تحجر و ارتجاع: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تحجر و ارتجاع در قرآن]] - [[تحجر و ارتجاع در حدیث]] - [[تحجر و ارتجاع در نهج البلاغه]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تحجر و ارتجاع در قرآن]] - [[تحجر و ارتجاع در حدیث]] - [[تحجر و ارتجاع در نهج البلاغه]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[ارتجاع]] از ریشه "ر‌ ج‌ ع" و در لغت به‌معنای بازگشت و بازگردانیدن به وضعیت پیشین<ref>النهایه، ج۲، ص‌۲۰۱؛ لسان‌العرب، ج۵، ص‌۱۴۹؛ لغت‌نامه، ج۱، ص۱۳۸۰.</ref> و گاه به‌معنای تبدیل چیزی از کار افتاده و کهنه به چیزی جدید و کارآمد است.<ref> لسان‌العرب، ج‌۵، ص‌۱۵۱.</ref> این واژه در اصطلاحی نوآمد در حوزه [[علوم اجتماعی]]، به هرگونه [[دفاع]] از وضعیت موجود [[حاکم]] و [[نظام]] فرسوده و رو به زوال یا [[مخالفت]] با [[نوآوری]] و پیشرفت‌های [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] اطلاق شده،<ref> فرهنگ سیاسی، ص۵؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۹۰.</ref> افزون بر [[امور فردی]] و [[مادّی]]، گاه در [[امور اجتماعی]] و عرصه [[اندیشه]] نیز به منظور، احیای سنّت‌های قدیم و [[منسوخ]] طرح می‌شود؛<ref>فرهنگ سیاسی، ص‌۵؛ درآمدی بر دائرة‌المعارف علوم اجتماعی، ص‌۶۱۳.</ref> مجموعه گروه‌های موسوم به «سلفیّه» که در دوره اخیر، روی‌کردی [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] یافته‌اند، این نوع دیدگاه را دارند.<ref>موسوعة السیاسه، ج‌۳، ص‌۲۲۹.</ref> اصطلاح [[ارتجاع]] (Reaction) در مرزبندی گرایش‌های [[سیاسی]] به‌طور معمول بر جناح‌های راست سنّتی اطلاق می‌شود که با دگرگونی‌های بنیادین در نهادهای [[اجتماعی]] [[مخالفت]] جدّی دارند و در موارد بسیاری از سوی گروه‌های چپ در برابر راست‌گرایان و گاه مذهبیان به‌کار می‌رود؛<ref>فرهنگ جامع سیاسی، ص‌۱۲۸.</ref> ازاین‌رو این اصطلاح با اصطلاحات اصول‌گرایی، محافظه‌کاری و سنّت‌گرایی، حوزه معنایی مشترکی یافته است.
[[ارتجاع]] از ریشه "ر‌ ج‌ ع" و در لغت به‌معنای بازگشت و بازگردانیدن به وضعیت پیشین<ref>النهایه، ج۲، ص‌۲۰۱؛ لسان‌العرب، ج۵، ص‌۱۴۹؛ لغت‌نامه، ج۱، ص۱۳۸۰.</ref> و گاه به‌معنای تبدیل چیزی از کار افتاده و کهنه به چیزی جدید و کارآمد است.<ref> لسان‌العرب، ج‌۵، ص‌۱۵۱.</ref> این واژه در اصطلاحی نوآمد در حوزه [[علوم اجتماعی]]، به هرگونه [[دفاع]] از وضعیت موجود [[حاکم]] و [[نظام]] فرسوده و رو به زوال یا [[مخالفت]] با [[نوآوری]] و پیشرفت‌های [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] اطلاق شده،<ref> فرهنگ سیاسی، ص۵؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۹۰.</ref> افزون بر [[امور فردی]] و [[مادّی]]، گاه در [[امور اجتماعی]] و عرصه [[اندیشه]] نیز به منظور، احیای سنّت‌های قدیم و [[منسوخ]] طرح می‌شود؛<ref>فرهنگ سیاسی، ص‌۵؛ درآمدی بر دائرة‌المعارف علوم اجتماعی، ص‌۶۱۳.</ref> مجموعه گروه‌های موسوم به «سلفیّه» که در دوره اخیر، روی‌کردی [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] یافته‌اند، این نوع دیدگاه را دارند.<ref>موسوعة السیاسه، ج‌۳، ص‌۲۲۹.</ref> اصطلاح [[ارتجاع]] (Reaction) در مرزبندی گرایش‌های [[سیاسی]] به‌طور معمول بر جناح‌های راست سنّتی اطلاق می‌شود که با دگرگونی‌های بنیادین در نهادهای [[اجتماعی]] [[مخالفت]] جدّی دارند و در موارد بسیاری از سوی گروه‌های چپ در برابر راست‌گرایان و گاه مذهبیان به‌کار می‌رود؛<ref>فرهنگ جامع سیاسی، ص‌۱۲۸.</ref> ازاین‌رو این اصطلاح با اصطلاحات اصول‌گرایی، محافظه‌کاری و سنّت‌گرایی، حوزه معنایی مشترکی یافته است.


از آنجا که دو مفهوم "[[ارتجاع]]" و "[[ترقّی]] خواهی" مفاهیمی نسبی هستند، چه بسا امری در وضعیّت و جامعه‌ای خاص، از مصادیق [[ارتجاع]] بوده و در موقعیّت و جامعه‌ای دیگر، نوعی [[پیشرفت]] و [[ترقّی]] به‌شمار آید.<ref>فرهنگ سیاسی، ص‌۵.</ref> در مجموع، مهم‌ترین وجه اشتراک تعاریف گوناگون "[[ارتجاع]]"، بار منفی آن است؛ بدین سبب در دوره‌های مختلف [[تاریخی]]، افراد، گروه‌ها و [[جوامع]] گوناگون از این واژه به منظور [[حمله]] به [[دشمنان]] و رقیبان خود سود برده‌اند که در این میان، [[دین اسلام]] نیز گاه از این اتّهام مصون نبوده است؛ بدین لحاظ، بسیاری از اندیشهوران [[مسلمان]] و غیر [[مسلمان]] با تکیه بر گوهر و [[اصول بنیادین اسلام]] از یک سو و مطالعه [[تاریخ]] تمدّن [[اسلامی]] از سوی دیگر به مقابله با این اتّهام برخاسته‌اند.<ref>علل پیشرفت اسلام؛ ص‌۲۳‌ـ‌۲۴؛ تمدن اسلام و عرب، ص‌۵۱‌ـ‌۵۴.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
از آنجا که دو مفهوم "[[ارتجاع]]" و "[[ترقّی]] خواهی" مفاهیمی نسبی هستند، چه بسا امری در وضعیّت و جامعه‌ای خاص، از مصادیق [[ارتجاع]] بوده و در موقعیّت و جامعه‌ای دیگر، نوعی [[پیشرفت]] و [[ترقّی]] به‌شمار آید.<ref>فرهنگ سیاسی، ص‌۵.</ref> در مجموع، مهم‌ترین وجه اشتراک تعاریف گوناگون "[[ارتجاع]]"، بار منفی آن است؛ بدین سبب در دوره‌های مختلف [[تاریخی]]، افراد، گروه‌ها و [[جوامع]] گوناگون از این واژه به منظور [[حمله]] به [[دشمنان]] و رقیبان خود سود برده‌اند که در این میان، [[دین اسلام]] نیز گاه از این اتّهام مصون نبوده است؛ بدین لحاظ، بسیاری از اندیشهوران [[مسلمان]] و غیر [[مسلمان]] با تکیه بر گوهر و [[اصول بنیادین اسلام]] از یک سو و مطالعه [[تاریخ]] تمدّن [[اسلامی]] از سوی دیگر به مقابله با این اتّهام برخاسته‌اند.<ref>علل پیشرفت اسلام؛ ص‌۲۳‌ـ‌۲۴؛ تمدن اسلام و عرب، ص‌۵۱‌ـ‌۵۴.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[عبدالصمد مجدی|مجدی]]، [[ارتجاع (مقاله)|مقاله «ارتجاع»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==[[ارتجاع]] در [[قرآن]]==
== [[ارتجاع]] در [[قرآن]] ==


==جریان‌های [[ارتجاعی]]==
== جریان‌های [[ارتجاعی]] ==


==عوامل و زمینه‌های [[ارتجاع]]==
== عوامل و زمینه‌های [[ارتجاع]] ==
===خو گرفتن به عادات و [[سنن]] گذشته===
=== خو گرفتن به عادات و [[سنن]] گذشته ===
===[[تعصبات قومی]] و [[نژادی]]===
=== [[تعصبات قومی]] و [[نژادی]] ===
===[[نادانی]]===
=== [[نادانی]] ===
===[[حاکمان ظالم]]===
=== [[حاکمان ظالم]] ===
===اشراف و مترفان===
=== اشراف و مترفان ===
===[[مشرکان]] و [[اهل کتاب]]===
=== [[مشرکان]] و [[اهل کتاب]] ===


==آثار و پیامدهای [[ارتجاع]]==
== آثار و پیامدهای [[ارتجاع]] ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۳۱

مقدمه

ارتجاع از ریشه "ر‌ ج‌ ع" و در لغت به‌معنای بازگشت و بازگردانیدن به وضعیت پیشین[۱] و گاه به‌معنای تبدیل چیزی از کار افتاده و کهنه به چیزی جدید و کارآمد است.[۲] این واژه در اصطلاحی نوآمد در حوزه علوم اجتماعی، به هرگونه دفاع از وضعیت موجود حاکم و نظام فرسوده و رو به زوال یا مخالفت با نوآوری و پیشرفت‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اطلاق شده،[۳] افزون بر امور فردی و مادّی، گاه در امور اجتماعی و عرصه اندیشه نیز به منظور، احیای سنّت‌های قدیم و منسوخ طرح می‌شود؛[۴] مجموعه گروه‌های موسوم به «سلفیّه» که در دوره اخیر، روی‌کردی سیاسی ـ اجتماعی یافته‌اند، این نوع دیدگاه را دارند.[۵] اصطلاح ارتجاع (Reaction) در مرزبندی گرایش‌های سیاسی به‌طور معمول بر جناح‌های راست سنّتی اطلاق می‌شود که با دگرگونی‌های بنیادین در نهادهای اجتماعی مخالفت جدّی دارند و در موارد بسیاری از سوی گروه‌های چپ در برابر راست‌گرایان و گاه مذهبیان به‌کار می‌رود؛[۶] ازاین‌رو این اصطلاح با اصطلاحات اصول‌گرایی، محافظه‌کاری و سنّت‌گرایی، حوزه معنایی مشترکی یافته است.

از آنجا که دو مفهوم "ارتجاع" و "ترقّی خواهی" مفاهیمی نسبی هستند، چه بسا امری در وضعیّت و جامعه‌ای خاص، از مصادیق ارتجاع بوده و در موقعیّت و جامعه‌ای دیگر، نوعی پیشرفت و ترقّی به‌شمار آید.[۷] در مجموع، مهم‌ترین وجه اشتراک تعاریف گوناگون "ارتجاع"، بار منفی آن است؛ بدین سبب در دوره‌های مختلف تاریخی، افراد، گروه‌ها و جوامع گوناگون از این واژه به منظور حمله به دشمنان و رقیبان خود سود برده‌اند که در این میان، دین اسلام نیز گاه از این اتّهام مصون نبوده است؛ بدین لحاظ، بسیاری از اندیشهوران مسلمان و غیر مسلمان با تکیه بر گوهر و اصول بنیادین اسلام از یک سو و مطالعه تاریخ تمدّن اسلامی از سوی دیگر به مقابله با این اتّهام برخاسته‌اند.[۸][۹]

ارتجاع در قرآن

جریان‌های ارتجاعی

عوامل و زمینه‌های ارتجاع

خو گرفتن به عادات و سنن گذشته

تعصبات قومی و نژادی

نادانی

حاکمان ظالم

اشراف و مترفان

مشرکان و اهل کتاب

آثار و پیامدهای ارتجاع

منابع

پانویس

  1. النهایه، ج۲، ص‌۲۰۱؛ لسان‌العرب، ج۵، ص‌۱۴۹؛ لغت‌نامه، ج۱، ص۱۳۸۰.
  2. لسان‌العرب، ج‌۵، ص‌۱۵۱.
  3. فرهنگ سیاسی، ص۵؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۹۰.
  4. فرهنگ سیاسی، ص‌۵؛ درآمدی بر دائرة‌المعارف علوم اجتماعی، ص‌۶۱۳.
  5. موسوعة السیاسه، ج‌۳، ص‌۲۲۹.
  6. فرهنگ جامع سیاسی، ص‌۱۲۸.
  7. فرهنگ سیاسی، ص‌۵.
  8. علل پیشرفت اسلام؛ ص‌۲۳‌ـ‌۲۴؛ تمدن اسلام و عرب، ص‌۵۱‌ـ‌۵۴.
  9. صادقی فدکی و مجدی، مقاله «ارتجاع»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.