مالکیت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[غاصب]] و کسی که [[مال]] دیگرن را به صورت ناروا و [[نامشروع]] تصاحب کرده است نیز سخن [[قاطع]] و تکان دهندهای دارد. آن [[حضرت]] میفرماید: هرکس قطعه زمینی را با [[ستم]] تصاحب کند، آن قطعه [[زمین]] را با دیگر قطعهها و قشرهای همان زمین به گردنش میآویزند و هرکه پارهای از مال [[مسلمانی]] را به ناروا تصاحب کند، در [[روز رستاخیز]]، با [[خدا]] درحالی که بر او [[خشم]] گرفته است، روبه رو خواهد شد<ref>مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۱۰۰.</ref>. | [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[غاصب]] و کسی که [[مال]] دیگرن را به صورت ناروا و [[نامشروع]] تصاحب کرده است نیز سخن [[قاطع]] و تکان دهندهای دارد. آن [[حضرت]] میفرماید: هرکس قطعه زمینی را با [[ستم]] تصاحب کند، آن قطعه [[زمین]] را با دیگر قطعهها و قشرهای همان زمین به گردنش میآویزند و هرکه پارهای از مال [[مسلمانی]] را به ناروا تصاحب کند، در [[روز رستاخیز]]، با [[خدا]] درحالی که بر او [[خشم]] گرفته است، روبه رو خواهد شد<ref>مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۱۰۰.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۰: | خط ۲۸: | ||
[[رده:مالکیت]] | [[رده:مالکیت]] | ||
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۸
رعایت حریم مالکیتهای خصوصی و عمومی
اموال در جامعه بشری بر دو نوع است:
- اموال خصوصی؛
- اموالهای عمومی.
اموال خصوصی به افراد جامعه تعلق دارد و شامل خانهها و املاک شخصی و مانند آن است که تحت اداره و مالکیت افراد است. اموال عمومی نیز شامل دشتهای گسترده، جلگهها، کوه ساران، جنگلها، معادن و ذخیرههای زیرزمینی است[۱] که زیر نظر سرپرستی شایسته اداره میشود. در حقیقت، اموال عمومی، ملک خداست. ازاین رو، باید به مصارف خداپسندانه برسد. تا زمانی که پیامبر خدا(ص) زنده بود، سرپرست اموال عمومی بود و پس از آن حضرت، جانشینان بر حق ایشان؛ یعنی امامان معصوم(ع) سرپرستی این اموال را بر عهده گرفتند و پس از آنها نیز به حکومت صالح و شایستهای که بر اساس قانون خدا عمل میکند، سپرده شده است.
آنچه در آموزههای نبوی به عنوان یکی از اصول و شاخصههای تمدن آن حضرت مطرح است، رعایت حریمها و حرمتها در عرصه اقتصاد و درباره اموال شخصی و عمومی است؛ زیرا بیتوجهی به این اصل موجب بحرانها و اختلال نظام اجتماعی و انحطاط تمدن میشود. پیامبر اعظم(ص) مسلمانان را از مفاسد اقتصادی و اموری چون غارت گری، غصب، رباخواری، پای مال کردن حقوق دیگران و کارهای سودجویانه آن به شدت نهی کرده است. برای مثال، خداوند در قرآن کریم جزای زن سارق و مرد سارق را قطع دستان آنان میداند[۲]. رسول گرامی اسلام، این حکم را با قاطعیت اجرا میکرد و به منظور اجرای عدالت از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد. حضرت علی(ع) در این باره میفرماید: من بارها از رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: «ملتی که با صراحت، حق ضعیفان را از زورمندان نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمیشود و روی سعادت نمیبیند»[۳].
رسول خدا(ص) درباره غاصب و کسی که مال دیگرن را به صورت ناروا و نامشروع تصاحب کرده است نیز سخن قاطع و تکان دهندهای دارد. آن حضرت میفرماید: هرکس قطعه زمینی را با ستم تصاحب کند، آن قطعه زمین را با دیگر قطعهها و قشرهای همان زمین به گردنش میآویزند و هرکه پارهای از مال مسلمانی را به ناروا تصاحب کند، در روز رستاخیز، با خدا درحالی که بر او خشم گرفته است، روبه رو خواهد شد[۴].[۵].
منابع
پانویس
- ↑ انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۶۷.
- ↑ نک: ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.
- ↑ صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصههای تمدن نبوی، ص ۱۰۰.