وجوب و ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
وجوب و ضرورت نقلی انتظار چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج
مدخل اصلیوجوب و ضرورت نقلی انتظار امام مهدی

وجوب و ضرورت نقلی انتظار چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا انتظار امام مهدی واجب است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

انتظار فرج و عظمت آن

دلایل نقلی وجوب انتظار فرج

آیات دال بر وجوب انتظار فرج

  1. ﴿وَ ارْتَقِبُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُمْ رَقِيبٌ[۴] و ﴿فَانتَظِرُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِين[۵]. از امام رضا (ع) نقل شده فرمودند: «چقدر خوب است صبر و انتظار فرج! آیا نشنیده‌ای فرموده خدای عزوجل را که ﴿وَ ارْتَقِبُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُمْ رَقِيبٌ و ﴿فَانتَظِرُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِين، بنابراین بر شما باد به صبر، به درستی که گشایش پس از ناامیدی می‌آید، البته آنان که پیش از شما بودند صبورتر از شما بودند»[۶]
  2. ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۷]. امام صادق (ع) فرمودند: «درباره قول خدای عزوجل: ﴿الَمِ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ[۸]، تقواپیشگان، شیعیان علی (ع) هستند و غیب همان حجت غایب است و گواه بر این گفته خدای عزوجل است که فرمود: ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۹].[۱۰]

روایات دال بر وجوب انتظار فرج

  1. روایاتی که صریحاً در آن دستور به انتظار فرج داده شده است، مانند:
    1. از امام جواد (ع) نقل شده است فرمودند: «همانا قیام کننده از ما (اهل بیت (ع)) همان مهدی (ع) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است»[۱۱] تعبیر وجوب، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ ضرورت حال انتظار در زمان پنهانی امام است. دینداری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی انتظار قائم (ع) ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است، نباید از این امر واجب غفلت بورزد[۱۲].
    2. امام باقر (ع) فرمودند: «صبح و شام متوقع و منتظر این امر (فرج) باشید»[۱۳][۱۴]
    3. امام صادق (ع) فرمودند: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم (ع) باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار نماید»[۱۵][۱۶]
  2. روایاتی که در موضوع انتظار و فضیلت آن آمده، هر چند به صورت دستوری نیستند. به عبارت دیگر این روایات توصیف انتظار و پاداش آن و آثار آن نیست، بلکه توصیه و دستور به انتظار و تحصیل این حالت در خود است[۱۷] مانند:
    1. روزی امام صادق (ع) فرمودند: «می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن خداوند هیچ عمل را از بندگان نمی‌پذیرد. فرمود: شهادت به یگانگی خدا و آنکه حضرت محمد (ص) بنده و پیامبر اوست... و انتظار ظهور حضرت قائم (ع)»[۱۸][۱۹]
    2. در روایتی، امام باقر (ع) به ابی‌جارود فرمود: «دین من و دین پدران من، بعد از شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت پیامبر اسلام و اقرار به آنچه از نزد خدای متعال آمده است و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم امر ما عبارت است از انتظار قائم و تلاش و پرهیزکاری»[۲۰][۲۱]
    3. امام صادق (ع) فرمود: «آنچه خدای متعال به وسیلۀ آن، عمل بندگان را قبول خواهد کرد، بعد از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و اقرار به امر الهی و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم از برای ایشان بودن و پرهیزکاری و تلاش و طمأنینه، عبارت است از انتظار برای قائم»[۲۲][۲۳]

آیا انتظار، حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟

  • هر کس حال انتظار را در خودش وجدان کرده باشد، تصدیق می‌کند این حال بدون وجود مقدماتش در انسان ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "انتظار" قهراً حاصل می‌شود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. لذا می‌توان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری انسان نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق مقدمات، حالت انتظار خود به خود به وجود می‌آید. پس امر به انتظار و وجوب آن، در حقیقت به ایجاد مقدمات بر می‌گردد[۲۶].

نتیجه‌گیری

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛
آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، در کتاب «تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌» در این‌باره گفته است:

«در این باره همین بس، که حضرت سید الساجدین (ع) در دعای عرفه بر منتظران درود فرستاده و برای آنان دعا کرده، بعد از دعا کردن برای مولایشان امام زمان (ع) و اضافه بر آن روایات بسیاری بر این مقصود دلالت دارد، از جمله؛

  1. در "کمال الدین" از حضرت ابی عبدالله امام صادق (ع) آمده که فرمود: هر کس از شما بر این امر در حال انتظار آن بمیرد، همچون کسی است که در خیمه قائم (ع) بوده باشد[۲۷].
  2. از حضرت ابوالحسن الرضا (ع) آمده که فرمود: چقدر خوب است صبر و انتظار فرج! آیا نشنیده‌ای فرموده خدای - عزوجل - را که: ﴿وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ[۲۸]، ﴿فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۲۹]. بنابراین بر شما باد صبر، به درستی که گشایش پس از ناامیدی می‌آید، البته آنان که پیش از شما بودند صبور‌تر از شما بودند[۳۰].
  3. در "بصائر الدرجات" به سند خود از حضرت امام ابوعبدالله صادق (ع) آورده که فرمود:امیرمؤمنان (ع) به سوی صفین می‌رفت، تا این که از رود فرات عبور کرد و به نزدیکی کوه سرزمین صفین رسید که هنگام نماز مغرب شد، مدتی در اندیشه فرو رفت، سپس وضو گرفت و اذان گفت و چون از اذان گفتن فراغت یافت، کوه شکافته شد و سر و صورتی سپید نمودار گردید و گفت: سلام بر تو ای امیر المؤمنین و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. خوش آمدی ای جانشین پیغمبران و پیشوای روسفیدان و عزیزترین چیزی که به مردم] رسیده! و ای نایل آمده به ثواب صدیقین! و ای سید اوصیا! امیر المؤمنین (ع) به او فرمود: بر تو نیز سلام باد، ای برادرم شمعون! جانشین عیسی بن مریم روح القدس، حال تو چگونه است؟ گفت: خیر است، خدای بر تو رحمت آرد. من منتظر حضرت روح الله هستم که از آسمان فرود آید، پس هیچ کس را نمی‌شناسم که در راه خدا بیشتر از تو دچار بلا گشته و فردا [ی قیامت] ثوابش فزون‌تر و مقامش برتر از تو باشد...[۳۱]. می‌گویم: جهت شاهد آوردن این حدیث، آن است که دلالت دارد بر منتظر بودن جناب شمعون نسبت به این ظهور مبارک و با میمنت. و البته شباهت یافتن به اولیای خدا و پیروی کردن از ایشان چیزی است که نزد خداوند - عزوجل - پسندیده است، اضافه بر سایر آنچه در فضیلت انتظار رسیده است[۳۲].

و از آنچه بر وجوب انتظار دلالت می‌کند، روایتی است که شیخ صدوق در کتاب "کمال الدین" به سند خود، از عبد العظیم حسنی آورده که گفت: بر سرورم حضرت محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (ع) وارد شدم و می‌خواستم که درباره قائم (ع) از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او؟ پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و به من فرمود: ای ابوالقاسم! به درستی که قائم (ع) از ماست و او است مهدی که واجب است در زمان غیبتش انتظار کشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد و او سومین امام از فرزندان من است[۳۳].

و در همان کتاب به دو سند صحیح، از حضرت ابی عبدالله امام صادق (ع) آمده که فرمود: نزدیک‌ترین حالات بندگان نزد خدای - عزوجل - و خشنود‌ترین هنگام او از آنان، زمانی است که حجت خدای را نیابند و برای آنها آشکار نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند که جایگاهش را ندانند و در عین حال بدانند که حجت‌ها و بینات الهی باطل نشده، پس در آن هنگام هر صبح و شام منتظر باشند که شدیدترین خشم و غضب خداوند بر دشمنانش موقعی است که حجت خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان آشکار نگردد، البته خداوند دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمی‌شوند و اگر می‌دانست که آنها در شک می‌افتند، یک چشم برهم زدن حجت خود را از آنان نهان نمی‌ساخت و این جز زیر سر اشرار مردم نخواهد بود[۳۴]»[۳۵].

«در این باره می‌گویم که ناامیدی بر چند گونه تصور می‌شود؛

  1. یأس و ناامیدی از اصل ظهور حضرت قائم (ع) به طور کلی، و بدون شبهه همگی در حرام بودن آن اتفاق نظر دارند، زیرا که ظهور و قیام حضرت قائم (ع) از ضروریات مذهب امامیه است، بلکه احتمال می‌رود که از ضروریات دین اسلام باشد، چون که احادیث در این باره از حضرت رسول اکرم (ص) در حد تواتر، از طرق خاصه و عامه رسیده، بلکه علمای عامه نیز به این امر اعتراف دارند و اختلاف در تعیین شخص او است و این که حالا وجود دارد یا نه، در مقابل آنهایی که قایل هستند که آن حضرت وجود خواهد یافت و متولد خواهد شد. بنابراین انکار آن به طور کلی تکذیب پیغمبر (ص) می‌باشد. و شاهد بر آنچه یادآور شدیم این که مجلسی از ابن ابی الحدید - که از بزرگان علمای عامه است - حکایت کرده که گفته: البته که فرقه‌های مسلمانان اتفاق دارند که دنیا و تکلیف پایان نخواهد یافت، مگر پس از [آمدن] مهدی (ع)[۳۶].
  2. ناامیدی از ظهور حضرت قائم (ع) در مدت معینی، برحسب پندارها و حدس‌ها، به این که مثلاً گفته شود: حضرت قائم (ع) تا پنجاه سال دیگر ظهور نخواهد کرد و لازمه این پندار آن است که در آن مدت منتظر نباشد، و حال آن که از بررسی احادیثی که امر می‌کند در هر صبح و شام منتظر باشیم، ظاهر می‌شود که این گونه ناامیدی هم حرام باشد، زیرا که ظاهر امر وجوب است و ترک واجب قطعاً حرام است
  3. ناامید بودن از نزدیکی زمان فرج و ظهور آن حضرت (ع) می‌باشد، یعنی این که احتمال نزدیک بودن آن را نفی نماید، چنان که حال بعضی از اهل زمان ما است، آنان که عقاید و باورهای خود را بر حدس و گمان و تخمین بنا می‌کنند و ظاهر از دلایل، حرام بودن این گونه ناامیدی نیز می‌باشد، به همان دلیل‌هایی که در گونه دوم آوردیم، زیرا که از اخبار روایت شده از امامان (ع) چنین استفاده می‌شود که بدین جهت وقت ظهور بر مؤمنین مخفی مانده، تا در تمامی زمان‌ها و سال‌ها منتظرش باشند، هرچند که حکمت‌های دیگری نیز برای آن هست و خداوند حقایق امور را می‌داند»[۳۷].
۲. آیت الله جوادی آملی؛
آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «ادب فنای مقربان» در این‌باره گفته است: «انتظار و امید به اهداف بلند، مایه دوام زندگی و استواری نظام اجتماعی است. اندیشه انتظار، افزون بر گستردگی و پویایی، چنان عظمت دارد که دیگر انتظارات بشر، هر اندازه بزرگ باشند، در برابر آن، ناچیزند. انتظار ظهور مهدی (ع) همه خواسته‌های مقدس و انسانی را دربرداشته و پیامبران الاهی (ع) پیوسته آن را نوید داده‌اند، تا وعده الاهی فرارسد و آرزوهای بلند و دیرین انسانیت به بار بنشینند. برپایه گزارش ابوبصیر، امام صادق (ع) پس از گواهی به یگانگی خدای سبحان و ایمان به نبوت رسول خدا (ص) و اعتراف به وحیانی بودن قرآن کریم و اقرار به ولایت امامان معصوم (ع) انتظار ظهور قائم اهل بیت (ع) را مایه دین‌داری خداپسندانه دانست و سبب پذیرش اعمال بندگان برشمرد:«أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ (ع) »[۳۸]. قرابت و همپایگی انتظار قائم (ع) با دیگر اصول اعتقادی اسلام در سخن صادق آل محمد (ع) بیانگر عظمت و جایگاه رفیع مسئله انتظار در آموزه‌های دین است، چون از سویی قرآن مجید ایمان به ولایت و امامت را رکن اساسی دین و مایه کمال آن می‌داند[۳۹] و از سوی دیگر، باورداشت مهدویت، مهم‌ترین جزء اندیشه امامت است[۴۰]، از این‌رو دین‌داری بدون انتظار ظهور مهدی (ع) نیز بی‌ارزش است»[۴۱].
۳. حجت الاسلام و المسلمین فقیه ایمانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد باقر فقیه ایمانی، در کتاب «لواء‌الانصار» در این‌باره گفته است:

«در بیان وجوب انتظار، و آنکه انتظار از لوازم حقیقیّه ایمان، و از شرایط قبولی اعمال و عبادات می‌‌باشد.از جمله در «نجم الثاقب در احوال امام غایب» از «غیبت» شیخ طوسی (رحمه الله) روایت شده از مفضل که گفت: از حضرت قائم (ع) یاد کردیم؛ و کسیکه از اصحاب ما بمیرد درحالی‌که انتظار او را می‌‌کشد.پس حضرت صادق (ع) به ما فرمود: که چون قائم (ع) خروج کند کسی بر سر قبر مؤمن می‌‌آید و به او می‌‌گوید: ای فلان! به‌درستی‌ که صاحب تو ظاهر شده، پس اگر می‌‌خواهی که ملحق شوی پس ملحق شو، و اگر می‌‌خواهی که اقامت کنی در نعمت پروردگار خود پس اقامت داشته باش[۴۲].

و نیز در «نور الابصار» از تفسیر منیر «برهان» روایت شده از مسعده، که گفت: در محضر مبارک حضرت صادق (ع) بودم که پیرمردی خمیده وارد شد، در حالتی‌که به عصاء خود تکیه کرده بود، پس سلام کرد، و حضرت جواب سلامش را دادند.آنگاه عرض کرد: یا ابن رسول الله! دست خود را بدهید من ببوسم؟حضرت دست خود را دادند او بوسید، آنگاه شروع کرد به گریه کردن.حضرت فرمودند ای شیخ! چرا گریه می‌‌کنی؟عرض کرد: فدایت شوم؛ صد سال است که عمرم در انتظار قائم شما گذشته، هر ماهی جدیدی که می‌‌آید می‌‌گویم: در این ماه ظاهر می‌‌شود، و هر سالی که تازه می‌‌شود می‌‌گویم: در این سال واقع می‌‌شود، اکنون پیر و ناتوان شده ام و اجلم فرا رسیده؛ و هنوز به مراد دل خود نرسیده‌ام، و ظهور فرج شما را ندیده ام، چرا گریه نکنم و حال آنکه بعضی از شما را در اطراف زمین پراکنده، و بعضی را به ظلم اعدای دین کشته می‌‌بینم. پس حضرت صادق (ع) گریان شدند و فرمودند: «ای شیخ! اگر زنده ماندی تا زمانی که ببینی قائم ما را؛ در مقام رفیع و بسیار والا می‌‌باشی، و اگر پیش از ظهور حضرت در انتظارش مردی، پس در روز قیامت در زمره آل محمّد محشور خواهی شد.و آنها مائیم که امر به تمسّک به ما نموده، در آنجا که فرموده: « إنّی مُخَلِّفُ فیکم الثقلین، فتمسّکوا بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کتاب اللَّهُ، وَ عترتی أَهْلِ بیتی »[۴۳] آن پیره مرد چون این بشارت عظمی را شنید، جزع گریه‌اش ساکن گردید، و گفت: مرا با وجود این بشارت باکی از مرگ نیست.آنگاه حضرت صادق (ع) فرمودند ای شیخ! بدان که قائم ما بیرون می‌‌آید از صلب امام حسن عسکری، و امام حسن عسکری بیرون می‌‌آید از صلب امام علی نقی (ع)، و علی بیرون می‌‌آید از صلب حضرت امام محمّد تقی، و محمّد بیرون می‌‌آید از صلب حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، و علی بیرون می‌‌آید از صلب حضرت موسی که پسر من است که از صلب من خارج گردیده، ما‌ها دوازده نفریم که تمامی ما از هر گناهی و کثافتی معصوم و پاکیزه می‌‌باشیم»[۴۴] (...)و همچنین در اخبار بسیاری تصریح شده است که: انتظار فرج از افضل و احبّ عبادات نزد خداوند عزّوجلّ است[۴۵]»[۴۶].
۴. حجت الاسلام و المسلمین نیلی‌پور؛
حجت الاسلام و المسلمین مهدی نیلی‌پور، در کتاب «انتظار و وظایف منتظران» در این‌باره گفته است:

«ادله قرآنی و روائی دلالت بر وجوب انتظار دارد که به برخی از این ادله اشاره می‌نمائیم:

  1. ﴿وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ[۴۷].
  2. ﴿فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۴۸]. از حضرت ابالحسن الرضا (ع) نقل شده که فرمودند: "چقدر خوب است صبر و انتظار فرج! آیا نشنیده‌ای فرموده خدای عزوجل را که ﴿وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ[۴۹] ﴿فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۵۰]، بنابراین بر شما باد به صبر، به درستی که گشایش پس از ناامیدی می‌آید، البته آنان که پیش از شما بودند صبورتر از شما بودند"[۵۱].
  3. ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۵۲]. امام صادق (ع) فرمودند درباره قول خدای عزوجل: ﴿الم * ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ[۵۳]، تقواپیشگان، شیعیان علی (ع) هستند و غیب همان حجت غایب است و گواه بر این گفته خدای عزوجل است که فرمود: ﴿ وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ[۵۴].

روایات اهل بیت (ع) در این خصوص به دو دسته تقسیم می‌گردد:

نخست: روایاتی که صریحاً در آن فعل دستوری به کار رفته است و مؤمنین را مکلف می‌کنند تا در کسب این فضیلت اخلاقی کوشش و تلاش علمی و عملی داشته باشند که در این خصوص به نقل چند روایت می‌پردازیم.

  1. «قال الباقر (ع):...تَوَقَّعُوا هَذَا الْأَمْرَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»[۵۵]؛ "صبح و شام متوقع و منتظر این امر (فرج) باشید".
  2. «عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْوَاسِطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع): أَصْلَحَكَ اللَّهُ وَ اللَّهِ لَقَدْ تَرَكْنَا أَسْوَاقَنَا انْتِظَاراً لِهَذَا الْأَمْرِ حَتَّى أَوْشَكَ الرَّجُلُ مِنَّا يَسْأَلُ فِي يَدَيْهِ فَقَالَ: يَا عَبْدَ الْحَمِيدِ أَ تَرَى مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ لَا يَجْعَلُ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً؟ بَلَى وَ اللَّهِ لَيَجْعَلَنَّ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَيْنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا؛ قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ مِتُّ قَبْلَ أَنْ أُدْرِكَ الْقَائِمَ؟ فَقَالَ: الْقَائِلُ مِنْكُمْ "إِنْ أَدْرَكْتُ الْقَائِمَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ نَصَرْتُهُ" كَالْمُقَارِعِ مَعَهُ بِسَيْفِهِ وَ الشَّهِيدُ مَعَهُ لَهُ شَهَادَتَانِ»[۵۶]. عبدالحمید واسطی می‌گوید به امام باقر (ع) عرضه داشتم: به درستی که ما در انتظار این امر (امر ظهور و فرج) بازارهایمان را ترک گفتیم تا جایی که بیم آن می‌رود که بعضی از ما به گدایی افتند! حضرت (ع) فرمود:‌ای عبدالحمید آیا می‌پنداری هر کس خودش را در راه خداوند وقف کرد، خداوند برایش راه درآمدی قرار نخواهد داد؟ چرا به خدا سوگند که خداوند برای او گشایشی پیش خواهد آورد، خداوند رحمت کند آن بنده‌ای را که برای ما خودش را وقف کند، خداوند رحمت کند آن بنده‌ای را که امر ما را احیا کند. عرض کردم: اگر پیش از آن که قائم (ع) را درک کنم بمیرم چه؟ فرمود: به درستی که هر کس از شما سخن (و تصمیمش) این باشد که: "هرگاه قائم آل محمد (ص) را دریابم او را یاری خواهم کرد"، مانند کسی است که در حضور او با شمشیر خود جهاد کرده باشد و شهادت در رکاب آن حضرت، (دارای ثواب) دو شهادت است.
  3. «قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الجَواد (ع): إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ»[۵۷]. "بدرستی که قائم ما همان مهدی (ع) است کسی که در زمان غیبتش باید انتظار او را بکشند".
  4. «قَالَ الْمَهْدِيُّ (ع): عَلَيْكُمْ‏ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ فَإِنَّهُ‏ سَيَبْدُو لَكُمْ‏ عَلَمٌ‏»[۵۸]. بر شما باد به دعا کردن و انتظار فرج و گشایش چرا که به زودی برای شما علم (به فوائد آن) آشکار می‌شود.
دوم: بسیاری از روایاتی که در موضوع انتظار و فضیلت آن آمده هر چند ظاهراً جملات خبریه است اما به تعبیر آیة الله جوادی آملی جملات خبریه به داعی انشاء[۵۹] می‌باشد و صیغه دستوری دارد. به عبارت دیگر توصیف انتظار و پاداش آن و آثار آن نیست، بلکه توصیه و دستور به انتظار و تحصیل این حالت در خود می‌باشد[۶۰]. بنابراین ایجاد فرهنگ انتظار در خود و محیط پیرامون خود از واجبات عقلی و شرعی است» [۶۱].
۵. حجت الاسلام و المسلمین مهدوی‌فرد؛
حجت الاسلام و المسلمین میرزا عباس مهدوی‌فرد، در کتاب «فلسفه انتظار» در این‌باره گفته است:
  1. انتظار در ادیان و ملل: همه ادیان و اکثر ملل در انتظار شخصی به سر می‌برند که با قیام خود جهان را از ظلم و فساد و گناه پاک، و عدالتی همه جانبه و فراگیر را در زمین حاکم خواهد کرد. تحقق چنین اتفاق نظری میان پیروان ادیان گذشته و اکثر ملت‌ها و اقوام و نیز نوابغ و فلاسفه غرب ـ با وجود تعدد ادیان و فاصله بسیار میان باورها و اختلاف افکار آنان ـ بر اصل ایده منجی باوری و انتظار منجی هیچگاه ممکن نیست بدون مدرک و پشتوانه‌ای استوار و اصیل باشد. زیرا نظایر چنین وحدت نظر جهان شمولی عادة بدون وجود سند و دلیل عقل‌پسند و معتبر صورت نمی‌پذیرد.
  2. فلسفه بعثت انبیاء: هدف اساسی بعثت پیامبران، کامل کردن شرایط رشد و کمال برای انسان‌هاست که با قرار گرفتن وحی در دسترس مردم، تحقق می‌یابد. تاریخ دراز دامن بشری و نیز منابع دینی، گواه تلاش جدی و خالص پیامبران در انجام وظیفه تبلیغ و تعلیم و هدایت است، لکن اوضاع جامعه بشری نشان می‌دهد آنان در دستیابی به مقصد رسالت توفیق چندانی نیافته‌اند. و نیز به گواهی قرآن مأموریت بنیادین پیامبران، اشاعه توحید و پرستش خداست، برای نیل به این هدف مقدس، انبیای الهی باید نبرد سختی را علیه همه موانع یکتاپرستی آغاز می‌کردند، آنان در ازاله این موانع و بسط اندیشه توحیدی زحمات طاقت‌فرسایی را متحمل شدند و هر یک به تناسب شرایط زمانی و مکانی و نوع مخاطبان و امکانات و غلظت موانع موجود، به توفیقاتی دست یافتند، اما برای هیچکدام از آنان، شرایط تحقق جامعه توحیدی فراهم نگردیده و در نتیجه، غایت خلقت انسان و بعثت انبیا تحقق نیافته است. اکنون دو راه پیش روی تاریخ قرار دارد: یا راهی را خواهد رفت که تاکنون رفته است و چنان که برخی می‌پندارند بشر آینده با قدرت فوق‌العاده و امکانات و ابزار بسیار پیشرفته خویش، سعادت و زندگی انسان را در معبد خودپرستی و هوای نفس قربانی خواهد کرد، که در این صورت بعثت انبیا لغو خواهد بود، و یا این که سرانجام تاریخ، با اراده قاهره خداوند بزرگ و با مشیت او رقم خواهد خورد و برای همیشه، زمین از آن صالحان خواهد بود، و این اراده با دست با کفایت وارث انبیا و ذخیره الهی و منجی آخرالزمان محقق خواهد شد. آری امت‌ها باید منتظر باشند تا موعودشان به هدف انبیا جامه عمل بپوشاند و مأموریت الهی که ایشان موفق به انجام آن نشدند، تتمیم و تکمیل نماید، پس از منظری خاص می‌توان حرکت انبیا را بستر ساز قیام دادگستر غایب از نظر دانست.
  3. بشارت‌های قرآن: قرآن کریم با بشارت‌های متعددی که درباره آینده جهان داده است همه تشنگان فضیلت را به آمادگی برای رسیدن به وضعیت ایده‌آل جهان که از آن بندگان صالح خداست دعوت می‌نماید و به این وسیله روح حرکت و پویایی را در رگ‌های بشریت به جریان انداخته است و انسان‌ها را از رکود و یأس و ناامیدی در آورده و به حرکت و تلاش و امیدواری سوق داده است. در قرآن کریم وعده روزی داده شده است که حق پرستان و صالحان جهان، وارثان زمین خواهند شد. قدرت و حکومت جهان را به دست خواهند گرفت و اسلام بر همه ادیان چیره خواهد شد. این وعده در آیاتی چند از جمله در آیات زیر به چشم می‌خورد:

الف) ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۷۳]. با این بیان نورانی قرآن کریم به همه صالحان بشارت می‌دهد که از وجود فساد و تباهی در عالم مأیوس نگردید و منتظر باشید که عاقبت این دنیا از آن پاکان و صالحان است و با آمدن منجی الهی، زمین گلستان خواهد شد.

ب) ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۷۴].خداوند در این آیه شریفه به طور صریح وعده داده که مؤمنان صالح را که تحت انواع ظلم‌ها و شکنجه‌ها در طول تاریخ بوده و از خود فداکاری‌های زیادی داشته‌اند در روی کره زمین حاکم گرداند.

  1. بحران‌ها و بن‌بست‌ها: بشریت امروزه، به هر محوری که در زندگی پیش روی دارد نظر می‌افکند خود را در حصار ناکامی و سرخوردگی می‌بیند، و برای نجات از این گرفتاری به هر سوی سر می‌کشد و به فکر چاره‌ای می‌افتد. چون این راه چاره‌ها و تدابیر به منبع فیض الهی متّصل نیستند نه تنها عطش روحی او را برطرف نمی‌سازند بلکه بر بیماری‌های روحی و جسمی‌اش افزوده می‌شود و بیشتر به بی‌کفایتی گردانندگان دنیای کنونی پی می‌برد. بن‌بست‌هایی که بشریت را مضطر می‌کند تا به ظهور یک منجی و مصلح جهانی دل ببندد بدین قرار است:

الف) بن‌بست علم و صنعت: بشر با انقلاب صنعتی در این خیال بود که بر همه مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و رفاه و آسایش خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد علم و صنعت بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های کشتار جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر جهان سرمست از این تجهیزات ویرانگر با محور قرار دادن منافع خویش هر از چند گاهی آهنگ نقطه‌ای از جهان را می‌کنند و در این بین آنچه شکست می‌خورد انسانیت است[۷۵].

ب) بن‌بست سیاسی: بشر برای اصلاح حاکمیت سیاسی و نجات از گرفتاری حکومت‌های ملوک الطوایفی به حکومت‌های پادشاهی و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع حکومت‌ها به دیکتاتورهای خون آشامی تبدیل شده‌اند که حق آزادی و حیات را از انسان‌ها سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد اندیشه بشری حکومت‌های مبتنی بر دموکراسی بود که در تجربه ثابت گشت مردم از این نوع مترقی حکومت نیز سرخورده و دل سرد شده‌اند.

  1. احادیث: یکی دیگر از دلایل مذهب انتظار، سخنان و احادیث مروی از رسول اکرم (ص) و اهل بیت طاهرین آن حضرت (ع) است. معصومین (ع) این انسان‌های پاک و وارسته که دل در گرو سعادت بشریت دارند و از خود انسان‌ها به آنان مشفق‌ترند[۷۶]. در بیانات و تعالیم نورانی خود به بشریت آموخته‌اند که یأس و ناامیدی به خود راه ندهند و بدانند پایان این شب سیه روز سپید است.
  2. ارتباط انسان با هستی: مطلب دیگری که ظهور منجی و لزوم انتظار آن را ثابت می‌کند این است که انسان با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند[۷۷]. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ انسان را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر آشکار می‌شود که نه علم و نه غریزه کفایت لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند. و از طرفی دیگر، حرکت آدمی با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند و هستی نظام‌مند به وسیله انعکاس رفتارها انسان را نبیه می‌کند چه بسا در لحظاتی کوتاه‌مدت، ضربه‌ای را تجربه نکنیم ولی انحراف از نظام هستی در نهایت و درازمدت صدمه‌اش را خواهد زد آن هم صدمه‌ای نه در محدوده زندگی دنیا بلکه با نگاهی دینی بر تمام زندگی انسان استمرار دارد. حتی بعد از مرگ نیز این ضرر و زیان دامن‌گیر انسان خواهد بود. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده انسان با جهان و هستی ناچار باید انتظار طلایه‌داری الهی را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را رهبری کند.
  3. عنایات و کرامات حضرت ولی عصر (ع): امام زمان (ع) با توجهات و کراماتش در حق انسان‌ها، موجب تقویت ریشه‌های انتظار در عصر حاکمیت غفلت می‌گردد. آن رحمت واسعه حق، با هدایت اشخاص، حل مشکلات علمی علماء، پیام دادن، ملاقات، نصیحت و موعظه، شفای مریض‌ها، راه‌یابی گمشدگان تعلیم ادعیه، دستگیری درماندگان، رفع گرفتاری‌ها و بلاها[۷۸] و... این نکته را تذکر می‌دهد که غم مخورید یار مهر خواهد آمد. آن امام رئوف با این عنایات و کرامات خود مدام کام تشنه عاشقان را آبیاری می‌کند، شاید در انتظار محبوب عارفان به خود آیند و با تلاش و و ایجاد آمادگی و کوشش فراوان لیاقت بهره‌مندی از حضرتش حکومت جهانی‌اش را بیابند»[۷۹].
۶. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد بنی‌هاشمی، در کتاب «انتظار فرج» در این‌باره گفته است:

«ابوبصیر از حضرت صادق (ع) نقل می‌کند که ایشان روزی چنین فرمودند: «ألا اُخبِرکُم بِما لا یَقبَلُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ العِبادِ عَمَلاً اِلّا به؟» آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای عزوجل هیچ عملی را از بندگان جز به سبب آن نمی‌پذیرد؟ ابوبصیر عرض می‌کند: بله، بفرمایید. آنگاه حضرت چنین توضیح می‌دهند: «شَهادَةُ أن لاإلهَ‌ الّا اللهُ وَ أَنَّ مُحمّداً (ص) عَبدُهُ [وَ رَسولُه]، و الاِقرارُ بِما اَمَرَالله، و الوِلایَةُ لنا، و البَراءَةُ مِن اَعداءِنا - یعنی الأئمةَ خاصَّةً -و التسلیمُ لهم، و الوَرَعُ، و الاِجتِهادُ، وَ الطُّمَأَنِیَنةُ، وَ الانتِظارُ لِلقائِم»[۸۰]. گواهی دادن به توحید پروردگار و اینکه حضرت محمد (ص) بنده (و فرستاده‌) اوست، و اقرار به آنچه خداوند دستور فرموده، و ولایت ما، و بیزاری جستن از دشمنان ما -منظور خصوص ائمه (ع) است -و تسلیم شدن نسبت به ایشان، و ورع و کوشش (در راه عمل به شرع)، و طمأنینه، و در انتظار حضرت قائم (ع) بودن.

بنابراین هیچ عملی در دین، بدون حالت انتظار مهدی موعود (ع) مقبول درگاه الهی نیست. منظور از مقبول شدن این است که آن عمل، عبادتی تلقّی شود که مشمول پاداش پروردگار قرار گیرد و باعث تقرّب شخص به پیشگاه الهی شود. پاداش‌هایی که برای انجام یک عمل خاصّ در کتاب و سنّت آمده است، همگی بر عمل مقبول، مترتّب می‌شود و اگر آن عمل، حائز شرایط قبولی نباشند، انجام دهنده‌ی آن استحقاق هیچگونه پاداشی از جانب خداوند ندارد. با این وصف بدون حال انتظار قائم (ع) استحقاق هیچ خیر و پاداشی بابت انجام عبادات برای انسان پدید نمی‌آید. البته اگر خداوند بخواهد از روی فضل و کرم خویش، یک عبادت ناقص و فاقد بعضی شرایط را از بنده‌ای بپذیرد، بحث دیگری است، ولی آنچه طبق وعده‌های الهی و براساس مقرّرات وضع شده، سبب قبولی اعمال است، همان شرایط اعلام شده می‌باشد.

در احادیث متعددی از معصومین (ع)، قیام کننده از اهل بیت (ع) که انتظار ظهورش از ارکان دین به شمار آمده، دقیقاً معرفی شده است. به عنوان نمونه از حضرت جواد الائمه (ع) نقل شده است که فرمودند: «"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ"»[۸۱]. تعبیر وجوب، در فرمایش حضرت جواد (ع) نشان دهنده ضرورت حال انتظار در زمان پنهانی امام (ع) می‌باشد. نتیجه‌ای که از کل این بحث گرفته می‌شود این است که دینداری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم – یعنی انتظار قائم (ع) – امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است، نباید از این امر واجب غفلت بورزد. اما نکته‌ای که در این جا به صورت سؤال یا اشکال مطرح می‌شود این است که: مگر حالت انتظار یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به انتظار داشتن صحیح است؟ هر کس حال انتظار را در خودش وجدان کرده باشد، تصدیق می‌کند که این حال بدون وجود مقدماتش در انسان ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "انتظار" قهراً حاصل می‌شود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست.

بنابراین می‌توان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسان افعالی چون وردن و آشامیدن، اختیاری انسان نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت انتظار خو به خود به وجود می‌آید. پس امر به انتظار و و وجوب آن، در حقیقت به ایجاد آن مقدمات بر می‌گردد. البته انتظار دارای شدت و ضعف می‌باش و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجه انتظار وقتی است که انسان احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت انتظار بستگی به قوت این احتمال دارد. احتمال بالاتر، انتظار قویتری را موجب می‌گردد و قوت انتظار منشأ پیدایش آثاری در فرد منتظر می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد»[۸۲].
۷. حجت الاسلام و المسلمین آهنگران؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد رسول آهنگران، در مقاله «بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود» در این‌باره گفته است:

«از روایاتی می‌‌توان استفاده کرد که ثابت می‌‌کند انتظار برای ظهور امام عصر، لازم و واجب است. این روایات هم با توضیحی که پس از نقل آن از نظر خواهد گذشت، بر لزوم زمینه‌سازی دلالت می‌‌کند. اکنون چند روایت را به عنوان نمونه ذکر می‌‌کنیم

  1. عَنْهُ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع): يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! هَلْ تَعْرِفُ مَوَدَّتِي لَكُمْ وَ انْقِطَاعِي إِلَيْكُمْ وَ مُوَالاتِي إِيَّاكُمْ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَإِنِّي أَسْأَلُكَ مَسْأَلَةً تُجِيبُنِي فِيهَا فَإِنِّي مَكْفُوفُ الْبَصَرِ قَلِيلُ الْمَشْيِ وَ لَا أَسْتَطِيعُ زِيَارَتَكُمْ كُلَّ حِينٍ. قَالَ: هَاتِ حَاجَتَكَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِي بِدِينِكَ الَّذِي تَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَيْتِكَ لِأَدِينَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ. قَالَ: إِنْ كُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ: شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ[۸۳]. در این روایت، امام باقر (ع) به ابی‌جارود فرمود که دین من و دین پدران من، بعد از شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت پیامبر مکرم اسلام و اقرار به آن‌چه از نزد خدای متعال آمده است و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم امر ما عبارت است از انتظار قائم و تلاش و پرهیزکاری.
  2. عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْجُعْفِيِّ، قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلى‏ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) وَ مَعَهُ صَحِيفَةٌ، فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ (ع): هذِهِ صَحِيفَةُ مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ. فَقَالَ: رَحِمَكَ اللَّهُ، هذَا الَّذِي أُرِيدُ، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع): شَهَادَةُ أَنْ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا، وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا، وَ الْوَرَعُ، وَ التَّوَاضُعُ، وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا؛ فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا[۸۴]. اسماعیل جعفی می‌‌گوید: امام باقر علیه به شخصی که از دینی سؤال می‌‌کرد که آن دین موجب قبولی عمل است، فرمود: بعد از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت نبی مکرم اسلام و ولایت برای ما اهل‌بیت و بیزاری از دشمنان ما و تسلیم امر ما و پرهیزکاری و تواضع عبارت است از انتظار برای قائم؛ چون برای ما دولتی است که هرگاه خدا بخواهد، تشکیل خواهد شد.
  3. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَى. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ»[۸۵]. امام صادق (ع) فرمود: آن‌چه خدای متعال به وسیله آن، عمل بندگان را قبول خواهد کرد، بعد از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و اقرار به امر الهی و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم از برای ایشان بودن و پرهیزکاری و تلاش و طمأنینه، عبارت است از انتظار برای قائم. در این سه روایت ملاحظه می‌‌شود که امام باقر (ع) و امام صادق (ع) در کنار شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت نبوی، مسئله انتظار را مطرح می‌‌فرمایند که این‌کار بر اهمیت و وجوب انتظار دلالت می‌‌کند. علاوه بر این، مسئله انتظار در کنار مسائلی ذکر شده است که از آن به عنوان مایه قبول اعمال بندگان یاد شد.
  4. « عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ الْحَسَنِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ، فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ: يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ...»[۸۶]. در این روایت ملاحظه می‌‌شود که امام جواد (ع) تصریح می‌‌فرماید که انتظار در زمان غیبت، واجب است و در کنار وجوب اطاعت در زمان ظهور، از آن یاد شد»[۸۷].
۸. حجت الاسلام و المسلمین فروهی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر فروهی، در مقاله «انتظار فرج» در این‌باره گفته است:

«در بسیاری از روایات بر ضرورت و لزوم انتظار تصریح شده است که از جمله می‌توان به روایات زیر اشاره کرد: در روایتی، امام صادق (ع) که در مقام بیان شرایط قبولی اعمال بندگان بودند یکی از شرایط قبولی اعمال بندگان را عقیده به انتظار برشمردند[۸۸]. همچنین در روایتی، امام باقر (ع) هم یکی از شرایط پذیرفته شدن اعمال بندگان را قبول کردن مسئله انتظار دانستند[۸۹]. در روایت دیگر امام جواد (ع) می‌فرماید: بر هر مسلمان واجب است در غیبت حضرت انتظار بکشند[۹۰]. این روایات و روایات زیاد دیگر همگی بر لزوم انتظار مهدی موعود (ع) در دوران غیبت تأکید فراوان دارند. در روایات فراوان دیگر اهمیت انتظار مورد توجه قرار گرفته است. در تعدادی از روایات انتظار یکی از ارکان دین شمرده شده است، امام صادق (ع) در ضمن یک حدیث طولانی به ابی الجارود می‌فرماید: یکی از ارکان دین انتظار قائم (ع) است[۹۱]. و در بعضی از روایات نیز انتظار فرج از محبوب ترین اعمال در نزد خداوند شمرده شده است[۹۲]. و همچنین مسئله انتظار همراه با صبر بیان شده است[۹۳]. همچنین در بعضی از روایات انتظار فرج از بزرگترین فرج‌ها معرفی شده است[۹۴]. و در حدیثی، پیامبر اسلام (ص) انتظار فرج را افضل اعمال دانسته و فرمود: با آمدن او حزن از شیعه برداشته می‌ شود[۹۵].

در حدیث دیگر حضرت انتظار فرج را برترین جهاد در راه خدا دانسته است[۹۶]. تعبیرات بلندی که در این روایات به کار رفته است، نشانگر اهمّیت مسئله انتظار است. در پاره ای از روایات نیز فضیلت انتظار مورد توجه قرار گرفته و این با مراجعه به متون اسلامی و تعبیراتی که در روایات بکار رفته بیشتر روشن می‌شود، از جمله آن روایات، روایتی است که از امام صادق (ع) نقل شده اس»[۹۷].
۹. آقای قنبری؛
آقای معصوم علی قنبری، در مقاله «بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌» در این‌باره گفته است: «در اصول کافی از اسماعیل جعفی نقل شده است که: شخصی خدمت امام محمد باقر (ع) آمد و نوشته‌ای همراه داشت حضرت به او فرمودند که: آیا این نامه مخاصم است که از دینی پرسیده که بواسطه آن اعمال انسان به درجه قبول می‌رسد عرض کرد بلی خدا شما را رحمت کند مراد من همین است. حضرت فرمود: آن دینی که به سبب آن اعمال قبول می‌شود، این است: شهادت به یگانگی خدا، و اینکه شریک ندارد، شهادت به رسالت خاتم الانبیاء محمد (ص) و اقرار به حقانیت سخنانی که از جانب خداوند آورده است دوستی با ما اهل بیت و بیزاری از دشمنان ما و فرمانبرداری از ما و پرهیزگاری از گناهان و تواضع و انتظار ظهور قائم ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت خدا بخواهد آن را ظاهر می‌گرداند و در غیبت نعمانی از ابوبصیر نقل می‌کند که: روزی حضرت صادق (ع) فرمودند: می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن خداوند هیچ عمل را از بندگان نمی‌پذیرد. فرمود: شهادت به یگانگی خدا و آن که حضرت محمد (ص) بنده و پیامبر اوست و امر به آنچه خدا امر فرموده و دوستی ما (اهل بیت) و بیزاری از دشمنان ما و فرمانبرداری از ائمه اطهار (ع) و پرهیزگاری از گناهان، کوشش در طاعت خدا (یعنی در ادای واجبات شرعیه)، یقین (در اصول دین و حقیقت امر ائمه طاهرین) و انتظار ظهور حضرت قائم (ع)[۹۸]»[۹۹].
۱۰. آقایان گوهری و دیمه کار گراب؛
آقایان عباس گوهری و محسن دیمه کار گراب، در مقاله «رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه» در این‌باره گفته‌اند:

«انتظار موعود، یک اصل مسلّم اعتقادی است. برخی از علماء بر این باورند که به استناد بسیاری از روایات، انتظار موعود امری واجب می‌باشد[۱۰۰]. برخی از این مستندات از این قرار است:

  1. امام جواد (ع) در روایتی به عبدالعظیم حسنی فرمود: قائم از ما همان مهدی است که به انتظار او ماندن در زمان غیبتش و اطاعت از وی در زمان ظهورش، واجب است. ایشان در ادامه فرموده است: بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج می‌باشد[۱۰۱].
  2. امام باقر (ع) در روایتی برخی از امور دین که به واسطه آنها اعمال نزد خداوند قبول می‌شود را نام بردند که این امور عبارتند از شهادتین، ولایت اهل بیت (ع)، تسلیم بودن در برابر امر ایشان، برائت از دشمنان ایشان، ورع، تواضع و انتظار قائم اهل بیت (ع)[۱۰۲].
  3. امام صادق (ع) نیز در روایتی به ابوبصیر امور مذکور در روایت پیشین را از اموری دانسته است که خداوند هیچ عملی را بدون آنها نمی‌پذیرد[۱۰۳].
  4. امام صادق (ع) در روایت دیگری مؤمنان را به انتظار فرج در زمان غیبت حجت خدا امر نموده است «فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»[۱۰۴]. علامه مجلسی در شرح الکافی "توقعوا" را به معنی "انتظروا" دانسته است[۱۰۵]»[۱۰۶].
۱۱. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «وظایف ما در عصر غیبت» در این‌باره گفته است:

«در روایات اسلامی تأکید فراوانی به انتظار منجی شده است. مثلاً در روایتی می‌خوانیم: «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ»[۱۰۷]؛ "به راستی قائم از ما همان مهدی است که باید در زمان غیبت او منتظر ظهور او بوده و هنگام ظهورش نیز از او اطاعت نمود". ضرورت و اهمیت انتظار را از زوایای مختلف می‌توان بررسی کرد:

  1. انتظار، زمینه‌ساز ظهور: انتظار، دوره آماده‌سازی و زمینه‌سازی برای یک نهضت است، و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد ناقص و بی‌ثمر خواهد بود. چه بسیار انقلاب‌هایی که در ابتدا، شروع خوبی داشته‌اند ولی از آنجا که دوره انتظار را قبلاً طی نکرده بودند بعد از مدتی به شکست انجامیده‌اند؛ زیرا دچار خودخوری و فرار از خویشتن شده و در اخر نیز زیر فشارها و ابهامات، در مرحله فکر و اعتقاد، در مرحله ظرفیت و تحمل، در مرحله طرح و برنامه‌ریزی، و در مرحله عمل، از کمبود امکانات و نیازهای تخصصی و علمی و حتی آمادگی بدنی از پای درآمده‌اند. این خاصیت انتظار است که تو را وادار می‌کند که کمبودها را حدس بزنی و برای تأمینش بکوشی
  2. انتظار، مانع از ناامیدی: از مهم‌ترین رازهای نهفته بقای تشیع، همین روح انتظاری است که کالبد هر شیعه را آکنده از امید ساخته و پیوسته او را به تلاش و کوشش و جنبش وا می‌دارد، و مانع از ناامیدی و بی‌تابی و افسردگی و درماندگی او می‌گردد.
  3. انتظار، مانع تسلط دشمنان: در اهمیت انتظار همین بس که دشمنان، آن را مانع تسلط خود بر مسلمانان برشمرده‌اند. "میشل فوکر"، "کلربریر" در بحث مبارزه با تفکر مهدی باوری ابتدا امام حسین (ع) و بعد امام زمان (ع) را مطرح می‌کنند، و دو نکته را عامل پایداری شیعه معرفی می‌نمایند: نگاه سرخ و نگاه سبز»[۱۰۸].
۱۲. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «انتظار بایدها و نبایدها» در این‌باره گفته است:

«در تفکر شیعی، انتظار موعود، به عنوان یک اصل مسلّم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد (ع) تصریح شده است، که از جمله می‌توان به روایات زیر اشاره کرد:

  1. محمد بن ابراهیم النعمانی در کتاب الغیبه روایت کرده است که روزی امام صادق (ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند: «"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ (ع)‏"»[۱۰۹]. آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای، صاحب عزت و جلال، هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی‌پذیرد؟ گفتم: چرا. فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ شایسته پرستشی جز خداوند نیست و اینکه محمد (ص) بنده و فرستاده او است، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزاری از دشمنانمان - یعنی خصوص امامان - و تسلیم شدن به آنان، و پرهیزکاری و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم (ع).
  2. ثقة الاسلام الکلینی در کتاب الکافی روایت می‌کند که روزی مردی بر حضرت ابوجعفر امام باقر (ع) وارد شد و صفحه‌ای در دست داشت؛ حضرت باقر (ع) به او فرمود:«"هَذِهِ صَحِيفَة مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ هَذَا الَّذِي أُرِيدُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً (ص) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"»[۱۱۰]. این نوشته مناظره کننده‌ای است که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول است. آن مرد عرض کرد: رحمت خداوند بر تو باد همین را خواسته‌ام. پس حضرت ابوجعفر باقر (ع) فرمود: گواهی دادن به اینکه خدا یکی است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد، و این که محمد بنده و رسول او است، و این که اقرار کنی به آنچه از سوی خداوند آمده، و ولایت ما خاندان و بیزاری از دشمنان ما، و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد.
  3. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از «عبدالعظیم حسنی» روایت می‌کند که: روزی بر آقایم محمدبن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب (ع) وارد شدم و می‌خواستم که درباره قائم از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و به من فرمود:«"يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏"»[۱۱۱].ای ابوالقاسم! بدرستی که قائم از ماست و او است مهدی که واجب است در [زمان] غیبتش انتظار کشیده شود و در [زمان] ظهورش اطاعت گردد، و او سومین امام از فرزندان من است.

روایات یاد شده و بسیاری روایات دیگر - که در این مجال فرصت طرح آنها نیست - همگی بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غیبت دلالت می‌کند، اما حال باید دید که انتظار- که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی اعتقاد اسلامی شمرده می‌شود - چه فضیلتی دارد و در کلام معصومین (ع) از چه جایگاهی برخوردار است»[۱۱۲].

  1. «نیاز به حجت: در اعتقاد اسلامی، بشر همواره نیازمند هدایتگر است. به همین دلیل، از ابتدای آفرینش انسان تاکنون هیچ گاه جهان از پیامبران و امامان هدایتگری که حجت‌های خدا بر بندگانش هستند، خالی نبوده است. بر اساس این اعتقاد، اگر بر روی کره زمین تنها دو نفر باقی مانده باشند، یکی از آنها حجت الهی خواهد بود[۱۱۳]دانشوران شیعه این موضوع را تحت عنوان «اضطرار به حجت» (ناگزیری از حجت) مطرح ساخته اند[۱۱۴]امام محمد باقر (ع) دراین باره می‌‌فرماید: «به خدا سوگند، خداوند از روزی که آدم (ع) قبض روح شد، هیچ سرزمینی را از پیشوایی که مردم به وسیله او به سوی خدا هدایت می‌‌شوند، خالی نگذاشته است. این پیشوا، حجت خدا بر بندگانش است و هرگز زمین بدون امامی که حجت خدا بر بندگانش باشد، باقی نمی‌ماند»[۱۱۵]. امام صادق (ع) نیز در همین زمینه می‌‌فرماید: «تا زمانی که زمین پابرجاست، در آن برای خدای تعالی حجتی است که حلال و حرام را [به مردم می‌‌شناساند و [آنها را] به راه خدا فرامی خواند. حجت خدا از روی زمین برداشته نمی‌شود مگر تا چهل روز پیش از برپایی رستاخیز. پس آن گاه که حجت خدا برداشته شد، در توبه بسته می‌‌شود و ایمان کسی که پیش از برداشته شدن حجت ایمان نیاورده است، برای او سودی نخواهد داشت»[۱۱۶] نیاز همیشگی به حجت‌های الهی ریشه در این واقعیت دارد که آدمی برای پیمودن مسیر هدایت و دست یافتن به حقیقت هستی همواره نیازمند راهنمایی انسان‌های شایسته ای است که از سوی خدای متعال به این منظور برگزیده شده و رسالت هدایت و راهبری آدمیان را برعهده گرفته‌اند.
  2. نقش مردم در غیبت و استمرار آن: یکی دیگر از مبانی نظریه لزوم زمینه سازی برای ظهور امام مهدی (ع) توجه به نقش مردم در غیبت و استمرار آن است. برای روشن شدن این نقش برخی از اموری را که در روایات از آنها به عنوان فلسفه غیبت یاد شده است، بررسی می‌‌کنیم:

الف)ستم پیشه بودن انسان‌ها: از برخی روایات چنین برمی آید که علت یا فلسفه غیبت، ستم پیشه بودن انسان‌ها بوده است. در روایتی که از امام علی (ع)نقل شده، در این زمینه چنین آمده است: «بدانید که زمین از حجت خدای عز و جل خالی نمی‌ماند، ولی گاهی خداوند به دلیل ستم و اسرافی که آفریدگان بر خودشان روا می‌‌دارند، حجتش را از آنها مخفی می‌‌دارد»[۱۱۷]. این موضوع برای هر پژوهشگر تاریخ زندگانی ائمه دوازده گانه شیعه (ع) مسلّم است که هر چه از عصر امام علی (ع)بیشتر فاصله می‌‌گیریم، میزان حضور امامان معصوم در متن وقایع جامعه کاهش می‌‌یابد. فشار و تهدیدهای خلفای جور از یک سو و نااهلی مردم زمانه از سوی دیگر نیز سبب می‌‌شود که روز به روز از تعداد یاران باوفا گرداگرد ائمه عصر کم شود و در نتیجه، ایشان، خود را در غربت و تنهایی بیشتری احساس کنند. به بیان دیگر، جامعه اسلامی روز به روز شایستگی خود را برای پذیرش امام معصوم بیشتر از دست داد تا جایی که هر چه به عصر غیبت صغرا نزدیک تر می‌‌شویم، از ارتباط مستقیم ائمه با مردم و حضور عملی ایشان در جامعه کاسته می‌‌شود.

ب)نبود یاران وفادار برای امام: از روایات متعددی استفاده می‌‌شود که استمرار غیبت امام مهدی (ع) و ظهور نکردن آن حضرت، به دلیل یافت نشدن یاران وفادار به تعداد لازم؛ یعنی سیصد و سیزده نفر است که از آن جمله می‌‌توان به روایت نقل شده از امام موسی کاظم (ع) اشاره کرد. در این روایت، ایشان خطاب به یکی از یاران خود می‌‌فرماید: «...ای پسر بکیر! من به تو سخنی را می‌‌گویم که پدران من نیز پیش از من آن را بر زبان رانده‌اند و آن این است که اگر در میان شما به تعداد کسانی که در جنگ بدر [با پیامبر اکرم (ص)] بودند، یاران مخلص] وجود داشت، قیام کننده ما اهل بیت ظهور می‌‌کرد»[۱۱۸]. این موضوع از روایتی نیز که نعمانی آن را در کتاب خود، از امام صادق (ع) نقل کرده است، استفاده می‌‌شود: «یکی از یاران امام صادق (ع) بر آن حضرت وارد شد و عرضه داشت: فدایت گردم؛ به خدا سوگند، من تو را دوست می‌‌دارم و هر کس که تو را دوست دارد، دوست دارم. ای آقای من! چه قدر شیعیان شما فراوانند! آن حضرت فرمود: آنان را بشمار. عرض کرد: بسیارند. آن حضرت فرمود: آنها را می‌‌توانی بشماری؟ عرض کرد: آنها از شمارش بیرونند. حضرت ابوعبدالله امام صادق (ع)فرمود: ولی اگر آن شماره ای که توصیف شده است؛ یعنی سیصد و اندی تکمیل می‌‌شد، آنچه در پی آنید، رخ می‌‌داد.».[۱۱۹].

ج) آماده نبودن جوامع بشری: امام عصر (ع) در یکی از توقیع‌های خود مطلبی را بیان می‌‌کنند که شاید بتوان از آن استفاده کرد که علت استمرار غیبت آماده نبودن جوامع بشری، به طور عام، و جوامع شیعی، به طور خاص، است. آن حضرت می‌‌فرماید: «اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، هم دل می‌‌شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌‌گشت؛ دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما»[۱۲۰]»[۱۲۱].
۱۳. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛
پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، در کتاب «آیین انتظار»در این‌باره گفته‌اند: «اسماعیل جعفی گوید: مردی بر امام باقر (ع) وارد شد و صفحه‌ای در دست داشت، امام باقر (ع) به او فرمود: "این نوشته مناظره کننده‌ای است که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول است". عرض کرد: رحمت خداوند برتو باد! همین را خواسته‌ام. امام باقر (ع) فرمود: "گواهی دادن به اینکه هیچ معبود حقی جز خداوند نیست و اینکه محمد بنده و رسول او است و اینکه اقرار کنی به آنچه از سوی خداوند آمده و ولایت ما خاندان و بیزاری از دشمنمان و تسلیم به امر ما و پرهیزکاری و فروتنی و انتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد"[۱۲۲][۱۲۳].

پرسش‌های وابسته

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.
  2. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
  3. ر.ک.. گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲ ـ ۹۳؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  4. «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
  5. «به انتظار بمانید من هم با شما به انتظار می‌‌مانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
  6. «فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ فَقَدْ كَانَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ أَصْبَرَ مِنْكُمْ» کمال الدین و تمام النعمه ۲ / ۶۴۵، باب ۵۵، ح ۵.
  7. «و می‌گویند: چرا نشانه‌ای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه 20.
  8. «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور» سوره بقره، آیه 1 ـ 3.
  9. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۲۹.
  10. ر.ک: نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  11. «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ»؛ کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.
  12. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۲؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷، نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  13. «تَوَقَّعُوا هَذَا الْأَمْرَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»؛ کافی، ص۳۳۳،ج۱.
  14. ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۹۲-۹۳؛ نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  15. «مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ یَکُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص۲۰۷.
  16. ر.ک: آصف آگاه، سید محمد رضی، بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت، ص۹۵ ـ ۱۰۰.
  17. ر.ک: نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  18. «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ (ع)»؛ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر (ع)، ص ۳۴.
  19. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص۹۲-۹۳؛ مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
  20. «عَنْهُ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (ع): یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! هَلْ تَعْرِفُ مَوَدَّتِی لَکُمْ وَ انْقِطَاعِی إِلَیْکُمْ وَ مُوَالاتِی إِیَّاکُمْ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَإِنِّی أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةً تُجِیبُنِی فِیهَا فَإِنِّی مَکْفُوفُ الْبَصَرِ قَلِیلُ الْمَشْیِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ زِیَارَتَکُمْ کُلَّ حِینٍ. قَالَ: هَاتِ حَاجَتَکَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِدِینِکَ الَّذِی تَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ لِأَدِینَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ. قَالَ: إِنْ کُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِیَنَّکَ دِینِی وَ دِینَ آبَائِیَ الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ: شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَایَةَ لِوَلِیِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۰.
  21. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  22. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَی. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶.
  23. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  24. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  25. ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹.
  26. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.
  27. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴ باب ۵۵ ح ۱.
  28. «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
  29. «پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
  30. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۵ باب ۵۵ ح ۵.
  31. بصائر الدرجات، ۲۸۰ ح ۱۶.
  32. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۷۴-۷۵.
  33. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ باب ۳۶ ح ۱.
  34. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۹ باب ۳۳ ح ۱۶.
  35. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۲.
  36. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۴ ح ۱۰.
  37. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۹-۱۰۱.
  38. الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰.
  39. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  40. چنان‌که امام صادق (ع) اقرار به امامت دیگر امامان (ع) و انکار امام مهدی (ع) را همچون پذیرش نبوت پیامبران پیشین و انکار رسالت رسول خاتم (ص) شمرده است:« مَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَئِمَّةِ وَ جَحَدَ الْمَهْدِيَّ كَانَ كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداً (ص) نُبُوَّتَهُ» (کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۳).
  41. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۶۹، ۳۷۱.
  42. غیبت شیخ طوسی ص276، به نقل از مکیال المکارم ج2 ص143.
  43. من در میان شما دو گوهر گرانبها را برجای می‌‌گذارم، پس به آن دو تمسّک کنید که هیچگاه گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت و خاندانم.
  44. تفسیر برهان ج 2 ص 279.
  45. ر.ک: مکیال المکارم ج2 ص150.
  46. فقیه ایمانی، محمد باقر، لواء‌الانصار، ص۱۶۰-۱۶۴.
  47. «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
  48. «پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
  49. «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
  50. «پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
  51. کمال الدین و تمام النعمه ۲ / ۶۴۵، باب ۵۵، ح ۵.
  52. «و می‌گویند: چرا نشانه‌ای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.
  53. «الف لام میم * این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است * همان کسانی که «غیب» را باور دارند» سوره بقره، آیه ۱-۳.
  54. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۲۹.
  55. بحارالانوار ج ۵۲ / ص ۱۸۵.
  56. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
  57. بحارالانوار ج ۵۱، ص ۱۵۶.
  58. منتخب الاثر / ج ۳ / ص ۲۳۱.
  59. تفسیر تسنیم / سوره یوسف ذیل آیه ۸۷.
  60. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» (البحار: ۵۲ / ۱۲۲ / ۲)؛ «بهترین کارهای امت من، انتظار فرج و گشایش از خداوند است (یعنی به تحصیل این حالت که بافضیلت‌ترین عمل است بپردازید.)».
  61. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵-۱۸.
  62. چشم به راه مهدی (ع)، ص ۳۲۱.
  63. «"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ (ع)"»؛ چشم به راه مهدی (ع)، به نقل از غیبة نعمانی، ص ۲۰۰.
  64. «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.
  65. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۴۹.
  66. در زیارت آل یاسین چنین می‌خوانیم: «" السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ"» و در دعای پس از این زیارت آن حضرت کلمه تامه الهی نامیده شده است.
  67. مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص61-64.
  68. «"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۷.
  69. «"عَن عَبْدُ الْعَظِيمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) الْحَسَنِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ كَلِيمِهِ مُوسَى (ع) إِذْ ذَهَبَ لِيَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ ثُمَّ قَالَ (ع) أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ"» (کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ص ۳۷۷، ح ۱)
  70. «"عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ (ع) ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِي‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"» (النعمانی، ابوزنیب، الغیبة، ص ۲۰۷).
  71. حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص ۲۸۸ به نقل از مکیال المکارم، ج ۲، ص ۴۲۴.
  72. مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص73-79.
  73. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  74. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
  75. بیان مشکلات پیشرفت علوم طبیعی و صنعت بیانگر این مطلب نیست که اسلام با پیشرفت علم و صنعت مخالف است بلکه در آموزه‌های دینی اسلام به طور شگفت‌انگیزی به تحصیل و ترویج و پیشرفت علم توصیه شده است سخن ما این است که این نوع پیشرفت‌ها چون همراه با تعهد نیست و همانطور که در ابتدای این گفتار اشاره نمودیم به منبع فیض الهی متصل نیستند موجب بدبختی و سرخوردگی انسان‌ها شده‌اند و بشر در این زمینه به بن‌بست رسیده.
  76. «"قَالَ الصَّادِقُ (ع): وَ اللَّهِ لَأَنَا أَرْحَمُ بِكُمْ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ"» به خدا سوگند من از خودتان به شما مهربان‌ترم، (بحارالانوار ، چاپ اسلامیه تهران، ۱۳۸۴) ج ۴، ص ۳۴۳.
  77. پل لانژون فیزیکدان مشهور می‌گوید: «چمدانم را روی میز حرکتی بدهم این حرکت در همه کهکشان‌های اثری خواهد گذاشت، شدت ارتباط میان اجزای طبیعت به حدی است که شما باید از نظر علمی بپذیرید». (حیدری، عزیزالله، مهدی تجسم امید و نجات به نقل از شرح نهج البلاغه علامه جعفری، ج ۲، ص ۹۵).
  78. برای مطالعه در این زمینه می‌توانید به کتب النجم الثاقب علامه نوری، باب هفتم، عنایات حضرت مهدی به علماء و طلاب، عبدالرحمن باقی زاده، سیمای آفتاب حبیب الله طاهری و... مراجعه کنید.
  79. مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص64-82.
  80. غیبت نعمانی باب 11 ح 16.
  81. «همانا قیام کننده از ما (اهل بیت (ع)) همان مهدی (ع) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است.»کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷.
  82. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۳۴.
  83. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۰.
  84. همان، ج ۲، ح ۱۳.
  85. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶، باب التمحیص.
  86. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ص ۳۵۱.
  87. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  88. کتاب الغیبة، ص۲۰۰، ح۱۶.
  89. کافی، ج۲، ص۲۲، ح۱۳.
  90. کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۷۷.
  91. کافی، ج۲، ص۲۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱، ص۷۳.
  92. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۱.
  93. وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۷۵؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۵۲.
  94. بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۲۶.
  95. بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۱۷.
  96. بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۴۳.
  97. فروهی، ناصر، انتظار فرج.
  98. بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر (ع)، ص ۳۴.
  99. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص 85-86.
  100. موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، ۲ / ۱۳۵.
  101. صدوق، الخصال، ۲ / ۳۷۷؛ طبرسی، إعلام الوری..، ۴۳۵.
  102. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ۲ / ۲۳.
  103. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ۲۰۰.
  104. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ۱ / ۳۳۳؛ صدوق، الخصال، ۲ / ۳۳۹.
  105. مجلسی، مرآة العقول، ۴ / ۱۹.
  106. گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص 92-93.
  107. منتخب الأثر، صص ۲۲۳.
  108. رضوانی، علی اصغر، وظایف ما در عصر غیبت، ص۳۳-۳۷.
  109. محمدبن ابراهیم النعمانی، کتاب الغیبه، ص۲۰۰، ح۱۶.
  110. محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، ج۲، ص۲۲، ح۱۳.
  111. ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۷، ح۱.
  112. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص۱۵، ۱۶.
  113. ر.ک: محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 179؛ به نقل از امام صادق (ع).
  114. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: الکافی، ج 1، کتاب الحجّـ[، باب الإضطرار إلی الحجة، صص 168 ـ 174؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب العلـة التی من أجلها یحتاج إلی الإمام (ع)، ص201 ـ 210؛ محمدبن ابراهیم نعمانی کتاب الغیبة، باب 9، صص 139 و 140؛ محمد باقر مجلسی بحار الأنوار، ج 23، باب الاضطرار الی الحجة و أنّ الأرض لاتخلو من حجة، صص 1 ـ 56.
  115. الکافی، ج 1، ص 178، 179، ح 8.
  116. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 229، ح 24؛ بحار الأنوار، ج 23، ص 41، ح 78
  117. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص 141، ح 2.
  118. ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الأنوار، ص70.
  119. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص 203، ح4.
  120. بحار الأنوار، ج 53، ص 177، ح 7.
  121. شفیعی سروستانی، ابراهیم، زمینه‌سازی برای ظهور آرمان انقلاب اسلامی، ماهنامه موعود، ص۱۲-۱۷
  122. اصول کافی، ۲۲/۲ ح ۱۳.
  123. آیین انتظار، ص 199.