عبدالرحمن بن کلده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:اصحاب' به '')
برچسب: واگردانی دستی
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵↵==' به '==')
خط ۱۲: خط ۱۲:


ابن حاطب می‌گوید: وقتی خواستم [[پیام]] عبدالرحمان بن کلده را به [[امام]]{{ع}} برسانم، فرمود: "او در چه حالی است"؟ گفتم: به [[شهادت]] رسید، [[حضرت]] کلمه [[استرجاع]] {{متن حدیث|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} را به زبان آورد و فرمود: "پیامش چه بود". وقتی [[پیام]] را گفتم، او را [[تصدیق]] کرد؛ و فوراً [[دستور]] داد تا منادی فریاد کند که، تمام مجروحان [[جنگ]] را به اردوگاه بیاورند. [[سپاهیان]] [[حضرت علی]]{{ع}} بی‌درنگ این کار را کردند و فردا صبح با [[آمادگی]] کامل و نبود مانع، برای [[جنگ]] با [[سپاه شام]] مهیا شدند و در آن روز به [[موفقیت]] [[دست]] یافتند<ref>وقعة صفین، ص۳۹۴.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۴-۸۳۵.</ref>
ابن حاطب می‌گوید: وقتی خواستم [[پیام]] عبدالرحمان بن کلده را به [[امام]]{{ع}} برسانم، فرمود: "او در چه حالی است"؟ گفتم: به [[شهادت]] رسید، [[حضرت]] کلمه [[استرجاع]] {{متن حدیث|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} را به زبان آورد و فرمود: "پیامش چه بود". وقتی [[پیام]] را گفتم، او را [[تصدیق]] کرد؛ و فوراً [[دستور]] داد تا منادی فریاد کند که، تمام مجروحان [[جنگ]] را به اردوگاه بیاورند. [[سپاهیان]] [[حضرت علی]]{{ع}} بی‌درنگ این کار را کردند و فردا صبح با [[آمادگی]] کامل و نبود مانع، برای [[جنگ]] با [[سپاه شام]] مهیا شدند و در آن روز به [[موفقیت]] [[دست]] یافتند<ref>وقعة صفین، ص۳۹۴.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۴-۸۳۵.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۳۲

مقدمه

عبدالرحمن بن کلده از یاران امیرالمؤمنین(ع) بود و در جنگ صفین به سال ۳۷ هجری به شهادت رسید. او در آخرین لحظات جان دادن پیامی برای پیروزی امام(ع) فرستاد و پیام او این بود:

نصر بن مزاحم نقل می‌کند: عبدالرحمان بن حاطب گفت: من در میان کشته‌های صفین به دنبال برادرم بودم که به جسد نیمه جان عبدالرحمان بن کلده برخوردم و به او آب دادم اما او گفت: نمی‌توانم بخورم؛ زیرا سلاح در بدنم فرو رفته است، اما پیامی برای امیرمؤمنان(ع) دارم. گفتم: بگو، او گفت: سلام مرا خدمت آقا برسان و بگو: هر چه زودتر مجروحان جنگی را به اردوگاه منتقل کند تا فردا در موقع حمله، مجروحان پشت کشته‌ها باشند و غلبه با کسی است که موفق به این کار شود. این پیام را داد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

ابن حاطب می‌گوید: وقتی خواستم پیام عبدالرحمان بن کلده را به امام(ع) برسانم، فرمود: "او در چه حالی است"؟ گفتم: به شهادت رسید، حضرت کلمه استرجاع «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» را به زبان آورد و فرمود: "پیامش چه بود". وقتی پیام را گفتم، او را تصدیق کرد؛ و فوراً دستور داد تا منادی فریاد کند که، تمام مجروحان جنگ را به اردوگاه بیاورند. سپاهیان حضرت علی(ع) بی‌درنگ این کار را کردند و فردا صبح با آمادگی کامل و نبود مانع، برای جنگ با سپاه شام مهیا شدند و در آن روز به موفقیت دست یافتند[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. وقعة صفین، ص۳۹۴.
  2. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۳۴-۸۳۵.