فسق در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = فسق | | موضوع مرتبط = فسق | ||
خط ۱۰: | خط ۹: | ||
[[خروج]] از [[طاعت]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۵۰۲.</ref>، ترک [[امر الهی]] و میل به [[معصیت]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۸۲.</ref> و خارجشدن از چارچوب [[شرع]]. [[فسق]] اعم از [[کفر]] است<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳۶.</ref>. اصل آن به معنای برهنه شدن و از پوست درآمدن خرما<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۸۸؛ محمود سرمدی، «فسق»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۵۸۴.</ref>. | [[خروج]] از [[طاعت]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۵۰۲.</ref>، ترک [[امر الهی]] و میل به [[معصیت]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۸۲.</ref> و خارجشدن از چارچوب [[شرع]]. [[فسق]] اعم از [[کفر]] است<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳۶.</ref>. اصل آن به معنای برهنه شدن و از پوست درآمدن خرما<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۸۸؛ محمود سرمدی، «فسق»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۵۸۴.</ref>. | ||
{{متن قرآن|وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا}}<ref>«و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان میدهیم و در آن نافرمانی | {{متن قرآن|وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا}}<ref>«و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان میدهیم و در آن نافرمانی میورزند» سوره اسراء، آیه ۱۶.</ref>. | ||
عدهای خروج از حدود [[قوانین]] و [[قواعد]] [[عقلی]]، طبیعی و [[اخلاقی]] را نیز "فسق" گفتهاند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۸۹.</ref>. اوصاف [[رذیله]] مانند [[بخل]]، [[حسد]]، [[تکبّر]] و [[طمع]] زمانی که صریح و واضح باشند، صاحب آنها "فاسق" خوانده میشود. "لقب زشت" نیز مفهوم دیگری است که از این اصطلاح ریشه گرفته و در [[قرآن کریم]] از آن بهشدت [[نهی]] شده است؛ زیرا به [[آبرو]] و حیثیت افراد و [[مؤمنان]] مربوط است: {{متن قرآن|بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ}}<ref>«پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی | عدهای خروج از حدود [[قوانین]] و [[قواعد]] [[عقلی]]، طبیعی و [[اخلاقی]] را نیز "فسق" گفتهاند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۸۹.</ref>. اوصاف [[رذیله]] مانند [[بخل]]، [[حسد]]، [[تکبّر]] و [[طمع]] زمانی که صریح و واضح باشند، صاحب آنها "فاسق" خوانده میشود. "لقب زشت" نیز مفهوم دیگری است که از این اصطلاح ریشه گرفته و در [[قرآن کریم]] از آن بهشدت [[نهی]] شده است؛ زیرا به [[آبرو]] و حیثیت افراد و [[مؤمنان]] مربوط است: {{متن قرآن|بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ}}<ref>«پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>. | ||
فسق و [[فسوق]] گاهی صفت فردی است و گاهی [[وصف]] یک [[جامعه]] قرار میگیرد و در قرآن کریم اقوامی به این وصف خوانده شده اند: {{متن قرآن|فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>«و دستت را در گریبان کن تا سپید (و نورانی) بیهیچ آسیب (و بیماری) بیرون آید؛ با نه نشانه به سوی فرعون و قومش (روی آور) که آنان قومی نافرمانند» سوره نمل، آیه ۱۲.</ref>. | فسق و [[فسوق]] گاهی صفت فردی است و گاهی [[وصف]] یک [[جامعه]] قرار میگیرد و در قرآن کریم اقوامی به این وصف خوانده شده اند: {{متن قرآن|فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>«و دستت را در گریبان کن تا سپید (و نورانی) بیهیچ آسیب (و بیماری) بیرون آید؛ با نه نشانه به سوی فرعون و قومش (روی آور) که آنان قومی نافرمانند» سوره نمل، آیه ۱۲.</ref>. |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۲
مقدمه
خروج از طاعت[۱]، ترک امر الهی و میل به معصیت[۲] و خارجشدن از چارچوب شرع. فسق اعم از کفر است[۳]. اصل آن به معنای برهنه شدن و از پوست درآمدن خرما[۴].
﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا﴾[۵].
عدهای خروج از حدود قوانین و قواعد عقلی، طبیعی و اخلاقی را نیز "فسق" گفتهاند[۶]. اوصاف رذیله مانند بخل، حسد، تکبّر و طمع زمانی که صریح و واضح باشند، صاحب آنها "فاسق" خوانده میشود. "لقب زشت" نیز مفهوم دیگری است که از این اصطلاح ریشه گرفته و در قرآن کریم از آن بهشدت نهی شده است؛ زیرا به آبرو و حیثیت افراد و مؤمنان مربوط است: ﴿بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ﴾[۷].
فسق و فسوق گاهی صفت فردی است و گاهی وصف یک جامعه قرار میگیرد و در قرآن کریم اقوامی به این وصف خوانده شده اند: ﴿فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ﴾[۸].
در طبقهبندی اندیشمندان مسلمان از دولتها و جوامع مختلف، "فسق" و رویگردانی از احکام الهی محور تشکیل "مدینه فاسقه" در مقابل "مدینه فاضله" قرار گرفته است. بنا بر تعریف فارابی، "مدینه فاسقه" جامعهای است که اهل آن فضیلت و سعادت را میشناسند، ولی بر خلاف آن عمل میکنند و چنین مدینهای به سعادت نخواهد رسید[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۵۰۲.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۸۲.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳۶.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۸۸؛ محمود سرمدی، «فسق»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۵۸۴.
- ↑ «و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان میدهیم و در آن نافرمانی میورزند» سوره اسراء، آیه ۱۶.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۸۹.
- ↑ «پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ «و دستت را در گریبان کن تا سپید (و نورانی) بیهیچ آسیب (و بیماری) بیرون آید؛ با نه نشانه به سوی فرعون و قومش (روی آور) که آنان قومی نافرمانند» سوره نمل، آیه ۱۲.
- ↑ محمد بن محمد فارابی، آراء اهل المدینة الفاضلة و مضاداتها، ص۲۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۴۳-۴۴۴.