ریشه‌های اختیاری عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۲۰: خط ۲۰:


«[[عصمت]] از آنِ انسان‌هایی است که زمینه عصمت را در خود ایجاد کرده باشند؛ این زمینه‌ها و اسباب عبارتند از:
«[[عصمت]] از آنِ انسان‌هایی است که زمینه عصمت را در خود ایجاد کرده باشند؛ این زمینه‌ها و اسباب عبارتند از:
:::::*'''[[اراده]] و [[انتخاب]]''': یکی از نظریاتی که در باب زمینه عصمت گفته شده، این است که زمینه عصمت اراده و انتخاب است. با این فرض، عصمت در انحصار افراد معدود و محدودی نیست، بلکه همه [[انسان‌ها]] می‌توانند از این [[موهبت الهی]] بهره‌مند گردند<ref>محمد محمدی ری‌شهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۴.</ref>.
*'''[[اراده]] و [[انتخاب]]''': یکی از نظریاتی که در باب زمینه عصمت گفته شده، این است که زمینه عصمت اراده و انتخاب است. با این فرض، عصمت در انحصار افراد معدود و محدودی نیست، بلکه همه [[انسان‌ها]] می‌توانند از این [[موهبت الهی]] بهره‌مند گردند<ref>محمد محمدی ری‌شهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۴.</ref>.


از [[روایات معصومین]]{{عم}} استفاده می‌شود [[انسان]] همانطوری که می‌تواند با [[پیشگیری]] و [[مراقبت]] از [[بیماری‌ها]] در [[امان]] باشد، می‌تواند با [[عزم]] و اراده و انجام دستورهای [[خداوند]] از آلودگی‌های [[روحی]] و [[ابتلا]] به [[گناهان]] پیشگیری کند. همچنین ممکن است که با تکرار و مراقبت و اجتناب از گناهان، [[قوه]] [[اجتناب از گناه]] در وجودش [[ملکه]] گردد؛ به طوری که از گناهان متنفر شود و وقوع در [[گناه]] برایش محال عادی گردد. و عصمت غیر از شدت [[تقوا]] نیست و [[عدالت]] هم از [[مراتب عصمت]] است و ملكات [[نفسانی]]، به طور کلی با تمرین به دست می‌آید، چه جانب [[شر]] و چه جانب خیر.
از [[روایات معصومین]]{{عم}} استفاده می‌شود [[انسان]] همانطوری که می‌تواند با [[پیشگیری]] و [[مراقبت]] از [[بیماری‌ها]] در [[امان]] باشد، می‌تواند با [[عزم]] و اراده و انجام دستورهای [[خداوند]] از آلودگی‌های [[روحی]] و [[ابتلا]] به [[گناهان]] پیشگیری کند. همچنین ممکن است که با تکرار و مراقبت و اجتناب از گناهان، [[قوه]] [[اجتناب از گناه]] در وجودش [[ملکه]] گردد؛ به طوری که از گناهان متنفر شود و وقوع در [[گناه]] برایش محال عادی گردد. و عصمت غیر از شدت [[تقوا]] نیست و [[عدالت]] هم از [[مراتب عصمت]] است و ملكات [[نفسانی]]، به طور کلی با تمرین به دست می‌آید، چه جانب [[شر]] و چه جانب خیر.
خط ۳۱: خط ۳۱:


نظیر این [[آیه]] و [[روایت]] است که انسان را به تلاش و کسب عصمت و تقوا [[دعوت]] می‌کنند.
نظیر این [[آیه]] و [[روایت]] است که انسان را به تلاش و کسب عصمت و تقوا [[دعوت]] می‌کنند.
:::::*'''[[علم]] و اراده''': نظریه دوم در باب زمینه عصمت، به علم و اراده پرداخته است. [[آیت‌الله]] مصباح در این باره می‌گوید: “معصوم از [[شناخت]] بیشتر و اراده قوی‌تر برخوردار است، و به جهت این دو عامل، [[گناه]] را با [[اختیار]] ترک می‌کند، لذا [[ملکه]] [[عصمت]] در آنان آنچنان [[قوی]] می‌باشد که مانع از [[ارتکاب گناه]] می‌شود”<ref>محمدتقی مصباح یزدی، راهنما‌شناسی، ص۱۲۱-۱۲۵.</ref>.
*'''[[علم]] و اراده''': نظریه دوم در باب زمینه عصمت، به علم و اراده پرداخته است. [[آیت‌الله]] مصباح در این باره می‌گوید: “معصوم از [[شناخت]] بیشتر و اراده قوی‌تر برخوردار است، و به جهت این دو عامل، [[گناه]] را با [[اختیار]] ترک می‌کند، لذا [[ملکه]] [[عصمت]] در آنان آنچنان [[قوی]] می‌باشد که مانع از [[ارتکاب گناه]] می‌شود”<ref>محمدتقی مصباح یزدی، راهنما‌شناسی، ص۱۲۱-۱۲۵.</ref>.
:::::*'''[[محبت الهی]]''': برخی گفته‌اند عصمت، ناشی از محبت الهی است: “درک [[عظمت خدا]] و فنا شدن در [[معرفت]] و [[حب]] و [[عشق]] [[خدا]]، مانع از [[مخالفت]] کردن با خواست خداست و این [[محبت]] فقط برای [[انسان‌های کامل]] در [[معرفت الهی]] ایجاد می‌شود. چون چنین [[انسانی]] وقتی خالقش را در نهایت معرفت ممکنه [[شناخت]] و [[غرق]] در [[شهود]] کمال و [[جمال]] و جلالش گردید، جذبه خاصی در وجودش ایجاد می‌شود که، هرآن‌چه خلاف رضای مولایش است، در نزدش منفور می‌شود و این [[درجه]] اعلای عصمت است”<ref>جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲؛ بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.
*'''[[محبت الهی]]''': برخی گفته‌اند عصمت، ناشی از محبت الهی است: “درک [[عظمت خدا]] و فنا شدن در [[معرفت]] و [[حب]] و [[عشق]] [[خدا]]، مانع از [[مخالفت]] کردن با خواست خداست و این [[محبت]] فقط برای [[انسان‌های کامل]] در [[معرفت الهی]] ایجاد می‌شود. چون چنین [[انسانی]] وقتی خالقش را در نهایت معرفت ممکنه [[شناخت]] و [[غرق]] در [[شهود]] کمال و [[جمال]] و جلالش گردید، جذبه خاصی در وجودش ایجاد می‌شود که، هرآن‌چه خلاف رضای مولایش است، در نزدش منفور می‌شود و این [[درجه]] اعلای عصمت است”<ref>جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲؛ بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.
:::::*'''[[علم به خدا]] و صفات او''': این نظریه، [[علم]] و [[معرفت به خدا]] و صفاتش را سبب عصمت می‌داند. جناب [[علامه طباطبایی]] می‌فرماید: مبدأ و منشأ عصمت، علم خاصی است که [[معصوم]]{{ع}} به [[خداوند]] دارد. علم به صفات و جمال و جلال خدا ایجاد حبی وافر می‌کند که غیر خدا و یاد او در وجودش نمی‌باشد، لذا اصلاً گناه و [[خطا]] از او صادر نمی‌شود. [[معصومین]]{{عم}} خداوند را با اسما و صفات علیایش می‌شناسند و خدا را مالک و [[مدبر]] امورشان می‌یابند و برای [[عبد]]، همین بس که [[بندگی خدا]] کند و رضای او را جلب نماید. لذا خداوند به [[بندگان]] خاص و معصوم خود این علم خاص را [[عطا]] می‌کند تا به صورت ملکه‌ای آنها را از ارتکاب هرگونه گناهی دور کند<ref>المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۵۸-۱۶۳.</ref>.
*'''[[علم به خدا]] و صفات او''': این نظریه، [[علم]] و [[معرفت به خدا]] و صفاتش را سبب عصمت می‌داند. جناب [[علامه طباطبایی]] می‌فرماید: مبدأ و منشأ عصمت، علم خاصی است که [[معصوم]]{{ع}} به [[خداوند]] دارد. علم به صفات و جمال و جلال خدا ایجاد حبی وافر می‌کند که غیر خدا و یاد او در وجودش نمی‌باشد، لذا اصلاً گناه و [[خطا]] از او صادر نمی‌شود. [[معصومین]]{{عم}} خداوند را با اسما و صفات علیایش می‌شناسند و خدا را مالک و [[مدبر]] امورشان می‌یابند و برای [[عبد]]، همین بس که [[بندگی خدا]] کند و رضای او را جلب نماید. لذا خداوند به [[بندگان]] خاص و معصوم خود این علم خاص را [[عطا]] می‌کند تا به صورت ملکه‌ای آنها را از ارتکاب هرگونه گناهی دور کند<ref>المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۵۸-۱۶۳.</ref>.
:::::*'''[[وراثت]]، [[تربیت]]، [[علل]] ناشناخته''': در این نظریه زمینه عصمت ناشی از [[کمالات معنوی]] و [[روحی]] معصومین{{عم}} است. که از چند عامل ایجاد می‌شود:
*'''[[وراثت]]، [[تربیت]]، [[علل]] ناشناخته''': در این نظریه زمینه عصمت ناشی از [[کمالات معنوی]] و [[روحی]] معصومین{{عم}} است. که از چند عامل ایجاد می‌شود:
:::::# وراثت؛ یعنی [[خاندان]] معصومین، عموماً خاندانی [[پاک]] و اصیل بودند که با گذشت [[زمان]] این [[کمالات]] بیشتر شده و به [[ارث]] در [[نسل]] آنها جریان یافته است.
:::::# وراثت؛ یعنی [[خاندان]] معصومین، عموماً خاندانی [[پاک]] و اصیل بودند که با گذشت [[زمان]] این [[کمالات]] بیشتر شده و به [[ارث]] در [[نسل]] آنها جریان یافته است.
:::::#انتقال [[فضائل]] از [[راه]] [[تربیت]] [[خانواده]] انجام گرفته است.
:::::#انتقال [[فضائل]] از [[راه]] [[تربیت]] [[خانواده]] انجام گرفته است.
:::::# [[علل]] ناشناخته‌ای که روانشناسان و زیست‌شناسان در تحقیقات مربوط به علل [[شخصیت]] [[روحی]] افراد به آن [[معتقد]] شده‌اند و بر این باورند که این علل تأثیر خاصی در ژن‌های تشکیل‌دهنده افراد دارد و موجب حالات روحی فوق‌العاده می‌گردد<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پرسش‌ها و پاسخ‌های مذهبی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۹؛ فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۱-۲۱۲؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۵.</ref>.
:::::# [[علل]] ناشناخته‌ای که روانشناسان و زیست‌شناسان در تحقیقات مربوط به علل [[شخصیت]] [[روحی]] افراد به آن [[معتقد]] شده‌اند و بر این باورند که این علل تأثیر خاصی در ژن‌های تشکیل‌دهنده افراد دارد و موجب حالات روحی فوق‌العاده می‌گردد<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پرسش‌ها و پاسخ‌های مذهبی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۹؛ فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۱-۲۱۲؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۵.</ref>.
:::::*'''استعداد خاص و [[الهام]] و [[تربیت الهی]]''': برخی [[عصمت]] را ناشی از استعداد فوق‌العاده و [[برتر]] [[معصومین]] می‌دانند.
*'''استعداد خاص و [[الهام]] و [[تربیت الهی]]''': برخی [[عصمت]] را ناشی از استعداد فوق‌العاده و [[برتر]] [[معصومین]] می‌دانند.


  [[آیت‌الله]] مصباح می‌فرماید: [[پیامبران]] و [[امامان]]، ذاتاً دارای استعدادی بالاتر از دیگران هستند و از نظر تربیت هم تحت تربیت الهی قرار گرفتند و [[روح‌القدس]] از ابتدا [[وظیفه]] تربیت آنها را بر عهده داشت و از آغاز [[کارهای نیک]] به آنان الهام می‌شد، لذا هم از لحاظ [[شناخت]] بالاتر از دیگران هستند و هم از لحاظ تربیت. البته این [[تعلیم و تربیت]] [[الهی]] موجب سلب [[اختیار]] آنان نیست<ref>راهنما‌شناسی، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref>»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۰۴-۱۰۷.</ref>.
  [[آیت‌الله]] مصباح می‌فرماید: [[پیامبران]] و [[امامان]]، ذاتاً دارای استعدادی بالاتر از دیگران هستند و از نظر تربیت هم تحت تربیت الهی قرار گرفتند و [[روح‌القدس]] از ابتدا [[وظیفه]] تربیت آنها را بر عهده داشت و از آغاز [[کارهای نیک]] به آنان الهام می‌شد، لذا هم از لحاظ [[شناخت]] بالاتر از دیگران هستند و هم از لحاظ تربیت. البته این [[تعلیم و تربیت]] [[الهی]] موجب سلب [[اختیار]] آنان نیست<ref>راهنما‌شناسی، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref>»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۰۴-۱۰۷.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۸

الگو:پرسش غیرنهایی

ریشه‌های اختیاری عصمت چیست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیعصمت اختیاری

ریشه‌های اختیاری عصمت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

ابراهیم صفرزاده
آقای صفرزاده در کتاب «عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی» در این‌باره گفته است:

«عصمت از آنِ انسان‌هایی است که زمینه عصمت را در خود ایجاد کرده باشند؛ این زمینه‌ها و اسباب عبارتند از:

  • اراده و انتخاب: یکی از نظریاتی که در باب زمینه عصمت گفته شده، این است که زمینه عصمت اراده و انتخاب است. با این فرض، عصمت در انحصار افراد معدود و محدودی نیست، بلکه همه انسان‌ها می‌توانند از این موهبت الهی بهره‌مند گردند[۱].

از روایات معصومین(ع) استفاده می‌شود انسان همانطوری که می‌تواند با پیشگیری و مراقبت از بیماری‌ها در امان باشد، می‌تواند با عزم و اراده و انجام دستورهای خداوند از آلودگی‌های روحی و ابتلا به گناهان پیشگیری کند. همچنین ممکن است که با تکرار و مراقبت و اجتناب از گناهان، قوه اجتناب از گناه در وجودش ملکه گردد؛ به طوری که از گناهان متنفر شود و وقوع در گناه برایش محال عادی گردد. و عصمت غیر از شدت تقوا نیست و عدالت هم از مراتب عصمت است و ملكات نفسانی، به طور کلی با تمرین به دست می‌آید، چه جانب شر و چه جانب خیر.

امیرالمؤمنین(ع) در این باره می‌فرماید: “با تقوا عصمت به انسان نزدیک می‌شود”[۲].

لذا در روایات از اموری که سبب تقویت اراده می‌باشد به عنوان ریشه‌های عصمت یاد می‌شود. حضرت علی(ع) می‌فرماید: “صبر کردن بر سختی‌ها قلب را نگه‌داری می‌کند”[۳].

آیات قرآن هم به این زمینه‌ها اشاره می‌کند، و می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...[۴].

نظیر این آیه و روایت است که انسان را به تلاش و کسب عصمت و تقوا دعوت می‌کنند.

  1. وراثت؛ یعنی خاندان معصومین، عموماً خاندانی پاک و اصیل بودند که با گذشت زمان این کمالات بیشتر شده و به ارث در نسل آنها جریان یافته است.
  2. انتقال فضائل از راه تربیت خانواده انجام گرفته است.
  3. علل ناشناخته‌ای که روانشناسان و زیست‌شناسان در تحقیقات مربوط به علل شخصیت روحی افراد به آن معتقد شده‌اند و بر این باورند که این علل تأثیر خاصی در ژن‌های تشکیل‌دهنده افراد دارد و موجب حالات روحی فوق‌العاده می‌گردد[۸].
آیت‌الله مصباح می‌فرماید: پیامبران و امامان، ذاتاً دارای استعدادی بالاتر از دیگران هستند و از نظر تربیت هم تحت تربیت الهی قرار گرفتند و روح‌القدس از ابتدا وظیفه تربیت آنها را بر عهده داشت و از آغاز کارهای نیک به آنان الهام می‌شد، لذا هم از لحاظ شناخت بالاتر از دیگران هستند و هم از لحاظ تربیت. البته این تعلیم و تربیت الهی موجب سلب اختیار آنان نیست[۹]»[۱۰].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته


منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. محمد محمدی ری‌شهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۴.
  2. «بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ»؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.
  3. «التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ»؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.
  4. «و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم.».. سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
  5. محمدتقی مصباح یزدی، راهنما‌شناسی، ص۱۲۱-۱۲۵.
  6. جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲؛ بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.
  7. المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۵۸-۱۶۳.
  8. ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پرسش‌ها و پاسخ‌های مذهبی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۹؛ فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۱-۲۱۲؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۵.
  9. راهنما‌شناسی، ص۱۵۸-۱۵۹.
  10. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۱۰۴-۱۰۷.