تفسیر الثعالبی (کتاب): تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب | {{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب | ||
| عنوان پیشین = | |||
| عنوان = تفسیر الثعالبی | | عنوان = تفسیر الثعالبی | ||
| عنوان پسین = | |||
| عنوان اصلی = | | عنوان اصلی = | ||
| تصویر = 202141.jpg | | تصویر = 202141.jpg |
نسخهٔ ۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۵۸
تفسیر الثعالبی | |
---|---|
زبان | عربی |
نویسنده | عبدالرحمن بن محمد ثعالبى |
ناشر | انتشارات انتشارات دار إحیاء التراث العربی |
محل نشر | بیروت، لبنان |
سال نشر | ۱۴۱۸ ق، ۱۳۷۷ ش |
تعداد جلد | ۵ |
فهرست جلدها | جلد اول، جلد دوم، جلد سوم، جلد چهارم، جلد پنجم |
تفسیر الثعالبی کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم میباشد. این کتاب اثر عبدالرحمن بن محمد ثعالبى است و انتشارات مؤسسه التاریخ العربی انتشار آن را به عهده داشته است.[۱]
دربارهٔ کتاب
«الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن» معروف به «تفسیر ثعالبی» به زبان عربی، از عبدالرحمن بن محمد بن محمد مخلوف ثعالبی جزایری مالکی است که در سال ۷۸۶ق در الجزایر چشم به جهان گشود و در همانجا تحصیلاتش را آغاز و سپس تکمیل نموده و در طلب علم سفرهای فراوان داشت. وی شاگردان فراوانی را تربیت نمود و آثار مفیدی را از خود بر جای نهاد که مهمترین آنها عبارتند از: «الانوار فی معجزات النبویه»، «روضة الانوار و نزهة الاخیار»، «جامع الامهات فی احکام العبادات»، «الذهب الإبریز فی غریب القرآن العزیز»، «الارشاد فی مصالح العباد»، «ریاض الصالحین» و «الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن»[۲].
ثعالبی از عالمان بزرگ الجزایر و مفسر نامدار آن دیار محسوب میشود. ثعالبی، تفسیر ابن عطیه (المحرّر الوجیز) را که در بلاد مغرب مورد توجه همگان قرار گرفته بود با دقت مطالعه کرد و آن را بهگونهای تلخیص نمود و بر اساس ذوق و سلیقه خویش مطالبی را از آن کاست و نکاتی نیز بر آن افزود و نامش را «جواهر الحسان فی تفسیر القرآن» گذاشت. از آثارش چنین برمیآید که او دانشمندی آگاه به تاریخ، تفسیر، حدیث، اصول، کلام و ادب عرب بوده و در علم نحو و عروض نیز تسلط تام و تمامی داشته است. سال درگذشت او را ۸۷۵ ق ضبط نمودهاند.
منبع اصلی او همان «تفسیر ابن عطیه» و دیگر تفاسیر از قبیل «تفسیر طبری» و تفاسیر تابعین که به صورت متفرقه نقل گردیده و بیش از همه از تفسیر «البحر المحیط» ابوحیان اندلسی استفاده نموده و در ضمن به «احکام القرآن» ابن العربی و «تفسیر فخر رازی» نیز توجه نموده و از کتب حدیث نیز، از «صحاح سته» و «موطّأ» مالک و همچنین «الشفا بتعریف حقوق المصطفی» از قاضی عیاض اندلسی استفاده فراوان برده است.
از جمله ویژگی این اثر «جمع میان تفسیر نقلی و تفسیر عقلی»، «توجه به مسائل اصول دین»، «دقت در تفسیر آیات الاحکام» و «منظور داشتن نکات نحوی و صرفی»، «بیان اسباب نزولها» و «ذکر قرائتهای گوناگون» و «بهرهگیری از شواهد شعری» است. او در مسائل فقهی، در نهایت توجه به فقه مالکیه دارد؛ زیرا خود بر مذهب مالکی است. در نقل روایات به اسرائیلیات نیز پرداخته است، هرچند خود او گوید: مردم آنها را در داستانهایشان آوردهاند ولی من به صحت آنها اعتمادی ندارم. مثلاً او حدیث غرانیق را ذیل آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۳] نقل میکند، ولی آن را بهگونهای مردود میشمارد و در مواردی هم به غیر مستند بودن احادیث گزارش شده تصریح میکند؛ از جمله در تفسیر آیه ﴿قَالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ﴾[۴]، ﴿قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾[۵]، ﴿قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ﴾[۶] که میگوید: روایات در این باره مستند نیستند.
نقل آراء گوناگون در هر موضوع را میتوان از امتیازات این تفسیر به حساب آورد. مقدمه عالمانه او نیز، از جمله امتیازات این تفسیر به حساب میآید. ثعالبی در این تفسیر بدون هیچگونه تعصّبی، تعادل خود را حفظ نموده و از بیان حقایق خودداری نمیورزد. مثلاً در تفسیر آیه تطهیر ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۷] میگوید: "آنچه که برای من آشکار است این که: اهلبیت پیامبر، زنان، دختر و پسران و شوهر دخترش یعنی علی (ع) میباشند و عبارت آیه اقتضا میکند که زنان پیامبر نیز، از جمله اهلبیت او باشند؛ زیرا خطاب آیه در مورد زنان پیامبر است"[۸][۹]
فهرست کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دربارهٔ پدیدآورنده
پانویس
- ↑ کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ اعلام، ج۳، ص۳۳۱.
- ↑ «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو میکرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) میافکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان میافکند، از میان برمیدارد سپس آیات خود را استوار میگرداند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره حج، آیه ۵۲.
- ↑ «گفتند: بر آنیم تا از آن بخوریم و دلهایمان اطمینان یابد و بدانیم که تو، به ما راست گفتهای و بر آن از گواهان باشیم» سوره مائده، آیه ۱۱۳.
- ↑ «عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانهای از سوی تو باشد و به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.
- ↑ «خداوند فرمود: من آن را برای شما فرو خواهم فرستاد پس از آن هر کس از شما کفر ورزد من او را چنان عذابی سخت کنم که هیچیک از جهانیان را آن چنان عذاب نکنم» سوره مائده، آیه ۱۱۵.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ "والذي يظهر لي: أن اهل البيت ازواجه و بنته وبنوها و زوجها اعنى علياً و لفظ الآيه: يقتضي ان الزوجات من اهل البيت، لانّ الآية فيهنّ والمخاطبة لهنّ، الجواهر الحسان، ج۴، ص۳۴۶؛ الجواهر الحسان، عبدالرحمن ثعالبی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «تفسیر ثعالبی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۷، ص:۶۲۸۸