شریح بن ابی‌اوفی عبسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{نبوت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== وی از کسانی بود که همراه با مالک اشتر و عدی بن حاتم به طرف عثمان رفته بودند<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰۷.</ref>، اما پس از جنگ صفین از خوارج گردید. او نیز د...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
خط ۸: خط ۸:


==مقدمه==
==مقدمه==
وی از کسانی بود که همراه با [[مالک اشتر]] و [[عدی بن حاتم]] به طرف [[عثمان]] رفته بودند<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰۷.</ref>، اما پس از [[جنگ صفین]] از [[خوارج]] گردید. او نیز در [[اجتماع]] [[خانه]] [[عبدالله بن وهب]] [[رهبری]] خوارج را نپذیرفت. سپس جلسه سران خوارج در [[منزل]] وی تشکیل شد و آنجا بود که ایشان [[تصمیم]] به خروج از [[کوفه]] گرفتند. [[شریح]] در آن جلسه پیشنهاد کرد خوارج به سوی [[مدائن]] بروند و [[شهر]] را اشغال نموده و ساکنانش را [[اخراج]] کنند و پیکی نزد همفکرانشان به [[بصره]] بفرستند تا به آنها ملحق شوند.
شریح بن ابی‌اوفی عبسی از کسانی بود که همراه با [[مالک اشتر]] و [[عدی بن حاتم]] به طرف [[عثمان]] رفته بودند<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰۷.</ref>، اما پس از [[جنگ صفین]] از [[خوارج]] گردید. او نیز در [[اجتماع]] [[خانه]] [[عبدالله بن وهب]] [[رهبری]] خوارج را نپذیرفت. سپس جلسه سران خوارج در [[منزل]] وی تشکیل شد و آنجا بود که ایشان [[تصمیم]] به خروج از [[کوفه]] گرفتند. [[شریح]] در آن جلسه پیشنهاد کرد خوارج به سوی [[مدائن]] بروند و [[شهر]] را اشغال نموده و ساکنانش را [[اخراج]] کنند و پیکی نزد همفکرانشان به [[بصره]] بفرستند تا به آنها ملحق شوند.
شریح بن ابی اوفی هنگام بیرون رفتن از کوفه و حرکت به سوی [[نهروان]] این [[آیه]] را می‌خواند<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵.</ref> {{متن قرآن|فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«آنگاه (موسی) از آن (شهر) هراسان در حالی که (هر سو را) پاس می‌داشت، بیرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش * و چون روی به سوی مدین نهاد گفت: امید است پروردگارم مرا به راه میانه رهنمون گردد» سوره قصص، آیه ۲۱-۲۲.</ref>. وی در جریان [[جنگ نهروان]] [[فرماندهی]] [[جناح چپ]] خوارج را برعهده داشت و در این [[جنگ]] پای دیواری جای گرفت و از رخنه‌ای که بر [[دیوار]] بود مدتی جنگید و سه نفر از [[یاران امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} از [[قبیله همدان]] را کشت. [[قیس بن قیس بن معاویه دهنی انصاری]] به او [[حمله]] برد و پای او را قطع کرد، با این حال شریح هم چنان می‌جنگید. قیس بار دیگر به وی حمله برد و او را کشت<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۶۵.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۲۳۷.</ref>
شریح بن ابی اوفی هنگام بیرون رفتن از کوفه و حرکت به سوی [[نهروان]] این [[آیه]] را می‌خواند<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵.</ref> {{متن قرآن|فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«آنگاه (موسی) از آن (شهر) هراسان در حالی که (هر سو را) پاس می‌داشت، بیرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش * و چون روی به سوی مدین نهاد گفت: امید است پروردگارم مرا به راه میانه رهنمون گردد» سوره قصص، آیه ۲۱-۲۲.</ref>. وی در جریان [[جنگ نهروان]] [[فرماندهی]] [[جناح چپ]] خوارج را برعهده داشت و در این [[جنگ]] پای دیواری جای گرفت و از رخنه‌ای که بر [[دیوار]] بود مدتی جنگید و سه نفر از [[یاران امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} از [[قبیله همدان]] را کشت. [[قیس بن قیس بن معاویه دهنی انصاری]] به او [[حمله]] برد و پای او را قطع کرد، با این حال شریح هم چنان می‌جنگید. قیس بار دیگر به وی حمله برد و او را کشت<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۶۵.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۲۳۷.</ref>



نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۹

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

شریح بن ابی‌اوفی عبسی از کسانی بود که همراه با مالک اشتر و عدی بن حاتم به طرف عثمان رفته بودند[۱]، اما پس از جنگ صفین از خوارج گردید. او نیز در اجتماع خانه عبدالله بن وهب رهبری خوارج را نپذیرفت. سپس جلسه سران خوارج در منزل وی تشکیل شد و آنجا بود که ایشان تصمیم به خروج از کوفه گرفتند. شریح در آن جلسه پیشنهاد کرد خوارج به سوی مدائن بروند و شهر را اشغال نموده و ساکنانش را اخراج کنند و پیکی نزد همفکرانشان به بصره بفرستند تا به آنها ملحق شوند. شریح بن ابی اوفی هنگام بیرون رفتن از کوفه و حرکت به سوی نهروان این آیه را می‌خواند[۲] ﴿فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ[۳]. وی در جریان جنگ نهروان فرماندهی جناح چپ خوارج را برعهده داشت و در این جنگ پای دیواری جای گرفت و از رخنه‌ای که بر دیوار بود مدتی جنگید و سه نفر از یاران امیرالمؤمنین علی(ع) از قبیله همدان را کشت. قیس بن قیس بن معاویه دهنی انصاری به او حمله برد و پای او را قطع کرد، با این حال شریح هم چنان می‌جنگید. قیس بار دیگر به وی حمله برد و او را کشت[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۰۷.
  2. تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵.
  3. «آنگاه (موسی) از آن (شهر) هراسان در حالی که (هر سو را) پاس می‌داشت، بیرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش * و چون روی به سوی مدین نهاد گفت: امید است پروردگارم مرا به راه میانه رهنمون گردد» سوره قصص، آیه ۲۱-۲۲.
  4. تاریخ طبری، ج۴، ص۶۵.
  5. رجبی دوانی، محمد حسین، کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی ص ۲۳۷.