اثبات عصمت پیامبر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
[[عصمت]] به معنای دوی از [[خطا]] و [[گناه]] است، به شخص دارای این صفت [[معصوم]] گفته می شود. '''اثبات عصمت پیامبر''' شامل ادله نقلی و عقلی بر عصمت امام است. | [[عصمت]] به معنای دوی از [[خطا]] و [[گناه]] است، به شخص دارای این صفت [[معصوم]] گفته می شود. '''اثبات [[عصمت]] [[پیامبر]]''' شامل ادله نقلی و عقلی بر عصمت امام است. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
* بر پایه عقل و منابع قرآن و حدیث، [[پیامبر]] شخصی است که هم از انجام خطا و هم از ارتکاب گناه منزه باشد، زیرا انجام شایسته وظایفی که بر عهده [[پیامبر]] است، بدون عصمت از خطا و گناه ممکن نیست، مثلاً بیان احکام دینی از سوی امامی که مصون از خطا نیست، حجت را بر مردم تمام نمیکند و چه بسا در مواردی که باید در مقابل انحرافات و تحریفات بایستد، دچار لغزش میگردد و از طرفی نمیتواند داعی مردم به تقوا و عمل صالح باشد. همچنین، سبب نیاز امت به [[پیامبر]] آن است که مردم معصوم نبوده باشند زیرا اگر معصوم باشند نیازی به [[امام]] نخوهند داشت حال اگر فرض کنیم که [[پیامبر]]، خود جایز الخطا باشد، لازم میآید که به [[پیامبر]] دیگری نیاز باشد که تسلسل لازم میآید<ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر]]، | * بر پایه عقل و منابع قرآن و حدیث، [[پیامبر]] شخصی است که هم از انجام خطا و هم از ارتکاب گناه منزه باشد، زیرا انجام شایسته وظایفی که بر عهده [[پیامبر]] است، بدون عصمت از خطا و گناه ممکن نیست، مثلاً بیان احکام دینی از سوی امامی که مصون از خطا نیست، حجت را بر مردم تمام نمیکند و چه بسا در مواردی که باید در مقابل انحرافات و تحریفات بایستد، دچار لغزش میگردد و از طرفی نمیتواند داعی مردم به تقوا و عمل صالح باشد. همچنین، سبب نیاز امت به [[پیامبر]] آن است که مردم معصوم نبوده باشند زیرا اگر معصوم باشند نیازی به [[امام]] نخوهند داشت حال اگر فرض کنیم که [[پیامبر]]، خود جایز الخطا باشد، لازم میآید که به [[پیامبر]] دیگری نیاز باشد که تسلسل لازم میآید<ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص:۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>. | ||
==دلیل عقلی== | ==دلیل عقلی== | ||
* برای اثبات عصمت پیامبر دلایل عقلی ذیل آورده | * برای اثبات عصمت پیامبر دلایل عقلی ذیل آورده شدهاند: | ||
# '''لزوم [[بعثت]] در [[نبوت]] ''': غرض اصلی از [[بعثت|بعثت پیامبران]] ابلاغ احکام الهی است و این غرض که گاهی از طریق فعل [[پیامبر]] انجام میگیرد مستلزم عصمت از خطا در افعال مربوط به تبیین [[شریعت]] است "عمدی و سهوی". مفاد این دلیل، لزوم [[عصمت]] پس از [[نبوت]] است<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۸. </ref>. | # '''لزوم [[بعثت]] در [[نبوت]] ''': غرض اصلی از [[بعثت|بعثت پیامبران]] ابلاغ احکام الهی است و این غرض که گاهی از طریق فعل [[پیامبر]] انجام میگیرد مستلزم عصمت از خطا در افعال مربوط به تبیین [[شریعت]] است "عمدی و سهوی". مفاد این دلیل، لزوم [[عصمت]] پس از [[نبوت]] است<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۸. </ref>. | ||
# '''پیامبر، سرمشق عملی''': یکی از عنایات ارسال [[پیامبران]]، تربیت و تزکیه مردم است {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}﴾}}<ref>سوره بقره؛ آیه: ۱۲۹. </ref> و این هدف بهصورت کامل محقق نمیشود مگر آنکه پیامبر، خود، سرمشق عملی و عینی تقوا و پاکدامنی باشد. نه اینکه عملاً سبب تشویق مردم به گناهکاری شود<ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۷۵.</ref>. همچنین خدای سبحان، مؤمنان را از گفتارهای بیعمل مؤاخذه میکند، چطور پیامبرش چنین باشد؟! {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۶. </ref>. این دلیل، لزوم عصمت [[انبیا]] را حتی پیش از [[بعثت]] ثابت میکند، زیرا تأثیر بیشتری در تحصیل کامل اهداف تربیتی بعثت دارد<ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۷۵.</ref>. از طرفی مردم مأمور به متابعت [[انبیا]] هستند و از سوی دیگر باید گناهان را ترک کنند و اگر [[نبی]] گناه کند، مردم باید جمع ضدین نمایند که چنین تکلیفی خارج از قدرت انسان است<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹؛ [[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ج ۲، ص ۷۶.</ref>. زیرا اگر مردم باید از آنها اطاعت کنند، خود گناهکارند و اگر نباید از خطای آنها تبعیت کنند که غرض از [[بعثت]] "اسوه بودن [[انبیا]]" نقض میشود<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۷. </ref>. این دلیل نیز، به عصمت از کبیره و صغیره چه عمداً و چه سهواً در حال [[نبوت]] اختصاص دارد<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹؛ [[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ج ۲، ص ۷۶.</ref>. | # '''پیامبر، سرمشق عملی''': یکی از عنایات ارسال [[پیامبران]]، تربیت و تزکیه مردم است {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}﴾}}<ref>سوره بقره؛ آیه: ۱۲۹. </ref> و این هدف بهصورت کامل محقق نمیشود مگر آنکه پیامبر، خود، سرمشق عملی و عینی تقوا و پاکدامنی باشد. نه اینکه عملاً سبب تشویق مردم به گناهکاری شود<ref>[[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۷۵.</ref>. همچنین خدای سبحان، مؤمنان را از گفتارهای بیعمل مؤاخذه میکند، چطور پیامبرش چنین باشد؟! {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۶. </ref>. این دلیل، لزوم عصمت [[انبیا]] را حتی پیش از [[بعثت]] ثابت میکند، زیرا تأثیر بیشتری در تحصیل کامل اهداف تربیتی بعثت دارد<ref>[[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۷۵.</ref>. از طرفی مردم مأمور به متابعت [[انبیا]] هستند و از سوی دیگر باید گناهان را ترک کنند و اگر [[نبی]] گناه کند، مردم باید جمع ضدین نمایند که چنین تکلیفی خارج از قدرت انسان است<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹؛ [[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ج ۲، ص ۷۶.</ref>. زیرا اگر مردم باید از آنها اطاعت کنند، خود گناهکارند و اگر نباید از خطای آنها تبعیت کنند که غرض از [[بعثت]] "اسوه بودن [[انبیا]]" نقض میشود<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۷. </ref>. این دلیل نیز، به عصمت از کبیره و صغیره چه عمداً و چه سهواً در حال [[نبوت]] اختصاص دارد<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹؛ [[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ج ۲، ص ۷۶.</ref>. | ||
# '''لزوم ایذاء پیامبر''': اگر [[پیامبر]] مرتکب خطا و گناهی شود مخالفت با او و نهی نمودن او، بر مؤمنان واجب و لازم است، که مستلزم ایذاء و آزار پیامبر است، در حالی که آزار او حرام است. پس مخالفت و نهی از منکر هم بر مسلمین واجب میشود و هم حرام. این دلیل نیز به حال [[نبوت]] اختصاص دارد<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹؛ [[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ج ۲، ص ۷۶.</ref>. | # '''لزوم ایذاء پیامبر''': اگر [[پیامبر]] مرتکب خطا و گناهی شود مخالفت با او و نهی نمودن او، بر مؤمنان واجب و لازم است، که مستلزم ایذاء و آزار پیامبر است، در حالی که آزار او حرام است. پس مخالفت و نهی از منکر هم بر مسلمین واجب میشود و هم حرام. این دلیل نیز به حال [[نبوت]] اختصاص دارد<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹؛ [[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ج ۲، ص ۷۶.</ref>. | ||
# '''عصمت و وثوق مطلق''': [[پیامبر]] باید [[معصوم]] باشد، تا مورد وثوق و اعتماد باشد و غرض حاصل شود<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹.</ref>. مردم باید به سخنان [[انبیا]] اعتماد کنند و اعتماد، فرع بر عصمت است. زیرا مشاهده هرگونه معصیت از [[پیامبران]]، باعث سلب اعتماد میگردد و ثانیاً، گناه کردن از هر انسانی، زاییده ضعف وجودی اوست<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۵. </ref>. زیرا به طریقه حکما، جمیع قوای نفسانی، مطیع و منقاد (متن نامفهوم) عقلند و عقل ممتنع است که اراده معصیت از او صادر گردد<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۴. </ref>. این استدلال، عصمت قبل از [[نبوت]] و گناه کبیره و صغیره بهصورت عمدی یا سهوی را هم شامل میشود. هر قول و فعلی که بهگونهای منشأ نفرت و عدم اعتماد افراد بشر از [[پیامبر]] گردد، بر پیامبر روا نیست و باید از آن [[معصوم]] باشد. برخی از متکلمان [[اهل سنت]]: سهو در خبرهایی که مربوط به احکام دینی نمیباشد منشأ شبهه در خبرهای دینی خواهد شد. بدیهی است که این ملاکها، شامل افعال پیامبر نیز میشود<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۱۰۰.</ref>. پس انتساب گناه به پیامبر و نفی دروغ از او، با مقام [[نبوت]]، سازگاری ندارد<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۵. </ref>. | # '''عصمت و وثوق مطلق''': [[پیامبر]] باید [[معصوم]] باشد، تا مورد وثوق و اعتماد باشد و غرض حاصل شود<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۹.</ref>. مردم باید به سخنان [[انبیا]] اعتماد کنند و اعتماد، فرع بر عصمت است. زیرا مشاهده هرگونه معصیت از [[پیامبران]]، باعث سلب اعتماد میگردد و ثانیاً، گناه کردن از هر انسانی، زاییده ضعف وجودی اوست<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۵. </ref>. زیرا به طریقه حکما، جمیع قوای نفسانی، مطیع و منقاد (متن نامفهوم) عقلند و عقل ممتنع است که اراده معصیت از او صادر گردد<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۴. </ref>. این استدلال، عصمت قبل از [[نبوت]] و گناه کبیره و صغیره بهصورت عمدی یا سهوی را هم شامل میشود. هر قول و فعلی که بهگونهای منشأ نفرت و عدم اعتماد افراد بشر از [[پیامبر]] گردد، بر پیامبر روا نیست و باید از آن [[معصوم]] باشد. برخی از متکلمان [[اهل سنت]]: سهو در خبرهایی که مربوط به احکام دینی نمیباشد منشأ شبهه در خبرهای دینی خواهد شد. بدیهی است که این ملاکها، شامل افعال پیامبر نیز میشود<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۱۰۰.</ref>. پس انتساب گناه به پیامبر و نفی دروغ از او، با مقام [[نبوت]]، سازگاری ندارد<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۵. </ref>. | ||
# '''حکمت و لطف الهی''': ازآنجاکه هدایتگری انسانها لازم میباشد، پس [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند تا بهدرستی، معارف و دستورات را ابلاغ کنند. و شک نیست که عصمت [[انبیا]] لطف است زیرا مردم به سبب عصمت به انقیاد [[نبی]] نزدیک و از مخالفت او به دور میشوند<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۴ و ۱۴۵.</ref>. | # '''حکمت و لطف الهی''': ازآنجاکه هدایتگری انسانها لازم میباشد، پس [[پیامبران]] باید [[معصوم]] باشند تا بهدرستی، معارف و دستورات را ابلاغ کنند. و شک نیست که عصمت [[انبیا]] لطف است زیرا مردم به سبب عصمت به انقیاد [[نبی]] نزدیک و از مخالفت او به دور میشوند<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۴ و ۱۴۵.</ref>. | ||
* با توجه به تمام این دلایل خدای متعال در قرآن فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ}}﴾}}. | * با توجه به تمام این دلایل خدای متعال در قرآن فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ}}﴾}}. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
* [[پرونده:Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی ج۲''']]؛ | |||
* [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]؛ | |||
{{پایان}} | |||
* [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]؛ | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
نسخهٔ ۲۶ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۳۵
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اثبات عصمت پیامبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
عصمت به معنای دوی از خطا و گناه است، به شخص دارای این صفت معصوم گفته می شود. اثبات عصمت پیامبر شامل ادله نقلی و عقلی بر عصمت امام است.
مقدمه
- بر پایه عقل و منابع قرآن و حدیث، پیامبر شخصی است که هم از انجام خطا و هم از ارتکاب گناه منزه باشد، زیرا انجام شایسته وظایفی که بر عهده پیامبر است، بدون عصمت از خطا و گناه ممکن نیست، مثلاً بیان احکام دینی از سوی امامی که مصون از خطا نیست، حجت را بر مردم تمام نمیکند و چه بسا در مواردی که باید در مقابل انحرافات و تحریفات بایستد، دچار لغزش میگردد و از طرفی نمیتواند داعی مردم به تقوا و عمل صالح باشد. همچنین، سبب نیاز امت به پیامبر آن است که مردم معصوم نبوده باشند زیرا اگر معصوم باشند نیازی به امام نخوهند داشت حال اگر فرض کنیم که پیامبر، خود جایز الخطا باشد، لازم میآید که به پیامبر دیگری نیاز باشد که تسلسل لازم میآید[۱].
دلیل عقلی
- برای اثبات عصمت پیامبر دلایل عقلی ذیل آورده شدهاند:
- لزوم بعثت در نبوت : غرض اصلی از بعثت پیامبران ابلاغ احکام الهی است و این غرض که گاهی از طریق فعل پیامبر انجام میگیرد مستلزم عصمت از خطا در افعال مربوط به تبیین شریعت است "عمدی و سهوی". مفاد این دلیل، لزوم عصمت پس از نبوت است[۲].
- پیامبر، سرمشق عملی: یکی از عنایات ارسال پیامبران، تربیت و تزکیه مردم است ﴿﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾﴾[۳] و این هدف بهصورت کامل محقق نمیشود مگر آنکه پیامبر، خود، سرمشق عملی و عینی تقوا و پاکدامنی باشد. نه اینکه عملاً سبب تشویق مردم به گناهکاری شود[۴]. همچنین خدای سبحان، مؤمنان را از گفتارهای بیعمل مؤاخذه میکند، چطور پیامبرش چنین باشد؟! ﴿﴿لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ﴾﴾[۵]. این دلیل، لزوم عصمت انبیا را حتی پیش از بعثت ثابت میکند، زیرا تأثیر بیشتری در تحصیل کامل اهداف تربیتی بعثت دارد[۶]. از طرفی مردم مأمور به متابعت انبیا هستند و از سوی دیگر باید گناهان را ترک کنند و اگر نبی گناه کند، مردم باید جمع ضدین نمایند که چنین تکلیفی خارج از قدرت انسان است[۷]. زیرا اگر مردم باید از آنها اطاعت کنند، خود گناهکارند و اگر نباید از خطای آنها تبعیت کنند که غرض از بعثت "اسوه بودن انبیا" نقض میشود[۸]. این دلیل نیز، به عصمت از کبیره و صغیره چه عمداً و چه سهواً در حال نبوت اختصاص دارد[۹].
- لزوم ایذاء پیامبر: اگر پیامبر مرتکب خطا و گناهی شود مخالفت با او و نهی نمودن او، بر مؤمنان واجب و لازم است، که مستلزم ایذاء و آزار پیامبر است، در حالی که آزار او حرام است. پس مخالفت و نهی از منکر هم بر مسلمین واجب میشود و هم حرام. این دلیل نیز به حال نبوت اختصاص دارد[۱۰].
- عصمت و وثوق مطلق: پیامبر باید معصوم باشد، تا مورد وثوق و اعتماد باشد و غرض حاصل شود[۱۱]. مردم باید به سخنان انبیا اعتماد کنند و اعتماد، فرع بر عصمت است. زیرا مشاهده هرگونه معصیت از پیامبران، باعث سلب اعتماد میگردد و ثانیاً، گناه کردن از هر انسانی، زاییده ضعف وجودی اوست[۱۲]. زیرا به طریقه حکما، جمیع قوای نفسانی، مطیع و منقاد (متن نامفهوم) عقلند و عقل ممتنع است که اراده معصیت از او صادر گردد[۱۳]. این استدلال، عصمت قبل از نبوت و گناه کبیره و صغیره بهصورت عمدی یا سهوی را هم شامل میشود. هر قول و فعلی که بهگونهای منشأ نفرت و عدم اعتماد افراد بشر از پیامبر گردد، بر پیامبر روا نیست و باید از آن معصوم باشد. برخی از متکلمان اهل سنت: سهو در خبرهایی که مربوط به احکام دینی نمیباشد منشأ شبهه در خبرهای دینی خواهد شد. بدیهی است که این ملاکها، شامل افعال پیامبر نیز میشود[۱۴]. پس انتساب گناه به پیامبر و نفی دروغ از او، با مقام نبوت، سازگاری ندارد[۱۵].
- حکمت و لطف الهی: ازآنجاکه هدایتگری انسانها لازم میباشد، پس پیامبران باید معصوم باشند تا بهدرستی، معارف و دستورات را ابلاغ کنند. و شک نیست که عصمت انبیا لطف است زیرا مردم به سبب عصمت به انقیاد نبی نزدیک و از مخالفت او به دور میشوند[۱۶].
- با توجه به تمام این دلایل خدای متعال در قرآن فرمود: ﴿﴿قَالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ﴾﴾.
منابع
جستارهای وابسته
- پیامبر (نبی)
- نبوت در قرآن
- نبوت در حدیث
- نبوت در کلام اسلامی
- نبوت در حکمت اسلامی
- نبوت در عرفان اسلامی
- نبوت در فلسفه دین
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوت خاصه
- نبوت عامه
- نبوت تشريعى
- نبوت تبلیغی
- شؤون نبوت
- کارکردهای نبوت
- تکثر نبوت
- اهداف نبوت
- اثبات نبوت
- مقام نبوت
- درجه نبوت
- فلسفه بعثت
- وجوب بعثت
- ضرورت نبوت
- نبوت زن
- نبوت مشترکه
- اتصال نبوت ها
- اجتبای نبوت
- ادعای نبوت
- انقطاع نبوت
- آیات نبوت
- احادیث نبوت
- بقای نبوت
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- احکام نبوت
- خصایص نبوت
- ضروریات نبوت
- ضرورت نبوت
- قدم نبوت
- کمال نبوت
- ختم نبوت
- مدعی نبوت
- فعل پیامبر
- ويژگی پیامبر
- مقامهای پیامبر
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- معجزه
- وحی
- ولایت
- نبوغ عقلی
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع نبوت
پانویس
- ↑ ر.ک. سعیدی مهر، محمد؛ دیوانی، امیر، معارف اسلامی، ج۲، ص:۱۴۴ - ۱۴۵.
- ↑ کلام تطبیقی استدلالی، ص ۹۸.
- ↑ سوره بقره؛ آیه: ۱۲۹.
- ↑ سعیدی مهر، محمد؛ دیوانی، امیر، آموزش کلام اسلامی، ج ۲، ص ۷۵.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۶.
- ↑ سعیدی مهر، محمد؛ دیوانی، امیر، آموزش کلام اسلامی، ج ۲، ص ۷۵.
- ↑ کلام تطبیقی استدلالی، ص ۹۹؛ کلام تطبیقی استدلالی، ج ۲، ص ۷۶.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۷.
- ↑ کلام تطبیقی استدلالی، ص ۹۹؛ کلام تطبیقی استدلالی، ج ۲، ص ۷۶.
- ↑ کلام تطبیقی استدلالی، ص ۹۹؛ کلام تطبیقی استدلالی، ج ۲، ص ۷۶.
- ↑ کلام تطبیقی استدلالی، ص ۹۹.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۵.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۴.
- ↑ کلام تطبیقی استدلالی، ص ۱۰۰.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۵.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۴ و ۱۴۵.