عجله در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[عجلهورزی]] در مقابل [[آرامش]] / [[تأنّی]] بوده، و معنای آن - همانگونه که در "[[المفردات]]" [[راغب اصفهانی|راغب]] نیز آمده -، عبارت از آن است که [[آدمی]] چیزی را، قبل از [[زمان]] فرارسیدن آن [[طلب]] نماید. از اینرو عجله معمولاً با [[حماقت]] همراه بوده، آنچه از آن حاصل میشود معمولاً بدون [[اندیشه]] و [[فکر]] بهدست میآید. از اینروست که [[قرآن کریم]] از آنان که در این [[دنیا]] عجله کرده به نعمتهای [[دنیوی]] بهجای نعمتهای اُخروی [[رضایت]] حاصل کردهاند، [[نقل]] میفرماید که آنان در [[روز بازپسین]] خواهد گفت: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۴.</ref>. | * [[عجلهورزی]] در مقابل [[آرامش]] / [[تأنّی]] بوده، و معنای آن - همانگونه که در "[[المفردات]]" [[راغب اصفهانی|راغب]] نیز آمده -، عبارت از آن است که [[آدمی]] چیزی را، قبل از [[زمان]] فرارسیدن آن [[طلب]] نماید. از اینرو عجله معمولاً با [[حماقت]] همراه بوده، آنچه از آن حاصل میشود معمولاً بدون [[اندیشه]] و [[فکر]] بهدست میآید. از اینروست که [[قرآن کریم]] از آنان که در این [[دنیا]] عجله کرده به نعمتهای [[دنیوی]] بهجای نعمتهای اُخروی [[رضایت]] حاصل کردهاند، [[نقل]] میفرماید که آنان در [[روز بازپسین]] خواهد گفت: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۴.</ref>. | ||
*به این نکته نیز تنها اشاره میکنیم که اصطلاح [[عجلهورزیدن]]، گاه به معانی دیگری نیز استفاده میشود، که در تمامی آن معانی در شمار [[رذائل]] قرار نمیگیرد. هرچند کاربرد معمول آن در اصطلاح [[علم اخلاق]] نشان از [[رذیلتهای اخلاقی]] دارد. | * به این نکته نیز تنها اشاره میکنیم که اصطلاح [[عجلهورزیدن]]، گاه به معانی دیگری نیز استفاده میشود، که در تمامی آن معانی در شمار [[رذائل]] قرار نمیگیرد. هرچند کاربرد معمول آن در اصطلاح [[علم اخلاق]] نشان از [[رذیلتهای اخلاقی]] دارد. | ||
* [[رذیلت]] عجله نیز -مانند رذیلت [[کبر]]- در بیشترین [[آدمیان]] موجود بوده، تنها برخی از مردان مرد از آن رهائی یافتهاند. قرآن کریم این مطلب را به اینگونه بیان داشته است: {{متن قرآن|خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ}}<ref>«آدمی را از شتاب آفریدهاند» سوره انبیاء، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا}}<ref>«و آدمی بدی را چنان فرا میخواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.</ref>. این [[آیه]]، بهخوبی دلالت مینماید که عجلهورزیدن در [[کارها]]، موجب میشود تا خواه ناخواه شروری چند به [[انسان]] روی آورد؛ چه این چنین کس که همواره در امور عجله مینماید، گوئی [[قدرت]] تشخیص در میان [[خیر و شر]] را از دست داده سر در پی آنچه [[شرّ]] است مینهد، امّا [[گمان]] میبرد که به تحصیل خیر پرداخته است!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۴-۶۵.</ref>. | * [[رذیلت]] عجله نیز -مانند رذیلت [[کبر]]- در بیشترین [[آدمیان]] موجود بوده، تنها برخی از مردان مرد از آن رهائی یافتهاند. قرآن کریم این مطلب را به اینگونه بیان داشته است: {{متن قرآن|خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ}}<ref>«آدمی را از شتاب آفریدهاند» سوره انبیاء، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا}}<ref>«و آدمی بدی را چنان فرا میخواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.</ref>. این [[آیه]]، بهخوبی دلالت مینماید که عجلهورزیدن در [[کارها]]، موجب میشود تا خواه ناخواه شروری چند به [[انسان]] روی آورد؛ چه این چنین کس که همواره در امور عجله مینماید، گوئی [[قدرت]] تشخیص در میان [[خیر و شر]] را از دست داده سر در پی آنچه [[شرّ]] است مینهد، امّا [[گمان]] میبرد که به تحصیل خیر پرداخته است!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۴-۶۵.</ref>. | ||
*در همین راستا است که [[عجله کاران]]، [[قیامت]] را وا مینهند و به دنیای فانی زودگذر میپردازند: {{متن قرآن|كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ}}. این [[آیات]]، نشان میدهد که اینان به خاطر عجلهای که در نهاد آنان متمکّن شده است، [[آخرت]] را از دست نهاده به [[دنیا]] روی آوردهاند<ref>«هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست میدارید و جهان واپسین را وا میگذارید» سوره قیامه، آیه ۲۰-۲۱</ref>. | * در همین راستا است که [[عجله کاران]]، [[قیامت]] را وا مینهند و به دنیای فانی زودگذر میپردازند: {{متن قرآن|كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ}}. این [[آیات]]، نشان میدهد که اینان به خاطر عجلهای که در نهاد آنان متمکّن شده است، [[آخرت]] را از دست نهاده به [[دنیا]] روی آوردهاند<ref>«هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست میدارید و جهان واپسین را وا میگذارید» سوره قیامه، آیه ۲۰-۲۱</ref>. | ||
*در اینجا، دنیا به همین علّت "عاجلة / شتابیدنیِ غیر عاقلانه"، نامیده شده است. | * در اینجا، دنیا به همین علّت "عاجلة / شتابیدنیِ غیر عاقلانه"، نامیده شده است. | ||
* كوتاه سخن آنکه [[عجول]]، [[مقام]] [[لقاء]] را نهاده سر در پی کمال و بقاء [[ابدی]] نمینهد؛ امّا در پی [[مُلک]] فناپذیری که سراسر [[فریب]] است، میدود. او [[لذّات]] فانی را بر لذّات ابدی بر میگزیند، تا آنجا که در قیامت از [[حضرت حق]] چنین میشنود: {{متن قرآن|أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ}}<ref>«چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهرهمند شدید پس امروز برای گردنکشی ناحق در زمین و آن نافرمانی که میکردید با عذاب خواریآور کیفر میبینید» سوره احقاف، آیه ۲۰.</ref>. از همین روست که عجله را افساری دانستهاند، که [[شیطان]] بر گردن [[آدمیان]] مینهد تا از کمال بازمانند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۵-۶۶.</ref>. | * كوتاه سخن آنکه [[عجول]]، [[مقام]] [[لقاء]] را نهاده سر در پی کمال و بقاء [[ابدی]] نمینهد؛ امّا در پی [[مُلک]] فناپذیری که سراسر [[فریب]] است، میدود. او [[لذّات]] فانی را بر لذّات ابدی بر میگزیند، تا آنجا که در قیامت از [[حضرت حق]] چنین میشنود: {{متن قرآن|أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ}}<ref>«چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهرهمند شدید پس امروز برای گردنکشی ناحق در زمین و آن نافرمانی که میکردید با عذاب خواریآور کیفر میبینید» سوره احقاف، آیه ۲۰.</ref>. از همین روست که عجله را افساری دانستهاند، که [[شیطان]] بر گردن [[آدمیان]] مینهد تا از کمال بازمانند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۵-۶۶.</ref>. | ||
==[[شتابکاری]] و [[پیشی گرفتن در نیکیها]]== | == [[شتابکاری]] و [[پیشی گرفتن در نیکیها]] == | ||
*در میان عموم [[مردم]]، چنان مشهور است که [[عجله در نیکیها]] [[ناپسند]] نیست؛ این مطلب به چندین [[آیه]] و [[روایت]] مستند شده است. در این شمار است [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمانها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.</ref> و {{متن قرآن| فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ}}<ref>«باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>. | * در میان عموم [[مردم]]، چنان مشهور است که [[عجله در نیکیها]] [[ناپسند]] نیست؛ این مطلب به چندین [[آیه]] و [[روایت]] مستند شده است. در این شمار است [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمانها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.</ref> و {{متن قرآن| فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ}}<ref>«باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>. | ||
*از [[امام صادق]]{{ع}} نیز مروی است که فرمودهاند: "هرکس که [[همّت]] بر انجام کاری [[نیکو]] کند، در آن [[عجله]] نماید؛ چرا که هر کاری که به تأخیر افتد، [[شیطان]] میتواند در آن نظر کرده نظری جدید پدید آورد" <ref>{{متن حدیث| مَنْ هَمَّ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَلْيُعَجِّلْهُ فَإِنَّ كُلَّ شَيْءٍ فِيهِ تَأْخِيرٌ فَإِنَّ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَظْرَةً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۳.</ref>، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز فرمودهاند:"[[خداوند]] از [[کار خیر]]، آنچه بدان شتاب شود را [[دوست]] دارد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۲. | * از [[امام صادق]] {{ع}} نیز مروی است که فرمودهاند: "هرکس که [[همّت]] بر انجام کاری [[نیکو]] کند، در آن [[عجله]] نماید؛ چرا که هر کاری که به تأخیر افتد، [[شیطان]] میتواند در آن نظر کرده نظری جدید پدید آورد" <ref>{{متن حدیث| مَنْ هَمَّ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَلْيُعَجِّلْهُ فَإِنَّ كُلَّ شَيْءٍ فِيهِ تَأْخِيرٌ فَإِنَّ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَظْرَةً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۳.</ref>، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز فرمودهاند:"[[خداوند]] از [[کار خیر]]، آنچه بدان شتاب شود را [[دوست]] دارد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۲. </ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۶.</ref>. | ||
*این سخن بهوضوح [[خطا]] است، چه منظور از "[[تعجیل]] در کار خیر"، آن است که آن کار از وقت خاصّ خود به تأخیر نیفتد و [[فرصت]] آن از دست نرود؛ نه آنکه کاری را در غیر وقت خودش [[طلب]] نموده به آن [[اقدام]] نماید. [[حدیثی]] که در اینجا از امام صادق{{ع}} [[نقل]] نمودیم، بهروشنی این مطلب را [[ثابت]] مینماید. | * این سخن بهوضوح [[خطا]] است، چه منظور از "[[تعجیل]] در کار خیر"، آن است که آن کار از وقت خاصّ خود به تأخیر نیفتد و [[فرصت]] آن از دست نرود؛ نه آنکه کاری را در غیر وقت خودش [[طلب]] نموده به آن [[اقدام]] نماید. [[حدیثی]] که در اینجا از امام صادق {{ع}} [[نقل]] نمودیم، بهروشنی این مطلب را [[ثابت]] مینماید. | ||
*از اینرو، میتوان گفت که عجله، چه در [[امور خیر]] و چه در غیر آن، ناپسند بوده بوئی از [[صلاح]] و [[فلاح]] در آن نیست. به عنوان نمونه اشاره میکنیم که بهجایْ آوردن [[نماز]] در اوّلین [[زمان]] لحظات وقت آن، مصداق عجله شمرده نمیشود؛ امّا بهجای آوردن آن پیش از ورود خاصّ آن، عجله است. | * از اینرو، میتوان گفت که عجله، چه در [[امور خیر]] و چه در غیر آن، ناپسند بوده بوئی از [[صلاح]] و [[فلاح]] در آن نیست. به عنوان نمونه اشاره میکنیم که بهجایْ آوردن [[نماز]] در اوّلین [[زمان]] لحظات وقت آن، مصداق عجله شمرده نمیشود؛ امّا بهجای آوردن آن پیش از ورود خاصّ آن، عجله است. | ||
*کوتاه سخن آنکه عجله در [[امور خیر]]، بهمعنی انجام آن در [[زمان]] خود بدون تأخیر و تفویت وقت است؛ چراکه گاه کسی که [[اراده]] نموده تا کار خیری را انجام دهد، پس از گذشت زمانی، از انجام آن پشیمان شده و یا [[شیطان]] آن را بهدست [[فراموشی]] میسپارد؛ نیز ممکن است تا مانعی پدید آمده انجام آن [[کار خیر]] را غیر ممکن سازد؛ از این رو است که امر شده است تا [[مؤمنان]] در انجام [[کار نیک]] شتاب کرده از تأخیر آن بپرهیزند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۷.</ref>. | * کوتاه سخن آنکه عجله در [[امور خیر]]، بهمعنی انجام آن در [[زمان]] خود بدون تأخیر و تفویت وقت است؛ چراکه گاه کسی که [[اراده]] نموده تا کار خیری را انجام دهد، پس از گذشت زمانی، از انجام آن پشیمان شده و یا [[شیطان]] آن را بهدست [[فراموشی]] میسپارد؛ نیز ممکن است تا مانعی پدید آمده انجام آن [[کار خیر]] را غیر ممکن سازد؛ از این رو است که امر شده است تا [[مؤمنان]] در انجام [[کار نیک]] شتاب کرده از تأخیر آن بپرهیزند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۷.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۷
مقدمه
- عجلهورزی در مقابل آرامش / تأنّی بوده، و معنای آن - همانگونه که در "المفردات" راغب نیز آمده -، عبارت از آن است که آدمی چیزی را، قبل از زمان فرارسیدن آن طلب نماید. از اینرو عجله معمولاً با حماقت همراه بوده، آنچه از آن حاصل میشود معمولاً بدون اندیشه و فکر بهدست میآید. از اینروست که قرآن کریم از آنان که در این دنیا عجله کرده به نعمتهای دنیوی بهجای نعمتهای اُخروی رضایت حاصل کردهاند، نقل میفرماید که آنان در روز بازپسین خواهد گفت: ﴿وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾[۱][۲].
- به این نکته نیز تنها اشاره میکنیم که اصطلاح عجلهورزیدن، گاه به معانی دیگری نیز استفاده میشود، که در تمامی آن معانی در شمار رذائل قرار نمیگیرد. هرچند کاربرد معمول آن در اصطلاح علم اخلاق نشان از رذیلتهای اخلاقی دارد.
- رذیلت عجله نیز -مانند رذیلت کبر- در بیشترین آدمیان موجود بوده، تنها برخی از مردان مرد از آن رهائی یافتهاند. قرآن کریم این مطلب را به اینگونه بیان داشته است: ﴿خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ﴾[۳]، ﴿وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا﴾[۴]. این آیه، بهخوبی دلالت مینماید که عجلهورزیدن در کارها، موجب میشود تا خواه ناخواه شروری چند به انسان روی آورد؛ چه این چنین کس که همواره در امور عجله مینماید، گوئی قدرت تشخیص در میان خیر و شر را از دست داده سر در پی آنچه شرّ است مینهد، امّا گمان میبرد که به تحصیل خیر پرداخته است![۵].
- در همین راستا است که عجله کاران، قیامت را وا مینهند و به دنیای فانی زودگذر میپردازند: ﴿كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ﴾. این آیات، نشان میدهد که اینان به خاطر عجلهای که در نهاد آنان متمکّن شده است، آخرت را از دست نهاده به دنیا روی آوردهاند[۶].
- در اینجا، دنیا به همین علّت "عاجلة / شتابیدنیِ غیر عاقلانه"، نامیده شده است.
- كوتاه سخن آنکه عجول، مقام لقاء را نهاده سر در پی کمال و بقاء ابدی نمینهد؛ امّا در پی مُلک فناپذیری که سراسر فریب است، میدود. او لذّات فانی را بر لذّات ابدی بر میگزیند، تا آنجا که در قیامت از حضرت حق چنین میشنود: ﴿أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ﴾[۷]. از همین روست که عجله را افساری دانستهاند، که شیطان بر گردن آدمیان مینهد تا از کمال بازمانند[۸].
شتابکاری و پیشی گرفتن در نیکیها
- در میان عموم مردم، چنان مشهور است که عجله در نیکیها ناپسند نیست؛ این مطلب به چندین آیه و روایت مستند شده است. در این شمار است آیه شریفه: ﴿وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۹] و ﴿ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ﴾[۱۰].
- از امام صادق (ع) نیز مروی است که فرمودهاند: "هرکس که همّت بر انجام کاری نیکو کند، در آن عجله نماید؛ چرا که هر کاری که به تأخیر افتد، شیطان میتواند در آن نظر کرده نظری جدید پدید آورد" [۱۱]، پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودهاند:"خداوند از کار خیر، آنچه بدان شتاب شود را دوست دارد"[۱۲][۱۳].
- این سخن بهوضوح خطا است، چه منظور از "تعجیل در کار خیر"، آن است که آن کار از وقت خاصّ خود به تأخیر نیفتد و فرصت آن از دست نرود؛ نه آنکه کاری را در غیر وقت خودش طلب نموده به آن اقدام نماید. حدیثی که در اینجا از امام صادق (ع) نقل نمودیم، بهروشنی این مطلب را ثابت مینماید.
- از اینرو، میتوان گفت که عجله، چه در امور خیر و چه در غیر آن، ناپسند بوده بوئی از صلاح و فلاح در آن نیست. به عنوان نمونه اشاره میکنیم که بهجایْ آوردن نماز در اوّلین زمان لحظات وقت آن، مصداق عجله شمرده نمیشود؛ امّا بهجای آوردن آن پیش از ورود خاصّ آن، عجله است.
- کوتاه سخن آنکه عجله در امور خیر، بهمعنی انجام آن در زمان خود بدون تأخیر و تفویت وقت است؛ چراکه گاه کسی که اراده نموده تا کار خیری را انجام دهد، پس از گذشت زمانی، از انجام آن پشیمان شده و یا شیطان آن را بهدست فراموشی میسپارد؛ نیز ممکن است تا مانعی پدید آمده انجام آن کار خیر را غیر ممکن سازد؛ از این رو است که امر شده است تا مؤمنان در انجام کار نیک شتاب کرده از تأخیر آن بپرهیزند[۱۴].
منابع
پانویس
- ↑ «و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۴.
- ↑ «آدمی را از شتاب آفریدهاند» سوره انبیاء، آیه ۳۷.
- ↑ «و آدمی بدی را چنان فرا میخواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۴-۶۵.
- ↑ «هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست میدارید و جهان واپسین را وا میگذارید» سوره قیامه، آیه ۲۰-۲۱
- ↑ «چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهرهمند شدید پس امروز برای گردنکشی ناحق در زمین و آن نافرمانی که میکردید با عذاب خواریآور کیفر میبینید» سوره احقاف، آیه ۲۰.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۵-۶۶.
- ↑ «و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمانها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.
- ↑ «باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ « مَنْ هَمَّ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَلْيُعَجِّلْهُ فَإِنَّ كُلَّ شَيْءٍ فِيهِ تَأْخِيرٌ فَإِنَّ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَظْرَةً»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۳.
- ↑ « إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۲.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۶.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۷.