روابط سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[روابط سیاسی در قرآن]] - [[روابط سیاسی در حدیث]] - [[روابط سیاسی در فقه اسلامی]] - [[روابط سیاسی در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = روابط سیاسی (پرسش)}} | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در همان آغاز [[رسالت]]، با استفاده از موسم [[حج]] و در مدت زمانی اندک، توانست با [[قبایل]] مختلف [[عرب]] به صورت فردی و گروهی [[ارتباط]] برقرار نماید<ref>سیره ابن هشام، ج۲، ص۷۳ به بعد؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۰؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۵۶۴.</ref>. پس از شکلگیری [[حکومت اسلامی]] در [[مدینه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} با [[اعزام نماینده]] و ارسال [[پیام]] و انعقاد [[قرارداد]] با سران [[حکومتها]] و [[ملّتها]]، باب [[ارتباط]] را گشود و [[روابط]] صلحآمیز [[دولت اسلامی]] با آنها را [[گسترش داد]]؛ مانند ارسال [[نامه]] به [[زمامداران]] [[بحرین]]، [[پادشاه]] [[حمیر]]، غسّان، یمامه، [[اسقف]] [[روم]]، [[نجران]]، [[مردم]] [[یمن]] و عمان<ref>مکاتیب الرسول، ج۱، ص۱۰۴ و ۱۸۸.</ref>. تمامی سران این [[دولتها]]، با [[دولت]] جدید التأسیس [[اسلام]] - [[علی]] رغم حساسیتهای [[سیاسی]] دو امپراطوری [[مقتدر]] [[ایران]] و [[روم]] - [[روابط]] صلحآمیز داشتهاند و این امر، نشانگر [[موفقیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} در ایجاد رابطه با این [[دولتها]] بوده است<ref>سیره حلبی، ج۱، ص۲۷۷؛ مسند احمد، ج۱، ص۹۶ و ۱۴۵؛ تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۱۶۶.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷.</ref>. | [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در همان آغاز [[رسالت]]، با استفاده از موسم [[حج]] و در مدت زمانی اندک، توانست با [[قبایل]] مختلف [[عرب]] به صورت فردی و گروهی [[ارتباط]] برقرار نماید<ref>سیره ابن هشام، ج۲، ص۷۳ به بعد؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۰؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۵۶۴.</ref>. پس از شکلگیری [[حکومت اسلامی]] در [[مدینه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} با [[اعزام نماینده]] و ارسال [[پیام]] و انعقاد [[قرارداد]] با سران [[حکومتها]] و [[ملّتها]]، باب [[ارتباط]] را گشود و [[روابط]] صلحآمیز [[دولت اسلامی]] با آنها را [[گسترش داد]]؛ مانند ارسال [[نامه]] به [[زمامداران]] [[بحرین]]، [[پادشاه]] [[حمیر]]، غسّان، یمامه، [[اسقف]] [[روم]]، [[نجران]]، [[مردم]] [[یمن]] و عمان<ref>مکاتیب الرسول، ج۱، ص۱۰۴ و ۱۸۸.</ref>. تمامی سران این [[دولتها]]، با [[دولت]] جدید التأسیس [[اسلام]] - [[علی]] رغم حساسیتهای [[سیاسی]] دو امپراطوری [[مقتدر]] [[ایران]] و [[روم]] - [[روابط]] صلحآمیز داشتهاند و این امر، نشانگر [[موفقیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} در ایجاد رابطه با این [[دولتها]] بوده است<ref>سیره حلبی، ج۱، ص۲۷۷؛ مسند احمد، ج۱، ص۹۶ و ۱۴۵؛ تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۱۶۶.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۷.</ref>. |
نسخهٔ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۴
مقدمه
پیامبر اسلام(ص) در همان آغاز رسالت، با استفاده از موسم حج و در مدت زمانی اندک، توانست با قبایل مختلف عرب به صورت فردی و گروهی ارتباط برقرار نماید[۱]. پس از شکلگیری حکومت اسلامی در مدینه، رسول خدا(ص) با اعزام نماینده و ارسال پیام و انعقاد قرارداد با سران حکومتها و ملّتها، باب ارتباط را گشود و روابط صلحآمیز دولت اسلامی با آنها را گسترش داد؛ مانند ارسال نامه به زمامداران بحرین، پادشاه حمیر، غسّان، یمامه، اسقف روم، نجران، مردم یمن و عمان[۲]. تمامی سران این دولتها، با دولت جدید التأسیس اسلام - علی رغم حساسیتهای سیاسی دو امپراطوری مقتدر ایران و روم - روابط صلحآمیز داشتهاند و این امر، نشانگر موفقیت رسول خدا(ص) در ایجاد رابطه با این دولتها بوده است[۳][۴].
منابع
پانویس
- ↑ سیره ابن هشام، ج۲، ص۷۳ به بعد؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۰؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۵۶۴.
- ↑ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۱۰۴ و ۱۸۸.
- ↑ سیره حلبی، ج۱، ص۲۷۷؛ مسند احمد، ج۱، ص۹۶ و ۱۴۵؛ تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص۱۶۶.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۱۷.