ابوتراب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


'''ابو تراب''' یکی از کنیه‌های [[امام علی|امیر المؤمنین]] است. معنای لغوی آن "پدر خاک" است، امّا در زبان [[عرب]]، [[کنیه]] به معنای مصاحب و همراه و دارای یک صفت هم می‌آید، بنابراین ابو تراب یعنی همنشین خاک، خاکی، خاکسار، که کنایه از [[تواضع]] است.
'''ابو تراب''' یکی از کنیه‌های [[امام علی|امیر المؤمنین]] است. معنای لغوی آن "پدر خاک" است، امّا در زبان [[عرب]]، کنیه به معنای مصاحب و همراه و دارای یک صفت هم می‌آید، بنابراین ابو تراب یعنی همنشین خاک، خاکی، خاکسار، که کنایه از [[تواضع]] است.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
بارها [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} با این کنیه به [[امام علی|علی]] {{ع}} خطاب کرده است، از جمله در یکی از [[غزوات]]، وقتی [[پیامبر]] به بالین [[امام علی|حضرت علی]] و [[عمار یاسر]] آمد و آنان را خوابیده یافت، درحالی که [[امام علی|علی]] {{ع}} در [[سجده]] بود و خاک بر سروصورت او نشسته بود، با [[ملاطفت]] و [[نرمی]] و با خطاب {{عربی|قم یا أبا تراب...}} آن [[حضرت]] را بیدار کرد.<ref>مناقب، ابن‌شهرآشوب، ج ۳ ص ۱۱۱، احقاق الحق، ج ۶ ص ۵۳۸</ref> از آن پس [[امام علی|علی]] {{ع}} به ابا تراب [[شهرت]] یافت. [[حضرت]] این [[کنیه]] را [[دوست]] داشت و محبوب‌ترین نام‌ها در نظرش بود، هرچند [[بنی امیه]] و [[دشمنان]] [[امام]]، با به‌کارگیری این [[لقب]]، قصد [[تحقیر]] وی را داشتند. از [[ابن عباس]] نیز وقتی پرسیدند چرا [[پیامبر]]، آن [[حضرت]] را ابو تراب نامید، پاسخ داد: چون [[امام علی|علی]] {{ع}} صاحب [[زمین]] است و پس از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، [[حجت]] [[الهی]] بر زمینیان است و [[آرامش]] [[زمین]] به سبب او باقی است. و از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرد که وقتی [[کافر]] در [[روز قیامت]]، [[منزلت]] و [[جایگاه]] [[شیعیان]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را می‌بیند، می‌گوید: کاش من هم ترابی بودم، یعنی از [[شیعیان]] [[امام علی|علی]] {{ع}}.<ref>بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۵۱، معانی الأخبار، ص ۱۲۰</ref> [[علامه مجلسی]] در ادامه می‌افزاید: اینکه [[شیعیان]] وی را به [[ابی تراب]] نسبت داده‌اند، به خاطر آنکه بسیار [[تسلیم]] [[اوامر]] او و فرمانبر دستورهایش بودند و مثل خاک، در برابرش [[خاضع]] بودند. همچنین [[نقل]] شده که روزی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[امام علی|علی]] را دید که در زمینی کار می‌کرد و غبارآلود بود، به آن [[حضرت]] ابو تراب خطاب کرد.<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۱۱</ref> گاهی [[شیعه]] را به خاطر کنیۀ ابو تراب، "ترابیّه" هم خوانده‌اند<ref>تشیّع و تصوّف، کامل مصطفی، ص ۲۰ به نقل از تاریخ طبری</ref>. کنیۀ ابو تراب در [[ادبیات]] شعری ([[فارسی]] و [[عربی]]) دربارۀ [[امام علی|علی]] {{ع}} بسیار به‌کار رفته و یکی از ویژگی‌های بارز او به‌شمار آمده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۷.</ref>.
بارها [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} با این کنیه به [[امام علی|علی]] {{ع}} خطاب کرده است، از جمله در یکی از [[غزوات]]، وقتی [[پیامبر]] به بالین [[امام علی|حضرت علی]] و [[عمار یاسر]] آمد و آنان را خوابیده یافت، درحالی که [[امام علی|علی]] {{ع}} در [[سجده]] بود و خاک بر سروصورت او نشسته بود، با ملاطفت و [[نرمی]] و با خطاب {{متن حدیث|قم یا أبا تراب...}} آن حضرت را بیدار کرد<ref>مناقب، ابن‌شهرآشوب، ج ۳ ص ۱۱۱، احقاق الحق، ج ۶ ص ۵۳۸.</ref>. از آن پس [[امام علی|علی]] {{ع}} به ابا تراب [[شهرت]] یافت. حضرت این کنیه را [[دوست]] داشت و محبوب‌ترین نام‌ها در نظرش بود، هرچند [[بنی امیه]] و [[دشمنان]] [[امام]]، با به‌کارگیری این [[لقب]]، قصد تحقیر وی را داشتند. از [[ابن عباس]] نیز وقتی پرسیدند چرا [[پیامبر]]، آن حضرت را ابو تراب نامید، پاسخ داد: چون [[امام علی|علی]] {{ع}} صاحب [[زمین]] است و پس از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، [[حجت]] [[الهی]] بر زمینیان است و [[آرامش]] [[زمین]] به سبب او باقی است. و از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرد که وقتی [[کافر]] در [[روز قیامت]]، [[منزلت]] و [[جایگاه]] [[شیعیان]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را می‌بیند، می‌گوید: کاش من هم ترابی بودم، یعنی از [[شیعیان]] [[امام علی|علی]] {{ع}}<ref>بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۵۱، معانی الأخبار، ص ۱۲۰.</ref>. [[علامه مجلسی]] در ادامه می‌افزاید: اینکه [[شیعیان]] وی را به [[ابی تراب]] نسبت داده‌اند، به خاطر آنکه بسیار [[تسلیم]] [[اوامر]] او و فرمانبر دستورهایش بودند و مثل خاک، در برابرش [[خاضع]] بودند. همچنین [[نقل]] شده که روزی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[امام علی|علی]] را دید که در زمینی کار می‌کرد و غبارآلود بود، به آن حضرت ابو تراب خطاب کرد<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۱۱.</ref>. گاهی [[شیعه]] را به خاطر کنیۀ ابو تراب، "ترابیّه" هم خوانده‌اند<ref>تشیّع و تصوّف، کامل مصطفی، ص ۲۰ به نقل از تاریخ طبری.</ref>. کنیۀ ابو تراب در [[ادبیات]] شعری ([[فارسی]] و [[عربی]]) دربارۀ [[امام علی|علی]] {{ع}} بسیار به‌کار رفته و یکی از ویژگی‌های بارز او به‌شمار آمده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۰

ابو تراب یکی از کنیه‌های امیر المؤمنین است. معنای لغوی آن "پدر خاک" است، امّا در زبان عرب، کنیه به معنای مصاحب و همراه و دارای یک صفت هم می‌آید، بنابراین ابو تراب یعنی همنشین خاک، خاکی، خاکسار، که کنایه از تواضع است.

مقدمه

بارها رسول خدا (ص) با این کنیه به علی (ع) خطاب کرده است، از جمله در یکی از غزوات، وقتی پیامبر به بالین حضرت علی و عمار یاسر آمد و آنان را خوابیده یافت، درحالی که علی (ع) در سجده بود و خاک بر سروصورت او نشسته بود، با ملاطفت و نرمی و با خطاب «قم یا أبا تراب...» آن حضرت را بیدار کرد[۱]. از آن پس علی (ع) به ابا تراب شهرت یافت. حضرت این کنیه را دوست داشت و محبوب‌ترین نام‌ها در نظرش بود، هرچند بنی امیه و دشمنان امام، با به‌کارگیری این لقب، قصد تحقیر وی را داشتند. از ابن عباس نیز وقتی پرسیدند چرا پیامبر، آن حضرت را ابو تراب نامید، پاسخ داد: چون علی (ع) صاحب زمین است و پس از پیامبر خدا، حجت الهی بر زمینیان است و آرامش زمین به سبب او باقی است. و از رسول خدا (ص) نقل کرد که وقتی کافر در روز قیامت، منزلت و جایگاه شیعیان علی (ع) را می‌بیند، می‌گوید: کاش من هم ترابی بودم، یعنی از شیعیان علی (ع)[۲]. علامه مجلسی در ادامه می‌افزاید: اینکه شیعیان وی را به ابی تراب نسبت داده‌اند، به خاطر آنکه بسیار تسلیم اوامر او و فرمانبر دستورهایش بودند و مثل خاک، در برابرش خاضع بودند. همچنین نقل شده که روزی رسول خدا (ص) علی را دید که در زمینی کار می‌کرد و غبارآلود بود، به آن حضرت ابو تراب خطاب کرد[۳]. گاهی شیعه را به خاطر کنیۀ ابو تراب، "ترابیّه" هم خوانده‌اند[۴]. کنیۀ ابو تراب در ادبیات شعری (فارسی و عربی) دربارۀ علی (ع) بسیار به‌کار رفته و یکی از ویژگی‌های بارز او به‌شمار آمده است[۵].

منابع

پانویس

  1. مناقب، ابن‌شهرآشوب، ج ۳ ص ۱۱۱، احقاق الحق، ج ۶ ص ۵۳۸.
  2. بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۵۱، معانی الأخبار، ص ۱۲۰.
  3. مناقب، ج ۳ ص ۱۱۱.
  4. تشیّع و تصوّف، کامل مصطفی، ص ۲۰ به نقل از تاریخ طبری.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۷.