نادانی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==[[نکوهش]] [[جهل]]==
== [[نکوهش]] [[جهل]] ==
* [[جهل]] رذیله‌ای کشنده است که [[انسان]] را از [[مقام]] [[انسانیت]] ساقط و به جرگه حیوانات داخل می‌کند؛ از این رو [[پیشوایان دینی]] از [[جهل]] به [[خدا]] [[پناه]] میبردند. جناب [[ام سلمه]] از [[رسول خدا]]{{صل}} دعایی [[نقل]] کرده که آن [[حضرت]] هنگام بیرون رفتن از منزل می‌خواند و به این صورت از [[نادانی]] به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد: "به تو [[پناه]] می‌برم از اینکه [[نادانی]] کنم یا با من [[نادانی]] شود"<ref>{{متن حدیث|أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ... أَجْهَلَ أَوْ يُجْهَلَ عَلَيَّ}}؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۳۱۸؛ این عبارت به طور مکرر در دعاهای ائمه{{عم}} وارد و در منابع شیعی نقل شده است. از جمله: محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۹۲؛ علی بن حسین صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۷؛ محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ص۲۷۷؛ الدروع الواقیه، ص۱۴۴ و ص۲۳۲؛ ابراهیم کفعمی، مصباح، ص۱۲۵ و ص۲۹۹؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۲۰۵ و ص۲۱۰.</ref>.
* [[جهل]] رذیله‌ای کشنده است که [[انسان]] را از [[مقام]] [[انسانیت]] ساقط و به جرگه حیوانات داخل می‌کند؛ از این رو [[پیشوایان دینی]] از [[جهل]] به [[خدا]] [[پناه]] میبردند. جناب [[ام سلمه]] از [[رسول خدا]] {{صل}} دعایی [[نقل]] کرده که آن [[حضرت]] هنگام بیرون رفتن از منزل می‌خواند و به این صورت از [[نادانی]] به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد: "به تو [[پناه]] می‌برم از اینکه [[نادانی]] کنم یا با من [[نادانی]] شود"<ref>{{متن حدیث|أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ... أَجْهَلَ أَوْ يُجْهَلَ عَلَيَّ}}؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۳۱۸؛ این عبارت به طور مکرر در دعاهای ائمه {{عم}} وارد و در منابع شیعی نقل شده است. از جمله: محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۹۲؛ علی بن حسین صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۷؛ محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ص۲۷۷؛ الدروع الواقیه، ص۱۴۴ و ص۲۳۲؛ ابراهیم کفعمی، مصباح، ص۱۲۵ و ص۲۹۹؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۲۰۵ و ص۲۱۰.</ref>.
* [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز در ضمن دعایی که در [[صفین]] خوانده، عرض می‌کند: "از [[نادانی]] به تو [[پناه]] می‌برم"<ref>{{متن حدیث|أَعُوذُ بِكَ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۴۰.</ref>.
* [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نیز در ضمن دعایی که در [[صفین]] خوانده، عرض می‌کند: "از [[نادانی]] به تو [[پناه]] می‌برم"<ref>{{متن حدیث|أَعُوذُ بِكَ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۴۰.</ref>.
*و در دعای [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: "به تو [[پناه]] می‌برم از اینکه [[علم]] را با [[جهل]] مبادله کنم"<ref>{{متن حدیث|أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَشْتَرِيَ اَلْجَهْلَ بِالْعِلْمِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۹۲.</ref>.
* و در دعای [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: "به تو [[پناه]] می‌برم از اینکه [[علم]] را با [[جهل]] مبادله کنم"<ref>{{متن حدیث|أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَشْتَرِيَ اَلْجَهْلَ بِالْعِلْمِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۹۲.</ref>.
*علاوه بر این، از حضور آن در محیط نفس پوزش می‌طلبیدند و به عنوان یک [[گناه]] از آن [[استغفار]] می‌کردند.
* علاوه بر این، از حضور آن در محیط نفس پوزش می‌طلبیدند و به عنوان یک [[گناه]] از آن [[استغفار]] می‌کردند.
* [[امام سجاد]]{{ع}} از [[نادانی]] به درگاه الاهی پوزش آورده، عرض می‌کند: "الاهی من به خاطر نادانی‌ام از تو پوزش می‌خواهم و می‌خواهم که کارهای بد مرا ببخشی"<ref>{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي، وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي}}؛ صحیفه سجادیه، ص۱۵۵، فی ذکر التوبة و طلب‌ها.</ref>.
* [[امام سجاد]] {{ع}} از [[نادانی]] به درگاه الاهی پوزش آورده، عرض می‌کند: "الاهی من به خاطر نادانی‌ام از تو پوزش می‌خواهم و می‌خواهم که کارهای بد مرا ببخشی"<ref>{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي، وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي}}؛ صحیفه سجادیه، ص۱۵۵، فی ذکر التوبة و طلب‌ها.</ref>.
*و [[رسول خدا]]{{صل}} [[جهل]] را در ردیف سایر [[گناهان]] قرار داده، در مورد آن عرض می‌کند: "الاهی بر من ببخش خطاها و نادانی‌ام را و زیاده‌روی‌هایی که در امور خود کرده‌ام"<ref>{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَ جَهْلِي وَ إِسْرَافِي فِي أَمْرِي}}محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۹۲، ص۳۹۴.</ref>.
* و [[رسول خدا]] {{صل}} [[جهل]] را در ردیف سایر [[گناهان]] قرار داده، در مورد آن عرض می‌کند: "الاهی بر من ببخش خطاها و نادانی‌ام را و زیاده‌روی‌هایی که در امور خود کرده‌ام"<ref>{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَ جَهْلِي وَ إِسْرَافِي فِي أَمْرِي}}محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۹۲، ص۳۹۴.</ref>.
*نتیجه آنکه [[جهل]] اگر به خاطر [[قصور]] و [[سستی]] [[انسان]] باشد، هم [[رذیله]] و هم [[گناه]] است.
* نتیجه آنکه [[جهل]] اگر به خاطر [[قصور]] و [[سستی]] [[انسان]] باشد، هم [[رذیله]] و هم [[گناه]] است.
* [[جهل]] از منظر [[معصومان]]{{ع}}، مصداق همه [[کاستی‌ها]] و [[نماینده]] هر [[نقص]] و [[ناداری]] است. [[جهل]] بدترین و بزرگ‌ترین [[مصیبت]] است.
* [[جهل]] از منظر [[معصومان]] {{ع}}، مصداق همه [[کاستی‌ها]] و [[نماینده]] هر [[نقص]] و [[ناداری]] است. [[جهل]] بدترین و بزرگ‌ترین [[مصیبت]] است.
* [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: "بدترین [[مصیبت‌ها]] [[جهل]] است"<ref>{{متن حدیث|شَرُّ اَلْمَصَائِبِ اَلْجَهْلُ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۹۳.</ref>.
* [[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "بدترین [[مصیبت‌ها]] [[جهل]] است"<ref>{{متن حدیث|شَرُّ اَلْمَصَائِبِ اَلْجَهْلُ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۹۳.</ref>.
*و [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هیچ مصیبتی بزرگ‌تر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ مُصِيبَةَ أَعْظَمُ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمد بن نعمان مفید، الاختصاص، ص۲۴۶. </ref>.
* و [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هیچ مصیبتی بزرگ‌تر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ مُصِيبَةَ أَعْظَمُ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمد بن نعمان مفید، الاختصاص، ص۲۴۶. </ref>.
* [[فقر حقیقی]] است در [[جهل]] متجلی می‌شود. [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "هیچ فقری سخت‌تر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|اَ فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵.</ref>.
* [[فقر حقیقی]] است در [[جهل]] متجلی می‌شود. [[رسول اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: "هیچ فقری سخت‌تر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|اَ فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵.</ref>.
*و [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هیچ ثروتی چون [[عقل]] و هیچ فقری چون [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ غِنَى كَالْعَقْلِ وَ لاَ فَقْرَ كَالْجَهْلِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۹۴.</ref>.
* و [[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "هیچ ثروتی چون [[عقل]] و هیچ فقری چون [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ غِنَى كَالْعَقْلِ وَ لاَ فَقْرَ كَالْجَهْلِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۹۴.</ref>.
*بنابراین [[دشمن]] [[انسان]] که این همه [[کاستی]] را باعث می‌شود، بلکه خود عین [[کاستی]] است، همان [[جهل]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "[[دوست]] هر [[انسانی]] [[عقل]] او، [[دشمن]] هرکس [[جهل]] اوست"<ref>{{متن حدیث|صَدِيقُ كُلِّ اِمْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ}}؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۹۴.</ref>.
* بنابراین [[دشمن]] [[انسان]] که این همه [[کاستی]] را باعث می‌شود، بلکه خود عین [[کاستی]] است، همان [[جهل]] است. [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: "[[دوست]] هر [[انسانی]] [[عقل]] او، [[دشمن]] هرکس [[جهل]] اوست"<ref>{{متن حدیث|صَدِيقُ كُلِّ اِمْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ}}؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۹۴.</ref>.
*و هموست که پیوسته به او زیان می‌رساند.
* و هموست که پیوسته به او زیان می‌رساند.
*و می‌فرماید: "هرکس از فهمش سود [[نبرد]]، از جهلش زیان می‌بیند"<ref>{{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَنْفَعْهُ عِلْمُهُ ضَرَّهُ جَهْلُهُ}}؛ علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۸۴.</ref>.
* و می‌فرماید: "هرکس از فهمش سود [[نبرد]]، از جهلش زیان می‌بیند"<ref>{{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَنْفَعْهُ عِلْمُهُ ضَرَّهُ جَهْلُهُ}}؛ علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۸۴.</ref>.
* [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هیچ [[دشمنی]] زیان آورتر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ عَدُوَّ أَضَرُّ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۹۵.</ref>.
* [[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "هیچ [[دشمنی]] زیان آورتر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ عَدُوَّ أَضَرُّ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۹۵.</ref>.
*و هم از این رو مایه ننگ و [[نکوهش]] [[انسان]] است.
* و هم از این رو مایه ننگ و [[نکوهش]] [[انسان]] است.
*‌و می‌فرماید: "هیچ زشتی‌ای ننگ‌آورتر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ سَوْءَةَ أَشْيَنُ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۵۳۴.</ref>.
*‌و می‌فرماید: "هیچ زشتی‌ای ننگ‌آورتر از [[جهل]] نیست"<ref>{{متن حدیث|لاَ سَوْءَةَ أَشْيَنُ مِنَ اَلْجَهْلِ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۵۳۴.</ref>.
*و می‌فرماید: "در [[نکوهش]] [[جهل]] همین بس که هر [[جاهلی]] هم خود را از آن [[پاک]] می‌داند<ref>{{متن حدیث|كَفَى بِالْجَهْلِ ذَمّاً أَنْ يَبْرَأَ مِنْهُ مَنْ هُوَ فِيهِ}}؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۱۰.</ref>.
* و می‌فرماید: "در [[نکوهش]] [[جهل]] همین بس که هر [[جاهلی]] هم خود را از آن [[پاک]] می‌داند<ref>{{متن حدیث|كَفَى بِالْجَهْلِ ذَمّاً أَنْ يَبْرَأَ مِنْهُ مَنْ هُوَ فِيهِ}}؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۱۰.</ref>.
* [[رسول]] [[خداوند]]{{صل}} می‌فرماید: "[[خدا]] هر بنده‌ای را دور بیندازد، [[علم]] و [[ادب]] را از او دریغ می‌کند"<ref>{{متن حدیث|مَا اِسْتَرْذَلَ اَللَّهُ عَبْداً إِلاَّ حَظَرَ عَلَيْهِ اَلْعِلْمَ وَ اَلْأَدَبَ}}؛ محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱، ص۱۸۹.</ref>.
* [[رسول]] [[خداوند]] {{صل}} می‌فرماید: "[[خدا]] هر بنده‌ای را دور بیندازد، [[علم]] و [[ادب]] را از او دریغ می‌کند"<ref>{{متن حدیث|مَا اِسْتَرْذَلَ اَللَّهُ عَبْداً إِلاَّ حَظَرَ عَلَيْهِ اَلْعِلْمَ وَ اَلْأَدَبَ}}؛ محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱، ص۱۸۹.</ref>.
*می‌فرماید: "مبغوض‌ترین آفریده‌ها نزد [[خدای تعالی]]، [[انسان]] [[جاهل]] است؛ چون او را از [[برترین]] نعمت‌های خود یعنی [[عقل]] [[محروم]] کرده است"<ref>{{متن حدیث|أَبْغَضُ اَلْخَلاَئِقِ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى اَلْجَاهِلُ لِأَنَّهُ حَرَمَهُ مَا مَنَّ بِهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُوَ اَلْعَقْلُ}}؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۲۶.</ref>.
* می‌فرماید: "مبغوض‌ترین آفریده‌ها نزد [[خدای تعالی]]، [[انسان]] [[جاهل]] است؛ چون او را از [[برترین]] نعمت‌های خود یعنی [[عقل]] [[محروم]] کرده است"<ref>{{متن حدیث|أَبْغَضُ اَلْخَلاَئِقِ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى اَلْجَاهِلُ لِأَنَّهُ حَرَمَهُ مَا مَنَّ بِهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُوَ اَلْعَقْلُ}}؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۲۶.</ref>.
*و به همین [[دلیل]] است که [[انسان]] [[جاهل]] به بیان‌های مختلف [[نکوهش]] شده است. [[علی]]{{ع}} می‌فرماید:"[[جاهل]] [[بدبخت‌ترین]] انسان‌هاست"<ref>{{متن حدیث|أَشْقَى اَلنَّاسِ اَلْجَاهِلُ}}؛ جمال‌الدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، تصحیح سید جلال‌الدین محدث، ج۲، ص۳۷۹.</ref>.
* و به همین [[دلیل]] است که [[انسان]] [[جاهل]] به بیان‌های مختلف [[نکوهش]] شده است. [[علی]] {{ع}} می‌فرماید:"[[جاهل]] [[بدبخت‌ترین]] انسان‌هاست"<ref>{{متن حدیث|أَشْقَى اَلنَّاسِ اَلْجَاهِلُ}}؛ جمال‌الدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، تصحیح سید جلال‌الدین محدث، ج۲، ص۳۷۹.</ref>.
*و می‌فرماید: "[[جاهل]] مرده‌ای است در بین زندگان"<ref>{{متن حدیث|اَلْجَاهِلُ مَيِّتٌ بَيْنَ اَلْأَحْيَاءِ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۵.</ref>.
* و می‌فرماید: "[[جاهل]] مرده‌ای است در بین زندگان"<ref>{{متن حدیث|اَلْجَاهِلُ مَيِّتٌ بَيْنَ اَلْأَحْيَاءِ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۵.</ref>.  
*و می‌فرماید: "[[جاهل]] کوچک است اگر چه پیر باشد و عالم بزرگ است اگر چه [[جوان]] باشد"<ref>{{متن حدیث| اَلْجَاهِلُ صَغِيرٌ وَ إِنْ كَانَ شَيْخاً وَ اَلْعَالِمُ كَبِيرٌ وَ إِنْ كَانَ حَدَثاً}}؛ ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص۱۴۷.</ref>.
* و می‌فرماید: "[[جاهل]] کوچک است اگر چه پیر باشد و عالم بزرگ است اگر چه [[جوان]] باشد"<ref>{{متن حدیث| اَلْجَاهِلُ صَغِيرٌ وَ إِنْ كَانَ شَيْخاً وَ اَلْعَالِمُ كَبِيرٌ وَ إِنْ كَانَ حَدَثاً}}؛ ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص۱۴۷.</ref>.
*و می‌فرماید: "[[جاهل]] سنگی است که چشمه‌ای از آن نمی‌جوشد، درختی است که چوبش طراوتی ندارد و و زمینی است که گیاهی در آن نمی‌روید"<ref>{{متن حدیث|اَلْجَاهِلُ صَخْرَةٌ لاَ يَنْفَجِرُ مَاؤُهَا وَ شَجَرَةٌ لاَ يَخْضَرُّ عُودُهَا وَ أَرْضٌ لاَ يَظْهَرُ عُشْبُهَا}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۳.</ref>.
* و می‌فرماید: "[[جاهل]] سنگی است که چشمه‌ای از آن نمی‌جوشد، درختی است که چوبش طراوتی ندارد و و زمینی است که گیاهی در آن نمی‌روید"<ref>{{متن حدیث|اَلْجَاهِلُ صَخْرَةٌ لاَ يَنْفَجِرُ مَاؤُهَا وَ شَجَرَةٌ لاَ يَخْضَرُّ عُودُهَا وَ أَرْضٌ لاَ يَظْهَرُ عُشْبُهَا}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۳.</ref>.
*معنی این سخن [[شریف]] این است که [[جاهل]] در هر [[مقام]] و موقعیتی باشد، فایده‌ای که از او [[انتظار]] می‌رود را نخواهد داشت<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]،ص۱۹۱-۱۹۴.</ref>.
* معنی این سخن [[شریف]] این است که [[جاهل]] در هر [[مقام]] و موقعیتی باشد، فایده‌ای که از او [[انتظار]] می‌رود را نخواهد داشت<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۱۹۱-۱۹۴.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۹

نکوهش جهل

منابع

پانویس

  1. «أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ... أَجْهَلَ أَوْ يُجْهَلَ عَلَيَّ»؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۳۱۸؛ این عبارت به طور مکرر در دعاهای ائمه (ع) وارد و در منابع شیعی نقل شده است. از جمله: محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۹۲؛ علی بن حسین صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۷؛ محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ص۲۷۷؛ الدروع الواقیه، ص۱۴۴ و ص۲۳۲؛ ابراهیم کفعمی، مصباح، ص۱۲۵ و ص۲۹۹؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۲۰۵ و ص۲۱۰.
  2. «أَعُوذُ بِكَ مِنَ اَلْجَهْلِ»؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۲۴۰.
  3. «أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَشْتَرِيَ اَلْجَهْلَ بِالْعِلْمِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۹۲.
  4. «اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي، وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي»؛ صحیفه سجادیه، ص۱۵۵، فی ذکر التوبة و طلب‌ها.
  5. «اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَ جَهْلِي وَ إِسْرَافِي فِي أَمْرِي»محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۹۲، ص۳۹۴.
  6. «شَرُّ اَلْمَصَائِبِ اَلْجَهْلُ»؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۹۳.
  7. «لاَ مُصِيبَةَ أَعْظَمُ مِنَ اَلْجَهْلِ»؛ محمد بن نعمان مفید، الاختصاص، ص۲۴۶.
  8. «اَ فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ اَلْجَهْلِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵.
  9. «لاَ غِنَى كَالْعَقْلِ وَ لاَ فَقْرَ كَالْجَهْلِ»؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۹۴.
  10. «صَدِيقُ كُلِّ اِمْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ»؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۹۴.
  11. «مَنْ لَمْ يَنْفَعْهُ عِلْمُهُ ضَرَّهُ جَهْلُهُ»؛ علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۸۴.
  12. «لاَ عَدُوَّ أَضَرُّ مِنَ اَلْجَهْلِ»؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۹۵.
  13. «لاَ سَوْءَةَ أَشْيَنُ مِنَ اَلْجَهْلِ»؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۵۳۴.
  14. «كَفَى بِالْجَهْلِ ذَمّاً أَنْ يَبْرَأَ مِنْهُ مَنْ هُوَ فِيهِ»؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۱۰.
  15. «مَا اِسْتَرْذَلَ اَللَّهُ عَبْداً إِلاَّ حَظَرَ عَلَيْهِ اَلْعِلْمَ وَ اَلْأَدَبَ»؛ محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱، ص۱۸۹.
  16. «أَبْغَضُ اَلْخَلاَئِقِ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى اَلْجَاهِلُ لِأَنَّهُ حَرَمَهُ مَا مَنَّ بِهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُوَ اَلْعَقْلُ»؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۲۶.
  17. «أَشْقَى اَلنَّاسِ اَلْجَاهِلُ»؛ جمال‌الدین محمد خوانساری، شرح فارسی غرر و درر آمدی، تصحیح سید جلال‌الدین محدث، ج۲، ص۳۷۹.
  18. «اَلْجَاهِلُ مَيِّتٌ بَيْنَ اَلْأَحْيَاءِ»؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۵.
  19. « اَلْجَاهِلُ صَغِيرٌ وَ إِنْ كَانَ شَيْخاً وَ اَلْعَالِمُ كَبِيرٌ وَ إِنْ كَانَ حَدَثاً»؛ ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ص۱۴۷.
  20. «اَلْجَاهِلُ صَخْرَةٌ لاَ يَنْفَجِرُ مَاؤُهَا وَ شَجَرَةٌ لاَ يَخْضَرُّ عُودُهَا وَ أَرْضٌ لاَ يَظْهَرُ عُشْبُهَا»؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۶۳.
  21. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۴.