برخورد با مؤمنان در سیره معصوم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
طبق آموزهای [[اسلامی]]، [[مسلمانان]] با یکدیگر برادرند و باید [[رفتار]] و [[منش]] آنان برادرانه باشد، به همدیگر کمک کنند و در [[ناملایمات]] به [[یاری]] هم بشتابند. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] برای اینکه از [[مشکلات]] مسلمانان بکاهد، طبق آیۀ شریفه، بین [[مهاجران]] و [[انصار]] [[عقد اخوت]] بست و هر [[مسلمانی]] [[برادری]] همتای خود داشت<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۵۸۷.</ref> که در صورت [[غیبت]] برادرش، به امور وی رسیدگی میکرد و احیاناً کارهای بیرونی [[خانواده]] وی مانند خرید را انجام میداد. [[پیامبر]]{{صل}} [[علی]]{{ع}} را به عنوان [[برادر]] خود [[انتخاب]] کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۴۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۵۸۷.</ref> و بین [[ابوذر]] و [[سلمان]] عقد اخوت بست<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۱.</ref> و با ابوذر شرط کرد که با سلمان [[مخالفت]] نکند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۶۲.</ref>. این عقد اخوت از مشکلات مسلمانان کاست؛ زیرا هر کس همدم و [[همدلی]] داشت که میتوانست به او تکیه کند. اهمیت این موضوع آن [[قدر]] زیاد بود که رسول خدا{{صل}} در [[خطبه]] معروف خود در [[مسجد]] خیف، بر برادری مسلمانان تکیه کرد و فرمود: «[[مؤمنان]] برادر یکدیگرند؛ خونشان همانند هم است و آنان دستی واحد علیه دیگراناند. [[حرمت]] گذاشته میشود به [[ذمه]] کمترین آنان»<ref>{{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۳-۴۰۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۳.</ref>؛ یعنی اگر یک برده [[مسلمان]] در [[جنگ]] به کسی [[پناه]] دهد، ذمه و [[تعهد]] او مورد [[احترام]] دیگر مسلمانان است. | طبق آموزهای [[اسلامی]]، [[مسلمانان]] با یکدیگر برادرند و باید [[رفتار]] و [[منش]] آنان برادرانه باشد، به همدیگر کمک کنند و در [[ناملایمات]] به [[یاری]] هم بشتابند. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] برای اینکه از [[مشکلات]] مسلمانان بکاهد، طبق آیۀ شریفه، بین [[مهاجران]] و [[انصار]] [[عقد اخوت]] بست و هر [[مسلمانی]] [[برادری]] همتای خود داشت<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۵۸۷.</ref> که در صورت [[غیبت]] برادرش، به امور وی رسیدگی میکرد و احیاناً کارهای بیرونی [[خانواده]] وی مانند خرید را انجام میداد. [[پیامبر]]{{صل}} [[علی]]{{ع}} را به عنوان [[برادر]] خود [[انتخاب]] کرد<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۴۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۵۸۷.</ref> و بین [[ابوذر]] و [[سلمان]] عقد اخوت بست<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۱.</ref> و با ابوذر شرط کرد که با سلمان [[مخالفت]] نکند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۶۲.</ref>. این عقد اخوت از مشکلات مسلمانان کاست؛ زیرا هر کس همدم و [[همدلی]] داشت که میتوانست به او تکیه کند. اهمیت این موضوع آن [[قدر]] زیاد بود که رسول خدا{{صل}} در [[خطبه]] معروف خود در [[مسجد]] خیف، بر برادری مسلمانان تکیه کرد و فرمود: «[[مؤمنان]] برادر یکدیگرند؛ خونشان همانند هم است و آنان دستی واحد علیه دیگراناند. [[حرمت]] گذاشته میشود به [[ذمه]] کمترین آنان»<ref>{{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۳-۴۰۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۳.</ref>؛ یعنی اگر یک برده [[مسلمان]] در [[جنگ]] به کسی [[پناه]] دهد، ذمه و [[تعهد]] او مورد [[احترام]] دیگر مسلمانان است. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} مؤمنان را مانند [[بدن]] واحد میداند که درد بخشی از بدن، بقیه اعضا را نیز دچار مشکل میکند<ref>{{متن حدیث| الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ؛ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَكَى شَيْئاً مِنْهُ، وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.</ref>. حفص بن [[بختری]] گوید: نزد امام صادق{{ع}} بودم که مردی وارد شد. [[حضرت]] فرمود: او را [[دوست]] داری؟ گفتم: آری؛ فرمود: چرا دوست نداشته باشی درحالی که او [[برادر]] تو و [[شریک]] تو در دینت و یاریکننده تو بر [[ضد]] دشمنت است و روزی او بر عهدۀ غیر توست<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۷.</ref>. | [[امام صادق]]{{ع}} مؤمنان را مانند [[بدن]] واحد میداند که درد بخشی از بدن، بقیه اعضا را نیز دچار مشکل میکند<ref>{{متن حدیث| الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ؛ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَكَى شَيْئاً مِنْهُ، وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.</ref>. حفص بن [[بختری]] گوید: نزد امام صادق{{ع}} بودم که مردی وارد شد. [[حضرت]] فرمود: او را [[دوست]] داری؟ گفتم: آری؛ فرمود: چرا دوست نداشته باشی درحالی که او [[برادر]] تو و [[شریک]] تو در دینت و یاریکننده تو بر [[ضد]] دشمنت است و روزی او بر عهدۀ غیر توست<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۷.</ref>. | ||
در [[روایات]] متعدد شرایط این [[برادری]] بیان شده است که [[مسلمانان]] چگونه باید با برادر خود [[رفتار]] کنند؛ اینکه [[برادران]] [[مسلمان]] باید مانند چشم راهنمای یکدیگر باشند، به هم [[خیانت]] و [[ستم]] نکنند، در صدد [[فریب]] هم نباشند و نباید وعدهای بدهد که به آن عمل ننمایند<ref>{{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَيْنُهُ وَ دَلِيلُهُ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَغُشُّهُ وَ لَا يَعِدُهُ عِدَةً فَيُخْلِفَهُ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.</ref>. در خبری دیگر نکات دیگری نیز ذکر شده است. به او خیانت نمیکند، او را فریب نمیدهد، به او ستم نمینماید، به او [[دروغ]] نمیگوید و [[غیبت]] او را نمیکند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.</ref> | در [[روایات]] متعدد شرایط این [[برادری]] بیان شده است که [[مسلمانان]] چگونه باید با برادر خود [[رفتار]] کنند؛ اینکه [[برادران]] [[مسلمان]] باید مانند چشم راهنمای یکدیگر باشند، به هم [[خیانت]] و [[ستم]] نکنند، در صدد [[فریب]] هم نباشند و نباید وعدهای بدهد که به آن عمل ننمایند<ref>{{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَيْنُهُ وَ دَلِيلُهُ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَغُشُّهُ وَ لَا يَعِدُهُ عِدَةً فَيُخْلِفَهُ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.</ref>. در خبری دیگر نکات دیگری نیز ذکر شده است. به او خیانت نمیکند، او را فریب نمیدهد، به او ستم نمینماید، به او [[دروغ]] نمیگوید و [[غیبت]] او را نمیکند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.</ref><ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۷۲.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
*[[سیره اجتماعی معصومان در برابر مسلمانان چه بوده است؟ (پرسش)]] | * [[سیره اجتماعی معصومان در برابر مسلمانان چه بوده است؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۵
مقدمه
طبق آموزهای اسلامی، مسلمانان با یکدیگر برادرند و باید رفتار و منش آنان برادرانه باشد، به همدیگر کمک کنند و در ناملایمات به یاری هم بشتابند. قرآن میفرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[۱]. رسول خدا(ص) در مدینه برای اینکه از مشکلات مسلمانان بکاهد، طبق آیۀ شریفه، بین مهاجران و انصار عقد اخوت بست و هر مسلمانی برادری همتای خود داشت[۲] که در صورت غیبت برادرش، به امور وی رسیدگی میکرد و احیاناً کارهای بیرونی خانواده وی مانند خرید را انجام میداد. پیامبر(ص) علی(ع) را به عنوان برادر خود انتخاب کرد[۳] و بین ابوذر و سلمان عقد اخوت بست[۴] و با ابوذر شرط کرد که با سلمان مخالفت نکند[۵]. این عقد اخوت از مشکلات مسلمانان کاست؛ زیرا هر کس همدم و همدلی داشت که میتوانست به او تکیه کند. اهمیت این موضوع آن قدر زیاد بود که رسول خدا(ص) در خطبه معروف خود در مسجد خیف، بر برادری مسلمانان تکیه کرد و فرمود: «مؤمنان برادر یکدیگرند؛ خونشان همانند هم است و آنان دستی واحد علیه دیگراناند. حرمت گذاشته میشود به ذمه کمترین آنان»[۶]؛ یعنی اگر یک برده مسلمان در جنگ به کسی پناه دهد، ذمه و تعهد او مورد احترام دیگر مسلمانان است. امام صادق(ع) مؤمنان را مانند بدن واحد میداند که درد بخشی از بدن، بقیه اعضا را نیز دچار مشکل میکند[۷]. حفص بن بختری گوید: نزد امام صادق(ع) بودم که مردی وارد شد. حضرت فرمود: او را دوست داری؟ گفتم: آری؛ فرمود: چرا دوست نداشته باشی درحالی که او برادر تو و شریک تو در دینت و یاریکننده تو بر ضد دشمنت است و روزی او بر عهدۀ غیر توست[۸]. در روایات متعدد شرایط این برادری بیان شده است که مسلمانان چگونه باید با برادر خود رفتار کنند؛ اینکه برادران مسلمان باید مانند چشم راهنمای یکدیگر باشند، به هم خیانت و ستم نکنند، در صدد فریب هم نباشند و نباید وعدهای بدهد که به آن عمل ننمایند[۹]. در خبری دیگر نکات دیگری نیز ذکر شده است. به او خیانت نمیکند، او را فریب نمیدهد، به او ستم نمینماید، به او دروغ نمیگوید و غیبت او را نمیکند[۱۰][۱۱]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ شیخ طوسی، الأمالی، ص۵۸۷.
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۴۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۵۸۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۶۲.
- ↑ «الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۳-۴۰۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۳.
- ↑ « الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ؛ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَكَى شَيْئاً مِنْهُ، وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۷.
- ↑ «الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَيْنُهُ وَ دَلِيلُهُ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَغُشُّهُ وَ لَا يَعِدُهُ عِدَةً فَيُخْلِفَهُ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۶.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۱۷۲.