بیماری حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==فاطمه{{س}} در بستر بیماری‌== خبر بیماری دخت رسول خدا{{صل}} در مدینه پی...» ایجاد کرد)
 
خط ۴: خط ۴:


خبر رنجیده‌خاطر شدن [[حضرت فاطمه]]{{س}} از [[سلطه]] [[حاکم]] و [[انزجار]] و تنفّر او از کسانی که با [[سکوت]] خود، [[حزب]] حاکم را کمک رساندند، همه‌جا گسترش یافت و سلطه‌گران، تمام آیاتی را که در [[شأن]] [[خاندان رسول اکرم]]{{صل}} نازل شده بود به [[فراموشی]] سپردند و از کلیه روایاتی که از دو لب گهربار [[پیامبر خدا]]{{صل}} در مورد [[حضرت زهرا]]{{س}} و همسر و فرزندانش شنیده بودند، روگردان شدند، ولی روزهای پایانی [[عمر]] زهرا{{س}} مردم اندکی به خود آمده و پی بردند در راستای [[همکاری]] خود با [[نظام]] حاکمی که [[زمامداری]] [[خاندان]] [[نبیّ اکرم]]{{صل}} را به رسمیت نشناخته و به [[واقعیت]] و [[منطق]] ارزشی جز [[زور]] و [[قدرت]] [[شمشیر]] قائل نیست، دچار [[خطا]] و [[اشتباه]] شده‌اند.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۳۷.</ref>.
خبر رنجیده‌خاطر شدن [[حضرت فاطمه]]{{س}} از [[سلطه]] [[حاکم]] و [[انزجار]] و تنفّر او از کسانی که با [[سکوت]] خود، [[حزب]] حاکم را کمک رساندند، همه‌جا گسترش یافت و سلطه‌گران، تمام آیاتی را که در [[شأن]] [[خاندان رسول اکرم]]{{صل}} نازل شده بود به [[فراموشی]] سپردند و از کلیه روایاتی که از دو لب گهربار [[پیامبر خدا]]{{صل}} در مورد [[حضرت زهرا]]{{س}} و همسر و فرزندانش شنیده بودند، روگردان شدند، ولی روزهای پایانی [[عمر]] زهرا{{س}} مردم اندکی به خود آمده و پی بردند در راستای [[همکاری]] خود با [[نظام]] حاکمی که [[زمامداری]] [[خاندان]] [[نبیّ اکرم]]{{صل}} را به رسمیت نشناخته و به [[واقعیت]] و [[منطق]] ارزشی جز [[زور]] و [[قدرت]] [[شمشیر]] قائل نیست، دچار [[خطا]] و [[اشتباه]] شده‌اند.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۳۷.</ref>.
==زهرا{{س}} و عیادت زنان مدینه‌==
سبب [[حقیقی]] و [[انگیزه]] اصلی عیادت زنان [[مهاجر]] و [[انصار]] از بانوی دو [[جهان]] حضرت زهرا{{س}} دقیقا برای ما روشن نیست و نمی‌دانیم آیا حضور این زنان با اشاره همسرانشان صورت گرفته است؟ و اگر چنین بود [[همسران]] آنها برای فرستادن [[زنان]] خویش به [[خانه زهرا]]{{س}} چه هدفی را دنبال می‌کردند؟ آیا این زنان خود، به [[آگاهی]] دست یافته و بیدار شدند و [[احساس]] کردند در مورد زهرای [[مرضیه]] کوتاهی انجام داده، بلکه [[دخت رسول خدا]]{{صل}} را تنها گذاشته‌اند و با فزونی گرفتن این احساس میان زنان، برای [[عیادت]] و [[دلجویی]] از [[فاطمه]] بدان‌جا آمدند؟ و یا برای [[آرامش]] [[وجدان]] ناآرام خویش از آنچه بر فاطمه [[بانوی بانوان جهان]] گذشته بود، به دیدارش آمده بودند؟ و یا در این راستا علل و اسباب [[سیاسی]] وجود داشت که آنها را ناگزیر به این [[کارها]] ساخته بود و برای آرامش بخشیدن به فضای ناآرام و کاهش تیرگی [[روابط]] میان دخت [[نبی اکرم]]{{صل}} و [[سلطه]] [[حاکم]] در آن [[روز]]، از [[زهرا]] عیادت کردند؟ به ویژه با عزلت‌گزینی و [[گوشه‌گیری]] فاطمه{{س}} و دور زیستن از آن [[جامعه]]، که خود عملی مؤثر بود، بلکه در [[آگاه]] ساختن [[مردم]] یکی از عوامل کمک‌کننده به شمار می‌آمد. بالأخص آن زمان‌که [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[فاطمه زهرا]]{{س}} را سوار بر مرکب بر خانه‌های [[انصار]] گردش می‌داد و با [[یاری]] خواستن از آنها، به [[بیداری]] آنان [[همت]] می‌گمارد، ولی نه تنها از آنان یاری ندید بلکه او را برای همیشه تنها گذاشتند<ref>الامامة و السیاسه ابن قتیبه، ص۲۹.</ref>.
به هر حال تعداد زنانی که به عیادت صدّیقه [[طاهره]]{{س}} در بستر [[بیماری]]، حضور یافتند، مشخص نیست، امّا به نظر می‌رسد تعداد آنها اندک نبوده، بلکه [[جمعیت]] قابل توجهی را تشکیل می‌داده‌اند.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۳۸.</ref>.

نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۳

فاطمه(س) در بستر بیماری‌

خبر بیماری دخت رسول خدا(ص) در مدینه پیچید و مردم از آن آگاه شدند. شکوه زهرای بتول(س) از بیماری غیر قابل مداوا نبود، بلکه از حادثه فشار بین در و دیوار و شکسته شدن استخوان سینه و سقط جنین و خوردن سیلی به صورت، شکوه داشت. همه این موارد در وخامت حال آن مخدّره و بازماندن از انجام وظائفش دست به هم داد. همسر مهربانش [علی‌] با کمک اسماء بنت عمیس پرستاری آن بانو را بر عهده داشت[۱]. جمعی از زنان مدینه به عیادت زهرا آمدند و حضرت برایشان خطابه‌ای ایراد کرد که از نظرتان خواهد گذشت. این زنان سخنان دخت نبی اکرم(ص) را برای همسران خود بازگو کردند و مردان خدمت حضرت رسیده و به پوزش‌خواهی افتادند ولی زهرا(س) عذر آنان را نپذیرفت و فرمود: از من دور شوید، عذرتان پذیرفته نیست و بعد از آن همه تقصیر چه عذری برایتان باقی می‌ماند.

خبر رنجیده‌خاطر شدن حضرت فاطمه(س) از سلطه حاکم و انزجار و تنفّر او از کسانی که با سکوت خود، حزب حاکم را کمک رساندند، همه‌جا گسترش یافت و سلطه‌گران، تمام آیاتی را که در شأن خاندان رسول اکرم(ص) نازل شده بود به فراموشی سپردند و از کلیه روایاتی که از دو لب گهربار پیامبر خدا(ص) در مورد حضرت زهرا(س) و همسر و فرزندانش شنیده بودند، روگردان شدند، ولی روزهای پایانی عمر زهرا(س) مردم اندکی به خود آمده و پی بردند در راستای همکاری خود با نظام حاکمی که زمامداری خاندان نبیّ اکرم(ص) را به رسمیت نشناخته و به واقعیت و منطق ارزشی جز زور و قدرت شمشیر قائل نیست، دچار خطا و اشتباه شده‌اند.[۲].

زهرا(س) و عیادت زنان مدینه‌

سبب حقیقی و انگیزه اصلی عیادت زنان مهاجر و انصار از بانوی دو جهان حضرت زهرا(س) دقیقا برای ما روشن نیست و نمی‌دانیم آیا حضور این زنان با اشاره همسرانشان صورت گرفته است؟ و اگر چنین بود همسران آنها برای فرستادن زنان خویش به خانه زهرا(س) چه هدفی را دنبال می‌کردند؟ آیا این زنان خود، به آگاهی دست یافته و بیدار شدند و احساس کردند در مورد زهرای مرضیه کوتاهی انجام داده، بلکه دخت رسول خدا(ص) را تنها گذاشته‌اند و با فزونی گرفتن این احساس میان زنان، برای عیادت و دلجویی از فاطمه بدان‌جا آمدند؟ و یا برای آرامش وجدان ناآرام خویش از آنچه بر فاطمه بانوی بانوان جهان گذشته بود، به دیدارش آمده بودند؟ و یا در این راستا علل و اسباب سیاسی وجود داشت که آنها را ناگزیر به این کارها ساخته بود و برای آرامش بخشیدن به فضای ناآرام و کاهش تیرگی روابط میان دخت نبی اکرم(ص) و سلطه حاکم در آن روز، از زهرا عیادت کردند؟ به ویژه با عزلت‌گزینی و گوشه‌گیری فاطمه(س) و دور زیستن از آن جامعه، که خود عملی مؤثر بود، بلکه در آگاه ساختن مردم یکی از عوامل کمک‌کننده به شمار می‌آمد. بالأخص آن زمان‌که امیر مؤمنان(ع) فاطمه زهرا(س) را سوار بر مرکب بر خانه‌های انصار گردش می‌داد و با یاری خواستن از آنها، به بیداری آنان همت می‌گمارد، ولی نه تنها از آنان یاری ندید بلکه او را برای همیشه تنها گذاشتند[۳].

به هر حال تعداد زنانی که به عیادت صدّیقه طاهره(س) در بستر بیماری، حضور یافتند، مشخص نیست، امّا به نظر می‌رسد تعداد آنها اندک نبوده، بلکه جمعیت قابل توجهی را تشکیل می‌داده‌اند.[۴].

  1. بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۸۵.
  2. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۳۷.
  3. الامامة و السیاسه ابن قتیبه، ص۲۹.
  4. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۳۸.