حفص بن عمر بن سعد: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حفص بن عمر بن سعد در تاریخ اسلامی]] - [[حفص بن عمر بن سعد در معارف و سیره حسینی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حفص بن عمر بن سعد در تاریخ اسلامی]] - [[حفص بن عمر بن سعد در معارف و سیره حسینی]]</div> | ||
'''[[حفص بن عمر بن سعد]]'''، پسر [[عمر بن سعد]] که در [[روز عاشورا]] همراه پدرش در [[کربلا]] حضور داشت و پدرش را به [[قتل]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[اصحاب]] تحریک کرد. | '''[[حفص بن عمر بن سعد]]'''، پسر [[عمر بن سعد]] که در [[روز عاشورا]] همراه پدرش در [[کربلا]] حضور داشت و پدرش را به [[قتل]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[اصحاب]] تحریک کرد. |
نسخهٔ ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۰
حفص بن عمر بن سعد، پسر عمر بن سعد که در روز عاشورا همراه پدرش در کربلا حضور داشت و پدرش را به قتل امام حسین(ع) و اصحاب تحریک کرد.
مقدمه
قبل از روز عاشورا، هنگامی که حسین بن علی(ع) دانست عمر بن سعد با لشکرش به مقابله با او به سرزمین نینوا آمدند و آماده جنگیدن و حمله هستند، پیکی را نزد عمر سعد فرستاد و آنها را به ملاقاتی دعوت نمود. عمر سعد با پسرش حفص و قریب بیست نفر سوار و امام حسین(ع) نیز با همین تعداد در میان دو لشکر گرد هم آمدند. امام حسین(ع) به اصحابش فرمود که دورتر روند و فقط برادرش عباس بن علی(ع) و فرزندش علی اکبر(ع) در کنارش بمانند. عمر سعد هم همین کار را کرد و فقط پسرش و غلامش ماندند. امام(ع) و عمر بن سعد شبانه و در پنهانی مدتها با هم گفتگو کردند و سپس هر کدام سوی لشکرگاه خود بازگشتند.
مختار ثقفی، ابوعمره کیسان صاحب شرطه خود را به خانه عمر بن سعد فرستاد. ابوعمره، عمر بن سعد را کُشت و سرش را نزد مختار برد.[۱] حفص دستگیر شده و در کنار مختار ایستاده بود و به سر پدر نگاه میکرد. مختار به او گفت: این را میشناسی؟ گفت آری، ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾[۲]. زندگی پس از او زشت است. مختار گفت: راست گفتی و دستور داد همانجا او را کُشتند و گفت: آن به جای حسین(ع) و این به جای علی بن الحسین(ع)، اگرچه هرگز برابر هم نیستند و با خود گفت: چه مقایسه ناعادلانهای! به خدا قسم اگر سهربع قریش را بکشم، تلافی یک بند انگشت او (حسین(ع)) را نکردهام. آنگاه مختار، سر هر دو ملعون (پدر و پسر) را برای محمد بن حنفیه به مدینه فرستاد[۳].[۴]
جستارهای وابسته
- عمر بن سعد (پدر)
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.
- ↑ «ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۱۶۸؛ تاریخ ۵۶. تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷میلادی.، ج۶، ص۶۱-۶۲؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۴۵-۲۴۶؛ ۳۵. البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۶، ص۲۴،۲۱.
- ↑ محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۲۵۱.