شهادت]] به [[یگانگی خدا]]، و اینکه شریک ندارد، [[شهادت]] به [[رسالت خاتم]] الانبیاء [[محمد]]{{صل}} و [[اقرار]] به [[حقانیت]] سخنانی که از جانب [[خداوند]] آورده است، [[دوستی]] با ما [[اهل بیت]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و فرمانبرداری از ما و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]] و [[تواضع]] و [[انتظار ظهور]] [[قائم]] ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را ظاهر میگرداند»<ref>.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۳: {{متن حدیث|"دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ مَعَهُ صَحِيفَةٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ صَحِيفَة مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ هَذَا الَّذِي أُرِيدُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"}}</ref>.<ref>ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۵-۸۶؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.</ref> | ||
== | ==آیا [[انتظار]]، حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟== | ||
*نکتهای که به صورت سؤال یا اشکال مطرح میشود این است که: مگر حالت [[انتظار]] یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به [[انتظار]] داشتن صحیح است؟ هر کس حال [[انتظار]] را در خودش [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] میکند این حال بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمیشود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "[[انتظار]]" قهراً حاصل میشود و [[نیاز]] به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین میتوان گفت: اصل حالت [[انتظار]] داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری [[انسان]] نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خو به خود به وجود میآید. پس امر به [[انتظار]] و [[وجوب]] آن، در [[حقیقت]] به ایجاد آن مقدمات بر میگردد. البته [[انتظار]] دارای شدت و [[ضعف]] است و هر درجهای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایینترین درجۀ [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] بستگی به [[قوت]] این احتمال دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] قویتری را موجب میگردد و [[قوت]] [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] میشود که این آثار در مراتب پایینتر به چشم نمیخورد. بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.</ref>. | *نکتهای که به صورت سؤال یا اشکال مطرح میشود این است که: مگر حالت [[انتظار]] یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به [[انتظار]] داشتن صحیح است؟ هر کس حال [[انتظار]] را در خودش [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] میکند این حال بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمیشود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "[[انتظار]]" قهراً حاصل میشود و [[نیاز]] به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین میتوان گفت: اصل حالت [[انتظار]] داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری [[انسان]] نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خو به خود به وجود میآید. پس امر به [[انتظار]] و [[وجوب]] آن، در [[حقیقت]] به ایجاد آن مقدمات بر میگردد. البته [[انتظار]] دارای شدت و [[ضعف]] است و هر درجهای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایینترین درجۀ [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] بستگی به [[قوت]] این احتمال دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] قویتری را موجب میگردد و [[قوت]] [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] میشود که این آثار در مراتب پایینتر به چشم نمیخورد. بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.</ref>. | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== | ||
*نتیجه اینکه با استفاده از [[روایات]] ائمۀ [[معصومین]]{{ع}} و اقوال [[علما]] [[انتظار فرج]] منتسب به اصل [[امامت]] و [[نبوت]] بوده و [[اعتقاد]] به آن [[واجب]] است. | *نتیجه اینکه با استفاده از [[روایات]] ائمۀ [[معصومین]]{{ع}} و اقوال [[علما]] [[انتظار فرج]] منتسب به اصل [[امامت]] و [[نبوت]] بوده و [[اعتقاد]] به آن [[واجب]] است. |