شرک در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده: مدخل' به 'رده:مدخل') |
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ولایت}} | {{ولایت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = شرک | |||
| عنوان مدخل = [[شرک]] | |||
| مداخل مرتبط = [[شرک در قرآن]] - [[شرک در اخلاق اسلامی]] - [[شرک در کلام اسلامی]] - [[شرک در معارف دعا و زیارات]] - [[شرک در معارف و سیره سجادی]] - [[شرک در جامعهشناسی اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۸
مقدمه
این رذیلت اخلاقی، در شمار بدترین صفات و یا میتوان گفت که بدترین آنهاست. شرک را از کفر نیز بدتر دانستهاند؛ چرا که کافر تنها بر خویشتن ظلم میکند، مشرک امّا چون حضرت حق را چون دیگر اشیاء میبیند و در کنار او سنگی، درختی، آدمی ضعیف و یا شیئی دیگر را به ربوبیّت برمیگزیند، بر خویشتن و بر خالق خویش هردو ظلم کرده است!. از اینروست که شرک در قرآن کریم "ظلم بزرگ" خوانده شده است: ﴿وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ﴾[۱].[۲]
این رذیلت اخلاقی، به گونهای درشت و بنیانسوز است که استعداد بخشوده شدن را در وجود آدمی سوزانده سراسر از بین میبرد: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ﴾[۳]
کوتاه سخن آنکه شرک، سقوط آور است و مشرک به بدترین گونهای که برای یک انسان متصوّر است، سقوط کرده است: ﴿وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ﴾[۴].
خداوند بزرگ، هوای نفس آدمی را در شمار خدایان او برشمرده است، همانگونه که بتان در این فهرست قرار دارند: ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ﴾[۵]. از اینرو، اهل حق تفاوتی میان الهههای سخیف بعضی از ملل پست - همچون آلت نرینه و مادینه ـ و الهههای دیگر ـ همچون شهوت جنسی، که بسیار کسان را در حکم صنم است - نمینهند؛ از اینرو، آن مشرکان تفاوتی با این مشرکین ندارند؛ هردو در شرکند و هردو را پروردگاری در کنار پروردگار تواناست![۶].
اضافه میکنم که شیطان، برای بعضی از مردمان معبود است و برای بعضی دیگر پیشوا و آیا تفاوتی میان این دو دسته از مردم هست؟؛ آیا میتوان میان آنکه اجرام آسمانی را در کنار حضرت حق مؤثّر در این عالم میداند، با آنکه زکاوت و تیزهوشی خود را در کسب رزق و دفع مشکلات مؤثّر میداند، تفاوتی نهاد؟.
آنکس که در مقابل بتی سر فرو میآورد تا کامش برآرد، و آنکس که در مقابل کسی خضوع میکند تا ریاستی بهدست آرد، هردو مشرکند و هردو را پروردگاری دیگر جز از قادر متعال است!؛ و چه تلخ است که آدمی عمری در این عالم بزید و از سفره حضرت حق لقمه برگیرد و سرانجام با شرک به او، از این دنیای فانی گذر کند!؛ آیا برای شیطان، کامی شیرینتر از این میتوان تصور نمود؟. تنها به او از شرک - که خلاصی یافتن از آن، سخت دشوار است! - پناه میبریم[۷].
منابع
پانویس
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۴۳.
- ↑ «بیگمان خداوند این را که بدو شرک ورزند نمیآمرزد؛ و (گناه) پایینتر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشاید» سوره نساء، آیه ۴۸.
- ↑ « و هر کس به خداوند شرک ورزد چنان است که از آسمان فرو افتد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به جایی دور اندازد» سوره حج، آیه ۳۱.
- ↑ «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است » سوره جاثیه، آیه ۲۳.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۴۴.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۴۵.