اکراه در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[اکراه]]: وادار به کاری کردن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۵۷۰.</ref>، [[سختی]] و مشقتی که از [[تحمیل]] خارجی به [[انسان]] میرسد<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۲۹.</ref>. اصل آن "کره" مقابل [[رضا]] و [[محبّت]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۷۲.</ref> یا مقابل [[اراده]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۵۰.</ref>. | * [[اکراه]]: وادار به کاری کردن<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۵۷۰.</ref>، [[سختی]] و مشقتی که از [[تحمیل]] خارجی به [[انسان]] میرسد<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۲۹.</ref>. اصل آن "کره" مقابل [[رضا]] و [[محبّت]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۷۲.</ref> یا مقابل [[اراده]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۵۰.</ref>. | ||
*{{متن قرآن|أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>. | *{{متن قرآن|أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>. | ||
*در [[قرآن کریم]] آیاتی در مورد مختار بودن [[انسان]] در قبول [[دین]] وجود دارد و به عبارت دیگر [[دینداری]] به [[جبر]] و [[تحمیل]] امکان پذیر نیست: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و {{متن قرآن|أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>. | * در [[قرآن کریم]] آیاتی در مورد مختار بودن [[انسان]] در قبول [[دین]] وجود دارد و به عبارت دیگر [[دینداری]] به [[جبر]] و [[تحمیل]] امکان پذیر نیست: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و {{متن قرآن|أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>. | ||
*گاهی [[اختیار]] در مقابل [[اکراه]] به کار میرود؛ ولی [[اکراه]] بیشتر در امور [[حقوقی]] کاربرد دارد؛ مانند "بیع مُکرَه" و "[[طلاق]] مُکرَه" که [[باطل]] است؛ زیرا یکی از شرایط صحت بیع یا [[طلاق]] [[اختیار]] است. | * گاهی [[اختیار]] در مقابل [[اکراه]] به کار میرود؛ ولی [[اکراه]] بیشتر در امور [[حقوقی]] کاربرد دارد؛ مانند "بیع مُکرَه" و "[[طلاق]] مُکرَه" که [[باطل]] است؛ زیرا یکی از شرایط صحت بیع یا [[طلاق]] [[اختیار]] است. | ||
* [[اکراه]] آن است که شخص [[تهدید]] به ضرر شود و بر اثر [[تهدید]] غیر، کاری را انجام دهد که اگر [[تهدید]] جدی نبود، آن کار را انجام نمیداد<ref>محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن، ص۳۷۶.</ref>. [[دین]] که از [[امور قلبی]] و [[اعتقادی]] است، به [[اکراه]] تحقق پیدا نمیکند؛ ممکن است علایم و کارکردهای خارجی مانند [[نماز]] و حرکات [[عبادی]] به [[اکراه]] و [[زور]] از کسی سر بزند ولی اینها [[اعتقاد]] و [[باور دینی]] نیستند؛ لذا [[اصل دین]] و [[باور]] به آن قابلیت [[اکراه]] ندارد و اکراه بردار نیست<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۱۷.</ref>. | * [[اکراه]] آن است که شخص [[تهدید]] به ضرر شود و بر اثر [[تهدید]] غیر، کاری را انجام دهد که اگر [[تهدید]] جدی نبود، آن کار را انجام نمیداد<ref>محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن، ص۳۷۶.</ref>. [[دین]] که از [[امور قلبی]] و [[اعتقادی]] است، به [[اکراه]] تحقق پیدا نمیکند؛ ممکن است علایم و کارکردهای خارجی مانند [[نماز]] و حرکات [[عبادی]] به [[اکراه]] و [[زور]] از کسی سر بزند ولی اینها [[اعتقاد]] و [[باور دینی]] نیستند؛ لذا [[اصل دین]] و [[باور]] به آن قابلیت [[اکراه]] ندارد و اکراه بردار نیست<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۱۷.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۹
مقدمه
- اکراه: وادار به کاری کردن[۱]، سختی و مشقتی که از تحمیل خارجی به انسان میرسد[۲]. اصل آن "کره" مقابل رضا و محبّت[۳] یا مقابل اراده[۴].
- ﴿أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴾[۵].
- در قرآن کریم آیاتی در مورد مختار بودن انسان در قبول دین وجود دارد و به عبارت دیگر دینداری به جبر و تحمیل امکان پذیر نیست: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾[۶] و ﴿أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴾[۷].
- گاهی اختیار در مقابل اکراه به کار میرود؛ ولی اکراه بیشتر در امور حقوقی کاربرد دارد؛ مانند "بیع مُکرَه" و "طلاق مُکرَه" که باطل است؛ زیرا یکی از شرایط صحت بیع یا طلاق اختیار است.
- اکراه آن است که شخص تهدید به ضرر شود و بر اثر تهدید غیر، کاری را انجام دهد که اگر تهدید جدی نبود، آن کار را انجام نمیداد[۸]. دین که از امور قلبی و اعتقادی است، به اکراه تحقق پیدا نمیکند؛ ممکن است علایم و کارکردهای خارجی مانند نماز و حرکات عبادی به اکراه و زور از کسی سر بزند ولی اینها اعتقاد و باور دینی نیستند؛ لذا اصل دین و باور به آن قابلیت اکراه ندارد و اکراه بردار نیست[۹].
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۵۷۰.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۲۹.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۱۷۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۵۰.
- ↑ «آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.
- ↑ «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
- ↑ «آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن، ص۳۷۶.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۱۷.