زبیر بن قرظه بن کعب انصاری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
'''زبیر بن | '''زبیر بن قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی'''، یکی از [[سربازان]] و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
پدرش [[قرظة بن کعب انصاری| | پدرش [[قرظة بن کعب انصاری|قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی]] از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} و همچنین از [[راویان احادیث]] آن بزرگواران بود. [[قرظة بن کعب انصاری|قرظه]] دو پسر به نامهای «[[عمرو بن قرظه انصاری|عمرو]]» و «[[زبیر بن قرظه بن کعب انصاری|زبیر]]» داشت که در [[کربلا]]، [[عمرو بن قرظه انصاری|عمرو]] در [[سپاه]] [[امام حسین]]{{ع}} و برادرش [[زبیر بن قرظه بن کعب انصاری|زبیر]] در [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] بود.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۳۳۹. </ref> | ||
برادرش [[عمرو بن قرظه انصاری]] با | برادرش [[عمرو بن قرظه انصاری]] با [[هشیاری]] تمام در برابر تیرها و نیزهها میایستاد، تا از امامش [[دفاع]] کند. سرانجام در اثر [[خونریزی]] بسیار از میدان بازگشت و از [[امام]] بزرگوارش پرسید: «آیا [[وظیفه]] خود را بهجا آوردم؟» [[حضرت]] فرمودند: «آری! [[سلام]] مرا به [[پیامبر]]{{صل}} برسان که من نیز به زودی در پیشگاه او حاضر خواهم شد». او چند لحظه بعد به [[شهادت]] رسید.<ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین{{ع}}، ص۴۹۶-۴۹۷. </ref> [[زبیر بن قرظه بن کعب انصاری|زبیر بن قرظه]] فریاد زد و [[امام حسین]]{{ع}} را به [[گمراه کردن]] برادرش [[عمرو بن قرظه انصاری|عمرو]] متهم کرد. [[امام]] فرمود: «[[خدا]] او را [[هدایت]] کرده است». [[زبیر بن قرظه بن کعب انصاری|زبیر]] بر [[امام]] [[حمله]] آورد، اما [[نافع بن هلال بجلی]] با ضربهای او را مجروح کرد<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۲؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۸
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
زبیر بن قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور داشت.
مقدمه
پدرش قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) و همچنین از راویان احادیث آن بزرگواران بود. قرظه دو پسر به نامهای «عمرو» و «زبیر» داشت که در کربلا، عمرو در سپاه امام حسین(ع) و برادرش زبیر در سپاه عمر بن سعد بود.[۱]
برادرش عمرو بن قرظه انصاری با هشیاری تمام در برابر تیرها و نیزهها میایستاد، تا از امامش دفاع کند. سرانجام در اثر خونریزی بسیار از میدان بازگشت و از امام بزرگوارش پرسید: «آیا وظیفه خود را بهجا آوردم؟» حضرت فرمودند: «آری! سلام مرا به پیامبر(ص) برسان که من نیز به زودی در پیشگاه او حاضر خواهم شد». او چند لحظه بعد به شهادت رسید.[۲] زبیر بن قرظه فریاد زد و امام حسین(ع) را به گمراه کردن برادرش عمرو متهم کرد. امام فرمود: «خدا او را هدایت کرده است». زبیر بر امام حمله آورد، اما نافع بن هلال بجلی با ضربهای او را مجروح کرد[۳].[۴]
جستارهای وابسته
- قرظة بن کعب انصاری (پدر)
- عمرو بن قرظه انصاری (برادر)
- علی بن قرظه انصاری (برادر)
منابع
پانویس
- ↑ انساب الاشراف، ج۳، ص۳۳۹.
- ↑ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص۴۹۶-۴۹۷.
- ↑ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۲؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴.
- ↑ محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۱۹۷-۱۹۸.