امامت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{خرد}} | {{خرد}} | ||
'''امامت''' به معنای: | '''امامت''' به معنای: پیشوایی<ref>فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref>، پیشروی، و رهبری است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۱۹.]</ref>. | ||
در این باره، تعدادی از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امامت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود. | در این باره، تعدادی از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امامت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود. | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
* امامت به | * امامت به معنای پیشوایی<ref>فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref>، پیشروی، و رهبری است. [[امام]]{{ع}} نیز به معنای پیشوا، پیشرو<ref>فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref>، مقتدا، قیّم، مصلح، الگو، راه اصلی و راهنماست<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».</ref> کسی یا چیزی که مورد پیروی واقع میگردد، انسان باشد یا کتاب یا چیزی دیگر، به حق باشد یا بر باطل <ref>مفردات، ص ۸۷ ، «ام».</ref> [[امام]]{{ع}} است <ref>المنجد، ص ۱۷، «ام».</ref>ریشه این واژه «ا ـ م ـ م» و به معنای قصد<ref> لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۲.</ref> یا قصد با توجه خاص و این معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. [[امام]]{{ع}} نیز کسی است که همواره مقصود و هدف حرکت و تلاش دیگران قرار گیرد، گرچه با اختلاف موارد و قصدکنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون میشود؛ مانند: امام جمعه و جماعت، [[امام]]{{ع}} هدایت و [[امام]]{{ع}} ضلالت <ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، «أمّ».</ref>، بر این اساس دیگر معانی این واژه و مشتقات آن از لوازم معنای ریشه است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۱۹.]</ref>. | ||
* واژه [[امام]]{{ع}} بر زن و مرد اطلاق | * واژه [[امام]]{{ع}} بر زن و مرد اطلاق میشود و جمع آن «[[ائمه]]{{عم}}» و «[[ایمه|ایمّه]]» است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.]</ref>. | ||
==امامت در اصطلاح== | ==امامت در اصطلاح== | ||
* در اصطلاح | * در اصطلاح کلامی معانی متعددی از این واژه ارائه شده که شایعترین معنای آن ریاست عمومی در امور دین و دنیا <ref>شرح المواقف الایجی، ج ۸ ، ص۳۴۵؛ شرحالمقاصد، ج ۵ ، ص ۲۳۲؛ التعریفات، ص ۱۶.</ref> است و برخی جانشینی [[پیامبر]]{{صل}} در حفظ دین و سیاست دنیا<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۱۹۱؛ الاحکام السلطانیه، ص ۵؛ النکت الاعتقادیه، ص ۳۹.</ref> را در تعریف اصطلاحی آن آوردهاند. برخی کاملترین تعریف را ریاست بالاصاله عمومی در امر دین و دنیا در دار تکلیف میدانند <ref>تلخیص المحصل، ص ۴۲۶؛ الالفین، ص ۱۲؛ قواعد المرام، ص ۱۷۴.</ref> که عموم مردم را به حفظ مصالح دین و دنیایشان ترغیب و از آنچه به حال آنان زیانبار است منع کنند<ref>تلخیص المحصل، ص ۴۵۷.</ref>، بنابراین، امامت به معنای ریاست عمومی فردی خاص بر امور دین و دنیای مردم در دنیا بالاصاله یا به جانشینی از [[پیامبر]]{{صل}} است، زیرا امامت دارای شئونی همچون رهبری سیاسی و زعامت اجتماعی و مرجعیت دینی و تبیین و تفسیر [[وحی]] و ولایت باطنی و معنوی است که از این جهت [[امام]]{{ع}} حجت خدا در زمان، ولیّ الله، انسان کاملِ حامل معنویت کلی انسانیت و قطب است <ref>شیعه در اسلام، ص ۱۰۹ ـ ۱۲۴، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۱ ـ ۸۵۴ ، «امامت».</ref> و چون امامت دارای شئون والایی است، شیعه آن را همانند نبوت به نصّ و امر الهی<ref>الاحکامالسلطانیه، ص۵؛ شرحالمقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الایجی، ج ۸ ، ص ۳۴۵.</ref> و از اصول دین "مذهب" میداند <ref>الحاشیة علی الهیات، ص ۱۷۹؛ انیس الموحدین، ص ۱۳۷.</ref>، در حالی که در دیدگاه [[اهل سنت]] از فروع دین شمرده شده و از این جهت از افعال مکلفان به شمار میآید <ref>دلائلالصدق، ج۲، ص۸ ؛ انیسالموحدین، ص ۱۳۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.]</ref>. | ||
* در اصطلاح مدیریت، | * در اصطلاح مدیریت، رهبری از وظایف مدیر است که دیگران را به کوشش مشتاقانه جهت هدفهایی معین ترغیب میکند یا آنها را جهت کسب هدف مشترک تحت تأثیر قرار میدهد <ref>اصول مدیریت، ص ۲۰۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.]</ref>. | ||
* به گفته بیشتر مفسران، امامت در قرآن با | * به گفته بیشتر مفسران، امامت در قرآن با معنای لغوی آن هماهنگ است و [[امام]]{{ع}} کسی است که به او اقتدا کنند و او را الگو و سرمشق خود قرار دهند <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۳۶ ـ ۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبیان، ج۶، ص۵۰۴ ؛ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۴۴.</ref>؛ خواه عادل و راه یافته باشد و خواه باطل و گمراه <ref>مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۲ ، «امامت».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.]</ref>. | ||
==امامت در قرآن== | ==امامت در قرآن== |
نسخهٔ ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۲۷
امامت به معنای: پیشوایی[۱]، پیشروی، و رهبری است[۲].
در این باره، تعدادی از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- امامت به معنای پیشوایی[۳]، پیشروی، و رهبری است. امام(ع) نیز به معنای پیشوا، پیشرو[۴]، مقتدا، قیّم، مصلح، الگو، راه اصلی و راهنماست[۵] کسی یا چیزی که مورد پیروی واقع میگردد، انسان باشد یا کتاب یا چیزی دیگر، به حق باشد یا بر باطل [۶] امام(ع) است [۷]ریشه این واژه «ا ـ م ـ م» و به معنای قصد[۸] یا قصد با توجه خاص و این معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. امام(ع) نیز کسی است که همواره مقصود و هدف حرکت و تلاش دیگران قرار گیرد، گرچه با اختلاف موارد و قصدکنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون میشود؛ مانند: امام جمعه و جماعت، امام(ع) هدایت و امام(ع) ضلالت [۹]، بر این اساس دیگر معانی این واژه و مشتقات آن از لوازم معنای ریشه است[۱۰].
- واژه امام(ع) بر زن و مرد اطلاق میشود و جمع آن «ائمه(ع)» و «ایمّه» است[۱۱].
امامت در اصطلاح
- در اصطلاح کلامی معانی متعددی از این واژه ارائه شده که شایعترین معنای آن ریاست عمومی در امور دین و دنیا [۱۲] است و برخی جانشینی پیامبر(ص) در حفظ دین و سیاست دنیا[۱۳] را در تعریف اصطلاحی آن آوردهاند. برخی کاملترین تعریف را ریاست بالاصاله عمومی در امر دین و دنیا در دار تکلیف میدانند [۱۴] که عموم مردم را به حفظ مصالح دین و دنیایشان ترغیب و از آنچه به حال آنان زیانبار است منع کنند[۱۵]، بنابراین، امامت به معنای ریاست عمومی فردی خاص بر امور دین و دنیای مردم در دنیا بالاصاله یا به جانشینی از پیامبر(ص) است، زیرا امامت دارای شئونی همچون رهبری سیاسی و زعامت اجتماعی و مرجعیت دینی و تبیین و تفسیر وحی و ولایت باطنی و معنوی است که از این جهت امام(ع) حجت خدا در زمان، ولیّ الله، انسان کاملِ حامل معنویت کلی انسانیت و قطب است [۱۶] و چون امامت دارای شئون والایی است، شیعه آن را همانند نبوت به نصّ و امر الهی[۱۷] و از اصول دین "مذهب" میداند [۱۸]، در حالی که در دیدگاه اهل سنت از فروع دین شمرده شده و از این جهت از افعال مکلفان به شمار میآید [۱۹][۲۰].
- در اصطلاح مدیریت، رهبری از وظایف مدیر است که دیگران را به کوشش مشتاقانه جهت هدفهایی معین ترغیب میکند یا آنها را جهت کسب هدف مشترک تحت تأثیر قرار میدهد [۲۱][۲۲].
- به گفته بیشتر مفسران، امامت در قرآن با معنای لغوی آن هماهنگ است و امام(ع) کسی است که به او اقتدا کنند و او را الگو و سرمشق خود قرار دهند [۲۳]؛ خواه عادل و راه یافته باشد و خواه باطل و گمراه [۲۴][۲۵].
امامت در قرآن
- لفظ «امامت» در قرآن بهکار نرفته؛ ولی واژه «امام(ع)» به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است که برخی از آنها و نیز آیات متعدد دیگر به موضوع امامت ارتباط دارد. آیات مربوط گاهی به پیشوایی بر حق بالاصاله: ﴿﴿ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾﴾ [۲۶]، ﴿﴿ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾﴾ [۲۷] و گاهی به پیشوایی به حق به نحو جانشینی:﴿﴿ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ﴾﴾ [۲۸] و گاهی به پیشوایی باطل: ﴿﴿ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ﴾﴾ [۲۹] و گاهی به مفهوم جامع میان پیشوایی بر حق و باطل:﴿﴿ يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾﴾ [۳۰] اشاره دارد[۳۱].
- افزون بر آیاتی که واژه امام(ع) یا اولیالامر در آن بهکار رفته است آیات فراوانی با امامت و رهبری پیوند دارد، از جمله برخی آیاتی که در آن مفهوم هدایت آمده ﴿﴿ وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ﴾﴾ [۳۲]؛ ﴿﴿ قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾﴾ [۳۳]، آیهای که مؤمنان را به همراهی با صادقان فرا میخواند ﴿﴿ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُواْ اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾﴾ [۳۴]، آیه ولایت ﴿﴿ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾﴾ [۳۵]، آیهای که میگوید اگر به برخی در زمین قدرت داده شود نماز را برپا میدارند، زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند ﴿﴿ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ﴾﴾ [۳۶] و آیاتی که در آن از اعطای مُلک به برخی سخن به میان آمده است. ﴿﴿ أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ﴾﴾ [۳۷]؛ ﴿﴿ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴾﴾ [۳۸][۳۹].
- در روایات فراوانی نیز، مصادیق یا تأویل آیاتی از قرآن، مانند:﴿﴿ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴾﴾ [۴۰][۴۱]، ﴿﴿ يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾﴾ [۴۲][۴۳] و ﴿﴿ وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾﴾ [۴۴][۴۵] امامان(ع) دانسته شدهاند[۴۶].
منابع
- دائرة المعارف قرآن کریم
جستارهای وابسته
- امامت در قرآن؛
- امامت در حدیث؛
- امامت در کلام اسلامی؛
- امامت در حکمت اسلامی؛
- امامت در عرفان اسلامی؛
- امامت از دیدگاه بروندینی.
منبعشناسی جامع امامت
پانویس
- ↑ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۱۹.
- ↑ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
- ↑ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
- ↑ مفردات، ص ۸۷ ، «ام».
- ↑ المنجد، ص ۱۷، «ام».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۲.
- ↑ التحقیق، ج ۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، «أمّ».
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۱۹.
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
- ↑ شرح المواقف الایجی، ج ۸ ، ص۳۴۵؛ شرحالمقاصد، ج ۵ ، ص ۲۳۲؛ التعریفات، ص ۱۶.
- ↑ مقدمه ابن خلدون، ص ۱۹۱؛ الاحکام السلطانیه، ص ۵؛ النکت الاعتقادیه، ص ۳۹.
- ↑ تلخیص المحصل، ص ۴۲۶؛ الالفین، ص ۱۲؛ قواعد المرام، ص ۱۷۴.
- ↑ تلخیص المحصل، ص ۴۵۷.
- ↑ شیعه در اسلام، ص ۱۰۹ ـ ۱۲۴، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۱ ـ ۸۵۴ ، «امامت».
- ↑ الاحکامالسلطانیه، ص۵؛ شرحالمقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الایجی، ج ۸ ، ص ۳۴۵.
- ↑ الحاشیة علی الهیات، ص ۱۷۹؛ انیس الموحدین، ص ۱۳۷.
- ↑ دلائلالصدق، ج۲، ص۸ ؛ انیسالموحدین، ص ۱۳۸.
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
- ↑ اصول مدیریت، ص ۲۰۰.
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
- ↑ جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۳۶ ـ ۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبیان، ج۶، ص۵۰۴ ؛ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۴۴.
- ↑ مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۲ ، «امامت».
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۰.
- ↑ و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.
- ↑ برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.
- ↑ و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
- ↑ و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.
- ↑ روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۱.
- ↑ و کافران میگویند: چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۱۳.
- ↑ بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.
- ↑ مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان میدهند و از کار شایسته باز میدارند! و (در بخشش) ناخن خشکی میورزند، خداوند را فراموش کردهاند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بیگمان منافقانند که نافرمانند؛ سوره توبه، آیه: ۶۷.
- ↑ سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه: ۵۵.
- ↑ همان کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است؛ سوره حج، آیه: ۴۱.
- ↑ آیا ایشان را بهرهای از فرمانروایی است؟ که در آن صورت سر سوزنی به کسی (چیزی) نمیدهند. یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم؛ سوره نساء، آیه: ۵۳ - ۵۴.
- ↑ و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی هم به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و نیروی تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۱.
- ↑ پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستادهایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه: ۸.
- ↑ نورالثقلین، ج ۵ ، ص ۳۴۱.
- ↑ بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کاملکننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند؛ سوره صف، آیه: ۸.
- ↑ نورالثقلین، ج ۵ ، ص ۳۱۶ - ۳۱۷.
- ↑ و ما برای آنان این گفتار را به هم پیوستیم باشد که پند گیرند؛ سوره قصص، آیه: ۵۱.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۵؛ بصائر الدرجات، ص ۵۱۵ .
- ↑ دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۴، ص۲۲۱.