جابر بن عتیک: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
او برادر پیمانی [[خباب بن ارت]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷.</ref> و از حاضران در غزوۀ [[بدر]] است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و در [[پیکار]] [[أحد]] پایش [[شکست]] که [[رسول خدا]] {{صل}} دستی بر آن کشید و همان لحظه بهبود یافت<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۶، ص۱۸ و ۳۲۷.</ref>. جابر در نبردهای بعدی نیز رسول خدا {{صل}} را [[همراهی]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. جبر دو تن از [[اسیران]] غزوة بنو قریظه را کُشت<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۱۶.</ref> و در [[فتح مکه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> و غزوه حنین<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۶.</ref> [[پرچمدار]] بنو معاویه بود. به [[روایت]] جابر، [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[عیادت]] [[ابوالربیع عبد الله بن ثابت]] رفت و چون وی را مُرده یافت، [[استرجاع]] گفت و [[زنان]] گریستند؛ در حالی که جابر تلاش میکرد آنان را آرام کند، یکی از افراد [[خانواده]] عبدالله [[آرزو]] کرد [[مرگ]] وی [[شهادت در راه خدا]] میبود. رسول خدا {{صل}} مفهوم [[شهید]] را از کشته شدن در [[راه خدا]] به هفت مورد دیگر تعمیم داد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۳۳؛ شافعی، محمد بن ادریس، مسند، ص۳۶۲.</ref>. برخی به [[اشتباه]] [[کنیه]] [[عبدالله بن ثابت]] را بر جابر مُعاوی (بنومعاویه) تطبیق داده، وی را ابوالربیع گفتهاند <ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۵۳۸. ابوالربیع کنیه عبدالله بن ثابت در متن حدیث یادشده آمده است.</ref>. | او برادر پیمانی [[خباب بن ارت]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷.</ref> و از حاضران در غزوۀ [[بدر]] است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و در [[پیکار]] [[أحد]] پایش [[شکست]] که [[رسول خدا]] {{صل}} دستی بر آن کشید و همان لحظه بهبود یافت<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۶، ص۱۸ و ۳۲۷.</ref>. جابر در نبردهای بعدی نیز رسول خدا {{صل}} را [[همراهی]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. جبر دو تن از [[اسیران]] غزوة بنو قریظه را کُشت<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۱۶.</ref> و در [[فتح مکه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۰۰.</ref> و غزوه حنین<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۶.</ref> [[پرچمدار]] بنو معاویه بود. به [[روایت]] جابر، [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[عیادت]] [[ابوالربیع عبد الله بن ثابت]] رفت و چون وی را مُرده یافت، [[استرجاع]] گفت و [[زنان]] گریستند؛ در حالی که جابر تلاش میکرد آنان را آرام کند، یکی از افراد [[خانواده]] عبدالله [[آرزو]] کرد [[مرگ]] وی [[شهادت در راه خدا]] میبود. رسول خدا {{صل}} مفهوم [[شهید]] را از کشته شدن در [[راه خدا]] به هفت مورد دیگر تعمیم داد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۳۳؛ شافعی، محمد بن ادریس، مسند، ص۳۶۲.</ref>. برخی به [[اشتباه]] [[کنیه]] [[عبدالله بن ثابت]] را بر جابر مُعاوی (بنومعاویه) تطبیق داده، وی را ابوالربیع گفتهاند <ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۵۳۸. ابوالربیع کنیه عبدالله بن ثابت در متن حدیث یادشده آمده است.</ref>. | ||
در دوره [[عمر]] که [[یهود]] [[خیبر]] [[تبعید]] شدند، به وی نیم سهم از سهام خیبر رسید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۷۳؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۱.</ref>. جابر برای [[عبدالله بن عمر]] توضیح داد که رسول خدا {{صل}} در کدام قسمت از مسجد بنومعاویه [[نماز]] خواند و سه دعایی را که در آن [[مسجد]] کرده بود، برای عبدالله بیان کرد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۴، ص۵۱۷.</ref>. جابر از رسول خدا {{صل}} روایت کرده که [[غیرت]] و [[تکبر]] به [[محبوب]] و مبغوض [[الهی]] تقسیم میشود و برای هر یک نیز مثالی فرمود<ref> | در دوره [[عمر]] که [[یهود]] [[خیبر]] [[تبعید]] شدند، به وی نیم سهم از سهام خیبر رسید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۷۳؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۱.</ref>. جابر برای [[عبدالله بن عمر]] توضیح داد که رسول خدا {{صل}} در کدام قسمت از مسجد بنومعاویه [[نماز]] خواند و سه دعایی را که در آن [[مسجد]] کرده بود، برای عبدالله بیان کرد<ref>مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۴، ص۵۱۷.</ref>. جابر از رسول خدا {{صل}} روایت کرده که [[غیرت]] و [[تکبر]] به [[محبوب]] و مبغوض [[الهی]] تقسیم میشود و برای هر یک نیز مثالی فرمود<ref>ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۶۰۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۸۹.</ref>، [[ابن شاهین]] روایت پیش گفته را از جابر از پدرش عتیک بن قیس بن هیشه نقل کرده که صحیح نیست<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص۵۶۸.</ref>. | ||
جابر در سال ۶۱، در ۶۹ سالگی درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. به [[روایت]] [[ابن عباس]]، جنازه وی با [[سهل بن عتیک]] نخستین جنازهای بود که [[رسول خدا]] {{صل}} بر آن در «جایگاه [[نماز]] بر [[مردگان]]» نماز خواند<ref>طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۸۳.</ref>. | جابر در سال ۶۱، در ۶۹ سالگی درگذشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.</ref>. به [[روایت]] [[ابن عباس]]، جنازه وی با [[سهل بن عتیک]] نخستین جنازهای بود که [[رسول خدا]] {{صل}} بر آن در «جایگاه [[نماز]] بر [[مردگان]]» نماز خواند<ref>طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۸۳.</ref>. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
٣. [[جابر بن عتیک بن نعمان]]؛ [[کنیه]] وی «ابوعبدالله» و به نقلی «ابوعبدالملک» (برگرفته از نام فرزندش) است. جد وی، [[نعمان بن عمرو بن عتیک اوسی]]، از بنو معاویه، تیرهای از بنوعبدالاشهل است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۵۲.</ref>، ولی [[نسب]] وی با نسب جابر معاوی تفاوت دارد. او در شمار [[صحابه]]<ref>ابن حبان، صحیح، ج۱، ص۵۳۱.</ref> و از بزرگان [[انصار]] و مهتر همه بنوعبدالاشهل بود و در [[مدینه]] درگذشت<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۴۶.</ref>. فرزندِ ابن جابر، «ابوسفیان» نام دارد و از پدرش [[روایت]] کرده است. این روایت که «هر کس [[مال]] [[مسلمانی]] را با قسم جدا کند، [[خداوند]] [[بهشت]] را بر وی [[حرام]] میدارد»، به وی و جابر (پیشین) سَلِمی منسوب است<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۰۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۹.</ref>. | ٣. [[جابر بن عتیک بن نعمان]]؛ [[کنیه]] وی «ابوعبدالله» و به نقلی «ابوعبدالملک» (برگرفته از نام فرزندش) است. جد وی، [[نعمان بن عمرو بن عتیک اوسی]]، از بنو معاویه، تیرهای از بنوعبدالاشهل است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۵۲.</ref>، ولی [[نسب]] وی با نسب جابر معاوی تفاوت دارد. او در شمار [[صحابه]]<ref>ابن حبان، صحیح، ج۱، ص۵۳۱.</ref> و از بزرگان [[انصار]] و مهتر همه بنوعبدالاشهل بود و در [[مدینه]] درگذشت<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۴۶.</ref>. فرزندِ ابن جابر، «ابوسفیان» نام دارد و از پدرش [[روایت]] کرده است. این روایت که «هر کس [[مال]] [[مسلمانی]] را با قسم جدا کند، [[خداوند]] [[بهشت]] را بر وی [[حرام]] میدارد»، به وی و جابر (پیشین) سَلِمی منسوب است<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۰۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۹.</ref>. | ||
برخی «ابو عبدالله» را [[کنیه]] جابر مُعاوی و ابوسفیان را نیز فرزند وی دانستهاند. روایاتی نیز از جابر بن عتیک نقل شده که به [[درستی]] مشخص نیست از کدام یک از آنهاست، گرچه جابر معاوی مشهورترین آنان است. در روایتی از جابر، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «گرچه [[مردم]] از عاملان [[زکات]] ناخرسندند، ولی با آمدن آنان اظهار [[خوشحالی]] کنید و زکاتی را که میخواهند، در اختیارشان بگذارید»<ref> | برخی «ابو عبدالله» را [[کنیه]] جابر مُعاوی و ابوسفیان را نیز فرزند وی دانستهاند. روایاتی نیز از جابر بن عتیک نقل شده که به [[درستی]] مشخص نیست از کدام یک از آنهاست، گرچه جابر معاوی مشهورترین آنان است. در روایتی از جابر، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «گرچه [[مردم]] از عاملان [[زکات]] ناخرسندند، ولی با آمدن آنان اظهار [[خوشحالی]] کنید و زکاتی را که میخواهند، در اختیارشان بگذارید»<ref>ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۳۵۷؛ بیهقی، احمد بن الحسین، السنن، ج۴، ص۱۱۴. استفاده عدم جواز مخالفت با کارگزاران را در هر زمان بنگرید: عظیم آبادی، محمد شمس الحق، عون المعبود، ج۴، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جابر بن عتیک»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۴۹ - ۳۵۰.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ کنونی تا ۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۶
آشنایی اجمالی
ابن حجر برخلاف دیگر صحابهنویسان، از تنی چند به نام جابر بن عتیک یاد کرده است. تشابه اسمی اینان، سبب خلط اخبار مربوط به آنان و اختلاف نظر جدی درباره نسب، فرزندان و روایات نقل شده از آنان شده است[۱].
۱. جابر بن عتیک معاوی؛ وی نواده قیس بن حارث بن هیشه انصاری از بنو معاویه[۲] تیرهای از اوس و برادر حارث بن عتیک است و در نام وی به «جابر» و «جَبر» اختلاف است. واقدی[۳]، ابن اسحاق[۴] و دمیاطی وی را جبر نامیدهاند و شافعی میگوید: مالک، جبر را به جابر تصحیف کرده است[۵]، ولی ابن حجر نام جابر را به دلیل کاربردش در سند روایات، ترجیح داده و افزوده که بغوی[۶] جبر را برادر جابر شمرده است [۷]. مردم مدینه وی را جایر و مردم عراق وی را جبر مینامیدند[۸]. مادرش جمیله، دختر زید صیفی از بنو حارثه، تیرهای از اوس بود[۹]. هضبه دختر عمرو بن مالک از بنو ثعلبه، تیرهای از قیس عیلان، با جابر ازدواج کرد و عتیک، عبدالله و ام ثابت را به دنیا آورد. ابن قداح، عبدالله بن محمد بن غماره انصاری میگوید: امروزه از بنومعاویه نسلی جز فرزندان جبر بن عتیک باقی نمانده است[۱۰].
او برادر پیمانی خباب بن ارت[۱۱] و از حاضران در غزوۀ بدر است[۱۲] و در پیکار أحد پایش شکست که رسول خدا (ص) دستی بر آن کشید و همان لحظه بهبود یافت[۱۳]. جابر در نبردهای بعدی نیز رسول خدا (ص) را همراهی کرد[۱۴]. جبر دو تن از اسیران غزوة بنو قریظه را کُشت[۱۵] و در فتح مکه[۱۶] و غزوه حنین[۱۷] پرچمدار بنو معاویه بود. به روایت جابر، پیامبر خدا (ص) به عیادت ابوالربیع عبد الله بن ثابت رفت و چون وی را مُرده یافت، استرجاع گفت و زنان گریستند؛ در حالی که جابر تلاش میکرد آنان را آرام کند، یکی از افراد خانواده عبدالله آرزو کرد مرگ وی شهادت در راه خدا میبود. رسول خدا (ص) مفهوم شهید را از کشته شدن در راه خدا به هفت مورد دیگر تعمیم داد[۱۸]. برخی به اشتباه کنیه عبدالله بن ثابت را بر جابر مُعاوی (بنومعاویه) تطبیق داده، وی را ابوالربیع گفتهاند [۱۹].
در دوره عمر که یهود خیبر تبعید شدند، به وی نیم سهم از سهام خیبر رسید[۲۰]. جابر برای عبدالله بن عمر توضیح داد که رسول خدا (ص) در کدام قسمت از مسجد بنومعاویه نماز خواند و سه دعایی را که در آن مسجد کرده بود، برای عبدالله بیان کرد[۲۱]. جابر از رسول خدا (ص) روایت کرده که غیرت و تکبر به محبوب و مبغوض الهی تقسیم میشود و برای هر یک نیز مثالی فرمود[۲۲]، ابن شاهین روایت پیش گفته را از جابر از پدرش عتیک بن قیس بن هیشه نقل کرده که صحیح نیست[۲۳].
جابر در سال ۶۱، در ۶۹ سالگی درگذشت[۲۴]. به روایت ابن عباس، جنازه وی با سهل بن عتیک نخستین جنازهای بود که رسول خدا (ص) بر آن در «جایگاه نماز بر مردگان» نماز خواند[۲۵].
٢. جابر بن عتیک سلمی؛ وی نواده قیس بن اسود از بنویمه، تیرهای از خزرج و فرزند زنی از خیبر و به نقلی از بنو نجار است[۲۶] است که با هند دختر براء بن معرور، از زنان بیعت کننده با رسول خدا (ص) ازدواج کرد[۲۷]. برخی از حضور او در غزوه بدر یاد کردهاند که صحیح نیست، ولی در دیگر نبردها حاضر بود[۲۸] اما ابن حجر[۲۹] حضور وی را در غزوه أحد اختلافی میداند و میگوید: فرزندش «عبدالملک» در شمار محدثان و روایت کننده از جابر بن عبدالله انصاری است. خلیفة بن خیاط[۳۰] روایات پیش گفته شهادت و گریه (از جابر معاوی) را از وی دانسته است.
گویند جابر بن عتیک اوسی از بنومعاویه، برادر عبدالله بن عتیک و قاتل ابن ابیحقیق یهودی است و از آنجا که بدون هیچ اختلافی خزرجیها کشنده وی بودند، برخی جابر بن عتیک را برادر عبدالله نمیدانند[۳۱]. عبدالله [۳۲] و جابر فرزندان عتیک بن قیس بن اسود شیمی خزرجی هستند[۳۳].
٣. جابر بن عتیک بن نعمان؛ کنیه وی «ابوعبدالله» و به نقلی «ابوعبدالملک» (برگرفته از نام فرزندش) است. جد وی، نعمان بن عمرو بن عتیک اوسی، از بنو معاویه، تیرهای از بنوعبدالاشهل است[۳۴]، ولی نسب وی با نسب جابر معاوی تفاوت دارد. او در شمار صحابه[۳۵] و از بزرگان انصار و مهتر همه بنوعبدالاشهل بود و در مدینه درگذشت[۳۶]. فرزندِ ابن جابر، «ابوسفیان» نام دارد و از پدرش روایت کرده است. این روایت که «هر کس مال مسلمانی را با قسم جدا کند، خداوند بهشت را بر وی حرام میدارد»، به وی و جابر (پیشین) سَلِمی منسوب است[۳۷].
برخی «ابو عبدالله» را کنیه جابر مُعاوی و ابوسفیان را نیز فرزند وی دانستهاند. روایاتی نیز از جابر بن عتیک نقل شده که به درستی مشخص نیست از کدام یک از آنهاست، گرچه جابر معاوی مشهورترین آنان است. در روایتی از جابر، رسول خدا (ص) فرمود: «گرچه مردم از عاملان زکات ناخرسندند، ولی با آمدن آنان اظهار خوشحالی کنید و زکاتی را که میخواهند، در اختیارشان بگذارید»[۳۸].[۳۹]
جستارهای وابسته
- بنوعبدالقیس (قبیله)
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۴۵۴-۴۵۶ و مقایسه کنید با ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۵۲ و ج۵، ص۲۴۷-۲۴۸.
- ↑ ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب مع والیمن الکبیر، ص۱۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۴۷؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۵.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۱۶.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۴۷.
- ↑ حاکم نیشابوری، معرفه، ص۱۵۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۶، ص۲۹۱.
- ↑ بر خلاف بیشتر سیره نگاران، ر. ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص۳۰۸.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۹؛ همچنین سمعانی، الأنساب ج۵، ص۳۳۵.
- ↑ ابن حبان، مشاهیر، ص۱۱۸.
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۱۵۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۴۷.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۶، ص۱۸ و ۳۲۷.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۱۶.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۰۰.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۶.
- ↑ مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۳۳؛ شافعی، محمد بن ادریس، مسند، ص۳۶۲.
- ↑ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۵۳۸. ابوالربیع کنیه عبدالله بن ثابت در متن حدیث یادشده آمده است.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۷۳؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۲۱.
- ↑ مالک بن انس، الموطأ، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن شبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۴، ص۵۱۷.
- ↑ ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۶۰۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۸۹.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص۵۶۸.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۴.
- ↑ طبرانی، المعجم الأوسط، ج۵، ص۸۳.
- ↑ خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۷۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۹۶.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۴۵۴.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۵۰.
- ↑ خلیفه بن خیاط، الطبقات، ص۱۷۳.
- ↑ ر. ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص۲۰۳.
- ↑ ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب مع والیمن الکبیر، ص۱۶؛ خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۵۲.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۱۴۴.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۵۲.
- ↑ ابن حبان، صحیح، ج۱، ص۵۳۱.
- ↑ ابن حبان، مشاهیر، ص۴۶.
- ↑ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۰۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۹۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۹.
- ↑ ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن، ج۱، ص۳۵۷؛ بیهقی، احمد بن الحسین، السنن، ج۴، ص۱۱۴. استفاده عدم جواز مخالفت با کارگزاران را در هر زمان بنگرید: عظیم آبادی، محمد شمس الحق، عون المعبود، ج۴، ص۳۲۹.
- ↑ حسینیان مقدم، حسین، مقاله «جابر بن عتیک»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۴۹ - ۳۵۰.