حق‌گرایی و حق‌طلبی در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = حق‌گرایی و حق‌طلبی
| عنوان مدخل  = حق‌گرایی و حق‌طلبی
| مداخل مرتبط = [[حق‌گرایی و حق‌طلبی در قرآن]] - [[حق‌گرایی و حق‌طلبی در معارف و سیره نبوی]] - [[حق‌گرایی و حق‌طلبی در معارف و سیره علوی]] - [[حق‌گرایی و حق‌طلبی در اخلاق اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
==مقدمه==
==مقدمه==
یکی از نمونه‌های بارز [[رفتار عادلانه]] با [[مردمان]] [[حق‌طلبی]] است، به این معنی که [[انسان]] [[حق دیگران]] را به ایشان برساند و بیش از [[حق]] خود از دیگران مطالبه نکند. کسی که بیش از [[حق]] خود می‌خواهد و می‌گیرد، همانند کسی که از دادن [[حق دیگران]] استنکاف می‌کند، [[عدالت]] را نقض کرده است و [[ارزش]] و نوع حقی که ضایع می‌شود در [[صدق]] نام [[ظلم]] هیچ تأثیری ندارد. کسی که [[حق]] کوچکی را ضایع کند همانند کسی که [[حقوق]] بزرگ را ندیده می‌گیرد [[ظالم]] است. کسی که [[حقوق]] [[دینی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردمان]] را تباه می‌کند به همان اندازه [[عدالت]] را خدشه‌دار می‌کند که با ندیده گرفتن [[حقوق مالی]] و [[اقتصادی]] خدشه‌دار می‌شود. در اینجا [[تذکر]] این نکته ضروری است که همان‌طور که مطالبه [[حق]] خویش با [[عدالت]] منافات ندارد، اگر کسی از سرِ [[کرم]] و [[بزرگواری]] از [[حق]] خویش بگذرد به طوری که مصداق [[ستم‌پذیری]] نباشد، برخلاف [[عدالت]] نیست، وگرنه خود موجب [[نقض]] [[عدالت]] می‌شود. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در نامه‌ای که به سران [[سپاه]] خویش نوشته، پس از آنکه [[حقوق]] متقابل خود و ایشان را یادآور شده، می‌فرماید: {{متن حدیث|فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِكُمْ وَ أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ مَا يُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ أَمْرَكُمْ}}<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، با شرح محمد عبده، نامه ۵۰، ج۳، ص۸۰.</ref> [[حقوق]] خویش را از [[امیران]] و [[فرمانروایان]] خود بگیرید و آن حقی را که (ایشان بر شما دارند همان که) [[خدا]] با آن کارتان را به [[صلاح]] می‌آورد به ایشان بدهید<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص۶۲-۶۹.</ref>.
یکی از نمونه‌های بارز [[رفتار عادلانه]] با [[مردمان]] [[حق‌طلبی]] است، به این معنی که [[انسان]] [[حق دیگران]] را به ایشان برساند و بیش از [[حق]] خود از دیگران مطالبه نکند. کسی که بیش از [[حق]] خود می‌خواهد و می‌گیرد، همانند کسی که از دادن [[حق دیگران]] استنکاف می‌کند، [[عدالت]] را نقض کرده است و [[ارزش]] و نوع حقی که ضایع می‌شود در [[صدق]] نام [[ظلم]] هیچ تأثیری ندارد. کسی که [[حق]] کوچکی را ضایع کند همانند کسی که [[حقوق]] بزرگ را ندیده می‌گیرد [[ظالم]] است. کسی که [[حقوق]] [[دینی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مردمان]] را تباه می‌کند به همان اندازه [[عدالت]] را خدشه‌دار می‌کند که با ندیده گرفتن [[حقوق مالی]] و [[اقتصادی]] خدشه‌دار می‌شود. در اینجا [[تذکر]] این نکته ضروری است که همان‌طور که مطالبه [[حق]] خویش با [[عدالت]] منافات ندارد، اگر کسی از سرِ [[کرم]] و [[بزرگواری]] از [[حق]] خویش بگذرد به طوری که مصداق [[ستم‌پذیری]] نباشد، برخلاف [[عدالت]] نیست، وگرنه خود موجب [[نقض]] [[عدالت]] می‌شود. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در نامه‌ای که به سران [[سپاه]] خویش نوشته، پس از آنکه [[حقوق]] متقابل خود و ایشان را یادآور شده، می‌فرماید: {{متن حدیث|فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِكُمْ وَ أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ مَا يُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ أَمْرَكُمْ}}<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، با شرح محمد عبده، نامه ۵۰، ج۳، ص۸۰.</ref> [[حقوق]] خویش را از [[امیران]] و [[فرمانروایان]] خود بگیرید و آن حقی را که (ایشان بر شما دارند همان که) [[خدا]] با آن کارتان را به [[صلاح]] می‌آورد به ایشان بدهید<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص۶۲-۶۹.</ref>.
خط ۴: خط ۱۱:
==فضیلت اخلاقی حق‌طلبی ==
==فضیلت اخلاقی حق‌طلبی ==
یکی از [[فضائل]] مهم انسانی که اگر انسان واجد آن باشد کمال بزرگی را دارا می‌باشد این است که [[حق]] را برای حق بخواهد. از حق خوشش بیاید برای اینکه حق است و از [[باطل]] متنفر باشد برای اینکه باطل است. اگر حق به دست دشمنش هم [[اجرا]] شد، این [[مالکیت]] را داشته باشد بر نفس خودش که آن حق را تعریف کند و اگر باطل از فرزندش یا دوستانش وجود پیدا کرد، این [[قدرت]] را داشته باشد که از او [[تنفر]] داشته باشد و اظهار تنفر کند. کسانی که حق را برای حق می‌خواهند اندک‌اند، بسیار اندک، و کسانی که باطل را برای باطل بودنش قبول ندارند و از آن متنفرند اندک‌اند و بسیار اندک و تنها کسانی دارای این صفت [[ارزشمند]] هستند که [[قلب]] خود را [[تطهیر]] کرده باشند و از [[هواهای نفسانی]] خود را تهی کرده باشند<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۴.</ref>
یکی از [[فضائل]] مهم انسانی که اگر انسان واجد آن باشد کمال بزرگی را دارا می‌باشد این است که [[حق]] را برای حق بخواهد. از حق خوشش بیاید برای اینکه حق است و از [[باطل]] متنفر باشد برای اینکه باطل است. اگر حق به دست دشمنش هم [[اجرا]] شد، این [[مالکیت]] را داشته باشد بر نفس خودش که آن حق را تعریف کند و اگر باطل از فرزندش یا دوستانش وجود پیدا کرد، این [[قدرت]] را داشته باشد که از او [[تنفر]] داشته باشد و اظهار تنفر کند. کسانی که حق را برای حق می‌خواهند اندک‌اند، بسیار اندک، و کسانی که باطل را برای باطل بودنش قبول ندارند و از آن متنفرند اندک‌اند و بسیار اندک و تنها کسانی دارای این صفت [[ارزشمند]] هستند که [[قلب]] خود را [[تطهیر]] کرده باشند و از [[هواهای نفسانی]] خود را تهی کرده باشند<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۳۴.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100254.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱۴''']]
# [[پرونده:1100618.jpg|22px]] [[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|'''منظومه فکری امام خمینی''']]
{{پایان منابع}}
== پانویس ==
{{پانویس}}
[[رده:حق]]

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۵

مقدمه

یکی از نمونه‌های بارز رفتار عادلانه با مردمان حق‌طلبی است، به این معنی که انسان حق دیگران را به ایشان برساند و بیش از حق خود از دیگران مطالبه نکند. کسی که بیش از حق خود می‌خواهد و می‌گیرد، همانند کسی که از دادن حق دیگران استنکاف می‌کند، عدالت را نقض کرده است و ارزش و نوع حقی که ضایع می‌شود در صدق نام ظلم هیچ تأثیری ندارد. کسی که حق کوچکی را ضایع کند همانند کسی که حقوق بزرگ را ندیده می‌گیرد ظالم است. کسی که حقوق دینی، سیاسی و اجتماعی مردمان را تباه می‌کند به همان اندازه عدالت را خدشه‌دار می‌کند که با ندیده گرفتن حقوق مالی و اقتصادی خدشه‌دار می‌شود. در اینجا تذکر این نکته ضروری است که همان‌طور که مطالبه حق خویش با عدالت منافات ندارد، اگر کسی از سرِ کرم و بزرگواری از حق خویش بگذرد به طوری که مصداق ستم‌پذیری نباشد، برخلاف عدالت نیست، وگرنه خود موجب نقض عدالت می‌شود. امیرالمؤمنین (ع) در نامه‌ای که به سران سپاه خویش نوشته، پس از آنکه حقوق متقابل خود و ایشان را یادآور شده، می‌فرماید: «فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِكُمْ وَ أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ مَا يُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ أَمْرَكُمْ»[۱] حقوق خویش را از امیران و فرمانروایان خود بگیرید و آن حقی را که (ایشان بر شما دارند همان که) خدا با آن کارتان را به صلاح می‌آورد به ایشان بدهید[۲].

فضیلت اخلاقی حق‌طلبی

یکی از فضائل مهم انسانی که اگر انسان واجد آن باشد کمال بزرگی را دارا می‌باشد این است که حق را برای حق بخواهد. از حق خوشش بیاید برای اینکه حق است و از باطل متنفر باشد برای اینکه باطل است. اگر حق به دست دشمنش هم اجرا شد، این مالکیت را داشته باشد بر نفس خودش که آن حق را تعریف کند و اگر باطل از فرزندش یا دوستانش وجود پیدا کرد، این قدرت را داشته باشد که از او تنفر داشته باشد و اظهار تنفر کند. کسانی که حق را برای حق می‌خواهند اندک‌اند، بسیار اندک، و کسانی که باطل را برای باطل بودنش قبول ندارند و از آن متنفرند اندک‌اند و بسیار اندک و تنها کسانی دارای این صفت ارزشمند هستند که قلب خود را تطهیر کرده باشند و از هواهای نفسانی خود را تهی کرده باشند[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. شریف رضی، نهج البلاغه، با شرح محمد عبده، نامه ۵۰، ج۳، ص۸۰.
  2. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۶۲-۶۹.
  3. صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۴۵.
  4. سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۳۴.