دشنام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
دشنام و [[سب]]، یکی از رفتارهای [[زشت]] و غیر [[اخلاقی]] است. این [[رفتار]] تخصیص‌بردار نیست و در هرصورت موافق و مخالف حتی [[مشرکین]] و [[کافران]] را شامل می‌شود. در [[قرآن کریم]] در خطاب به [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] با [[دستورات]] مختلف این نکته [[بیان]] شده است؛ زیرا دشنام در اثر نبودن [[منطق]] و در اثر زبونی و نوعی [[رذیله]] [[اخلاقی]] است. شخص تا می‌تواند طرف را با [[منطق]] مجاب نماید، نه این که [[احساسات]] او را جریحه دار کند. از سوی دیگر دشنام به [[پیامبر]] هم مذموم شناخته شده و [[مشرکان]] ملامت شده که این چه کاری است که انجام می‌دهید.
[[مکتب]] [[رهایی]] بخش [[الهی]]، تمام [[مردم]] را به [[مودت]]، [[دوستی]] و [[همکاری]] فرا می‌خواند. اصل اول در [[اسلام]] این است که مردم به صورت [[مسالمت‌آمیز]] در کنار هم [[زندگی]] نمایند، و با همکاری هم زمینه [[رشد]] و شکوفایی خود را فراهم نموده، استعدادهای نهفته خود را به کمال برسانند. [[رسیدن به کمال]] وقتی ممکن است که [[انسان]] زمینه آن را فراهم کند و در پرتو [[دین]] و عمل به [[دستورهای الهی]] خود را به جایی برساند که جز [[خدا]] نبیند.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 148.</ref>
#{{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>
 
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! (به پیامبر) نگویید با ما مدارا کن، بگویید: در کار ما بنگر، و سخن نیوش باشید و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰۴.</ref>
==معنای لغوی [[دشنام]]==
#{{متن قرآن|حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ * لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ * قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ * مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ}}<ref>«تا هنگامی که کامروایان ایشان را به عذاب فرو گیریم؛ ناگاه به زاری می‌افتند * امروز زاری نکنید که از سوی ما یاری نخواهید دید * زیرا آیات من برایتان خوانده می‌شد اما شما پشت کردید * در حالی که در برابر آن گردنکشی می‌ورزیدید و در نشست‌های شبانه بدگویی می‌کردید» سوره مؤمنون، آیه ۶۴-۶۷.</ref>
در کتاب‌های لغت «[[سبّ]]» (دشنام) به معنای قطع کردن است از آنجا که دشنام موجب پاره کردن و از بین رفتن [[آبرو]] می‌شود؛ لذا آن را [[سب]] نامیده‌اند: {{عربی|"واصل السب القطع، ثم سار السب شتماً لان الشتم خرق الاعراض"}}<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۱.</ref>.
#{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ}}<ref>«و از هر سوگندخواره فرومایه‌ای فرمان مبر!» سوره قلم، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ}}<ref>«درشتخویی، فراسوی آن: بی‌تباری،» سوره قلم، آیه ۱۳.</ref>
 
تقریباً [[اهل لغت]]، همه [[اتفاق نظر]] دارند که معنای لغوی سب همان قطع کردن و بریدن است. [[ابن اثیر]] در النهایه، شتم و سب را یکی دانسته است، ابن منظور افریقی در لسان العرب، قطع، بریدن و [[ننگ و عار]] را از معانی سب آورده است، [[شیخ انصاری]] در [[مکاسب]] ضمن ارجاع به عرف در معنا و مفهوم سب به نقل از جامع المقاصد می‌نویسد: سب گفتن کلمه و نسبت دادن چیزی به شخصی است که کسر [[شأن]] به حساب آید، مانند کلمه [[پست]] (وضیع) و امثال آن، [[غزالی]] در [[احیاء علوم الدین]] می‌نویسد: تعریف و [[حقیقت]] سب عبارت است از گفتن چیزهای [[زشت]] یا جمله‌های صریح بی‌پرده و بدون کنایه و رمز. در [[دایرة‌المعارف]] [[تشیع]] آمده است: «سب به معنای دشنام، [[فحش]] و [[ناسزا]] گفتن به دیگری است».
== نکات ==
 
در [[آیات]] فوق این موضوعات در رابطه با دشنام مطرح گردیده است:
فحش، هر سخن و [[عمل زشت]] را گویند. هر [[کلام]] ناپسندی که از حد فراتر رود و [[بیهوده]] و یاوه محسوب گردد فحش و فاحشه نامیده می‌شود.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص 148-149.</ref>
# دشنام به [[کافران]] و [[مشرکان]] و کسانی که غیر [[خدا]] را می‌پرستند جایز نیست. {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>
# دشنام به [[پیامبر]] موجب [[کفر]] دشنام دهندگان: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا}}<ref>«ای مؤمنان! (به پیامبر) نگویید با ما مدارا کن، بگویید: در کار ما بنگر، و سخن نیوش باشید و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰۴.</ref>....{{متن قرآن|وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! (به پیامبر) نگویید با ما مدارا کن، بگویید: در کار ما بنگر، و سخن نیوش باشید و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰۴.</ref>
# دشنام مترفان [[کافر]] به [[پیامبر]] در محفل‌های شبانه خود و اعلام [[محروم]] بودن دشنام گویان به [[محمد]] از [[یاری]] [[خداوند]] در [[قیامت]]: {{متن قرآن|لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«امروز زاری نکنید که از سوی ما یاری نخواهید دید» سوره مؤمنون، آیه ۶۵.</ref>... {{متن قرآن|مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ}}<ref>«در حالی که در برابر آن گردنکشی می‌ورزیدید و در نشست‌های شبانه بدگویی می‌کردید» سوره مؤمنون، آیه ۶۷.</ref><ref>براین اساس که ضمیر «به» به پیامبر برگردد و هجر به معنی دشنام باشد همان گونه که در تفسیر مجمع البیان آمده است (مجمع البیان ج ۷ ص ۱۷۹)</ref>
# [[پیامبر]] [[مأمور]] [[پرهیز]] از [[اجابت]] خواسته‌های دشنام دهندگان: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>... {{متن قرآن|عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ}}<ref>«درشتخویی، فراسوی آن: بی‌تباری،» سوره قلم، آیه ۱۳.</ref><ref>بنا براین که «عتل» به معنی دشنام دهنده و فاعل آن بعضی دشمنان پیامبر باشند همان گونه که درالمیزان و مجمع آمده است (المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۹، ص: ۳۷۲) (مجمع البیان، ج ۱۰، ص: ۵۰۲)</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۰۱.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100808.jpg|22px]] [[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|'''سیره اجتماعی پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۱

مقدمه

مکتب رهایی بخش الهی، تمام مردم را به مودت، دوستی و همکاری فرا می‌خواند. اصل اول در اسلام این است که مردم به صورت مسالمت‌آمیز در کنار هم زندگی نمایند، و با همکاری هم زمینه رشد و شکوفایی خود را فراهم نموده، استعدادهای نهفته خود را به کمال برسانند. رسیدن به کمال وقتی ممکن است که انسان زمینه آن را فراهم کند و در پرتو دین و عمل به دستورهای الهی خود را به جایی برساند که جز خدا نبیند.[۱]

معنای لغوی دشنام

در کتاب‌های لغت «سبّ» (دشنام) به معنای قطع کردن است از آنجا که دشنام موجب پاره کردن و از بین رفتن آبرو می‌شود؛ لذا آن را سب نامیده‌اند: "واصل السب القطع، ثم سار السب شتماً لان الشتم خرق الاعراض"[۲].

تقریباً اهل لغت، همه اتفاق نظر دارند که معنای لغوی سب همان قطع کردن و بریدن است. ابن اثیر در النهایه، شتم و سب را یکی دانسته است، ابن منظور افریقی در لسان العرب، قطع، بریدن و ننگ و عار را از معانی سب آورده است، شیخ انصاری در مکاسب ضمن ارجاع به عرف در معنا و مفهوم سب به نقل از جامع المقاصد می‌نویسد: سب گفتن کلمه و نسبت دادن چیزی به شخصی است که کسر شأن به حساب آید، مانند کلمه پست (وضیع) و امثال آن، غزالی در احیاء علوم الدین می‌نویسد: تعریف و حقیقت سب عبارت است از گفتن چیزهای زشت یا جمله‌های صریح بی‌پرده و بدون کنایه و رمز. در دایرة‌المعارف تشیع آمده است: «سب به معنای دشنام، فحش و ناسزا گفتن به دیگری است».

فحش، هر سخن و عمل زشت را گویند. هر کلام ناپسندی که از حد فراتر رود و بیهوده و یاوه محسوب گردد فحش و فاحشه نامیده می‌شود.[۳]

منابع

پانویس