إله: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''إله:''' [[معبود]]، از اسما و [[صفات خداوند]] | '''إله:''' [[معبود]]، از اسما و [[صفات خداوند]] | ||
==واژهشناسی لغوی== | == واژهشناسی لغوی == | ||
*واژه إله ۱۴۷ بار در [[قرآن کریم]] آمده است<ref>مفاهیم القرآن، ج ۶، ص ۱۰۹؛ نگرش وحی بر خداشناسی، ج ۲، ص ۱۱.</ref> که بهجز ۳۳ مورد، دیگر موارد کاربرد آن در کلمه [[اخلاص]] به صورت {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> یا همراه با ضمایر منفصل است: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}}<ref>«خدایی جز او نیست» سوره بقره، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ}}<ref>«هیچ خدایی جز تو نیست» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا}}<ref>«هیچ خدایی جز من نیست» سوره نحل، آیه ۲.</ref><ref>اسماء و صفات الهی، ج ۱، ص ۴۳.</ref>. | * واژه إله ۱۴۷ بار در [[قرآن کریم]] آمده است<ref>مفاهیم القرآن، ج ۶، ص ۱۰۹؛ نگرش وحی بر خداشناسی، ج ۲، ص ۱۱.</ref> که بهجز ۳۳ مورد، دیگر موارد کاربرد آن در کلمه [[اخلاص]] به صورت {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> یا همراه با ضمایر منفصل است: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}}<ref>«خدایی جز او نیست» سوره بقره، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ}}<ref>«هیچ خدایی جز تو نیست» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا}}<ref>«هیچ خدایی جز من نیست» سوره نحل، آیه ۲.</ref><ref>اسماء و صفات الهی، ج ۱، ص ۴۳.</ref>. | ||
*بیشتر [[دانشمندان]] [[مسلمان]] إله را واژهای [[بالاصاله]] [[عربی]] و [[خالص]] میدانند؛ ولی برخی از خاورشناسان براساس [[رأی]] [[دانشمندان]] غربی مبنی بر [[لزوم]] جستوجوی سر منشأ آن در [[ادیان]] کهن، آن را یک واژه اصیل و کهن سامی معرفی کردهاند<ref>واژههای دخیل، ص ۱۲۵-۱۲۶.</ref>. برخی نیز از احتمال اشتقاق آن از واژه [[عبری]] "اِلُوَه" که جمع آن در [[عبری]] "اِلوهیم" است سخن گفتهاند<ref>الفرقان، ج ۱، ص ۸۳.</ref>. | * بیشتر [[دانشمندان]] [[مسلمان]] إله را واژهای [[بالاصاله]] [[عربی]] و [[خالص]] میدانند؛ ولی برخی از خاورشناسان براساس [[رأی]] [[دانشمندان]] غربی مبنی بر [[لزوم]] جستوجوی سر منشأ آن در [[ادیان]] کهن، آن را یک واژه اصیل و کهن سامی معرفی کردهاند<ref>واژههای دخیل، ص ۱۲۵-۱۲۶.</ref>. برخی نیز از احتمال اشتقاق آن از واژه [[عبری]] "اِلُوَه" که جمع آن در [[عبری]] "اِلوهیم" است سخن گفتهاند<ref>الفرقان، ج ۱، ص ۸۳.</ref>. | ||
*واژه إله در لغت از ریشه {{عربی|"أَلِهَ یأْلَهُ اُلوهَةً"}} ([[عبادت]] کردن) و به معنای [[معبود]] است<ref>مفردات، ص ۸۲؛ لسانالعرب، ج ۱، ص ۱۸۸، «اله»؛ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۸۲.</ref> و از باب [[غلبه]] استعمال در "[[معبود]] به [[حق]]" بهکار میرود<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۷.</ref>. | * واژه إله در لغت از ریشه {{عربی|"أَلِهَ یأْلَهُ اُلوهَةً"}} ([[عبادت]] کردن) و به معنای [[معبود]] است<ref>مفردات، ص ۸۲؛ لسانالعرب، ج ۱، ص ۱۸۸، «اله»؛ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۸۲.</ref> و از باب [[غلبه]] استعمال در "[[معبود]] به [[حق]]" بهکار میرود<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۷.</ref>. | ||
*"[[الله]]" که اسم مختص خدای متعال است نیز بنابر قول مشهور در اصل "الإله" بوده و همزه آن برای تخفیف حذف شده است<ref>اقربالموارد، ج۱، ص۶۶؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۹۰؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص ۶.</ref>. | *"[[الله]]" که اسم مختص خدای متعال است نیز بنابر قول مشهور در اصل "الإله" بوده و همزه آن برای تخفیف حذف شده است<ref>اقربالموارد، ج۱، ص۶۶؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۹۰؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص ۶.</ref>. | ||
*احتمالات دیگر در مورد ریشه و معنای إله و [[الله]] بدین شرح است: | * احتمالات دیگر در مورد ریشه و معنای إله و [[الله]] بدین شرح است: | ||
#از ریشه {{عربی|"أَلِهَ یألَهُ اَلَهاً"}} مشتق شده و اَلِهَ نیز در اصل وَلَهَ بوده؛ ولی واو آن به همزه تبدیل گشته است. در این صورت میتوان إله را به معانی زیر [[تفسیر]] کرد: | # از ریشه {{عربی|"أَلِهَ یألَهُ اَلَهاً"}} مشتق شده و اَلِهَ نیز در اصل وَلَهَ بوده؛ ولی واو آن به همزه تبدیل گشته است. در این صورت میتوان إله را به معانی زیر [[تفسیر]] کرد: | ||
##کسی که [[عقلها]] در شناسایی او حیران و سرگردان است. | ## کسی که [[عقلها]] در شناسایی او حیران و سرگردان است. | ||
##کسی که همه شیدای او بوده و در [[فراق]] او بیتاباند<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۱۹۰؛ مفردات، ص۸۳؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۰۶، «اله».</ref>. | ## کسی که همه شیدای او بوده و در [[فراق]] او بیتاباند<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۱۹۰؛ مفردات، ص۸۳؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۰۶، «اله».</ref>. | ||
##کسی که ملجاء و [[پناه]] همگان است<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰، «اله»؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص۴۳۲.</ref>. | ## کسی که ملجاء و [[پناه]] همگان است<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰، «اله»؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص۴۳۲.</ref>. | ||
##کسی که اگر [[مردم]] به [[عظمت]] وی پی ببرند از او [[پروا]] کرده و حرمتش را نگاه میدارند. سرّ اینکه در صورت مذکور واژه إله معانی یاد شده را برمیتابد این است که همه آن معانی برای وَلَهَ ذکر شده است. | ## کسی که اگر [[مردم]] به [[عظمت]] وی پی ببرند از او [[پروا]] کرده و حرمتش را نگاه میدارند. سرّ اینکه در صورت مذکور واژه إله معانی یاد شده را برمیتابد این است که همه آن معانی برای وَلَهَ ذکر شده است. | ||
#از ریشه {{عربی|"لاهَ یَلیه"}} گرفته شده است<ref>الصحاح، ج۶، ص۲۲۴۸؛ لغتنامه، ج۲، ص۲۷۸۱.</ref>. در این صورت میتوان آن را به معنای "پوشیده از چشمها" یا "بلند مرتبه" دانست؛ {{عربی|لاهَ یَلیه}} به هر دو معنا آمده است<ref>المنجد، ص ۷۴۳، «لیه»؛ التبیان، ج ۱، ص ۲۸؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص ۴۳۲.</ref>. | # از ریشه {{عربی|"لاهَ یَلیه"}} گرفته شده است<ref>الصحاح، ج۶، ص۲۲۴۸؛ لغتنامه، ج۲، ص۲۷۸۱.</ref>. در این صورت میتوان آن را به معنای "پوشیده از چشمها" یا "بلند مرتبه" دانست؛ {{عربی|لاهَ یَلیه}} به هر دو معنا آمده است<ref>المنجد، ص ۷۴۳، «لیه»؛ التبیان، ج ۱، ص ۲۸؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص ۴۳۲.</ref>. | ||
#از ریشه {{عربی|"لاهَ یَلُوه"}} و در این صورت نیز به معنای پوشیده از چشمهاست<ref>مفردات، ص ۸۳، «اله».</ref>. | # از ریشه {{عربی|"لاهَ یَلُوه"}} و در این صورت نیز به معنای پوشیده از چشمهاست<ref>مفردات، ص ۸۳، «اله».</ref>. | ||
*برابر تصریح برخی، واژه إله از نظر ادبی اسم است و به همین جهت صفت میپذیرد؛ مانند: {{متن قرآن|"إِلَهٌ وَاحِدٌ"}}<ref>«خدایی یگانه» سوره بقره، آیه ۱۶۳.</ref>؛ ولی هیچگاه برای اسمی دیگر صفت قرار نمیگیرد و {{عربی|"شیءٌ إله"}} گفته نمیشود<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۶؛ التبیان، ص ۳۳.</ref>. وزن "فِعال" در إله به معنای "مفعول" است <ref>المصباح، ص ۱۹-۲۰؛ الاسماء الحسنی، ص ۵۹.</ref>؛ اما برخی آن را به گونه [[حقیقی]] برنمیتابند، بلکه افاده معنای مفعولی را از باب [[غلبه]] استعمال معرفی میکنند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۲۰، «اله».</ref>. | * برابر تصریح برخی، واژه إله از نظر ادبی اسم است و به همین جهت صفت میپذیرد؛ مانند: {{متن قرآن|"إِلَهٌ وَاحِدٌ"}}<ref>«خدایی یگانه» سوره بقره، آیه ۱۶۳.</ref>؛ ولی هیچگاه برای اسمی دیگر صفت قرار نمیگیرد و {{عربی|"شیءٌ إله"}} گفته نمیشود<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۶؛ التبیان، ص ۳۳.</ref>. وزن "فِعال" در إله به معنای "مفعول" است <ref>المصباح، ص ۱۹-۲۰؛ الاسماء الحسنی، ص ۵۹.</ref>؛ اما برخی آن را به گونه [[حقیقی]] برنمیتابند، بلکه افاده معنای مفعولی را از باب [[غلبه]] استعمال معرفی میکنند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۲۰، «اله».</ref>. | ||
*برای إله در اصطلاح دو اعتبار ذکر شده است: | * برای إله در اصطلاح دو اعتبار ذکر شده است: | ||
#إله ذاتی که مانند [[الله]] ذاتی اسم ذات بدون در نظر گرفتن اسما و صفات است. | # إله ذاتی که مانند [[الله]] ذاتی اسم ذات بدون در نظر گرفتن اسما و صفات است. | ||
#إله وصفی که مانند [[الله]] وصفی اسم ذات جامع همه [[صفات کمال]] است<ref>شرح فصوص الحکمه، ص ۵۷۹.</ref>. | # إله وصفی که مانند [[الله]] وصفی اسم ذات جامع همه [[صفات کمال]] است<ref>شرح فصوص الحکمه، ص ۵۷۹.</ref>. | ||
*إله در صورت اول از ریشه وَلَه به معنای ذاتی است که [[عقول]] و اذهان در [[شناخت]] او متحیرند؛ نه از ریشه اَلَه به معنای [[معبود]]، زیرا ذات غیبی با قطع نظر از اسما و صفات، مشهود و معروف نیست و در نتیجه امکان ندارد که [[معبود]] باشد، ولی در صورت دوم از این ریشه مشتق و به معنای [[معبود]] است<ref>شرح فصوص الحکمه، ص ۵۷۹.</ref>. | * إله در صورت اول از ریشه وَلَه به معنای ذاتی است که [[عقول]] و اذهان در [[شناخت]] او متحیرند؛ نه از ریشه اَلَه به معنای [[معبود]]، زیرا ذات غیبی با قطع نظر از اسما و صفات، مشهود و معروف نیست و در نتیجه امکان ندارد که [[معبود]] باشد، ولی در صورت دوم از این ریشه مشتق و به معنای [[معبود]] است<ref>شرح فصوص الحکمه، ص ۵۷۹.</ref>. | ||
* [[فخر رازی]] واژه إله را از اسمای جامعی میداند که بر این معانی دلالت دارد: | * [[فخر رازی]] واژه إله را از اسمای جامعی میداند که بر این معانی دلالت دارد: | ||
# [[ذات خداوند]]. | # [[ذات خداوند]]. | ||
#صفات ذاتی او همچون واجبالوجود، [[ازلی]] و [[ابدی]]. | # صفات ذاتی او همچون واجبالوجود، [[ازلی]] و [[ابدی]]. | ||
#صفات سلبی و تنزیهی وی. | # صفات سلبی و تنزیهی وی. | ||
#صفات اضافیه [[خداوند]]؛ مانند: ایجاد و [[تکوین]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۴۳.</ref>. | # صفات اضافیه [[خداوند]]؛ مانند: ایجاد و [[تکوین]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۴۳.</ref>. | ||
*به گفتهای واژه إله مشتق و به معنای [[خدا]]، [[آفریدگار]] و مدبّر [[جهان]]<ref>مفاهیم القرآن، ج ۶، ص ۱۱۰.</ref> و [[صاحب]] نعمتهایی است که جز او کسی دیگر بر آن [[توانایی]] ندارد<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۵.</ref>. | * به گفتهای واژه إله مشتق و به معنای [[خدا]]، [[آفریدگار]] و مدبّر [[جهان]]<ref>مفاهیم القرآن، ج ۶، ص ۱۱۰.</ref> و [[صاحب]] نعمتهایی است که جز او کسی دیگر بر آن [[توانایی]] ندارد<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۵.</ref>. | ||
*برخی نیز با استشهاد به [[آیات]]، آن را در دوران [[نزول]] همسان لفظ جلاله دانسته و معانی دیگر را بر فرض صحت، مربوط به قبل از عصر [[نزول]] یا احتمالاً از لوازم و آثار معانی إله (نه موضوعٌ له آن) معرفی کردهاند<ref>مفاهیمالقرآن، ج ۶، ص ۱۱۰.</ref>. | * برخی نیز با استشهاد به [[آیات]]، آن را در دوران [[نزول]] همسان لفظ جلاله دانسته و معانی دیگر را بر فرض صحت، مربوط به قبل از عصر [[نزول]] یا احتمالاً از لوازم و آثار معانی إله (نه موضوعٌ له آن) معرفی کردهاند<ref>مفاهیمالقرآن، ج ۶، ص ۱۱۰.</ref>. | ||
*برخی [[اسم الله]] را مرتبه خاصی از اسم إله و در نتیجه مرتبه إله را بالاتر از مرتبه [[الله]] دانستهاند، از آن جهت که إله را اسم مرتبهای از وجود [[خداوند]] معرفی کردهاند که [[ادراک]] آن مرتبه وجودی جز به همین مقدار که آن را از حد ابطال و عدم خارج سازیم ممکن نیست؛ ولی، [[الله]] را اسم مرتبهای دانستهاند که میتوان [[آفرینش]] و [[افعال]] دیگر را بدو منتسب کرد و نسبت دادن [[آفرینش]]، [[رزق]]، زنده ساختن و میراندن به [[الله]] و نه به إله را در [[آیات قرآن کریم]] نشانهای بر همین نکته گرفتهاند<ref>شرح اسماءالحسنی، ص ۴۱.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[إله (مقاله)|إله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>. | * برخی [[اسم الله]] را مرتبه خاصی از اسم إله و در نتیجه مرتبه إله را بالاتر از مرتبه [[الله]] دانستهاند، از آن جهت که إله را اسم مرتبهای از وجود [[خداوند]] معرفی کردهاند که [[ادراک]] آن مرتبه وجودی جز به همین مقدار که آن را از حد ابطال و عدم خارج سازیم ممکن نیست؛ ولی، [[الله]] را اسم مرتبهای دانستهاند که میتوان [[آفرینش]] و [[افعال]] دیگر را بدو منتسب کرد و نسبت دادن [[آفرینش]]، [[رزق]]، زنده ساختن و میراندن به [[الله]] و نه به إله را در [[آیات قرآن کریم]] نشانهای بر همین نکته گرفتهاند<ref>شرح اسماءالحسنی، ص ۴۱.</ref><ref>[[علی محمدی آشنانی|محمدی آشنانی، علی]]، [[إله (مقاله)|إله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>. | ||
==إله در [[قرآن کریم]]== | == إله در [[قرآن کریم]] == | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۵
إله: معبود، از اسما و صفات خداوند
واژهشناسی لغوی
- واژه إله ۱۴۷ بار در قرآن کریم آمده است[۱] که بهجز ۳۳ مورد، دیگر موارد کاربرد آن در کلمه اخلاص به صورت ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۲] یا همراه با ضمایر منفصل است: ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ﴾[۳]، ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ﴾[۴]، ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا﴾[۵][۶].
- بیشتر دانشمندان مسلمان إله را واژهای بالاصاله عربی و خالص میدانند؛ ولی برخی از خاورشناسان براساس رأی دانشمندان غربی مبنی بر لزوم جستوجوی سر منشأ آن در ادیان کهن، آن را یک واژه اصیل و کهن سامی معرفی کردهاند[۷]. برخی نیز از احتمال اشتقاق آن از واژه عبری "اِلُوَه" که جمع آن در عبری "اِلوهیم" است سخن گفتهاند[۸].
- واژه إله در لغت از ریشه "أَلِهَ یأْلَهُ اُلوهَةً" (عبادت کردن) و به معنای معبود است[۹] و از باب غلبه استعمال در "معبود به حق" بهکار میرود[۱۰].
- "الله" که اسم مختص خدای متعال است نیز بنابر قول مشهور در اصل "الإله" بوده و همزه آن برای تخفیف حذف شده است[۱۱].
- احتمالات دیگر در مورد ریشه و معنای إله و الله بدین شرح است:
- از ریشه "أَلِهَ یألَهُ اَلَهاً" مشتق شده و اَلِهَ نیز در اصل وَلَهَ بوده؛ ولی واو آن به همزه تبدیل گشته است. در این صورت میتوان إله را به معانی زیر تفسیر کرد:
- کسی که عقلها در شناسایی او حیران و سرگردان است.
- کسی که همه شیدای او بوده و در فراق او بیتاباند[۱۲].
- کسی که ملجاء و پناه همگان است[۱۳].
- کسی که اگر مردم به عظمت وی پی ببرند از او پروا کرده و حرمتش را نگاه میدارند. سرّ اینکه در صورت مذکور واژه إله معانی یاد شده را برمیتابد این است که همه آن معانی برای وَلَهَ ذکر شده است.
- از ریشه "لاهَ یَلیه" گرفته شده است[۱۴]. در این صورت میتوان آن را به معنای "پوشیده از چشمها" یا "بلند مرتبه" دانست؛ لاهَ یَلیه به هر دو معنا آمده است[۱۵].
- از ریشه "لاهَ یَلُوه" و در این صورت نیز به معنای پوشیده از چشمهاست[۱۶].
- برابر تصریح برخی، واژه إله از نظر ادبی اسم است و به همین جهت صفت میپذیرد؛ مانند: ﴿"إِلَهٌ وَاحِدٌ"﴾[۱۷]؛ ولی هیچگاه برای اسمی دیگر صفت قرار نمیگیرد و "شیءٌ إله" گفته نمیشود[۱۸]. وزن "فِعال" در إله به معنای "مفعول" است [۱۹]؛ اما برخی آن را به گونه حقیقی برنمیتابند، بلکه افاده معنای مفعولی را از باب غلبه استعمال معرفی میکنند[۲۰].
- برای إله در اصطلاح دو اعتبار ذکر شده است:
- إله ذاتی که مانند الله ذاتی اسم ذات بدون در نظر گرفتن اسما و صفات است.
- إله وصفی که مانند الله وصفی اسم ذات جامع همه صفات کمال است[۲۱].
- إله در صورت اول از ریشه وَلَه به معنای ذاتی است که عقول و اذهان در شناخت او متحیرند؛ نه از ریشه اَلَه به معنای معبود، زیرا ذات غیبی با قطع نظر از اسما و صفات، مشهود و معروف نیست و در نتیجه امکان ندارد که معبود باشد، ولی در صورت دوم از این ریشه مشتق و به معنای معبود است[۲۲].
- فخر رازی واژه إله را از اسمای جامعی میداند که بر این معانی دلالت دارد:
- ذات خداوند.
- صفات ذاتی او همچون واجبالوجود، ازلی و ابدی.
- صفات سلبی و تنزیهی وی.
- صفات اضافیه خداوند؛ مانند: ایجاد و تکوین[۲۳].
- به گفتهای واژه إله مشتق و به معنای خدا، آفریدگار و مدبّر جهان[۲۴] و صاحب نعمتهایی است که جز او کسی دیگر بر آن توانایی ندارد[۲۵].
- برخی نیز با استشهاد به آیات، آن را در دوران نزول همسان لفظ جلاله دانسته و معانی دیگر را بر فرض صحت، مربوط به قبل از عصر نزول یا احتمالاً از لوازم و آثار معانی إله (نه موضوعٌ له آن) معرفی کردهاند[۲۶].
- برخی اسم الله را مرتبه خاصی از اسم إله و در نتیجه مرتبه إله را بالاتر از مرتبه الله دانستهاند، از آن جهت که إله را اسم مرتبهای از وجود خداوند معرفی کردهاند که ادراک آن مرتبه وجودی جز به همین مقدار که آن را از حد ابطال و عدم خارج سازیم ممکن نیست؛ ولی، الله را اسم مرتبهای دانستهاند که میتوان آفرینش و افعال دیگر را بدو منتسب کرد و نسبت دادن آفرینش، رزق، زنده ساختن و میراندن به الله و نه به إله را در آیات قرآن کریم نشانهای بر همین نکته گرفتهاند[۲۷][۲۸].
إله در قرآن کریم
منابع
پانویس
- ↑ مفاهیم القرآن، ج ۶، ص ۱۰۹؛ نگرش وحی بر خداشناسی، ج ۲، ص ۱۱.
- ↑ «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
- ↑ «خدایی جز او نیست» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
- ↑ «هیچ خدایی جز تو نیست» سوره انبیاء، آیه ۸۷.
- ↑ «هیچ خدایی جز من نیست» سوره نحل، آیه ۲.
- ↑ اسماء و صفات الهی، ج ۱، ص ۴۳.
- ↑ واژههای دخیل، ص ۱۲۵-۱۲۶.
- ↑ الفرقان، ج ۱، ص ۸۳.
- ↑ مفردات، ص ۸۲؛ لسانالعرب، ج ۱، ص ۱۸۸، «اله»؛ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۸۲.
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۷.
- ↑ اقربالموارد، ج۱، ص۶۶؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۹۰؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص ۶.
- ↑ لسانالعرب، ج۱، ص۱۹۰؛ مفردات، ص۸۳؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۰۶، «اله».
- ↑ لسانالعرب، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰، «اله»؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص۴۳۲.
- ↑ الصحاح، ج۶، ص۲۲۴۸؛ لغتنامه، ج۲، ص۲۷۸۱.
- ↑ المنجد، ص ۷۴۳، «لیه»؛ التبیان، ج ۱، ص ۲۸؛ کشفالاسرار، ج ۱، ص ۴۳۲.
- ↑ مفردات، ص ۸۳، «اله».
- ↑ «خدایی یگانه» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص ۶؛ التبیان، ص ۳۳.
- ↑ المصباح، ص ۱۹-۲۰؛ الاسماء الحسنی، ص ۵۹.
- ↑ التحقیق، ج ۱، ص ۱۲۰، «اله».
- ↑ شرح فصوص الحکمه، ص ۵۷۹.
- ↑ شرح فصوص الحکمه، ص ۵۷۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۴۳.
- ↑ مفاهیم القرآن، ج ۶، ص ۱۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۴۵.
- ↑ مفاهیمالقرآن، ج ۶، ص ۱۱۰.
- ↑ شرح اسماءالحسنی، ص ۴۱.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، إله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴.