خطبه ۱۸۹ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
خط ۱: خط ۱:
{{نهج البلاغه/بالا}}{{امامت}}
{{نهج البلاغه/بالا}}{{امامت}}
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[امام]] {{ع}} در این [[خطبه]] بر موضوع [[تقوای الهی]] و [[وصف]] [[دین اسلام]] تأکید دارد. [[خداوند]] [[دین اسلام]] را برای شناساندن خود و رشد [[انسان‌ها]] از میان همه [[ادیان]] برگزید. [[ادیان]] دیگر در پرتو [[دین کامل]] [[اسلام]] قرار دارند و [[معارف]] این [[دین]] بر [[ادیان]] دیگر [[برتری]] دارد. [[ارکان دین]] [[اسلام]] پایه‌های [[گمراهی]] را نابود کرد. [[خداوند]] رشته [[دین اسلام]] را محکم گرداند و اصل و اساس آن را از خطرات مصون داشت. [[شریعت اسلام]] هرگز کهنه نخواهد شد و [[اسلام]] [[دینی]] است برای همه زمان‌ها و مکان‌ها که همیشه [[چراغ هدایت]] را پیش روی انسان‌های سرگذشته قرار می‌دهد. بر [[مردمان]] است که [[دین حق]] را [[پیروی]] و از مواضع آن [[حمایت]] کنند.
* [[امام]] {{ع}} در این [[خطبه]] بر موضوع [[تقوای الهی]] و [[وصف]] [[دین اسلام]] تأکید دارد. [[خداوند]] [[دین اسلام]] را برای شناساندن خود و رشد [[انسان‌ها]] از میان همه [[ادیان]] برگزید. [[ادیان]] دیگر در پرتو [[دین کامل]] [[اسلام]] قرار دارند و [[معارف]] این [[دین]] بر [[ادیان]] دیگر [[برتری]] دارد. [[ارکان دین]] [[اسلام]] پایه‌های [[گمراهی]] را نابود کرد. [[خداوند]] رشته [[دین اسلام]] را محکم گرداند و اصل و اساس آن را از خطرات مصون داشت. [[شریعت اسلام]] هرگز کهنه نخواهد شد و [[اسلام]] [[دینی]] است برای همه زمان‌ها و مکان‌ها که همیشه [[چراغ هدایت]] را پیش روی انسان‌های سرگذشته قرار می‌دهد. بر [[مردمان]] است که [[دین حق]] را [[پیروی]] و از مواضع آن [[حمایت]] کنند.
==مطالب مهم [[خطبه]]==
==مطالب مهم [[خطبه]]==
#[[حمد]] و ثنای [[خداوند]]؛
# [[حمد]] و ثنای [[خداوند]]؛
#سفارش به [[تقوا]]؛
#سفارش به [[تقوا]]؛
#توصیف [[اسلام]] و بیان [[برتری]] آن بر دیگران [[ادیان]]؛
#توصیف [[اسلام]] و بیان [[برتری]] آن بر دیگران [[ادیان]]؛
خط ۹: خط ۹:
#توصیف [[جهان]] در زمان [[بعثت]] [[پیامبر]].
#توصیف [[جهان]] در زمان [[بعثت]] [[پیامبر]].
==فرازی از [[خطبه]]==
==فرازی از [[خطبه]]==
*[[خداوند سبحان]] آن بزرگوار را برای [[رسالت]] خود تبلیغ‌کننده و سبب [[بزرگواری]] [[امّت]] و [[بهار]] (خرمی) اهل زمان و [[سربلندی]] مددکاران و [[سرافرازی]] یارانش قرار داد. پس [[قرآن]] را به‌سوی او فرستاد. [[قرآن]] [[روشنایی]] [بی‌پایانی] است که قندیل‌های آن خاموش نمی‌شود، چراغی است که افروختگی آن فرو نمی‌نشیند، دریای است که ته آن پیدا نمی‌شود، راهی است که سیر در آن [[گمراهی]] ندارد و شعاعی است تابان که روشنی آن بی‌نور نمی‌شود. جداکننده است (میان [[حقّ]] و [[باطل]]) که [[دلیل]] آن ناچیز نخواهد شد، بنایی است که پایه‌های آن ویران نمی‌شود، بهبودی است که بیماری‌های (اهل) آن را [[خوف]] و بیمی نیست (زیرا بهبودی هرگونه [[بیماری]] است که پیش آید، خواه [[بیماری]] [[بدن]] خواه [[بیماری]] [[روح]])، ارجمندی است که یاری‌کنندگان آن [[شکست]] نمی‌خورند و حقّی است که مددکاران آن مغلوب نمی‌شوند. پس [[قرآن]]، کان [[ایمان]] و مرکز آن، چشمه‌های [[علم]] و دریاهای آن، بستان‌های دادگستری و حوض‌های آن، سنگ‌های بنای [[اسلام]] و پایه آن و بیابان‌های [[حقّ]] و دشت‌های هموار آن است. [[[قرآن]]] دریایی است که [[آب]] برندگان آن را خالی نمی‌کنند، چشمه‌ای است که کشندگان [[آب]] آن را کم نمی‌گردانند، آبشخوری است که واردین از آن نمی‌کاهند ([[دانشمندان]] به همه [[اسرار]] آن پی‌نخواهند برد). منزل‌هایی هستند که مسافرین راه آن‌ها را گم نمی‌کنند، نشانه‌هایی هستند که روندگان از آن‌ها [[نابینا]] نیستند و تپّه‌هایی هستند که روآورندگان از آ‌ن‌ها گذر نمی‌توانند کرد.  
* [[خداوند سبحان]] آن بزرگوار را برای [[رسالت]] خود تبلیغ‌کننده و سبب [[بزرگواری]] [[امّت]] و [[بهار]] (خرمی) اهل زمان و [[سربلندی]] مددکاران و [[سرافرازی]] یارانش قرار داد. پس [[قرآن]] را به‌سوی او فرستاد. [[قرآن]] [[روشنایی]] [بی‌پایانی] است که قندیل‌های آن خاموش نمی‌شود، چراغی است که افروختگی آن فرو نمی‌نشیند، دریای است که ته آن پیدا نمی‌شود، راهی است که سیر در آن [[گمراهی]] ندارد و شعاعی است تابان که روشنی آن بی‌نور نمی‌شود. جداکننده است (میان [[حقّ]] و [[باطل]]) که [[دلیل]] آن ناچیز نخواهد شد، بنایی است که پایه‌های آن ویران نمی‌شود، بهبودی است که بیماری‌های (اهل) آن را [[خوف]] و بیمی نیست (زیرا بهبودی هرگونه [[بیماری]] است که پیش آید، خواه [[بیماری]] [[بدن]] خواه [[بیماری]] [[روح]])، ارجمندی است که یاری‌کنندگان آن [[شکست]] نمی‌خورند و حقّی است که مددکاران آن مغلوب نمی‌شوند. پس [[قرآن]]، کان [[ایمان]] و مرکز آن، چشمه‌های [[علم]] و دریاهای آن، بستان‌های دادگستری و حوض‌های آن، سنگ‌های بنای [[اسلام]] و پایه آن و بیابان‌های [[حقّ]] و دشت‌های هموار آن است. [[[قرآن]]] دریایی است که [[آب]] برندگان آن را خالی نمی‌کنند، چشمه‌ای است که کشندگان [[آب]] آن را کم نمی‌گردانند، آبشخوری است که واردین از آن نمی‌کاهند ([[دانشمندان]] به همه [[اسرار]] آن پی‌نخواهند برد). منزل‌هایی هستند که مسافرین راه آن‌ها را گم نمی‌کنند، نشانه‌هایی هستند که روندگان از آن‌ها [[نابینا]] نیستند و تپّه‌هایی هستند که روآورندگان از آ‌ن‌ها گذر نمی‌توانند کرد.  
*[[خداوند]] آن را [[سیرابی]] [[تشنگی]] دانایان قرار داد و [[بهار]] دل‌های [[مجتهدان]]، مقصد راه‌های [[نیکان]]، دارویی که پس از آن دردی نمی‌ماند، [[روشنایی]] که [[تاریکی]] با آن نیست و ریسمانی که جای چنگ زدن آن محکم است، پناهگاهی که دژ بلند آن [[استوار]] است، ارجمندی کسی که آن را [[دوست]] دارد، [[صلح]] و ایمنی کسی که داخل آن شود، [[هدایت]] و [[رستگاری]] کسی که پیرو آن باشد، عذرخواه کسی که آن را به خود نسبت دهد، [[دلیل]] کسی که به آن سخن گوید، [[گواه]] کسی که به‌وسیله آن با [[دشمن]] جدال کند، فیروزی کسی که آن را [[حجّت]] آورد، نگه‌دارنده کسی که به آن عمل کند، مرکب تندرو کسی که آن را به کار وادارد، نشانه کسی که نشانه جویدی، سپر کسی که سپر گیرد، [[دانایی]] کسی که گوش دارد، خبر کسی که [[نقل]] کند و [[حکم]] کسی که (بین [[مردم]]) [[حکم]] کند (زیرا در هر امری [[قرآن]] [[حاکم]] به [[حقّ]] است و غیر آن را حکمی نیست، پس [[حکم]] به غیر [[قرآن]] نادرست است)<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 359-360.</ref>.
* [[خداوند]] آن را [[سیرابی]] [[تشنگی]] دانایان قرار داد و [[بهار]] دل‌های [[مجتهدان]]، مقصد راه‌های [[نیکان]]، دارویی که پس از آن دردی نمی‌ماند، [[روشنایی]] که [[تاریکی]] با آن نیست و ریسمانی که جای چنگ زدن آن محکم است، پناهگاهی که دژ بلند آن [[استوار]] است، ارجمندی کسی که آن را [[دوست]] دارد، [[صلح]] و ایمنی کسی که داخل آن شود، [[هدایت]] و [[رستگاری]] کسی که پیرو آن باشد، عذرخواه کسی که آن را به خود نسبت دهد، [[دلیل]] کسی که به آن سخن گوید، [[گواه]] کسی که به‌وسیله آن با [[دشمن]] جدال کند، فیروزی کسی که آن را [[حجّت]] آورد، نگه‌دارنده کسی که به آن عمل کند، مرکب تندرو کسی که آن را به کار وادارد، نشانه کسی که نشانه جویدی، سپر کسی که سپر گیرد، [[دانایی]] کسی که گوش دارد، خبر کسی که [[نقل]] کند و [[حکم]] کسی که (بین [[مردم]]) [[حکم]] کند (زیرا در هر امری [[قرآن]] [[حاکم]] به [[حقّ]] است و غیر آن را حکمی نیست، پس [[حکم]] به غیر [[قرآن]] نادرست است)<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 359-360.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۵

مقدمه

مطالب مهم خطبه

  1. حمد و ثنای خداوند؛
  2. سفارش به تقوا؛
  3. توصیف اسلام و بیان برتری آن بر دیگران ادیان؛
  4. توصیف قرآن؛
  5. توصیف جهان در زمان بعثت پیامبر.

فرازی از خطبه

  • خداوند سبحان آن بزرگوار را برای رسالت خود تبلیغ‌کننده و سبب بزرگواری امّت و بهار (خرمی) اهل زمان و سربلندی مددکاران و سرافرازی یارانش قرار داد. پس قرآن را به‌سوی او فرستاد. قرآن روشنایی [بی‌پایانی] است که قندیل‌های آن خاموش نمی‌شود، چراغی است که افروختگی آن فرو نمی‌نشیند، دریای است که ته آن پیدا نمی‌شود، راهی است که سیر در آن گمراهی ندارد و شعاعی است تابان که روشنی آن بی‌نور نمی‌شود. جداکننده است (میان حقّ و باطل) که دلیل آن ناچیز نخواهد شد، بنایی است که پایه‌های آن ویران نمی‌شود، بهبودی است که بیماری‌های (اهل) آن را خوف و بیمی نیست (زیرا بهبودی هرگونه بیماری است که پیش آید، خواه بیماری بدن خواه بیماری روح)، ارجمندی است که یاری‌کنندگان آن شکست نمی‌خورند و حقّی است که مددکاران آن مغلوب نمی‌شوند. پس قرآن، کان ایمان و مرکز آن، چشمه‌های علم و دریاهای آن، بستان‌های دادگستری و حوض‌های آن، سنگ‌های بنای اسلام و پایه آن و بیابان‌های حقّ و دشت‌های هموار آن است. [[[قرآن]]] دریایی است که آب برندگان آن را خالی نمی‌کنند، چشمه‌ای است که کشندگان آب آن را کم نمی‌گردانند، آبشخوری است که واردین از آن نمی‌کاهند (دانشمندان به همه اسرار آن پی‌نخواهند برد). منزل‌هایی هستند که مسافرین راه آن‌ها را گم نمی‌کنند، نشانه‌هایی هستند که روندگان از آن‌ها نابینا نیستند و تپّه‌هایی هستند که روآورندگان از آ‌ن‌ها گذر نمی‌توانند کرد.
  • خداوند آن را سیرابی تشنگی دانایان قرار داد و بهار دل‌های مجتهدان، مقصد راه‌های نیکان، دارویی که پس از آن دردی نمی‌ماند، روشنایی که تاریکی با آن نیست و ریسمانی که جای چنگ زدن آن محکم است، پناهگاهی که دژ بلند آن استوار است، ارجمندی کسی که آن را دوست دارد، صلح و ایمنی کسی که داخل آن شود، هدایت و رستگاری کسی که پیرو آن باشد، عذرخواه کسی که آن را به خود نسبت دهد، دلیل کسی که به آن سخن گوید، گواه کسی که به‌وسیله آن با دشمن جدال کند، فیروزی کسی که آن را حجّت آورد، نگه‌دارنده کسی که به آن عمل کند، مرکب تندرو کسی که آن را به کار وادارد، نشانه کسی که نشانه جویدی، سپر کسی که سپر گیرد، دانایی کسی که گوش دارد، خبر کسی که نقل کند و حکم کسی که (بین مردم) حکم کند (زیرا در هر امری قرآن حاکم به حقّ است و غیر آن را حکمی نیست، پس حکم به غیر قرآن نادرست است)[۱].

منابع

پانویس