حسابرسی بندگان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = شئون امام]] در [[روز قیامت
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  = [[حسابرسی بندگان]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[حسابرسی بندگان در قرآن]] - [[حسابرسی بندگان در حدیث]] - [[حسابرسی بندگان در کلام اسلامی]] - [[حسابرسی بندگان در عرفان اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[حسابرسی بندگان در قرآن]]
| پرسش مرتبط  = حسابرسی بندگان (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* یکی از [[مواقف قیامت]]، موقف حساب و کتاب است؛ بدین معنا که ابتدا به حساب [[بندگان]] رسیدگی،<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ}} (ابراهیم، ۴۱).</ref> و آن‌گاه [[نامه عمل]] هرکسی به دستش داده می‌شود.<ref>{{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا * وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا * وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا}} (انشقاق، ۷-۱۱).</ref> در روایاتی به این مطلب تصریح شده است که [[امامان]] {{عم}} بازگشت‌گاه [[مردم]] و حسابرس [[اعمال]] ایشان هستند؛ چنان‌که [[امام کاظم]] {{ع}} در روایتی صحیح به سماعه فرمودند: {{عربی|"يَا سَمَاعَةُ! إِلَيْنَا إِيَابُ هَذَا اَلْخَلْقِ وَ عَلَيْنَا حِسَابُهُمْ"}}.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۶۲. روایتی به همین مضمون از امام کاظم {{ع}} نیز نقل شده است (ر. ک: فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الكوفی، ص۵۵۲).</ref> [[امام هادی]] {{ع}} نیز در [[زیارت جامعه کبیره]] فرمودند: {{عربی|"إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ"}}.<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی‌(شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۲.</ref> [[امام باقر]] {{ع}} نیز پس از [[تبیین]] مسئله حساب و [[کتاب]] [[مردم]] در [[قیامت]]، بر وجود چنین شأنی برای [[امامان]] {{عم}} تأکید کردند.<ref>{{عربی|"ثُمَّ يُدْعَى بِنَا فَيُدْفَعُ إِلَيْنَا حِسَابُ النَّاسِ فَنَحْنُ وَ اللَّهِ نُدْخِلُ أَهْلَ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۵۹). این روایت به لحاظ سندی اعتبار لازم را ندارد؛ اما برای تأیید دو روایت پیشین مفید است.</ref> ممکن است این مدعا در نگاه نخست با [[آیات قرآن کریم]] ناسازگار بنماید؛ برای نمونه آیاتی که در آنها تعبير {{متن قرآن|وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ}} به‌کار رفته است.<ref>برای نمونه، ر. ک: بقره (۲)، ۲۰۲؛ آل عمران (۳)، ۱۹؛ مائده (۵)، ۴؛ رعد (۱۳)، ۴۱.</ref> در برخی دیگر از [[آیات]]، حساب [[بندگان]] به عهده [[خداوند]] نهاده شده است.<ref>رعد (۱۳)، ۴۰.</ref>.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>
یکی از [[مواقف قیامت]]، موقف حساب و کتاب است؛ بدین معنا که ابتدا به حساب [[بندگان]] رسیدگی،<ref>{{متن قرآن|يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ}} (ابراهیم، ۴۱).</ref> و آن‌گاه [[نامه عمل]] هرکسی به دستش داده می‌شود.<ref>{{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا * وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا * وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا}} (انشقاق، ۷-۱۱).</ref> در روایاتی به این مطلب تصریح شده است که [[امامان]] {{عم}} بازگشت‌گاه [[مردم]] و حسابرس [[اعمال]] ایشان هستند؛ چنان‌که [[امام کاظم]] {{ع}} در روایتی صحیح به سماعه فرمودند: {{عربی|"يَا سَمَاعَةُ! إِلَيْنَا إِيَابُ هَذَا اَلْخَلْقِ وَ عَلَيْنَا حِسَابُهُمْ"}}.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۶۲. روایتی به همین مضمون از امام کاظم {{ع}} نیز نقل شده است (ر. ک: فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الكوفی، ص۵۵۲).</ref> [[امام هادی]] {{ع}} نیز در [[زیارت جامعه کبیره]] فرمودند: {{عربی|"إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ"}}.<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی‌(شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۲.</ref> [[امام باقر]] {{ع}} نیز پس از [[تبیین]] مسئله حساب و [[کتاب]] [[مردم]] در [[قیامت]]، بر وجود چنین شأنی برای [[امامان]] {{عم}} تأکید کردند.<ref>{{عربی|"ثُمَّ يُدْعَى بِنَا فَيُدْفَعُ إِلَيْنَا حِسَابُ النَّاسِ فَنَحْنُ وَ اللَّهِ نُدْخِلُ أَهْلَ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ"}} (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۵۹). این روایت به لحاظ سندی اعتبار لازم را ندارد؛ اما برای تأیید دو روایت پیشین مفید است.</ref> ممکن است این مدعا در نگاه نخست با [[آیات قرآن کریم]] ناسازگار بنماید؛ برای نمونه آیاتی که در آنها تعبير {{متن قرآن|وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ}} به‌کار رفته است.<ref>برای نمونه، ر. ک: بقره (۲)، ۲۰۲؛ آل عمران (۳)، ۱۹؛ مائده (۵)، ۴؛ رعد (۱۳)، ۴۱.</ref> در برخی دیگر از [[آیات]]، حساب [[بندگان]] به عهده [[خداوند]] نهاده شده است.<ref>رعد (۱۳)، ۴۰.</ref>.
* در برخی [[آیات]] نیز، حصرگونه، [[خداوند متعال]] حسابگر [[اعمال]] [[بندگان]] شمرده شده است: {{متن قرآن|إِنْ حِسَابُهُمْ إِلاَّ عَلَى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ}}.<ref>شعرا (۲۶)، ۱۱۳.</ref> چنان‌که در برخی [[آیات]] نیز تصریح شده است: {{متن قرآن|إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ}}.<ref>غاشیه (۸۸)، ۲۵ و ۲۶.</ref> جالب آنکه برخی [[عالمان اهل سنت]] نیز که با [[عقیده]] [[تشیع]] (مبنی بر اینکه حساب [[بندگان]] با [[امام]] است) آشنایی داشته‌اند، [[آیات]] پایانی [[سوره]] غاشیه را دلیلی بر رد این [[عقیده]] دانسته‌اند.<ref>آلوسی می‌نویسد: فی الآية رد على كثير من الشيعة حيث زعموا أن حساب الخلائق على الأمير واستدلوا على ذلك بما افتروه عليه وعلى أهل بيته - رضي الله تعالی عنهم أجمعين - من الأخبار (سیدمحمود آلوسی، روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم والسبع المثانی، ج۱۵، ص۳۳۱.</ref> پاسخ به این [[پرسش]] با استفاده از زبان و [[ادبیات]] [[قرآن]]، کار دشواری نیست؛ چه، در موارد دیگری نیز کاری که به [[خداوند]] نسبت داده شده به دیگران نیز نسبت داده شده است؛ چنان‌که پیش‌تر در مسئله کیفیتِ گرفتن [[جان]] [[بندگان]] به‌وسیله [[خداوند]] و عزراییل [[گذشت]].<ref>این مطلب در بخش شئون امام در نظام ماده، در مسئله «تفویض مطلق» تبیین شد.</ref> آری، آشنایی با این [[معارف]] برای کسانی که [[حقیقت]] آموزه بل امر بين الأمرين و [[توحید افعالی]] را [[درک]] نکرده‌اند، دشوار است؛ درحالی‌که [[دانشمندان]] [[شیعی]] با توجه به آموزه یادشده مشکلی در جمع میان [[آیات]] یادشده ندارند. در اینجا نیز، اینکه بازگشت‌گاه [[بندگان]] و حسابگر [[اعمال]] آنها به‌طور [[حقیقی]] [[خداوند]] باشد، اما همین کار به‌طور طولی به دیگران نسبت داده شود، با آموزه‌های [[قرآنی]] منافاتی ندارد.<ref>البته اگر آلوسی بر این باور باشد که اساساً اینکه امام {{ع}} به فرمان خداوند متعال، عهده‌دار حساب خلایق شود، مدعایی ناسازگار با قرآن است، پاسخ او همان است که بیان شد. اما اگر او مدعای یادشده را در مقام ثبوت، امری ممکن دانسته، و در مقام اثبات، آن را مدعایی بدون دلیل بداند، در اینجا روشن است که نمی‌توان با استفاده از سخنان امامان {{عم}} وی را محکوم کرد.</ref> از آنچه [[گذشت]]، روشن می‌شود که یکی از [[شئون]] [[امامان]] {{عم}} [[حسابرسی]] [[رفتار]] [[بندگان]] است. این امر نشان از [[جایگاه]] والای [[امامت]] دارد. بی‌تردید، چنان نیست که ایشان صرفاً به‌دلیل [[شخصیت]] حقیقی‌شان این [[مسئولیت]] را بر عهده دارند؛ بلکه در [[حقیقت]]، از آنجاکه [[پذیرش]] [[امامت]] [[امامان]] {{عم}} - برحسب [[روایات]] پرشمار - معیار [[پذیرش]] [[عقاید]] و [[اعمال]] است،<ref>برای نمونه، ر. ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۸۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۸-۲۱.</ref> صاحبان [[منصب امامت]] نیز حسابرس بندگان‌اند تا دانسته شود که [[انسان‌ها]] به [[امامت]] ایشان [[اذعان]] داشته‌اند یا خیر. آری، توحیدْ رکن رکین [[عقاید]] یک [[انسان]] است؛ اما توحيدْ بدون [[پذیرش]] [[امامت]] [[امامان]]، سودمند نخواهد بود؛ از‌این‌رو، بازگشت‌گاه [[مردم]] امامان‌اند تا دانسته شود که [[توحید]] ایشان با [[پذیرش]] [[امامت]] ایشان بوده یا بدون آن.<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>
 
* از دیگر [[شئون تکوینی]] [[امام]] در سرای [[آخرت]]، نقش ایشان در [[حسابرسی بندگان]] است. از میان [[متکلمان]] تنها [[شیخ مفید]] به این مسئله توجه کرده است. او [[مسئولیت]] [[حسابرسی]] [[مؤمنان]] [[گنهکار]] را بر عهده [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} می‌داند. [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که [[خداوند]] این [[مقام]] را به ایشان داده تا [[برتری]] آنها بر سایر [[بندگان]] را نشان دهد. شیخ، [[دلیل]] مدعای خود را [[اخبار]] [[مستفیض]] [[صادقین]] {{عم}} بیان می‌کند و پس از ذکر [[آیه]] {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه (۹)، ۱۰۵.</ref> مقصود از «مؤمنون» را [[ائمه]] {{عم}} می‌داند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص ۷۸-۷۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۳۴۳.</ref>
در برخی [[آیات]] نیز، حصرگونه، [[خداوند متعال]] حسابگر [[اعمال]] [[بندگان]] شمرده شده است: {{متن قرآن|إِنْ حِسَابُهُمْ إِلاَّ عَلَى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ}}.<ref>شعرا (۲۶)، ۱۱۳.</ref> چنان‌که در برخی [[آیات]] نیز تصریح شده است: {{متن قرآن|إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ}}.<ref>غاشیه (۸۸)، ۲۵ و ۲۶.</ref> جالب آنکه برخی [[عالمان اهل سنت]] نیز که با [[عقیده]] [[تشیع]] (مبنی بر اینکه حساب [[بندگان]] با [[امام]] است) آشنایی داشته‌اند، [[آیات]] پایانی [[سوره]] غاشیه را دلیلی بر رد این [[عقیده]] دانسته‌اند.<ref>آلوسی می‌نویسد: فی الآية رد على كثير من الشيعة حيث زعموا أن حساب الخلائق على الأمير واستدلوا على ذلك بما افتروه عليه وعلى أهل بيته - رضي الله تعالی عنهم أجمعين - من الأخبار (سیدمحمود آلوسی، روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم والسبع المثانی، ج۱۵، ص۳۳۱.</ref> پاسخ به این [[پرسش]] با استفاده از زبان و [[ادبیات]] [[قرآن]]، کار دشواری نیست؛ چه، در موارد دیگری نیز کاری که به [[خداوند]] نسبت داده شده به دیگران نیز نسبت داده شده است؛ چنان‌که پیش‌تر در مسئله کیفیتِ گرفتن [[جان]] [[بندگان]] به‌وسیله [[خداوند]] و عزراییل [[گذشت]].<ref>این مطلب در بخش شئون امام در نظام ماده، در مسئله «تفویض مطلق» تبیین شد.</ref> آری، آشنایی با این [[معارف]] برای کسانی که [[حقیقت]] آموزه بل امر بين الأمرين و [[توحید افعالی]] را [[درک]] نکرده‌اند، دشوار است؛ درحالی‌که [[دانشمندان]] [[شیعی]] با توجه به آموزه یادشده مشکلی در جمع میان [[آیات]] یادشده ندارند. در اینجا نیز، اینکه بازگشت‌گاه [[بندگان]] و حسابگر [[اعمال]] آنها به‌طور [[حقیقی]] [[خداوند]] باشد، اما همین کار به‌طور طولی به دیگران نسبت داده شود، با آموزه‌های [[قرآنی]] منافاتی ندارد.<ref>البته اگر آلوسی بر این باور باشد که اساساً اینکه امام {{ع}} به فرمان خداوند متعال، عهده‌دار حساب خلایق شود، مدعایی ناسازگار با قرآن است، پاسخ او همان است که بیان شد. اما اگر او مدعای یادشده را در مقام ثبوت، امری ممکن دانسته، و در مقام اثبات، آن را مدعایی بدون دلیل بداند، در اینجا روشن است که نمی‌توان با استفاده از سخنان امامان {{عم}} وی را محکوم کرد.</ref> از آنچه [[گذشت]]، روشن می‌شود که یکی از [[شئون]] [[امامان]] {{عم}} [[حسابرسی]] [[رفتار]] [[بندگان]] است. این امر نشان از [[جایگاه]] والای [[امامت]] دارد. بی‌تردید، چنان نیست که ایشان صرفاً به‌دلیل [[شخصیت]] حقیقی‌شان این [[مسئولیت]] را بر عهده دارند؛ بلکه در [[حقیقت]]، از آنجاکه [[پذیرش]] [[امامت]] [[امامان]] {{عم}} - برحسب [[روایات]] پرشمار - معیار [[پذیرش]] [[عقاید]] و [[اعمال]] است،<ref>برای نمونه، ر. ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۸۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۸-۲۱.</ref> صاحبان [[منصب امامت]] نیز حسابرس بندگان‌اند تا دانسته شود که [[انسان‌ها]] به [[امامت]] ایشان [[اذعان]] داشته‌اند یا خیر. آری، توحیدْ رکن رکین [[عقاید]] یک [[انسان]] است؛ اما توحيدْ بدون [[پذیرش]] [[امامت]] [[امامان]]، سودمند نخواهد بود؛ از‌این‌رو، بازگشت‌گاه [[مردم]] امامان‌اند تا دانسته شود که [[توحید]] ایشان با [[پذیرش]] [[امامت]] ایشان بوده یا بدون آن.
 
از دیگر [[شئون تکوینی]] [[امام]] در سرای [[آخرت]]، نقش ایشان در [[حسابرسی بندگان]] است. از میان [[متکلمان]] تنها [[شیخ مفید]] به این مسئله توجه کرده است. او [[مسئولیت]] [[حسابرسی]] [[مؤمنان]] [[گنهکار]] را بر عهده [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} می‌داند. [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که [[خداوند]] این [[مقام]] را به ایشان داده تا [[برتری]] آنها بر سایر [[بندگان]] را نشان دهد. شیخ، [[دلیل]] مدعای خود را [[اخبار]] [[مستفیض]] [[صادقین]] {{عم}} بیان می‌کند و پس از ذکر [[آیه]] {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه (۹)، ۱۰۵.</ref> مقصود از «مؤمنون» را [[ائمه]] {{عم}} می‌داند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص ۷۸-۷۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۳۴۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۹: خط ۲۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
[[رده:بررسی انطباق شئون امامت]]
[[رده:بررسی انطباق شئون امامت]]

نسخهٔ ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۱

مقدمه

یکی از مواقف قیامت، موقف حساب و کتاب است؛ بدین معنا که ابتدا به حساب بندگان رسیدگی،[۱] و آن‌گاه نامه عمل هرکسی به دستش داده می‌شود.[۲] در روایاتی به این مطلب تصریح شده است که امامان (ع) بازگشت‌گاه مردم و حسابرس اعمال ایشان هستند؛ چنان‌که امام کاظم (ع) در روایتی صحیح به سماعه فرمودند: "يَا سَمَاعَةُ! إِلَيْنَا إِيَابُ هَذَا اَلْخَلْقِ وَ عَلَيْنَا حِسَابُهُمْ".[۳] امام هادی (ع) نیز در زیارت جامعه کبیره فرمودند: "إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ".[۴] امام باقر (ع) نیز پس از تبیین مسئله حساب و کتاب مردم در قیامت، بر وجود چنین شأنی برای امامان (ع) تأکید کردند.[۵] ممکن است این مدعا در نگاه نخست با آیات قرآن کریم ناسازگار بنماید؛ برای نمونه آیاتی که در آنها تعبير ﴿وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ به‌کار رفته است.[۶] در برخی دیگر از آیات، حساب بندگان به عهده خداوند نهاده شده است.[۷].

در برخی آیات نیز، حصرگونه، خداوند متعال حسابگر اعمال بندگان شمرده شده است: ﴿إِنْ حِسَابُهُمْ إِلاَّ عَلَى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ.[۸] چنان‌که در برخی آیات نیز تصریح شده است: ﴿إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ.[۹] جالب آنکه برخی عالمان اهل سنت نیز که با عقیده تشیع (مبنی بر اینکه حساب بندگان با امام است) آشنایی داشته‌اند، آیات پایانی سوره غاشیه را دلیلی بر رد این عقیده دانسته‌اند.[۱۰] پاسخ به این پرسش با استفاده از زبان و ادبیات قرآن، کار دشواری نیست؛ چه، در موارد دیگری نیز کاری که به خداوند نسبت داده شده به دیگران نیز نسبت داده شده است؛ چنان‌که پیش‌تر در مسئله کیفیتِ گرفتن جان بندگان به‌وسیله خداوند و عزراییل گذشت.[۱۱] آری، آشنایی با این معارف برای کسانی که حقیقت آموزه بل امر بين الأمرين و توحید افعالی را درک نکرده‌اند، دشوار است؛ درحالی‌که دانشمندان شیعی با توجه به آموزه یادشده مشکلی در جمع میان آیات یادشده ندارند. در اینجا نیز، اینکه بازگشت‌گاه بندگان و حسابگر اعمال آنها به‌طور حقیقی خداوند باشد، اما همین کار به‌طور طولی به دیگران نسبت داده شود، با آموزه‌های قرآنی منافاتی ندارد.[۱۲] از آنچه گذشت، روشن می‌شود که یکی از شئون امامان (ع) حسابرسی رفتار بندگان است. این امر نشان از جایگاه والای امامت دارد. بی‌تردید، چنان نیست که ایشان صرفاً به‌دلیل شخصیت حقیقی‌شان این مسئولیت را بر عهده دارند؛ بلکه در حقیقت، از آنجاکه پذیرش امامت امامان (ع) - برحسب روایات پرشمار - معیار پذیرش عقاید و اعمال است،[۱۳] صاحبان منصب امامت نیز حسابرس بندگان‌اند تا دانسته شود که انسان‌ها به امامت ایشان اذعان داشته‌اند یا خیر. آری، توحیدْ رکن رکین عقاید یک انسان است؛ اما توحيدْ بدون پذیرش امامت امامان، سودمند نخواهد بود؛ از‌این‌رو، بازگشت‌گاه مردم امامان‌اند تا دانسته شود که توحید ایشان با پذیرش امامت ایشان بوده یا بدون آن.

از دیگر شئون تکوینی امام در سرای آخرت، نقش ایشان در حسابرسی بندگان است. از میان متکلمان تنها شیخ مفید به این مسئله توجه کرده است. او مسئولیت حسابرسی مؤمنان گنهکار را بر عهده رسول الله و ائمه اطهار (ع) می‌داند. شیخ مفید بر این باور است که خداوند این مقام را به ایشان داده تا برتری آنها بر سایر بندگان را نشان دهد. شیخ، دلیل مدعای خود را اخبار مستفیض صادقین (ع) بیان می‌کند و پس از ذکر آیه ﴿وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ[۱۴] مقصود از «مؤمنون» را ائمه (ع) می‌داند.[۱۵].[۱۶]

منابع

پانویس

  1. ﴿يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ (ابراهیم، ۴۱).
  2. ﴿فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا * وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا * وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ * فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا (انشقاق، ۷-۱۱).
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۶۲. روایتی به همین مضمون از امام کاظم (ع) نیز نقل شده است (ر. ک: فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الكوفی، ص۵۵۲).
  4. محمد بن علی بن بابویه قمی‌(شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۲.
  5. "ثُمَّ يُدْعَى بِنَا فَيُدْفَعُ إِلَيْنَا حِسَابُ النَّاسِ فَنَحْنُ وَ اللَّهِ نُدْخِلُ أَهْلَ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ" (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۵۹). این روایت به لحاظ سندی اعتبار لازم را ندارد؛ اما برای تأیید دو روایت پیشین مفید است.
  6. برای نمونه، ر. ک: بقره (۲)، ۲۰۲؛ آل عمران (۳)، ۱۹؛ مائده (۵)، ۴؛ رعد (۱۳)، ۴۱.
  7. رعد (۱۳)، ۴۰.
  8. شعرا (۲۶)، ۱۱۳.
  9. غاشیه (۸۸)، ۲۵ و ۲۶.
  10. آلوسی می‌نویسد: فی الآية رد على كثير من الشيعة حيث زعموا أن حساب الخلائق على الأمير واستدلوا على ذلك بما افتروه عليه وعلى أهل بيته - رضي الله تعالی عنهم أجمعين - من الأخبار (سیدمحمود آلوسی، روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم والسبع المثانی، ج۱۵، ص۳۳۱.
  11. این مطلب در بخش شئون امام در نظام ماده، در مسئله «تفویض مطلق» تبیین شد.
  12. البته اگر آلوسی بر این باور باشد که اساساً اینکه امام (ع) به فرمان خداوند متعال، عهده‌دار حساب خلایق شود، مدعایی ناسازگار با قرآن است، پاسخ او همان است که بیان شد. اما اگر او مدعای یادشده را در مقام ثبوت، امری ممکن دانسته، و در مقام اثبات، آن را مدعایی بدون دلیل بداند، در اینجا روشن است که نمی‌توان با استفاده از سخنان امامان (ع) وی را محکوم کرد.
  13. برای نمونه، ر. ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۸۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۸-۲۱.
  14. توبه (۹)، ۱۰۵.
  15. محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص ۷۸-۷۹.
  16. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۳۴۳.