ختم نبوت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۵: خط ۱۵:
* [[خاتمیت]] در نظر [[مسلمانان]]، یک امر قطعی است و به همین [[دلیل]] [[مسلمانان]] در این امر [[شبهه]] ای نداشتند؛ مگر در نیمه دوم قرن ۱۳ ق. که فرقه‌ای بر اساس [[استعمار]]، با نام [[بهائیه]] و [[بابیه]] مدعی نبوتی دیگر شد و بعد از آن، [[غلام احمد قادیانی]] وابسته کمپانی شرقی [[انگلیس]] در [[هند]] نیز [[خاتمیت]] را منکر شد هر چند [[مسلمانان]]  هیچ اعتنایی به او نکردند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۲. </ref>.
* [[خاتمیت]] در نظر [[مسلمانان]]، یک امر قطعی است و به همین [[دلیل]] [[مسلمانان]] در این امر [[شبهه]] ای نداشتند؛ مگر در نیمه دوم قرن ۱۳ ق. که فرقه‌ای بر اساس [[استعمار]]، با نام [[بهائیه]] و [[بابیه]] مدعی نبوتی دیگر شد و بعد از آن، [[غلام احمد قادیانی]] وابسته کمپانی شرقی [[انگلیس]] در [[هند]] نیز [[خاتمیت]] را منکر شد هر چند [[مسلمانان]]  هیچ اعتنایی به او نکردند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۲. </ref>.
* [[ختم نبوت]] به معنای ختم [[شریعت]] نیز هست، زیرا [[نبوت]] عبارت است از [[وحی]] اصول و [[فروع دین]] بر شخص [[نبی]] و این عبارت دیگری از این مطلب است که [[شریعت اسلام]] بر [[پیامبر خاتم]] [[وحی]] شده است، بنابراین معنا ندارد [[نبوت]] ختم شده باشد، اما [[شریعت]] آن اعم از اصول و [[فروع دین]] ختم نشده باشد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۱۰۶-۱۰۸. </ref>. همچنین [[خاتم النبیین]] به معنای [[خاتم رسولان]] نیز هست، زیرا [[نبوت]]، شرط مقدم بر [[رسالت]] است و با [[ختم نبوت]]، [[رسالت]] نیز ختم می‌شود<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۳ - ۲۹۲. </ref> و از طرفی نمی‌توان رسولی را فرض کرد که [[نبی]] نباشد زیرا معنا ندارد کسی [[مسئول]] [[ابلاغ]] [[دین]] باشد در حالی که [[شریعت]] به او [[وحی]] نشده است؛ حتی [[پیامبران]] قبل از [[حضرت نوح]] نیز، آنچه برای [[هدایت مردم]] [[نیاز]] داشتند، به آنان [[وحی]] می‌شد، بنابراین پس از [[پیامبر اکرم]]، به کسی [[وحی]] نخواهد شد و [[شریعت]] دیگری هم برای [[بشر]] نخواهد آمد و هیچ‌کس، [[مأموریت]] [[ابلاغ شریعت]] جدیدی را نخواهد داشت<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۱۰۶-۱۰۸. </ref>. البته نباید از این نکته [[غفلت]] کرد که ختم [[رسالت پیامبر]]{{صل}} به این معنی نیست که [[عمل به دستورات]] [[پیامبر]]{{صل}} که بر مبنی [[شرع اسلام]] است به پایان رسیده، بلکه مراد این است که [[شریعت]] [[پیامبر]]{{صل}} همانطوری که بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد، بدون هیچ کم و [[کاستی]] تا [[قیامت]] ادمه دارد و قابلیت اضافه شدن [[حکم]] [[جدید]] [[شرعی]] را ندارد<ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ ج ۸، ص ۵۶۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.  </ref>.
* [[ختم نبوت]] به معنای ختم [[شریعت]] نیز هست، زیرا [[نبوت]] عبارت است از [[وحی]] اصول و [[فروع دین]] بر شخص [[نبی]] و این عبارت دیگری از این مطلب است که [[شریعت اسلام]] بر [[پیامبر خاتم]] [[وحی]] شده است، بنابراین معنا ندارد [[نبوت]] ختم شده باشد، اما [[شریعت]] آن اعم از اصول و [[فروع دین]] ختم نشده باشد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۱۰۶-۱۰۸. </ref>. همچنین [[خاتم النبیین]] به معنای [[خاتم رسولان]] نیز هست، زیرا [[نبوت]]، شرط مقدم بر [[رسالت]] است و با [[ختم نبوت]]، [[رسالت]] نیز ختم می‌شود<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۳ - ۲۹۲. </ref> و از طرفی نمی‌توان رسولی را فرض کرد که [[نبی]] نباشد زیرا معنا ندارد کسی [[مسئول]] [[ابلاغ]] [[دین]] باشد در حالی که [[شریعت]] به او [[وحی]] نشده است؛ حتی [[پیامبران]] قبل از [[حضرت نوح]] نیز، آنچه برای [[هدایت مردم]] [[نیاز]] داشتند، به آنان [[وحی]] می‌شد، بنابراین پس از [[پیامبر اکرم]]، به کسی [[وحی]] نخواهد شد و [[شریعت]] دیگری هم برای [[بشر]] نخواهد آمد و هیچ‌کس، [[مأموریت]] [[ابلاغ شریعت]] جدیدی را نخواهد داشت<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۱۰۶-۱۰۸. </ref>. البته نباید از این نکته [[غفلت]] کرد که ختم [[رسالت پیامبر]]{{صل}} به این معنی نیست که [[عمل به دستورات]] [[پیامبر]]{{صل}} که بر مبنی [[شرع اسلام]] است به پایان رسیده، بلکه مراد این است که [[شریعت]] [[پیامبر]]{{صل}} همانطوری که بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد، بدون هیچ کم و [[کاستی]] تا [[قیامت]] ادمه دارد و قابلیت اضافه شدن [[حکم]] [[جدید]] [[شرعی]] را ندارد<ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ ج ۸، ص ۵۶۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.  </ref>.
==[[راز ختم نبوت]]، [[جهانی بودن اسلام|جهانی]] و [[جاودانه بودن اسلام]]==
* [[دلیل]] اینکه [[رسالت پیامبر]] بدون هیچگونه [[تغییر]] و تبدلی تا [[قیامت]] جاری است این است که [[دین]] و شریعتی که توسط [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] پایه گذاری شده است، یک [[دین جهانی]] و جاودانه و جهانی است، به این [[دلیل]] که مخاطب [[قرآن]] مخاطب جهانی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ}}<ref> سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref> [[جهانی بودن شریعت اسلام]]، به معنای تحت [[پوشش]] قرار دادن تمام موجودات عالم است، چنانکه آیۀ {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.</ref> صراحت در این معنا دارد، در این [[آیه]] کلمۀ {{متن حدیث|لِلْعَالَمِينَ}} دلالت برای بر تمام عالم اعم از [[انسان‌ها]] و غیر [[انسان‌ها]] می‌‌کند<ref>ر.ک: [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۱]]، ص۲۵۵ - ۲۶۴. </ref>. همچنین این [[شریعت]] [[مقدس]] علاوه بر [[جهانی بودن]] دارای صفت [[جاودانگی]] است، زیرا احکامش تا [[قیامت]] پابرجاست به نحوی که هیچگونه باطلی نمی‌تواند در آن [[رسوخ]] کرده و او را از مسیر [[حق]] و [[حقیقت]] [[منحرف]] کند چنانکه آیۀ {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۱ـ ۴۲</ref> بیانگر همین مطلب است. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «[[حلال]] [[محمد]] برای همیشه تا [[روز قیامت]] [[حلال]] است و [[حرام]] او تا [[روز قیامت]] [[حرام]] است، [[حلال و حرام]] دیگری نخواهد آمد»<ref>{{متن حدیث|حَلَالُ‏ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ‏ أَبَداً إِلَی‏ یَوْمِ‏ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا یَکُونُ غَیْرُهُ وَ لَا یَجِی‏ءُ غَیْرُهُ}}؛ کافی، ج۱، ص۵۸. </ref>. در [[روایت]] مشهور دیگری به نام [[حدیث منزلت]] چنین آمده است که [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «ای [[علی]] تو نسبت به من همانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] هستی، الا اینکه بعد از من [[پیامبری]] نخواهد آمد»<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی‏}}؛ کافی، ۸، ص۱۰۷. </ref> البته [[امامان معصوم]] [[وظیفه]] اساسی در [[مقام]] [[تبیین]] و روشن‌سازی [[شریعت]] [[پیامبر خاتم]] خواهند داشت.
* [[وحی الهی]] بر دو نوع تقسیم می‌‌شود: [[وحی الهی]] [[تشریعی]] و [[وحی]] غیر [[تشریعی]]. با پایان یافتن سلسله [[نبوت]]، [[وحی الهی]] [[تشریعی]] به پایان رسید، اما [[وحی]] غیر [[تشریعی]] که توسط [[امامان معصوم]] [[تبیین]] و تشریح می‌‌شود پابرجا و برقرار است چنانکه [[خداوند متعال]] در [[سوره قدر]] می‌فرماید: {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ}}<ref>«فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند» سوره قدر، آیه ۴.</ref>.<ref>ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۵، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴. </ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۳

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ختم نبوت است. "ختم نبوت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ختم نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ختم نبوت یا خاتمیت به معنای پایان‌بخشی سلسله انبیا و شریعت تا روز قیامت است به طوری که انکار ختم نبوت به معنای نفی ضروری دین شمرده می‌‌شود و پیامبر اسلام(ص) را خاتم‌النبیین می‌‌گویند. خاتمیت نبوت به معنای خاتمیت شریعت اسلام در میان شرایع آسمانی و خاتمیت قرآن در میان کتاب‌های آسمانی نیز هست. فلسفه ختم نبوت را باید در جامعیت، جهانی بودن و جاودانگی اسلام و بلوغ مخاطبین آن و راهکارهایی که اسلام برای آینده قرار داده است جستجو کرد.

چیستی ختم نبوت

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۷۷ - ۲۷۸.
  2. فرهنگ شیعه، ص ۲۳۲.
  3. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ص ۱۰۶-۱۰۸.
  4. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۸۳ - ۲۹۲.
  5. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ص ۱۰۶-۱۰۸.
  6. مجمع‌البیان، ج ۴، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ ج ۸، ص ۵۶۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.