ریشههای اختیاری عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '. [[' به '. [[') |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| اندازه تصویر = 200px | | اندازه تصویر = 200px | ||
| مدخل بالاتر = [[عصمت]] | | مدخل بالاتر = [[عصمت]] | ||
| مدخل اصلی = [[عصمت اختیاری ]] | | مدخل اصلی = [[عصمت اختیاری]] | ||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهنده = ۱ پاسخ | | پاسخدهنده = ۱ پاسخ | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
}} | }} | ||
'''ریشههای اختیاری [[عصمت]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. | '''ریشههای اختیاری [[عصمت]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:1379670.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:1379670.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[ابراهیم صفرزاده]]]] | ||
آقای '''[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده]]''' در [[کتاب ]]''«[[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفته است: | آقای '''[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده]]''' در [[کتاب]] ''«[[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[عصمت]] از آنِ انسانهایی است که زمینه عصمت را در خود ایجاد کرده باشند؛ این زمینهها و اسباب عبارتند از: | «[[عصمت]] از آنِ انسانهایی است که زمینه عصمت را در خود ایجاد کرده باشند؛ این زمینهها و اسباب عبارتند از: | ||
*'''[[اراده]] و [[انتخاب]]''': یکی از نظریاتی که در باب زمینه عصمت گفته شده، این است که زمینه عصمت اراده و انتخاب است. با این فرض، عصمت در انحصار افراد معدود و محدودی نیست، بلکه همه [[انسانها]] میتوانند از این [[موهبت الهی]] بهرهمند گردند<ref>محمد محمدی ریشهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۴.</ref>. | * '''[[اراده]] و [[انتخاب]]''': یکی از نظریاتی که در باب زمینه عصمت گفته شده، این است که زمینه عصمت اراده و انتخاب است. با این فرض، عصمت در انحصار افراد معدود و محدودی نیست، بلکه همه [[انسانها]] میتوانند از این [[موهبت الهی]] بهرهمند گردند<ref>محمد محمدی ریشهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۴.</ref>. | ||
از [[روایات معصومین]]{{عم}} استفاده میشود [[انسان]] همانطوری که میتواند با [[پیشگیری]] و [[مراقبت]] از [[بیماریها]] در [[امان]] باشد، میتواند با [[عزم]] و اراده و انجام دستورهای [[خداوند]] از آلودگیهای [[روحی]] و [[ابتلا]] به [[گناهان]] پیشگیری کند. همچنین ممکن است که با تکرار و مراقبت و اجتناب از گناهان، [[قوه]] [[اجتناب از گناه]] در وجودش [[ملکه]] گردد؛ به طوری که از گناهان متنفر شود و وقوع در [[گناه]] برایش محال عادی گردد. و عصمت غیر از شدت [[تقوا]] نیست و [[عدالت]] هم از [[مراتب عصمت]] است و | از [[روایات معصومین]]{{عم}} استفاده میشود [[انسان]] همانطوری که میتواند با [[پیشگیری]] و [[مراقبت]] از [[بیماریها]] در [[امان]] باشد، میتواند با [[عزم]] و اراده و انجام دستورهای [[خداوند]] از آلودگیهای [[روحی]] و [[ابتلا]] به [[گناهان]] پیشگیری کند. همچنین ممکن است که با تکرار و مراقبت و اجتناب از گناهان، [[قوه]] [[اجتناب از گناه]] در وجودش [[ملکه]] گردد؛ به طوری که از گناهان متنفر شود و وقوع در [[گناه]] برایش محال عادی گردد. و عصمت غیر از شدت [[تقوا]] نیست و [[عدالت]] هم از [[مراتب عصمت]] است و ملکات [[نفسانی]]، به طور کلی با تمرین به دست میآید، چه جانب [[شر]] و چه جانب خیر. | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این باره میفرماید: “با تقوا عصمت به انسان نزدیک میشود”<ref>{{متن حدیث|بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ}}؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>. | [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این باره میفرماید: “با تقوا عصمت به انسان نزدیک میشود”<ref>{{متن حدیث|بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ}}؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۲۸: | ||
نظیر این [[آیه]] و [[روایت]] است که انسان را به تلاش و کسب عصمت و تقوا [[دعوت]] میکنند. | نظیر این [[آیه]] و [[روایت]] است که انسان را به تلاش و کسب عصمت و تقوا [[دعوت]] میکنند. | ||
*'''[[علم]] و اراده''': نظریه دوم در باب زمینه عصمت، به علم و اراده پرداخته است. [[آیتالله]] مصباح در این باره میگوید: “معصوم از [[شناخت]] بیشتر و اراده قویتر برخوردار است، و به جهت این دو عامل، [[گناه]] را با [[اختیار]] ترک میکند، لذا [[ملکه]] [[عصمت]] در آنان آنچنان [[قوی]] میباشد که مانع از [[ارتکاب گناه]] میشود”<ref>محمدتقی مصباح یزدی، راهنماشناسی، ص۱۲۱-۱۲۵.</ref>. | * '''[[علم]] و اراده''': نظریه دوم در باب زمینه عصمت، به علم و اراده پرداخته است. [[آیتالله]] مصباح در این باره میگوید: “معصوم از [[شناخت]] بیشتر و اراده قویتر برخوردار است، و به جهت این دو عامل، [[گناه]] را با [[اختیار]] ترک میکند، لذا [[ملکه]] [[عصمت]] در آنان آنچنان [[قوی]] میباشد که مانع از [[ارتکاب گناه]] میشود”<ref>محمدتقی مصباح یزدی، راهنماشناسی، ص۱۲۱-۱۲۵.</ref>. | ||
*'''[[محبت الهی]]''': برخی گفتهاند عصمت، ناشی از محبت الهی است: “درک [[عظمت خدا]] و فنا شدن در [[معرفت]] و [[حب]] و [[عشق]] [[خدا]]، مانع از [[مخالفت]] کردن با خواست خداست و این [[محبت]] فقط برای [[انسانهای کامل]] در [[معرفت الهی]] ایجاد میشود. چون چنین [[انسانی]] وقتی خالقش را در نهایت معرفت ممکنه [[شناخت]] و [[غرق]] در [[شهود]] کمال و [[جمال]] و جلالش گردید، جذبه خاصی در وجودش ایجاد میشود که، هرآنچه خلاف رضای مولایش است، در نزدش منفور میشود و این [[درجه]] اعلای عصمت است”<ref>جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲؛ بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.</ref>. | * '''[[محبت الهی]]''': برخی گفتهاند عصمت، ناشی از محبت الهی است: “درک [[عظمت خدا]] و فنا شدن در [[معرفت]] و [[حب]] و [[عشق]] [[خدا]]، مانع از [[مخالفت]] کردن با خواست خداست و این [[محبت]] فقط برای [[انسانهای کامل]] در [[معرفت الهی]] ایجاد میشود. چون چنین [[انسانی]] وقتی خالقش را در نهایت معرفت ممکنه [[شناخت]] و [[غرق]] در [[شهود]] کمال و [[جمال]] و جلالش گردید، جذبه خاصی در وجودش ایجاد میشود که، هرآنچه خلاف رضای مولایش است، در نزدش منفور میشود و این [[درجه]] اعلای عصمت است”<ref>جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲؛ بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.</ref>. | ||
*'''[[علم به خدا]] و صفات او''': این نظریه، [[علم]] و [[معرفت به خدا]] و صفاتش را سبب عصمت میداند. جناب [[علامه طباطبایی]] میفرماید: مبدأ و منشأ عصمت، علم خاصی است که [[معصوم]]{{ع}} به [[خداوند]] دارد. علم به صفات و جمال و جلال خدا ایجاد حبی وافر میکند که غیر خدا و یاد او در وجودش نمیباشد، لذا اصلاً گناه و [[خطا]] از او صادر نمیشود. [[معصومین]]{{عم}} خداوند را با اسما و صفات علیایش میشناسند و خدا را مالک و [[مدبر]] امورشان مییابند و برای [[عبد]]، همین بس که [[بندگی خدا]] کند و رضای او را جلب نماید. لذا خداوند به [[بندگان]] خاص و معصوم خود این علم خاص را [[عطا]] میکند تا به صورت ملکهای آنها را از ارتکاب هرگونه گناهی دور کند<ref>المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۵۸-۱۶۳.</ref>. | * '''[[علم به خدا]] و صفات او''': این نظریه، [[علم]] و [[معرفت به خدا]] و صفاتش را سبب عصمت میداند. جناب [[علامه طباطبایی]] میفرماید: مبدأ و منشأ عصمت، علم خاصی است که [[معصوم]]{{ع}} به [[خداوند]] دارد. علم به صفات و جمال و جلال خدا ایجاد حبی وافر میکند که غیر خدا و یاد او در وجودش نمیباشد، لذا اصلاً گناه و [[خطا]] از او صادر نمیشود. [[معصومین]]{{عم}} خداوند را با اسما و صفات علیایش میشناسند و خدا را مالک و [[مدبر]] امورشان مییابند و برای [[عبد]]، همین بس که [[بندگی خدا]] کند و رضای او را جلب نماید. لذا خداوند به [[بندگان]] خاص و معصوم خود این علم خاص را [[عطا]] میکند تا به صورت ملکهای آنها را از ارتکاب هرگونه گناهی دور کند<ref>المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۵۸-۱۶۳.</ref>. | ||
*'''[[وراثت]]، [[تربیت]]، [[علل]] ناشناخته''': در این نظریه زمینه عصمت ناشی از [[کمالات معنوی]] و [[روحی]] معصومین{{عم}} است. که از چند عامل ایجاد میشود: | * '''[[وراثت]]، [[تربیت]]، [[علل]] ناشناخته''': در این نظریه زمینه عصمت ناشی از [[کمالات معنوی]] و [[روحی]] معصومین{{عم}} است. که از چند عامل ایجاد میشود: | ||
# وراثت؛ یعنی [[خاندان]] معصومین، عموماً خاندانی [[پاک]] و اصیل بودند که با گذشت [[زمان]] این [[کمالات]] بیشتر شده و به [[ارث]] در [[نسل]] آنها جریان یافته است. | # وراثت؛ یعنی [[خاندان]] معصومین، عموماً خاندانی [[پاک]] و اصیل بودند که با گذشت [[زمان]] این [[کمالات]] بیشتر شده و به [[ارث]] در [[نسل]] آنها جریان یافته است. | ||
#انتقال [[فضائل]] از [[راه]] [[تربیت]] [[خانواده]] انجام گرفته است. | # انتقال [[فضائل]] از [[راه]] [[تربیت]] [[خانواده]] انجام گرفته است. | ||
# [[علل]] ناشناختهای که روانشناسان و زیستشناسان در تحقیقات مربوط به علل [[شخصیت]] [[روحی]] افراد به آن [[معتقد]] شدهاند و بر این باورند که این علل تأثیر خاصی در ژنهای تشکیلدهنده افراد دارد و موجب حالات روحی فوقالعاده میگردد<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پرسشها و پاسخهای مذهبی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۹؛ فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۱-۲۱۲؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۵.</ref>. | # [[علل]] ناشناختهای که روانشناسان و زیستشناسان در تحقیقات مربوط به علل [[شخصیت]] [[روحی]] افراد به آن [[معتقد]] شدهاند و بر این باورند که این علل تأثیر خاصی در ژنهای تشکیلدهنده افراد دارد و موجب حالات روحی فوقالعاده میگردد<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پرسشها و پاسخهای مذهبی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۹؛ فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۱-۲۱۲؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۵.</ref>. | ||
*'''استعداد خاص و [[الهام]] و [[تربیت الهی]]''': برخی [[عصمت]] را ناشی از استعداد فوقالعاده و [[برتر]] [[معصومین]] میدانند. | * '''استعداد خاص و [[الهام]] و [[تربیت الهی]]''': برخی [[عصمت]] را ناشی از استعداد فوقالعاده و [[برتر]] [[معصومین]] میدانند. | ||
[[آیتالله]] مصباح میفرماید: [[پیامبران]] و [[امامان]]، ذاتاً دارای استعدادی بالاتر از دیگران هستند و از نظر تربیت هم تحت تربیت الهی قرار گرفتند و [[روحالقدس]] از ابتدا [[وظیفه]] تربیت آنها را بر عهده داشت و از آغاز [[کارهای نیک]] به آنان الهام میشد، لذا هم از لحاظ [[شناخت]] بالاتر از دیگران هستند و هم از لحاظ تربیت. البته این [[تعلیم و تربیت]] [[الهی]] موجب سلب [[اختیار]] آنان نیست<ref>راهنماشناسی، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref>»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۰۴-۱۰۷.</ref>. | [[آیتالله]] مصباح میفرماید: [[پیامبران]] و [[امامان]]، ذاتاً دارای استعدادی بالاتر از دیگران هستند و از نظر تربیت هم تحت تربیت الهی قرار گرفتند و [[روحالقدس]] از ابتدا [[وظیفه]] تربیت آنها را بر عهده داشت و از آغاز [[کارهای نیک]] به آنان الهام میشد، لذا هم از لحاظ [[شناخت]] بالاتر از دیگران هستند و هم از لحاظ تربیت. البته این [[تعلیم و تربیت]] [[الهی]] موجب سلب [[اختیار]] آنان نیست<ref>راهنماشناسی، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref>»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۰۴-۱۰۷.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۴۷: | خط ۴۳: | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | {{پایان پرسش وابسته}} | ||
==[[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]]== | == [[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]] == | ||
{{منبع جامع}} | {{منبع جامع}} | ||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای عصمت|کتابشناسی عصمت]]؛ | * [[:رده:کتابشناسی کتابهای عصمت|کتابشناسی عصمت]]؛ | ||
خط ۵۷: | خط ۵۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان عصمت]] | [[رده:پرسمان عصمت]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای عصمت با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای عصمت با ۱ پاسخ]] |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۲۶
ریشههای اختیاری عصمت چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جمع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت |
مدخل اصلی | عصمت اختیاری |
ریشههای اختیاری عصمت چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای صفرزاده در کتاب «عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی» در اینباره گفته است:
«عصمت از آنِ انسانهایی است که زمینه عصمت را در خود ایجاد کرده باشند؛ این زمینهها و اسباب عبارتند از:
- اراده و انتخاب: یکی از نظریاتی که در باب زمینه عصمت گفته شده، این است که زمینه عصمت اراده و انتخاب است. با این فرض، عصمت در انحصار افراد معدود و محدودی نیست، بلکه همه انسانها میتوانند از این موهبت الهی بهرهمند گردند[۱].
از روایات معصومین(ع) استفاده میشود انسان همانطوری که میتواند با پیشگیری و مراقبت از بیماریها در امان باشد، میتواند با عزم و اراده و انجام دستورهای خداوند از آلودگیهای روحی و ابتلا به گناهان پیشگیری کند. همچنین ممکن است که با تکرار و مراقبت و اجتناب از گناهان، قوه اجتناب از گناه در وجودش ملکه گردد؛ به طوری که از گناهان متنفر شود و وقوع در گناه برایش محال عادی گردد. و عصمت غیر از شدت تقوا نیست و عدالت هم از مراتب عصمت است و ملکات نفسانی، به طور کلی با تمرین به دست میآید، چه جانب شر و چه جانب خیر.
امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرماید: “با تقوا عصمت به انسان نزدیک میشود”[۲].
لذا در روایات از اموری که سبب تقویت اراده میباشد به عنوان ریشههای عصمت یاد میشود. حضرت علی(ع) میفرماید: “صبر کردن بر سختیها قلب را نگهداری میکند”[۳].
آیات قرآن هم به این زمینهها اشاره میکند، و میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...﴾[۴].
نظیر این آیه و روایت است که انسان را به تلاش و کسب عصمت و تقوا دعوت میکنند.
- علم و اراده: نظریه دوم در باب زمینه عصمت، به علم و اراده پرداخته است. آیتالله مصباح در این باره میگوید: “معصوم از شناخت بیشتر و اراده قویتر برخوردار است، و به جهت این دو عامل، گناه را با اختیار ترک میکند، لذا ملکه عصمت در آنان آنچنان قوی میباشد که مانع از ارتکاب گناه میشود”[۵].
- محبت الهی: برخی گفتهاند عصمت، ناشی از محبت الهی است: “درک عظمت خدا و فنا شدن در معرفت و حب و عشق خدا، مانع از مخالفت کردن با خواست خداست و این محبت فقط برای انسانهای کامل در معرفت الهی ایجاد میشود. چون چنین انسانی وقتی خالقش را در نهایت معرفت ممکنه شناخت و غرق در شهود کمال و جمال و جلالش گردید، جذبه خاصی در وجودش ایجاد میشود که، هرآنچه خلاف رضای مولایش است، در نزدش منفور میشود و این درجه اعلای عصمت است”[۶].
- علم به خدا و صفات او: این نظریه، علم و معرفت به خدا و صفاتش را سبب عصمت میداند. جناب علامه طباطبایی میفرماید: مبدأ و منشأ عصمت، علم خاصی است که معصوم(ع) به خداوند دارد. علم به صفات و جمال و جلال خدا ایجاد حبی وافر میکند که غیر خدا و یاد او در وجودش نمیباشد، لذا اصلاً گناه و خطا از او صادر نمیشود. معصومین(ع) خداوند را با اسما و صفات علیایش میشناسند و خدا را مالک و مدبر امورشان مییابند و برای عبد، همین بس که بندگی خدا کند و رضای او را جلب نماید. لذا خداوند به بندگان خاص و معصوم خود این علم خاص را عطا میکند تا به صورت ملکهای آنها را از ارتکاب هرگونه گناهی دور کند[۷].
- وراثت، تربیت، علل ناشناخته: در این نظریه زمینه عصمت ناشی از کمالات معنوی و روحی معصومین(ع) است. که از چند عامل ایجاد میشود:
- وراثت؛ یعنی خاندان معصومین، عموماً خاندانی پاک و اصیل بودند که با گذشت زمان این کمالات بیشتر شده و به ارث در نسل آنها جریان یافته است.
- انتقال فضائل از راه تربیت خانواده انجام گرفته است.
- علل ناشناختهای که روانشناسان و زیستشناسان در تحقیقات مربوط به علل شخصیت روحی افراد به آن معتقد شدهاند و بر این باورند که این علل تأثیر خاصی در ژنهای تشکیلدهنده افراد دارد و موجب حالات روحی فوقالعاده میگردد[۸].
- استعداد خاص و الهام و تربیت الهی: برخی عصمت را ناشی از استعداد فوقالعاده و برتر معصومین میدانند.
آیتالله مصباح میفرماید: پیامبران و امامان، ذاتاً دارای استعدادی بالاتر از دیگران هستند و از نظر تربیت هم تحت تربیت الهی قرار گرفتند و روحالقدس از ابتدا وظیفه تربیت آنها را بر عهده داشت و از آغاز کارهای نیک به آنان الهام میشد، لذا هم از لحاظ شناخت بالاتر از دیگران هستند و هم از لحاظ تربیت. البته این تعلیم و تربیت الهی موجب سلب اختیار آنان نیست[۹]»[۱۰].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ محمد محمدی ریشهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۴.
- ↑ «بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ»؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.
- ↑ «التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ»؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.
- ↑ «و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم.».. سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
- ↑ محمدتقی مصباح یزدی، راهنماشناسی، ص۱۲۱-۱۲۵.
- ↑ جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲؛ بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.
- ↑ المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۵۸-۱۶۳.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پرسشها و پاسخهای مذهبی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۹؛ فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۱-۲۱۲؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۵.
- ↑ راهنماشناسی، ص۱۵۸-۱۵۹.
- ↑ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۱۰۴-۱۰۷.