حیا در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[حیا]]''' است. "'''[[حیا]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[حیا]]''' است. "'''[[حیا]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حیا در قرآن]] - [[حیا در حدیث]] - [[حیا در نهج البلاغه]] - [[حیا در اخلاق اسلامی]] - [[حیا در سیره پیامبر خاتم]] - [[حیا در معارف دعا و زیارات]] - [[حیا در معارف و سیره سجادی]] - [[حیا در معارف و سیره رضوی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حیا در قرآن]] - [[حیا در حدیث]] - [[حیا در نهج البلاغه]] - [[حیا در سیره پیامبر خاتم]] - [[حیا در معارف دعا و زیارات]] - [[حیا در معارف و سیره سجادی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حیا (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==مقدمه==
خط ۱۳: خط ۱۱:


[[رسول خدا]]{{صل}}، حیای عاقلانه را [[علم]]، و حیای جاهلانه را [[حماقت]] خوانده است<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۰۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[ایمان]] و حیا را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته است<ref>بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۵.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: «[[انسان]] [[مؤمن]]، هیچ کار حقی را به خاطر [[ریا]] انجام نمی‌دهد و به خاطر حیا ترک نمی‌کند»<ref>بحارالانوار، ج۶۴، ص۴۹۱.</ref>. بنابراین حیای عاقلانه که توأم با ایمان است، خصلتی [[پسندیده]] است که [[آدمی]] را از [[بی‌باکی]] در [[معصیت]] و هتاکی [[بی‌آبرویی]] [[حفظ]] می‌کند؛ اما [[احساس]] انفعالی که موجب ترک [[طاعت الهی]] و طرح سؤال و [[کسب علم]] شود حیای احمقانه است.
[[رسول خدا]]{{صل}}، حیای عاقلانه را [[علم]]، و حیای جاهلانه را [[حماقت]] خوانده است<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۰۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[ایمان]] و حیا را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته است<ref>بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۵.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: «[[انسان]] [[مؤمن]]، هیچ کار حقی را به خاطر [[ریا]] انجام نمی‌دهد و به خاطر حیا ترک نمی‌کند»<ref>بحارالانوار، ج۶۴، ص۴۹۱.</ref>. بنابراین حیای عاقلانه که توأم با ایمان است، خصلتی [[پسندیده]] است که [[آدمی]] را از [[بی‌باکی]] در [[معصیت]] و هتاکی [[بی‌آبرویی]] [[حفظ]] می‌کند؛ اما [[احساس]] انفعالی که موجب ترک [[طاعت الهی]] و طرح سؤال و [[کسب علم]] شود حیای احمقانه است.
آموزه‌های [[صحیفه سجادیه]] در مورد حیا بر رابطه انسان با [[خداوند]] مبتنی است و بی‌پروایی انسان در [[ارتکاب گناه]]، [[نافرمانی]] از خداوند و قدرنشناسی نعمت‌های او را [[یادآوری]] می‌کند.
آموزه‌های [[صحیفه سجادیه]] در مورد حیا بر رابطه انسان با [[خداوند]] مبتنی است و بی‌پروایی انسان در [[ارتکاب گناه]]، [[نافرمانی]] از خداوند و قدرنشناسی نعمت‌های او را [[یادآوری]] می‌کند.


از منظر [[امام زین‌العابدین]]{{ع}}، بسیاری از توقعات انسان از خداوند نامعقول و ناشی از [[جهل]] او به [[عظمت]] [[خالق]] یگانه هستی و [[ضعف]] و [[ناتوانی]] در [[انجام وظیفه]] [[شکرگزاری]] نسبت به [[آفریدگار]] بی‌همتاست: «بار خدایا! من [نسبت به تو] از [[شرم]] و حیا بهره‌ای چندان نبرده‌ام»<ref>نیایش چهل‌و‌هفتم.</ref>.
از منظر [[امام زین‌العابدین]]{{ع}}، بسیاری از توقعات انسان از خداوند نامعقول و ناشی از [[جهل]] او به [[عظمت]] [[خالق]] یگانه هستی و [[ضعف]] و [[ناتوانی]] در [[انجام وظیفه]] [[شکرگزاری]] نسبت به [[آفریدگار]] بی‌همتاست: «بار خدایا! من [نسبت به تو] از [[شرم]] و حیا بهره‌ای چندان نبرده‌ام»<ref>نیایش چهل‌و‌هفتم.</ref>.
اندکی درنگ، موجب می‌شود تا انسان [[شرمندگی]] خود را نسبت به خداوند [[درک]] کند و از [[سستی]] خود در [[عبادت]] [[احساس]] ناخرسندی کند: «خداوندا! این [[جایگاه]] کسی است که به سبب [[اعمال]] خود، از تو شرمنده، بر خود [[خشمگین]] واز تو [[خشنود]] است»<ref>نیایش سی‌و‌دوم.</ref>.
اندکی درنگ، موجب می‌شود تا انسان [[شرمندگی]] خود را نسبت به خداوند [[درک]] کند و از [[سستی]] خود در [[عبادت]] [[احساس]] ناخرسندی کند: «خداوندا! این [[جایگاه]] کسی است که به سبب [[اعمال]] خود، از تو شرمنده، بر خود [[خشمگین]] واز تو [[خشنود]] است»<ref>نیایش سی‌و‌دوم.</ref>.
[[انسان]] [[عاقل]] خود به خوبی احساس می‌کند که در صورت [[ارتکاب گناه]] نمی‌تواند سر خود را به سوی [[آسمان]] بلند کند و از [[خداوند]] [[عزیز]] درخواست [[اجابت دعا]] نماید. [[امام]] عرضه می‌دارد: «ای خداوند، اگر چنان بگریم که مژگانم فرو ریزد... و از [[شرم]] تو دیده به سوی آسمان بر نکنم، [[شایسته]] آن نیستم که حتی یک [[گناه]] از گناهانم را از [[نامه]] عملم محو کنی»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>.
[[انسان]] [[عاقل]] خود به خوبی احساس می‌کند که در صورت [[ارتکاب گناه]] نمی‌تواند سر خود را به سوی [[آسمان]] بلند کند و از [[خداوند]] [[عزیز]] درخواست [[اجابت دعا]] نماید. [[امام]] عرضه می‌دارد: «ای خداوند، اگر چنان بگریم که مژگانم فرو ریزد... و از [[شرم]] تو دیده به سوی آسمان بر نکنم، [[شایسته]] آن نیستم که حتی یک [[گناه]] از گناهانم را از [[نامه]] عملم محو کنی»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>.


خط ۲۲: خط ۲۳:


از منظر [[امام چهارم]]{{ع}}، توجه انسان به رفتارهای ناشایستی که مرتکب شده است چنان او را شرمنده می‌کند که نمی‌تواند صدای خود را برای درخواست از درگاه خداوند بلند کند و [[زبان]] او به [[مناجات]] با [[حضرت حق]] باز نمی‌شود: {{متن حدیث|كُلُّ ذَلِكَ حَيَاءٌ مِنْكَ لِسُوءِ عَمَلِي، وَ لِذَاكَ خَمَدَ صَوْتِي‏ عَنِ‏ الْجَأْرِ إِلَيْكَ، وَ كَلَّ لِسَانِي عَنْ مُنَاجَاتِكَ}}<ref>دعای ۱۶.</ref>؛ «[خداوندا!] از کردارهای [[ناپسند]] خود شرمنده‌ام؛ زیرا در اثر گناه، صدایم به درخواست بلند نمی‌شود و زبانم توان[[راز]] و نجوای با تو را ندارد».<ref>اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، دارالوفا، بیروت، ۱۴۰۴؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین{{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ واژگان مترادف و متضاد (الکترونیکی)، فرج‌الله خداپرستی، دانشنامه فارس، شیراز، ۱۳۹۲</ref>.<ref>[[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «حیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۳.</ref>
از منظر [[امام چهارم]]{{ع}}، توجه انسان به رفتارهای ناشایستی که مرتکب شده است چنان او را شرمنده می‌کند که نمی‌تواند صدای خود را برای درخواست از درگاه خداوند بلند کند و [[زبان]] او به [[مناجات]] با [[حضرت حق]] باز نمی‌شود: {{متن حدیث|كُلُّ ذَلِكَ حَيَاءٌ مِنْكَ لِسُوءِ عَمَلِي، وَ لِذَاكَ خَمَدَ صَوْتِي‏ عَنِ‏ الْجَأْرِ إِلَيْكَ، وَ كَلَّ لِسَانِي عَنْ مُنَاجَاتِكَ}}<ref>دعای ۱۶.</ref>؛ «[خداوندا!] از کردارهای [[ناپسند]] خود شرمنده‌ام؛ زیرا در اثر گناه، صدایم به درخواست بلند نمی‌شود و زبانم توان[[راز]] و نجوای با تو را ندارد».<ref>اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، دارالوفا، بیروت، ۱۴۰۴؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین{{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ واژگان مترادف و متضاد (الکترونیکی)، فرج‌الله خداپرستی، دانشنامه فارس، شیراز، ۱۳۹۲</ref>.<ref>[[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «حیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۳.</ref>
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «حیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «حیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۵


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث حیا است. "حیا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

واژه حیا را به معنای آزرم، حُجب، خجلت و شرمساری دانسته‌اند[۱]. قرآن کریم، راه رفتن یکی از دختران شعیب برای دعوت حضرت موسی(ع) را سرشار از حیا معرفی کرده است[۲].

رسول خدا(ص)، حیای عاقلانه را علم، و حیای جاهلانه را حماقت خوانده است[۳]. امام صادق(ع) نیز ایمان و حیا را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته است[۴]. امام سجاد(ع) فرمود: «انسان مؤمن، هیچ کار حقی را به خاطر ریا انجام نمی‌دهد و به خاطر حیا ترک نمی‌کند»[۵]. بنابراین حیای عاقلانه که توأم با ایمان است، خصلتی پسندیده است که آدمی را از بی‌باکی در معصیت و هتاکی بی‌آبرویی حفظ می‌کند؛ اما احساس انفعالی که موجب ترک طاعت الهی و طرح سؤال و کسب علم شود حیای احمقانه است.

آموزه‌های صحیفه سجادیه در مورد حیا بر رابطه انسان با خداوند مبتنی است و بی‌پروایی انسان در ارتکاب گناه، نافرمانی از خداوند و قدرنشناسی نعمت‌های او را یادآوری می‌کند.

از منظر امام زین‌العابدین(ع)، بسیاری از توقعات انسان از خداوند نامعقول و ناشی از جهل او به عظمت خالق یگانه هستی و ضعف و ناتوانی در انجام وظیفه شکرگزاری نسبت به آفریدگار بی‌همتاست: «بار خدایا! من [نسبت به تو] از شرم و حیا بهره‌ای چندان نبرده‌ام»[۶].

اندکی درنگ، موجب می‌شود تا انسان شرمندگی خود را نسبت به خداوند درک کند و از سستی خود در عبادت احساس ناخرسندی کند: «خداوندا! این جایگاه کسی است که به سبب اعمال خود، از تو شرمنده، بر خود خشمگین واز تو خشنود است»[۷].

انسان عاقل خود به خوبی احساس می‌کند که در صورت ارتکاب گناه نمی‌تواند سر خود را به سوی آسمان بلند کند و از خداوند عزیز درخواست اجابت دعا نماید. امام عرضه می‌دارد: «ای خداوند، اگر چنان بگریم که مژگانم فرو ریزد... و از شرم تو دیده به سوی آسمان بر نکنم، شایسته آن نیستم که حتی یک گناه از گناهانم را از نامه عملم محو کنی»[۸].

از منظر امام سجاد(ع)، با اینکه انسان نسبت به خداوند، نافرمانی و عصیان کرده است، اما پناهگاهی جز او ندارد و اگر لحظه‌ای از نعمت و عنایت خداوند محروم شود، هلاک خواهد شد، از این‌رو با سرافکندگی دست نیاز به سوی خالق بی‌نیاز دراز می‌کند: «بارالها! در عین شرم‌زدگی، همانند بینوایان عیالمند دست نیاز به سوی تو دراز کرده‌ام و اقرار می‌کنم که به تسلیم در احسان تو کاری نکرده‌ام جز آن‌که از عصیان تو چشم پوشیده‌ام و در همه حال از نعمت‌های تو بی‌بهره نبوده‌ام»[۹]. «خداوندا! اینک در جایگاه ندامت ایستاده‌ام و به درگاه تو توبه می‌کنم؛ توبه کسی که از افراط در گناه پشیمان و از بار گران معاصی ترسان و از ورطه‌ای که در آن افتاده سخت شرمنده است»[۱۰].

از منظر امام چهارم(ع)، توجه انسان به رفتارهای ناشایستی که مرتکب شده است چنان او را شرمنده می‌کند که نمی‌تواند صدای خود را برای درخواست از درگاه خداوند بلند کند و زبان او به مناجات با حضرت حق باز نمی‌شود: «كُلُّ ذَلِكَ حَيَاءٌ مِنْكَ لِسُوءِ عَمَلِي، وَ لِذَاكَ خَمَدَ صَوْتِي‏ عَنِ‏ الْجَأْرِ إِلَيْكَ، وَ كَلَّ لِسَانِي عَنْ مُنَاجَاتِكَ»[۱۱]؛ «[خداوندا!] از کردارهای ناپسند خود شرمنده‌ام؛ زیرا در اثر گناه، صدایم به درخواست بلند نمی‌شود و زبانم توانراز و نجوای با تو را ندارد».[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. فرهنگ واژگان مترادف.
  2. ﴿فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «آنگاه یکی از آن دو که با شرم گام برمی‌داشت نزد او آمد، گفت: پدرم تو را فرا می‌خواند تا مزد آبی را که برای ما (به گوسفندان) دادی به تو بپردازد و چون (موسی) نزد او آمد و داستان (خود) را برای او بازگفت، (شعیب) گفت: مهراس که از گروه ستمکاران رهایی یافتی» سوره قصص، آیه ۲۵.
  3. اصول کافی، ج۲، ص۱۰۶.
  4. بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۵.
  5. بحارالانوار، ج۶۴، ص۴۹۱.
  6. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  7. نیایش سی‌و‌دوم.
  8. نیایش شانزدهم.
  9. نیایش دوازدهم.
  10. نیایش دوازدهم.
  11. دعای ۱۶.
  12. اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، دارالوفا، بیروت، ۱۴۰۴؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین(ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ واژگان مترادف و متضاد (الکترونیکی)، فرج‌الله خداپرستی، دانشنامه فارس، شیراز، ۱۳۹۲
  13. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «حیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹۳.