ابوهند حجام در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
او را با نامهای [[عبدالله]]،<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.</ref> [[سنان]]، [[یسار]]،<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.</ref> [[سالم بن ابیسالم]]<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.</ref> و [[حارث بن مالک]] <ref>اسدالغابه، ج۱، ص۶۳۶.</ref> یاد کردهاند. از تولّد، [[وفات]] و پیشینه وی در [[جاهلیّت]] و [[زمان]] [[مسلمان]] شدنش گزارشی در دست نیست. وی در آغاز، [[غلام]] [[فروة بن عمرو بیاضی]] <ref>انسابالاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> [[انصاری]] و حجامتگر<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.</ref> بود و چندبار [[پیامبر]] {{صل}} را حجامت کرد. <ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.</ref> طبق [[نقلی]]، [[حضرت]] از [[فروه]] خواست تا بر مزد روزانه وی بیفزاید.<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۶۳۶.</ref> [[بنیبیاضه]]، سرانجام ابوهند را به پیامبر بخشیدند.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> و او در شمار [[خادمان]] رسولاللّه {{صل}} درآمد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> | او را با نامهای [[عبدالله]]،<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.</ref> [[سنان]]، [[یسار]]،<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.</ref> [[سالم بن ابیسالم]]<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.</ref> و [[حارث بن مالک]] <ref>اسدالغابه، ج۱، ص۶۳۶.</ref> یاد کردهاند. از تولّد، [[وفات]] و پیشینه وی در [[جاهلیّت]] و [[زمان]] [[مسلمان]] شدنش گزارشی در دست نیست. وی در آغاز، [[غلام]] [[فروة بن عمرو بیاضی]] <ref>انسابالاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> [[انصاری]] و حجامتگر<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.</ref> بود و چندبار [[پیامبر]] {{صل}} را حجامت کرد. <ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.</ref> طبق [[نقلی]]، [[حضرت]] از [[فروه]] خواست تا بر مزد روزانه وی بیفزاید.<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۶۳۶.</ref> [[بنیبیاضه]]، سرانجام ابوهند را به پیامبر بخشیدند.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> و او در شمار [[خادمان]] رسولاللّه {{صل}} درآمد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> | ||
ابوهند جز در [[بدر]]، در همه [[غزوههای پیامبر]] شرکت داشت. <ref> انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> به گفته مؤرّخان، وقتی [[رسول خدا]] در | ابوهند جز در [[بدر]]، در همه [[غزوههای پیامبر]] شرکت داشت. <ref> انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.</ref> به گفته مؤرّخان، وقتی [[رسول خدا]] در راه بازگشت از [[جنگ بدر]] به منطقه عرقالظبیه رسید، ابوهند به پیشواز حضرت شتافت و معجونی از خرما، روغن و پنیر به ایشان تقدیم کرد.<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.</ref> پیامبر {{صل}} با [[عقد اخوت]] میان او و [[اسامة بن زید]]<ref> المعجم الکبیر، ج۶، ص۶۰.</ref> او را از [[انصار]] دانست <ref>الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.</ref> و فرمود: [[خداوند]][[ ایمان]] را در [[قلب]] وی به تصویر کشیده است.<ref> الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.</ref> [[نقل]] شده است که ابوهند پس از اتمام سعی پیامبر بین [[صفا و مروه]] سر حضرت را تراشید.<ref>المغازی، ج۳، ص۹۵۹.</ref> ابنحجر به نقل از واقدی مینویسد: [[ابوبکر]] او را نزد [[زیاد بن لبید]]، [[حاکم]] کنده و حضرموت فرستاد تا خبر خلافتش را به او برساند.<ref> الاصابه، ج۷، ص۳۶۳ـ۳۶۴.</ref> وی از [[راویان حدیث پیامبر]] {{صل}} نیز شمرده شده است <ref>الاصابه، ج۷، ص۳۶۳ـ۳۶۴.</ref>. | ||
[[قرطبی]] با استناد به نقلی از [[زهری]]، [[نزول]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> را در [[شأن]] ابوهند دانسته است. برپایه این [[روایت]]، پیامبر {{صل}} به بنیبیاضه [[امر]] کرد که یکی از [[دختران]] خود را به [[ازدواج]] ابوهند در آورند. آنان به [[اعتراض]] گفتند: آیا دختران خود را به ازدواج غلامانمان درآوریم؟ که این [[آیه]] نازل شد <ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۲۲.</ref>. دراین آیه، [[انسانها]] بایکدیگر برابر دانسته شدهاند و گرامیترین آنها پرهیزکارترینشان شناخته شده است.<ref>[[علی اکبر رضایی|رضایی، علی اکبر]]، [[ابوهند حَجام (مقاله)|مقاله «ابوهند حَجام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | [[قرطبی]] با استناد به نقلی از [[زهری]]، [[نزول]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> را در [[شأن]] ابوهند دانسته است. برپایه این [[روایت]]، پیامبر {{صل}} به بنیبیاضه [[امر]] کرد که یکی از [[دختران]] خود را به [[ازدواج]] ابوهند در آورند. آنان به [[اعتراض]] گفتند: آیا دختران خود را به ازدواج غلامانمان درآوریم؟ که این [[آیه]] نازل شد <ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۲۲.</ref>. دراین آیه، [[انسانها]] بایکدیگر برابر دانسته شدهاند و گرامیترین آنها پرهیزکارترینشان شناخته شده است.<ref>[[علی اکبر رضایی|رضایی، علی اکبر]]، [[ابوهند حَجام (مقاله)|مقاله «ابوهند حَجام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۴
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث ابوهند حجام است. "ابوهند حجام" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
او را با نامهای عبدالله،[۱] سنان، یسار،[۲] سالم بن ابیسالم[۳] و حارث بن مالک [۴] یاد کردهاند. از تولّد، وفات و پیشینه وی در جاهلیّت و زمان مسلمان شدنش گزارشی در دست نیست. وی در آغاز، غلام فروة بن عمرو بیاضی [۵] انصاری و حجامتگر[۶] بود و چندبار پیامبر (ص) را حجامت کرد. [۷] طبق نقلی، حضرت از فروه خواست تا بر مزد روزانه وی بیفزاید.[۸] بنیبیاضه، سرانجام ابوهند را به پیامبر بخشیدند.[۹] و او در شمار خادمان رسولاللّه (ص) درآمد.[۱۰]
ابوهند جز در بدر، در همه غزوههای پیامبر شرکت داشت. [۱۱] به گفته مؤرّخان، وقتی رسول خدا در راه بازگشت از جنگ بدر به منطقه عرقالظبیه رسید، ابوهند به پیشواز حضرت شتافت و معجونی از خرما، روغن و پنیر به ایشان تقدیم کرد.[۱۲] پیامبر (ص) با عقد اخوت میان او و اسامة بن زید[۱۳] او را از انصار دانست [۱۴] و فرمود: خداوندایمان را در قلب وی به تصویر کشیده است.[۱۵] نقل شده است که ابوهند پس از اتمام سعی پیامبر بین صفا و مروه سر حضرت را تراشید.[۱۶] ابنحجر به نقل از واقدی مینویسد: ابوبکر او را نزد زیاد بن لبید، حاکم کنده و حضرموت فرستاد تا خبر خلافتش را به او برساند.[۱۷] وی از راویان حدیث پیامبر (ص) نیز شمرده شده است [۱۸].
قرطبی با استناد به نقلی از زهری، نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾[۱۹] را در شأن ابوهند دانسته است. برپایه این روایت، پیامبر (ص) به بنیبیاضه امر کرد که یکی از دختران خود را به ازدواج ابوهند در آورند. آنان به اعتراض گفتند: آیا دختران خود را به ازدواج غلامانمان درآوریم؟ که این آیه نازل شد [۲۰]. دراین آیه، انسانها بایکدیگر برابر دانسته شدهاند و گرامیترین آنها پرهیزکارترینشان شناخته شده است.[۲۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.
- ↑ اسدالغابه، ج۱، ص۶۳۶.
- ↑ انسابالاشراف، ج۲، ص۱۲۸.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.
- ↑ اسدالغابه، ج۱، ص۶۳۶.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۸.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۶، ص۶۰.
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۳۳۵.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۶۳.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۹۵۹.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۶۳ـ۳۶۴.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۶۳ـ۳۶۴.
- ↑ «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۲۲.
- ↑ رضایی، علی اکبر، مقاله «ابوهند حَجام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.