ازداذ فارسی یمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
ازداذ را در برخی منابع، [[یزداذ بن فَسَاءَة فارسی یمانی]]<ref>مزی، ج۱، ص۵۰۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۹.</ref>، [[یزداذ بن عیسی]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱.</ref>، [[أزداد بن قساة]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.</ref> و نیز [[ازداد بن فسوة]] گویند<ref>ابن راهویه، ج۳، ص۶۲۷.</ref> و وی را مولای [[بَحیر بن ریسان]] معرفی کرده‌اند<ref>مزی، ج۱، ص۵۰۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. در [[صحابی]] بودن وی [[اختلاف]] است. برخی وی را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref> و مستند آن، روایتی است که فرزند او عیسی از پدرش أزداذ از [[رسول خدا]]{{صل}} در مورد چگونه استبرا کردن با استنجا نقل کرده است که [[پیامبر]] فرمود: {{متن حدیث|إذا بالَ أَحَدُكُمْ فَلْيَنْتُرْ ذَكَرَهُ ثلاث مَرَّاتٍ}}<ref>احمدبن حنبل، ج۴، ص۳۴۷؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۱ و ص۱۵۲.</ref>؛ همچنین [[روایت]] می‌کند: {{متن حدیث| إِنَّ النَّبِيَّ كَانَ أَ ذَا بَالَ نَتَرَ ذَكَرَهُ ثَلَاثَ نَتَرات}}؛ این روایت از [[سیره عملی]] پیامبر [[آگاهی]] می‌دهد که [[حضرت]] این گونه استبرا می‌کردند<ref>بیهقی، ج۱، ص۱۱۳.</ref>.
ازداذ را در برخی منابع، [[یزداذ بن فَسَاءَة فارسی یمانی]]<ref>مزی، ج۱، ص۵۰۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۹.</ref>، [[یزداذ بن عیسی]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱.</ref>، [[أزداد بن قساة]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.</ref> و نیز [[ازداد بن فسوة]] گویند<ref>ابن راهویه، ج۳، ص۶۲۷.</ref> و وی را مولای [[بَحیر بن ریسان]] معرفی کرده‌اند<ref>مزی، ج۱، ص۵۰۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. در [[صحابی]] بودن وی [[اختلاف]] است. برخی وی را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref> و مستند آن، روایتی است که فرزند او عیسی از پدرش أزداذ از [[رسول خدا]] {{صل}} در مورد چگونه استبرا کردن با استنجا نقل کرده است که [[پیامبر]] فرمود: {{متن حدیث|إذا بالَ أَحَدُكُمْ فَلْيَنْتُرْ ذَكَرَهُ ثلاث مَرَّاتٍ}}<ref>احمدبن حنبل، ج۴، ص۳۴۷؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۱ و ص۱۵۲.</ref>؛ همچنین [[روایت]] می‌کند: {{متن حدیث| إِنَّ النَّبِيَّ كَانَ أَ ذَا بَالَ نَتَرَ ذَكَرَهُ ثَلَاثَ نَتَرات}}؛ این روایت از [[سیره عملی]] پیامبر [[آگاهی]] می‌دهد که [[حضرت]] این گونه استبرا می‌کردند<ref>بیهقی، ج۱، ص۱۱۳.</ref>.


برخی حدیثش را مرسل می‌دانند و به همین دلیل وی را صحابی نمی‌شمارند<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷، به نقل از بخاری.</ref>. [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.</ref> می‌گوید: او [[تابعی]] است؛ گرچه حدیثش در برخی مسانید آمده است. ذهبی<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۲.</ref> نیز به نظر [[بخاری]] که وی را صحابی نمی‌داند، [[استشهاد]] می‌کند و می‌افزاید: [[ابوحاتم]] حدیثش را مرسل می‌داند. برخی نظیر [[ابوداود]] در مراسیلش و نیز [[ابن ماجه]]، نام وی را «مجازاً» در کتاب‌های خویش وارد کرده‌اند و می‌گویند: او و فرزندش هر دو مجهول‌اند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۵؛ ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.</ref>.
برخی حدیثش را مرسل می‌دانند و به همین دلیل وی را صحابی نمی‌شمارند<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷، به نقل از بخاری.</ref>. [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.</ref> می‌گوید: او [[تابعی]] است؛ گرچه حدیثش در برخی مسانید آمده است. ذهبی<ref>ذهبی، ج۱، ص۱۲.</ref> نیز به نظر [[بخاری]] که وی را صحابی نمی‌داند، [[استشهاد]] می‌کند و می‌افزاید: [[ابوحاتم]] حدیثش را مرسل می‌داند. برخی نظیر [[ابوداود]] در مراسیلش و نیز [[ابن ماجه]]، نام وی را «مجازاً» در کتاب‌های خویش وارد کرده‌اند و می‌گویند: او و فرزندش هر دو مجهول‌اند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۵؛ ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.</ref>.
خط ۸: خط ۸:
این روایت را از دو طریق [[زکریا بن اسحاق]] و [[زمعة بن صالح]] از [[عیسی بن أزداد]] (یزداد) بن فساءة از پدرش به صورت مرسل نقل کرده‌اند و این شخص، جز به این [[حدیث]]، شناخته شده نیست<ref>ابن عدی، ج۵، ص۲۵۵.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱، ص۱۷۵.</ref> با نقل سخن [[ابن حبان]] که می‌گوید: من به [[روایات]] و گزارش‌های [[زمعة بن صالح]] [[اعتماد]] ندارم؛ اگر [[زمعه]] در این میان نبود، وی از [[صحابه]] بود، در پاسخ [[ابن حبان]] می‌گوید: طریق زمعه تنها طریق نیست، بلکه این [[روایت]] از طریق [[زکریا]] نیز نقل شده و [[احمد بن حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۴۷.</ref> هر دو طریق را آورده است. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱، ص۱۷۵.</ref> می‌گوید: تقریبا همگی می‌گویند کسی جز عیسی از یزداد روایت نکرده است، ولی او دو [[راوی]] دارد: یکی عیسی و دیگری [[هبیرة بن یریم]]، که همین روایت را نقل کرده‌اند. نیز نظر [[ابواحمد عسکری]] را [[گواه]] می‌آورد که او [[معتقد]] است ازداد، [[پیامبر]] را [[درک]] کرد. آنچه از ابن حجر نقل شد، رد [[ادله]] کسانی بود که وی را [[صحابی]] نمی‌دانستند.
این روایت را از دو طریق [[زکریا بن اسحاق]] و [[زمعة بن صالح]] از [[عیسی بن أزداد]] (یزداد) بن فساءة از پدرش به صورت مرسل نقل کرده‌اند و این شخص، جز به این [[حدیث]]، شناخته شده نیست<ref>ابن عدی، ج۵، ص۲۵۵.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱، ص۱۷۵.</ref> با نقل سخن [[ابن حبان]] که می‌گوید: من به [[روایات]] و گزارش‌های [[زمعة بن صالح]] [[اعتماد]] ندارم؛ اگر [[زمعه]] در این میان نبود، وی از [[صحابه]] بود، در پاسخ [[ابن حبان]] می‌گوید: طریق زمعه تنها طریق نیست، بلکه این [[روایت]] از طریق [[زکریا]] نیز نقل شده و [[احمد بن حنبل]]<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۴۷.</ref> هر دو طریق را آورده است. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۱، ص۱۷۵.</ref> می‌گوید: تقریبا همگی می‌گویند کسی جز عیسی از یزداد روایت نکرده است، ولی او دو [[راوی]] دارد: یکی عیسی و دیگری [[هبیرة بن یریم]]، که همین روایت را نقل کرده‌اند. نیز نظر [[ابواحمد عسکری]] را [[گواه]] می‌آورد که او [[معتقد]] است ازداد، [[پیامبر]] را [[درک]] کرد. آنچه از ابن حجر نقل شد، رد [[ادله]] کسانی بود که وی را [[صحابی]] نمی‌دانستند.


افزون بر روایت یادشده، گزارش دیگری هم از او در دست است که به دوران پس از [[رسول خدا]]{{صل}} مربوط می‌شود. [[ابراهیم بن حکم]] از پدرش نقل می‌کند که او، [[عکرمه]] و أزداد بن فسوة نشسته بودند و أزداد گفت: یکی از پسران محمد یا عبدالرحمان، [[پسران]] [[ابو بکر]] که دائم الخمر بود هنگام [[مرگ]] گفت: خداوندا! نه از خاصان و مقربانم، پس عذرم بپذیر ونه [[قوی]] و توانگرم، پس یاری‌ام کن<ref>ابن راهویه، ج۳، ص۶۲۷.</ref><ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدر آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ازداذ فارسی یمانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۳۰-۳۱.</ref>
افزون بر روایت یادشده، گزارش دیگری هم از او در دست است که به دوران پس از [[رسول خدا]] {{صل}} مربوط می‌شود. [[ابراهیم بن حکم]] از پدرش نقل می‌کند که او، [[عکرمه]] و أزداد بن فسوة نشسته بودند و أزداد گفت: یکی از پسران محمد یا عبدالرحمان، [[پسران]] [[ابو بکر]] که دائم الخمر بود هنگام [[مرگ]] گفت: خداوندا! نه از خاصان و مقربانم، پس عذرم بپذیر ونه [[قوی]] و توانگرم، پس یاری‌ام کن<ref>ابن راهویه، ج۳، ص۶۲۷.</ref><ref>[[محمود حیدری آقایی|حیدر آقایی، محمود]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ازداذ فارسی یمانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۳۰-۳۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۴

مقدمه

ازداذ را در برخی منابع، یزداذ بن فَسَاءَة فارسی یمانی[۱]، یزداذ بن عیسی[۲]، أزداد بن قساة[۳] و نیز ازداد بن فسوة گویند[۴] و وی را مولای بَحیر بن ریسان معرفی کرده‌اند[۵]. در صحابی بودن وی اختلاف است. برخی وی را صحابی دانسته‌اند[۶] و مستند آن، روایتی است که فرزند او عیسی از پدرش أزداذ از رسول خدا (ص) در مورد چگونه استبرا کردن با استنجا نقل کرده است که پیامبر فرمود: «إذا بالَ أَحَدُكُمْ فَلْيَنْتُرْ ذَكَرَهُ ثلاث مَرَّاتٍ»[۷]؛ همچنین روایت می‌کند: « إِنَّ النَّبِيَّ كَانَ أَ ذَا بَالَ نَتَرَ ذَكَرَهُ ثَلَاثَ نَتَرات»؛ این روایت از سیره عملی پیامبر آگاهی می‌دهد که حضرت این گونه استبرا می‌کردند[۸].

برخی حدیثش را مرسل می‌دانند و به همین دلیل وی را صحابی نمی‌شمارند[۹]. ذهبی[۱۰] می‌گوید: او تابعی است؛ گرچه حدیثش در برخی مسانید آمده است. ذهبی[۱۱] نیز به نظر بخاری که وی را صحابی نمی‌داند، استشهاد می‌کند و می‌افزاید: ابوحاتم حدیثش را مرسل می‌داند. برخی نظیر ابوداود در مراسیلش و نیز ابن ماجه، نام وی را «مجازاً» در کتاب‌های خویش وارد کرده‌اند و می‌گویند: او و فرزندش هر دو مجهول‌اند[۱۲].

این روایت را از دو طریق زکریا بن اسحاق و زمعة بن صالح از عیسی بن أزداد (یزداد) بن فساءة از پدرش به صورت مرسل نقل کرده‌اند و این شخص، جز به این حدیث، شناخته شده نیست[۱۳]. ابن حجر[۱۴] با نقل سخن ابن حبان که می‌گوید: من به روایات و گزارش‌های زمعة بن صالح اعتماد ندارم؛ اگر زمعه در این میان نبود، وی از صحابه بود، در پاسخ ابن حبان می‌گوید: طریق زمعه تنها طریق نیست، بلکه این روایت از طریق زکریا نیز نقل شده و احمد بن حنبل[۱۵] هر دو طریق را آورده است. ابن حجر[۱۶] می‌گوید: تقریبا همگی می‌گویند کسی جز عیسی از یزداد روایت نکرده است، ولی او دو راوی دارد: یکی عیسی و دیگری هبیرة بن یریم، که همین روایت را نقل کرده‌اند. نیز نظر ابواحمد عسکری را گواه می‌آورد که او معتقد است ازداد، پیامبر را درک کرد. آنچه از ابن حجر نقل شد، رد ادله کسانی بود که وی را صحابی نمی‌دانستند.

افزون بر روایت یادشده، گزارش دیگری هم از او در دست است که به دوران پس از رسول خدا (ص) مربوط می‌شود. ابراهیم بن حکم از پدرش نقل می‌کند که او، عکرمه و أزداد بن فسوة نشسته بودند و أزداد گفت: یکی از پسران محمد یا عبدالرحمان، پسران ابو بکر که دائم الخمر بود هنگام مرگ گفت: خداوندا! نه از خاصان و مقربانم، پس عذرم بپذیر ونه قوی و توانگرم، پس یاری‌ام کن[۱۷][۱۸]

منابع

پانویس

  1. مزی، ج۱، ص۵۰۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۹.
  2. ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱.
  3. ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.
  4. ابن راهویه، ج۳، ص۶۲۷.
  5. مزی، ج۱، ص۵۰۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۹.
  6. ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷.
  7. احمدبن حنبل، ج۴، ص۳۴۷؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۱ و ص۱۵۲.
  8. بیهقی، ج۱، ص۱۱۳.
  9. ابن اثیر، ج۱، ص۱۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۳۶ و ۳۳۷، به نقل از بخاری.
  10. ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.
  11. ذهبی، ج۱، ص۱۲.
  12. ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۵؛ ذهبی، ج۲، ص۱۳۳.
  13. ابن عدی، ج۵، ص۲۵۵.
  14. تهذیب، ج۱، ص۱۷۵.
  15. احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۴۷.
  16. تهذیب، ج۱، ص۱۷۵.
  17. ابن راهویه، ج۳، ص۶۲۷.
  18. حیدر آقایی، محمود، مقاله «ازداذ فارسی یمانی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۳۰-۳۱.