اسماء بن حارثه اسلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسماء بن حارثه اسلمی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسماء بن حارثه اسلمی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
وی [[اسماء بن حارثة بن سعید بن عبدالله بن غیاث بن سعد]]، از تیره بنو مالک بن افصی، از [[قبیله اسلم]] [[نسب]] می‌برد. نسب مزبور را [[ابن حجر]]<ref>و نیز ر.ک: ابن سعد، ج۱، ص۳۸۵؛ ابن حزم، ص۲۴۰-۲۴۲.</ref> به نقل از [[هشام کلبی]] آورده است، اما [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۹.</ref> جد اسماء را [[هند بن عبدالله]] آورده و ابن حجر آن را [[اشتباه]]، و هند را [[برادر]] اسماء دانسته است.
وی [[اسماء بن حارثة بن سعید بن عبدالله بن غیاث بن سعد]]، از تیره بنو مالک بن افصی، از [[قبیله اسلم]] [[نسب]] می‌برد. نسب مزبور را [[ابن حجر]]<ref>و نیز ر. ک: ابن سعد، ج۱، ص۳۸۵؛ ابن حزم، ص۲۴۰-۲۴۲.</ref> به نقل از [[هشام کلبی]] آورده است، اما [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۹.</ref> جد اسماء را [[هند بن عبدالله]] آورده و ابن حجر آن را [[اشتباه]]، و هند را [[برادر]] اسماء دانسته است.


[[کنیه]] وی به [[اختلاف]] ابومحمد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۶-۸۷؛ مقریزی، ج۶، ص۳۵۳.</ref> و [[ابوهند]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۶-۲۱۷؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۴۱؛ همو، الثقات، ج۳، ص۱۷.</ref> نقل شده است. از وی در شمار [[اهل]] صفه یاد شده است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ ابن جوزی، ج۶، ص۶۲.</ref>. بر پایه گزارش‌هایی، وی و برادرش هند از [[خادمان]] [[پیامبر]] بودند <ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۷-۸۶؛ مقریزی، ج۶، ص۳۴۹؛ مزی، ج۱، ص۲۰۶؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۱۴.</ref>. اسماء شتران [[حضرت]] را به چرا می‌برد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۸۴.</ref> و برای [[همسران]] حضرت از [[چاه]] سقیا آب می‌آورد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۹۱.</ref>. بنا به [[نقلی]]، او و [[انس بن مالک]] پیوسته [[دربان]] [[رسول خدا]]{{صل}} بودند<ref>ابن هشام، ج۴، ص۶۵۶.</ref>. نیز گفته شده که آنها هشت برادر بودند و همگی در [[بیعت رضوان]] حضور داشتند (اسماء، هند، خداس، ذؤیب، حمران، فضاله، سلم و مالک)<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰-۲۴۱؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۶؛ ابن حجر، ج۶، ص۴۳۵.</ref>.
[[کنیه]] وی به [[اختلاف]] ابومحمد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۶-۸۷؛ مقریزی، ج۶، ص۳۵۳.</ref> و [[ابوهند]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۶-۲۱۷؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۴۱؛ همو، الثقات، ج۳، ص۱۷.</ref> نقل شده است. از وی در شمار [[اهل]] صفه یاد شده است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ ابن جوزی، ج۶، ص۶۲.</ref>. بر پایه گزارش‌هایی، وی و برادرش هند از [[خادمان]] [[پیامبر]] بودند <ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۷-۸۶؛ مقریزی، ج۶، ص۳۴۹؛ مزی، ج۱، ص۲۰۶؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۱۴.</ref>. اسماء شتران [[حضرت]] را به چرا می‌برد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۸۴.</ref> و برای [[همسران]] حضرت از [[چاه]] سقیا آب می‌آورد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۹۱.</ref>. بنا به [[نقلی]]، او و [[انس بن مالک]] پیوسته [[دربان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بودند<ref>ابن هشام، ج۴، ص۶۵۶.</ref>. نیز گفته شده که آنها هشت برادر بودند و همگی در [[بیعت رضوان]] حضور داشتند (اسماء، هند، خداس، ذؤیب، حمران، فضاله، سلم و مالک)<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰-۲۴۱؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۶؛ ابن حجر، ج۶، ص۴۳۵.</ref>.


در [[جنگ خیبر]] وقتی [[بنی اسلم]] به مدت ده [[روز]] حصارهای منطقه نطاة را در محاصره داشتند و نتوانستند آنها را بگشایند، اسماء را نزد پیامبر فرستادند تا در [[حق]] ایشان [[دعا]] کند. وی رفت و [[سلام]] [[بنو اسلم]] را به رسول خدا{{صل}} رساند و [[گرسنگی]] و [[ناتوانی]] ایشان را یادآور شد. پیامبر برای آنها دعا فرمود: خدایا! بزرگ‌ترین حصار را که از همه بیشتر [[خوراک]] و خواروبار داشته باشد، برای ایشان بگشای<ref>واقدی، ج۲، ص۶۵۹؛ شامی، ج۵، ص۱۲۱.</ref>.
در [[جنگ خیبر]] وقتی [[بنی اسلم]] به مدت ده [[روز]] حصارهای منطقه نطاة را در محاصره داشتند و نتوانستند آنها را بگشایند، اسماء را نزد پیامبر فرستادند تا در [[حق]] ایشان [[دعا]] کند. وی رفت و [[سلام]] [[بنو اسلم]] را به رسول خدا {{صل}} رساند و [[گرسنگی]] و [[ناتوانی]] ایشان را یادآور شد. پیامبر برای آنها دعا فرمود: خدایا! بزرگ‌ترین حصار را که از همه بیشتر [[خوراک]] و خواروبار داشته باشد، برای ایشان بگشای<ref>واقدی، ج۲، ص۶۵۹؛ شامی، ج۵، ص۱۲۱.</ref>.


بر پایه گزارشی هنگام [[فتح مکه]]، پیامبر به اسماء [[مأموریت]] داد نزد [[قبیله]] خود ([[سلم]]) برود و به آنها [[ابلاغ]] کند که به [[فرمان]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[ماه رمضان]] در [[مدینه]] حاضر باشند<ref>واقدی، ج۲، ص۷۹۹؛ ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰.</ref>. وی از [[راویان حدیث پیامبر]] بود و [[یحیی بن هند]] برادر‌زاده‌اش از او [[روایت]] کرده است<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۲۵؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۱۵.</ref>.
بر پایه گزارشی هنگام [[فتح مکه]]، پیامبر به اسماء [[مأموریت]] داد نزد [[قبیله]] خود ([[سلم]]) برود و به آنها [[ابلاغ]] کند که به [[فرمان]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[ماه رمضان]] در [[مدینه]] حاضر باشند<ref>واقدی، ج۲، ص۷۹۹؛ ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰.</ref>. وی از [[راویان حدیث پیامبر]] بود و [[یحیی بن هند]] برادر‌زاده‌اش از او [[روایت]] کرده است<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۲۵؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۱۵.</ref>.


از روایت‌های او اینکه می‌گوید: [[روز عاشورا]] بر [[پیامبر]] وارد شدم. آن [[حضرت]] فرمود: [[روزه‌داری]]؟ گفتم: نه، فرمود: [[روزه]] بگیر. گفتم: چاشت خورده‌ام. فرمود: [[نیت]] روزه کن و بقیه [[روز]] را روزه بگیر و به [[قوم]] خود نیز بگو این روز را روزه بگیرند<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰.</ref>. او می‌گوید کفش‌های خود را شتابان پوشیدم و به میان قوم خود رفتم و گفتم فرمان داده شده که بقیه روز را روزه بگیرند<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۸۴؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷.</ref>. گزارش‌های دیگر نیز این مطلب را [[تأیید]] و از او روایتی درباره روز عاشورا نقل کرده‌اند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۸۴؛ مقریزی، ج۶، ص۳۵۳؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۶-۸۷.</ref>. می‌دانیم که روزه [[عاشورا]] از مسائل اختلافی است و [[شیعه]] آن را نمی‌پذیرد.
از روایت‌های او اینکه می‌گوید: [[روز عاشورا]] بر [[پیامبر]] وارد شدم. آن [[حضرت]] فرمود: [[روزه‌داری]]؟ گفتم: نه، فرمود: [[روزه]] بگیر. گفتم: چاشت خورده‌ام. فرمود: [[نیت]] روزه کن و بقیه [[روز]] را روزه بگیر و به [[قوم]] خود نیز بگو این روز را روزه بگیرند<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰.</ref>. او می‌گوید کفش‌های خود را شتابان پوشیدم و به میان قوم خود رفتم و گفتم فرمان داده شده که بقیه روز را روزه بگیرند<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۸۴؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷.</ref>. گزارش‌های دیگر نیز این مطلب را [[تأیید]] و از او روایتی درباره روز عاشورا نقل کرده‌اند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۸۴؛ مقریزی، ج۶، ص۳۵۳؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۶-۸۷.</ref>. می‌دانیم که روزه [[عاشورا]] از مسائل اختلافی است و [[شیعه]] آن را نمی‌پذیرد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۱

مقدمه

وی اسماء بن حارثة بن سعید بن عبدالله بن غیاث بن سعد، از تیره بنو مالک بن افصی، از قبیله اسلم نسب می‌برد. نسب مزبور را ابن حجر[۱] به نقل از هشام کلبی آورده است، اما ابن عبدالبر[۲] جد اسماء را هند بن عبدالله آورده و ابن حجر آن را اشتباه، و هند را برادر اسماء دانسته است.

کنیه وی به اختلاف ابومحمد[۳] و ابوهند[۴] نقل شده است. از وی در شمار اهل صفه یاد شده است[۵]. بر پایه گزارش‌هایی، وی و برادرش هند از خادمان پیامبر بودند [۶]. اسماء شتران حضرت را به چرا می‌برد[۷] و برای همسران حضرت از چاه سقیا آب می‌آورد[۸]. بنا به نقلی، او و انس بن مالک پیوسته دربان رسول خدا (ص) بودند[۹]. نیز گفته شده که آنها هشت برادر بودند و همگی در بیعت رضوان حضور داشتند (اسماء، هند، خداس، ذؤیب، حمران، فضاله، سلم و مالک)[۱۰].

در جنگ خیبر وقتی بنی اسلم به مدت ده روز حصارهای منطقه نطاة را در محاصره داشتند و نتوانستند آنها را بگشایند، اسماء را نزد پیامبر فرستادند تا در حق ایشان دعا کند. وی رفت و سلام بنو اسلم را به رسول خدا (ص) رساند و گرسنگی و ناتوانی ایشان را یادآور شد. پیامبر برای آنها دعا فرمود: خدایا! بزرگ‌ترین حصار را که از همه بیشتر خوراک و خواروبار داشته باشد، برای ایشان بگشای[۱۱].

بر پایه گزارشی هنگام فتح مکه، پیامبر به اسماء مأموریت داد نزد قبیله خود (سلم) برود و به آنها ابلاغ کند که به فرمان رسول خدا (ص) ماه رمضان در مدینه حاضر باشند[۱۲]. وی از راویان حدیث پیامبر بود و یحیی بن هند برادر‌زاده‌اش از او روایت کرده است[۱۳].

از روایت‌های او اینکه می‌گوید: روز عاشورا بر پیامبر وارد شدم. آن حضرت فرمود: روزه‌داری؟ گفتم: نه، فرمود: روزه بگیر. گفتم: چاشت خورده‌ام. فرمود: نیت روزه کن و بقیه روز را روزه بگیر و به قوم خود نیز بگو این روز را روزه بگیرند[۱۴]. او می‌گوید کفش‌های خود را شتابان پوشیدم و به میان قوم خود رفتم و گفتم فرمان داده شده که بقیه روز را روزه بگیرند[۱۵]. گزارش‌های دیگر نیز این مطلب را تأیید و از او روایتی درباره روز عاشورا نقل کرده‌اند[۱۶]. می‌دانیم که روزه عاشورا از مسائل اختلافی است و شیعه آن را نمی‌پذیرد.

ابن سعد به نقل از واقدی، وفات او را در سال ۶۶ هجری، در هشتاد سالگی در بصره دانسته است[۱۷]. بنابراین، تولد او باید چهارده سال پیش از هجرت بوده باشد. گزارش دیگری، وفات او را در همان مکان ولی در امارت زیاد بن ابیه (سال‌های ۵۳-۴۵) دانسته است[۱۸][۱۹]

منابع

پانویس

  1. و نیز ر. ک: ابن سعد، ج۱، ص۳۸۵؛ ابن حزم، ص۲۴۰-۲۴۲.
  2. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۹.
  3. ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۶-۸۷؛ مقریزی، ج۶، ص۳۵۳.
  4. ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۶-۲۱۷؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۴۱؛ همو، الثقات، ج۳، ص۱۷.
  5. ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ ابن جوزی، ج۶، ص۶۲.
  6. ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۷-۸۶؛ مقریزی، ج۶، ص۳۴۹؛ مزی، ج۱، ص۲۰۶؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۱۴.
  7. ابن سعد، ج۱، ص۳۸۴.
  8. ابن سعد، ج۱، ص۳۹۱.
  9. ابن هشام، ج۴، ص۶۵۶.
  10. ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰-۲۴۱؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۶؛ ابن حجر، ج۶، ص۴۳۵.
  11. واقدی، ج۲، ص۶۵۹؛ شامی، ج۵، ص۱۲۱.
  12. واقدی، ج۲، ص۷۹۹؛ ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰.
  13. ابن ابی حاتم، ج۲، ص۳۲۵؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۱۵.
  14. ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰.
  15. ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۸۴؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷.
  16. خلیفة بن خیاط، ص۱۸۴؛ مقریزی، ج۶، ص۳۵۳؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۶-۸۷.
  17. ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۸۷-۸۶؛ مقریزی، ج۶، ص۳۵۳.
  18. ابن سعد، ج۴، ص۲۴۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۱۷.
  19. سامانی، سید محمود، مقاله «اسماء بن حارثه اسلمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۵۹.