مسجد النبی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
===باب [[قبله]]=== | ===باب [[قبله]]=== | ||
از درهای مسجدالنبی بود که رو به [[بیت المقدس]] قرار داشت. بعدها که [[کعبه]] قبله شد، این باب را مسدود کردند<ref>راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۵، ص۵۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۷۰.</ref> | از درهای مسجدالنبی بود که رو به [[بیت المقدس]] قرار داشت. بعدها که [[کعبه]] قبله شد، این باب را مسدود کردند<ref>راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۵، ص۵۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۷۰.</ref> | ||
==[[توسعه]] [[مسجدالنبی]]== | |||
در سال هفدهم [[هجری]] با گسترش [[فتوحات]]، [[جمعیت]] [[مسلمان]] افزایش یافت و در این میان، [[مدینه]] به عنوان مرکز [[خلافت]]، جمعیت بیشتری را به خود جذب کرد. [[خلیفه دوم]] (خلافت از ۱۳ تا ۲۳ھ) تصمیم گرفت تا خانههای اطراف را بخرد و آنها را ضمیمه مسجدالنبی سازد. | |||
[[مسجد]] اندکی در سمت [[قبله]]؛ یعنی جنوب و نیز از جهت غرب و شمال گسترش یافت. در این میان، قرار بود [[خانه]] [[عباس عموی پیامبر]]{{صل}} نیز خراب شود،که کار به [[منازعه]] لفظی کشیده شد. [[خلیفه]] تن به [[حکمیت]] یکی از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} داد و [[حَکَم]]، [[حُکم]] کرد که خلیفه نباید برای مسجد، به [[زور]]، زمینی را از صاحبش بگیرد. پس از خاتمه [[نزاع]]، عباس خود خانهاش را نه در عوض [[پول]]، بلکه به عنوان [[هدیه]] تقدیم کرد. در افزایش جدید، در سمت قبله، حدود ۵ متر، در سمت غرب ۱۰ متر و در سمت شمال ۱۵ متر به مسجد افزوده شد. | |||
مجموع مساحت افزوده شده ۱۱۰۰ متر مربع بود و مجموع مساحت آن به ۳۵۷۵ متر مربع میرسید. با افزایش این مساحت، درهای جدیدی نیز برای مسجد گشوده شد. | |||
در این افزایش، جای ستونهای قبلی را ستونهای جدیدی از [[نخل]] گرفت و بنای مسجد نیز نسبت به بنای سابق [[استحکام]] بیشتری یافت و البته [[مصالح]] به کار رفته، همان خشت و برگ نخل بود. کف مسجد را نیز با ریگهای [[وادی عقیق]] فرش کردند. | |||
در [[سال ۲۹ هجری]]، [[عثمان]] وسعت مسجد را نسبت به [[زمان خلیفه دوم]] زیادتر کرد، به طوری که به ۴۰۷۱ متر مربع رسید. این افزایش نیز در پی درخواست [[مردم]] بود که مجبور بودند برای [[نماز جمعه]] خارج از مسجد بنشینند. در برابر، شماری از مردم که خانههایشان در این افزایش تخریب میشد، با توسعه مسجد مخالف بودند. دلیل دیگر [[مخالفت]] مردم آن بود که [[احساس]] میکردند عثمان با روحیهای که دارد، مسجد را از حالت [[سادگی]] نخست در میآورد و از سنگهای تراشیده در بنای آن استفاده میکند. | |||
بنابر آن چه نقل شده، [[عثمان]] وضعیت عمومی [[مسجد]] را [[تغییر]] داد، ۴۹۶ متر به مسجد افزود. در بنای جدید از سنگهای حجاری شده و منقش استفاده کرد، سقف را با چوب ساج ترمیم کرد. به علاوه، در قسمت جلوی مسجد؛ یعنی محل ایستادن [[امام]]، [[مقصوره]]، یا غرفه کوچکی ساخت که امام در آنجا میایستاد. | |||
از این مطالب چنین بر میآید که [[خلیفه سوم]] برای نخستین بار مسجد را از [[سادگی]] نخستین آن به در آورد و آن را با سنگهای حجاری شده و منقش [[زینت]] داد. افزایش مساحت مسجد در [[زمان خلیفه دوم]] و خلیفه سوم تنها اندکی در سمت جنوب و بیشتر در سمت شمال و غرب مسجد بود. در قسمت شرقی، حجرههای [[رسول خدا]]{{صل}} بود و لذا در آن قسمت افزایشی صورت نگرفت. | |||
مسجد [[نبوی]] تا [[سال ۸۸ هجری]] تغییری نیافت. در [[زمان]] [[خلافت]] [[ولید بن عبدالملک]] و آنگاه که [[عمر بن عبدالعزیز]] از طرف وی [[حکومت مدینه]] را داشت، [[توسعه]] نسبتاً زیادی در مساحت مسجد و بنای آن داده شد. این توسعه به دستور ولید، شامل شرق مسجد نیز شد که حجرههای رسول خدا{{صل}} در آنجا قرار داشت. بر اساس دستور وی، قرار شد تا گرد [[مرقد پیامبر]] دیواری بکشند و از آن ناحیه نیز بر مسجد افزوده شود. [[مردم مدینه]] که این [[حجرات]] را خاطره حضور رسول خدا{{صل}} و [[زندگی ساده]] آن حضرت میان خود میدیدند، از شنیدن خبر تخریب، شروع به شیون و [[زاری]] کردند. | |||
[[خانه]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} در [[اختیار]] [[فاطمه صغری]] [[دختر امام حسین]]{{ع}} و [[همسر]] [[حسن بن حسن بن علی]] بود. بنا به برخی [[روایات]]، [[هدف]] اصلی ولید در توسعه مسجد، به ویژه در سمت شرق، گرفتن این خانه از دست [[حسن بن حسن]] و دور کردن او از مسجد و در واقع کار [[سیاسی]] بوده است. فاطمه صغری با [[تصرف]] خانه خود [[مخالفت]] کرد، اما ولید به [[زور]] آن را [[تصرف]] نمود. به همین دلیل تا سالها [[مردم]] از [[نماز خواندن]] در آن حدود [[پرهیز]] میکردند و آن را غصبی میدانستند. | |||
[[توسعه]] جدید در سمت شرق، غرب و شمال صورت گرفت. در سمت شمال ۱۰۰ متر، در قسمت شمال غرب به سمت شرق ۶۷/۵ متر و در ناحیه جنوب غرب به شرق ۸۳/۷۵ متر افزوده شد و بدین ترتیب، مساحت [[مسجد]] به بیش از ۶۴۰۰ متر مربع رسید. | |||
برخی مساحت مسجد را پس از افزایش این دوره، تا ۷۵۰۰ متر مربع نوشتهاند. مسجد دارای یک [[صحن]] میانی در وسط و رواقهای در اطراف بود که با ستونهای زیادی سر پا نگاه داشته میشد. | |||
از آنجا که ولید علاقه بسیاری به بنای ساختمانهای [[زیبا]] داشت، دستور داد تا افزون بر بنای مستحکم مسجد، تزئینات فراوانی در آن صورت گیرد. به گزارش [[طبری]]، وی برای بنای مسجد از [[قیصر روم]] [[استمداد]] کرد و او نیز افزون بر [[کمک مالی]] فراوان، شامل صد هزار مثقال طلا، یک صد [[کارگر]] ماهر برای ولید فرستاد. با کمک این افراد بود که ولید مسجد را به شکل [[زیبایی]] ساخت. | |||
در بنای جدید، افزون بر مستحکم ساختن دیوارها، سقف را نیز تا ۱۲ متر بالا بردند و دو سقف با فاصله بنا کردند تا در صورت آمدن [[باران]] و [[نفوذ]] آن از سقف اول، سقف دوم مانع از رسیدن آب به مسجد باشد. همچنین چهار مأذنه برای مسجد ساخته شد که یکی از آنها به دلیل مُشرف بودن بر [[خانه]] [[مروان حکم]]، اندکی بعد تخریب گردید. | |||
در این [[زمان]]، [[تزئین]] مسجد به این صورت انجام گرفت: ستونهای سنگی تراش خورده با روکشهای فلزی، دیوارهای بلند و مزین به نقوش گچکاری، کاشیکاری دیوارها، بر پایی مقصورهها، نقاشی سقف و [[تزیین]] آن با چوب ساج، [[جایگزینی]] بنایی مستحکم و سنگی به جای خانههای گِلی [[رسول خدا]]{{صل}} و... خلاصه این که این مسجد تبدیل به ساختمانی شد که تا آن زمان در [[جزیرةالعرب]] نظیر نداشت. از جمله تزئیناتی که برای نخستین بار صورت میگرفت، نقش [[آیات قرآنی]] بر روی کاشیها و [[دیوار]] [[مسجد]] بود که برای این کار [[آیات]] [[سوره]] «والشمس» [[انتخاب]] شده بود. | |||
طرح تازهای که در بنای جدید [[اعمال]] گردید، یکی ساختن [[محراب]] در محلی بود که [[رسول خدا]]{{صل}} در آنجا به [[نماز]] میایستاد. دیگری منارهای بود که بر چهار زاویه مسجد ساخته شد. کار ساختمان مسجد از [[سال ۸۸ هجری]] آغاز و در [[سال ۹۱ هجری]] پایان یافت. | |||
گفتنی است که ولید نه تنها [[مسجدالنبی]]{{صل}} را بازسازی کرد، بلکه دستور داد تمامی نقاطی که [[پیامبر]]{{صل}} در آنها نماز خوانده بود و آن را مسجد ساخته بودند، بازسازی شود. [[اخبار]] این بازسازیها در [[تاریخ]] [[مساجد]] [[تاریخی]] [[مدینه]] نوشته شده است. | |||
و اما [[توسعه]] مسجد در [[زمان]] [[مهدی عباسی]]؛ [[بنیعباس]] در [[سال ۱۳۲ هجری]] بر [[مسند]] [[خلافت]] نشستند. گفته شده که [[سفاح]] و منصور، اولین و دومین [[خلیفه عباسی]]، قصد توسعه مسجد را داشتند، اما [[فرصت]] این کار را نیافتند. به ویژه منصور، از [[مردم مدینه]] که به [[رهبری]] [[نفس زکیه]] از [[نوادگان]] [[امام حسن]]{{ع}} در [[شورشی]] سخت بر ضد او شرکت کرده بودند، [[دل]] [[خوشی]] نداشت. | |||
«[[مهدی]]» فرزند منصور، در [[مسجدالحرام]] و مسجدالنبی، بناهای جدیدی ساخت. وی در سال ۱۵۸ سفری به مدینه داشت و تصمیم گرفت تا [[مسجد رسول خدا]]{{صل}} را بازسازی کند و بر مساحت آن بیفزاید. [[اقدام عملی]] او در این باره، از سال ۱۶۱ یا ۱۶۲ [[هجری]] آغاز گردید. | |||
مجموعه مساحتی که مهدی به مسجد افزود، شامل ۲۴۵۰ متر میشد. همچنین، او شمار ستونهای مسجد را بیشتر کرده و بر تعداد درهای آن افزود. در این زمان مسجد بیست در داشت. چهار در شمالی، هشت در [[غربی]]، هشت در شرقی. در این بازسازی شمار بسیاری از خانههای اطراف مسجد که هر کدام به نام [[صحابه]] ساکن در آنها [[شهرت]] داشت، تخریب و به مسجد افزوده شد؛ از جمله آنها [[خانه]] [[عبدالله بن مسعود]]، [[شرحبیل بن حسنه]] و [[مسور بن مخرمه]] بود. | |||
برخی از منابع اشاره دارند که [[مأمون]] نیز در سال ۲۰۲ تغییراتی در [[مسجد]] ایجاد کرد. پس از این توسعهها، تا [[قرن هفتم]] گزارشی از [[توسعه]] فضای [[مسجدالنبی]] در دست نداریم و به احتمال، اقدام مهمی در توسعه مسجد صورت نگرفته است. با این [[حال]]، در سالهای مختلف، تعمیراتی در مسجد انجام شد که طبعاً بدون آنها امکان سرپا بودن مسجد وجود نداشت. | |||
در [[سال ۶۵۴ هجری]]؛ یعنی سه سال پیش از [[سقوط]] [[عباسیان]]، مسجدالنبی [[آتش]] گرفت و صدمات زیادی بر آن وارد شد. [[خلیفه عباسی]] نتوانست آن را بازسازی کند؛ زیرا به دست مغولان ساقط شد؛ اما ممالیک [[مصر]] معمارانی را برای بازسازی آن فرستادند. پس از آن، [[محمد بن قلاوون]] از ممالیک، سقفهایی در قسمتهای [[غربی]] و شرقی مسجد زد و در سالهای ۷۰۵ و ۷۰۶، رواقهای دیگری نیز برای مسجد ساخته شد. با [[اصلاحات]] دیگری که صورت گرفت، مسجد صورت نخست خود را بازیافت. | |||
در [[سال ۸۸۶ هجری]] مجدداً بر اثر صاعقهای مسجد آتش گرفت. این بار نیز ممالیک مصر کار بازسازی را عهدهدار شدند و علاوه بر مسجد، رباط، [[مدرسه]] و آشپزخانهای نیز برای آنها بنا کردند. مساحت مسجد در این تجدید بنا تا ۹۰۱۰ متر مربع رسید. | |||
مرحله بعدی بازسازی مسجد، در [[روزگار]] [[عثمانیها]] و در [[قرن دهم هجری]] صورت گرفت. [[سلطان]] سلیمان [[عثمانی]] در سال ۹۳۸ در بازسازی مسجدالنبی کوششهایی کرد؛ اما اقدام اساسی در سال ۱۲۶۵ [[قمری]] به دست سلطان عبدالحمید اول (م ۱۲۷۷) آغاز گردید و در طی سیزده سال مسجد به شکلی [[استوار]] و در عین حال [[زیبا]] بازسازی شد. این بازسازی، قویترین و محکمترین ساختمانی بود که مسجد به خود دید. پس از آن در روزگار [[سلاطین]] بعد از وی نیز، مرتب کار مرمت و [[اصلاح]] در مسجد ادامه داشته است که گزارش آن را [[مورخان]] هر دوره نوشتهاند. | |||
و اما توسعه مسجد در [[سلطنت]] [[عبدالعزیز]] سعودی؛ تا سال ۱۳۷۰ [[قمری]] که از سوی [[ملک]] عبدالعزیز تلاش جدیدی برای بازسازی [[مسجد]] آغاز شد، اقدامی برای تعمیرات اساسی در مسجد به عمل نیامده بود. در این سال، عبدالعزیز کار را آغاز کرد و زیر نظر عدهای از مهندسان طرحهایی را برای [[توسعه]] مسجد آماده ساخت. در سال ۱۳۷۳ قمری کار به [[طور]] رسمی شروع شد. مجموع ساحت مسجد پس از این بازسازی به ۱۶۳۲۷ متر مربع رسید. | |||
این افزایش در قسمتهای شمالی، [[غربی]] و شرقی صورت گرفت. علاوه بر ۶۰۲۵ متری که ضمیمه مسجد شد، حدود ۱۶۹۳۱ متر نیز به عنوان میدانها و خیابانهای اطراف مسجد، از خانههای اطراف تخریب گردید. ناظری مسجد را پس از این بازسازی چنین توصیف کرده است: | |||
«در این بنای باشکوه و ظریف که به صورت سه شبستان شمالی، شرقی و غربی احداث گردید، ۲۲۲ ستون [[زیبا]] با سرستونهای فلزی توأم با سنگهای حجاری شده و منقش به آن افزودند. برای [[استواری]] چنین بنایی ۷۴ ستون مربع شکل در امتداد دیوارهای شرقی و غربی، هر یک به طول ۱۲۸ متر و [[دیوار]] شمالی به طول ۹۱ متر احداث گردید که به وسیله ۴۴ پنجره بزرگ و مزین به سنگهای تراشیده شده و سرستونهای هلالی، شبستانهای مذکور را [[شکوه]] خاصی بخشید. تا پیش از توسعه نهایی مسجد در [[زمان]] فهد، افزون بر بنا، سایبانهای مفصلی در اطراف مسجد [[نصب]] گردید که [[حافظ]] [[نمازگزاران]] از [[آفتاب]] باشد. این سایبانها در تصاویر موجود از مسجد تا پیش از توسعه جدید مشخص است». | |||
آخرین مرحله توسعه مسجد، توسط ملک فهد آغاز شد. وی از [[سال ۱۴۰۲ هجری]] قمری سلطنت خود را آغاز کرد و تلاش زیادی برای توسعه [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و نیز [[مساجد]] متبرک مانند [[قبا]]، قبلتین، [[میقات]] و [[جمعه]] به کار برد. این [[حرکت]] برای بازسازی مساجد هنوز ادامه دارد؛ به طوری که در سالهای جدید، مسجد [[مباهله]] نیز بازسازی شده و در [[مکه]] مسجد الاجابه، [[مسجد]] الجن، [[مسجد شجره]] و مسجد الرایه در [[حال]] تجدید بناست یا تجدید شده است. | |||
سنگ بنای [[توسعه]] [[مسجدالنبی]] پس از دو سه سال نقشه برداری و نقشه کشی، از [[روز]] نهم ماه صفر [[سال ۱۴۰۵ هجری]] (نوامبر ۱۹۸۴) آغاز گردید. مجری طرح مؤسسه بِن لادن، بزرگترین مؤسسه عمرانی سعودی بود. کار [[عمران]] به [[طور]] رسمی از [[محرم]] سال ۱۴۰۶ آغاز شد. کارهای زیرسازی آن در سال ۱۴۱۰ پایان پذیرفت و پس از آن برای [[معماری]] خود مسجد دست به کار شدند. محدودهای که قرار بود بناهای جدید در آن افزوده شود، شامل شرق، غرب و شمال مسجد بود، اما از طرف جنوب جز میدانی سنگفرش شده تا امتداد بازارچهای که به صورت خطی [[زیبا]] مقابل [[دیوار]] جنوبی مسجد بنا شده، ساختمان نیفزودند. | |||
بنابراین بود مسجد جدید تا آن اندازه وسعت یابد که ۱۶۷۰۰۰ [[نمازگزار]] بتوانند در آن [[اقامه نماز]] کنند. تا پیش از آن توسعه، مساحت مسجد ۱۶۳۲۷ متر بود و در توسعه جدید بنا شد ۸۲۰۰۰ متر مربع که جای ۱۳۷۰۰۰ نمازگزار را داشت، بر مساحت پیشین افزوده شود. از این آمار میفهمیم که مساحت افزوده چند برابر مساحت پیشین مسجد است. افزون بر مساحت کف مسجد، پشت بام نیز برای [[نماز]] آماده گردید، به طوری که در آنجا نیز ۹۰۰۰۰ نفر میتوانستند اقامه نماز کنند و به این ترتیب تعداد گنجایش نمازگزار در مسجد در طبقه پائین و بالا به ۲۵۷۰۰۰ نفر رسید. افزون بر پلههای سنگی، چندین مورد پله [[برقی]] ساخته شد که میتوان به [[راحتی]] توسط آنها به پشت بام مسجد رفت. | |||
زمینهایی نیز که قرار بود در اطراف مسجد [[آزاد]] باشد، به ۲۳۵۰۰۰ متر مربع رسید. این [[زمین]] با مساحت ۱۳۵۰۰۰ متر مربع گنجایش ۲۵۰۰۰۰ نمازگزار را دارد. | |||
در همین فضای اطراف، مکانهای متعددی برای [[وضو]] ساخته شده و نورافکنهای فراوانی برای تأمین [[روشنایی]] آن بر فراز ستونهای سنگی [[نصب]] گردیده است. به علاوه در دو [[صحن]] پیشین [[مسجد]] نیز، چترهای خودکاری گذاشته شده که برای جلوگیری از [[آفتاب]]، باز و بسته میشود. افزون بر منارههای پیشین، در [[توسعه]] جدید، شش مناره بر مسجد افزوده شد که ارتفاع هر یک از آنها تا ۱۰۴ متر میرسد. بدین ترتیب مسجد در [[حال]] حاضر ده مناره دارد. | |||
در تمامی بنای جدید، [[کوشش]] شده است تا افزون بر ابتکارهای جدید [[معماری]]، مسجد به گونهای باشد که با معماری پیشین که [[میراث]] دوره مملوکی و [[عثمانی]] است، هماهنگ باشد. در این بنا، نام «[[الله]]» و «محمد»، در همه جا تکرار شده و برخلاف دوره عثمانی که از نام. برای [[تزیین]] استفاده میشد، در معماری جدید استفاده نشده است. | |||
در بنای جدید، تمام مساحتی که در سه طرف افزوده شده، مسقف بوده و برای دو حیاط پیشین نیز [[دوازده]] سقف متحرک یا به عباری چادرهایی قرار داده شده است تا از [[نور]] [[خورشید]] و یا [[باران]] جلوگیری کند. بر ستون این چادرها نورافکنهایی [[نصب]] شده که برای روشن کردن مسجد از آنها استفاده میشود. | |||
ارتفاع تمامی سقفها ۱۴ متر میباشد. این سقفها روی شمار زیادی ستون قرار گرفته که در داخل آنها، وسائل تهویه بوده و از سطح پائین آنها، هوای خنک به داخل مسجد تزریق میشود. | |||
تهویه مسجد از دو راه صورت میگیرد؛ یکی تجهیزاتی که در زیر [[زمین]] مسجد با عمق ۵/۴ متر و به مساحت ۷۹۰۰۰ متر مربع است. دوم ایجاد منطقهای در هفت کیلومتری [[مسجدالنبی]] با نام محطه التبرید که به صورت کانال زیرزمینی، [[آب خنک]] و برق را به مسجد انتقال میدهد. | |||
به علاوه، هتلهای بسیار بزرگ که بتواند حجم بسیاری از [[زائر]] را در خود جای دهد و نیز بازارها و بازارچههای فراوان در زیر هتلها و نیز به صورت مستقل، مانند آنچه که سمت [[قبله]] مسجد در فاصله [[دیوار]] [[بقیع]] با مسجد [[غمامه]] است، به جهت [[رفاه]] حال [[زائران]] ساخته شده است<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۲۱۴.</ref>. | |||
در دوران سعودی، آثار [[تاریخی]] و اماکن مهم و مقدسی تخریب شدهاند که تعدادی از آنها در مجاورت [[مسجدالنبی]]{{صل}} یا داخل آن قرار داشتهاند. این امر به ویژه در [[تعریض]] و احداث خیابانهای اطراف [[مسجد]] در [[توسعه]] اول و دوم سعودی انجام شده که در جریان آن تا شعاع یک تا دو کیلومتری، تمام آثار و ابنیه قدیم و جدید را تخریب کردند. بسیاری از این آثار متعلق به [[صدر اسلام]] بوده و از شاخصههای [[فرهنگ]] و [[تمدن]] [[اسلام]] محسوب شده و شناسنامه و پیشینه مقدسی برای [[تاریخ اسلام]] بودهاند. در این جا صرفاً به نام آنها اکتفا میکنیم: | |||
۱. آثار و اماکن تخریب شده در توسعه جنوبی و جنوب شرقی مسجدالنبی{{صل}}: | |||
# [[خانه]] [[ابو ایوب انصاری]] ([[اقامتگاه]] [[رسول خدا]]{{صل}}) | |||
# [[خانه امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}}. | |||
# خانه [[حسن بن زید علوی]] و کتابخانه [[عارف]] [[حکمت]] پاشا. | |||
# خانه [[عبدالله بن عمر]]. | |||
۲. آثار و اماکن تخریب شده در توسعه شمالی و شمال شرقی مسجدالنبی{{صل}}: | |||
# مسجد [[عثمان بن عفان]]. | |||
# [[مقبره]] عبدالله پدر گرامی رسول خدا{{صل}}. | |||
# [[قصر]] [[بنی جدیله]] (این قصر متعلق به [[طایفه]] بنی جدیله بود که در کنار [[چاه]] حاء قرار داشت. | |||
# قصر بنی یوسف (این قصر متعلق به طایفه بنی یوسف بود که در شمال [[بقیع]] قرار داشت). | |||
# [[مدرسه]] [[حمیدیه]] (از آثار [[سلطان عبدالحمید عثمانی]]). | |||
# الکتاتیب القرآن ([[مدارس]] [[آموزش قرآن]] برای اطفال از دوران عثمانی). | |||
# مسجد [[بلال بن رباح]]. | |||
# چاه حاء. | |||
# مُزَوَّلَه ([[ساعت]] آفتابی برای [[شناخت]] اوقات پنجگانه [[نماز]]، که کنار [[چاه زمزم]] در شمال [[صحن]] مسجدالنبی{{صل}} قرار داشت و سابقه آن به حدود [[قرن هفتم]] میرسید.) | |||
# الحَصوِه (مجموعه صحنهای شمال مسجد، ساخته دوران عثمانی که دارای [[رواق]] مسقف با گنبد بودند). ۱۵- مأذنهها (در دوران عثمانی دو مناره یا مأذنه در قسمت شمالی مسجد نزدیک باب مجیدی به نامهای «مناره «مجیدی» و «مناره شکیبیه» ساخته شده بود). | |||
# مخازن الزّیت (مخازن روغن برای روشن کردن قنادیل مسجد که در دوره عثمانی ساخته شده بود). | |||
۳. آثار و اماکن تخریب شده در [[توسعه]] [[غربی]] [[مسجدالنبی]]{{صل}}: | |||
# [[خانه]] [[مروان بن حکم]]. | |||
# کتابخانه [[بشیر]] آغا. | |||
# کتابخانه محمودیه. | |||
# [[مدرسه]] محمودیه. | |||
# مدرسه بشیر آغا. | |||
# [[مسجد]] [[مالک بن سنان]]. | |||
# مسجد و خانه [[سیده]] [[فاطمه صغری]]. | |||
# [[چاه زمزم]]. | |||
۴. آثار و اماکن تخریب شده در توسعه شرقی مسجدالنبی{{صل}}: | |||
# [[محله بنیهاشم]]: (در مقابل «باب [[جبرئیل]]{{ع}}«و «باب النساء» [[خانهها]] و کوچههای تنگ و بسیار قدیمی وجود داشت که به محل [[بنیهاشم]] معروف بود. این کوچه تا [[قبرستان بقیع]] امتداد داشت و در دورانهای مختلف همچنان محفوظ و بعضی از خانههای آن نیز بازسازی شده بود. مالکان مغازهها و دکانهای آن نیز از [[سادات علوی]] بودند. در سالهای بین ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ شاین محله به کلی تخریب و فضای آن تا قبرستان بقیع باز و محل عبور و مرور [[زایران]] گردیده و بخشی از آن نیز در توسعه شرقی مسجد وارد شد. هم اکنون از باب [[البقیع]]، قبرستان بقیع به [[طور]] مستقیم دیده میشود. | |||
# خانه [[خالد بن ولید]]. | |||
# خانه [[عثمان بن عفان]]. | |||
# خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه]]. | |||
# خانه رَبطَه دختر [[سفاح عباسی]]. | |||
# خانه [[عثمان بن عفان صغری]]. | |||
# [[مقبره]] پدر و عموی صلاح الدین ایوبی. | |||
# کتابخانهای در میهمانسرای عثمان بن عفان. | |||
# [[چاه]] [[انس بن مالک]]<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، اصغر قائدان، ص۲۸۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۲۷۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۳
مسجدالنبی در شهر مدینه و در مکانی که محل اسکان موقت پیامبر (ص) در منزل ابوایوب انصاری بود، بنا شده است. این مسجد محل عبادت و جلسات قرآن بود. همچنین تصمیمات مهم در این مسجد گرفته میشد و محل مشورت حضرت با اصحاب بوده است. پیمان برادری و اخوت نیز در این مسجد منعقد شد. قانون شهروندی نیز در مسجد النبی تدوین و ابلاغ گردید که اسلام و مسلمین را به سمت امت واحده حرکت میداد.
تأسیس مسجد النبی
رسول خدا (ص) بعد از هجرت به مدینه و سکونتی چند روزه در محله قبا، روز جمعه از آن منطقه حرکت کردند و در وادی "رانوناء" که در محله بنی سالم بن عوف بود، نماز جمعه خواندند و این نخستین نماز جمعه پیامبر (ص) در مدینه بود[۱].
بزرگان قبایل مدینه هر کدام از پیامبر (ص) تقاضا کردند که آن حضرت در منزل ایشان وارد شوند؛ اما پیامبر (ص) میفرمود: "راه شتر را باز بگذارید. او مأمور است". سرانجام شتر پیامبر (ص) در محله بنیمالک بن نجار زانو به زمین زد و از آنجا که هنگام زانو زدن شتر، ابوایوب انصاری، زاد و توشه حضرت را به خانه خود برده بود، رسول خدا (ص) در منزل وی سکونت گزید[۲] و تا هفت ماه آنجا ماند.
در منابع تاریخی آمده است که پیامبر خاتم (ص) هنگام ورود به شهر یثرب (مدینه منوره) امر فرمود در زمینی که شتر ایشان در آن زانو زده بود، مسجدی ساخته شود[۳]. عموم مسلمانان در ساخت این مسجد فعالیت داشتند و خود حضرت، همپای دیگر مسلمانان در این کار میکوشید[۴]. از این پس این مسجد، مرکز فعالیتها و تصمیمگیریهای مسلمانان و مقر فرماندهی اسلام شد[۵].
مسجد النبی فضیلت بسیار دارد و نماز در آن برابر با هزار نماز در جای دیگر است و مسافر میتواند نماز خود را در آن تمام بخواند. قبر مطهر پیامبر (ص) هم اکنون در این مسجد قرار دارد و قبة الخضرا (گنبد سبز) بر روی مرقد اوست و بسیار توصیه شده به رفتن به آن مسجد و نماز خواندن در آن و زیارت قبر حضرت رسول (ص) در زمان آن حضرت، خانه وی و اتاقهای همسرانش و خانه امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه (س) کنار مسجد بوده که اکنون با توسعه مسجد در داخل آن است[۶].
بررسی ماجراهایی از ساخت مسجد
از محل ساختن خشت، هر مسلمانی یک خشت برداشته و به کنار مسجد میآمد. ولی مردم بر دوش عمار دو خشت بار میکردند. عمار به ستوه آمده بود و شکایت به پیامبر آورد که اینها با این بار سنگینی که بر من بار میکنند، مرا کشتند! پیامبر فرمود: اینها تو را نمیکشند، بلکه آن دسته ستمگر تو را میکشند. این سخن پیامبر در جنگ صفین بازگو شد، غوغایی در لشکر معاویه که عمار را کشته بود به پا کرد.
عثمان در آوردن خشتهای مسجد شرکت داشت. اما هر بار که یک خشت میآورد، مدتی لباس خودش را میتکاند. امیرالمؤمنین که در ساختن مسجد حضور داشت و کمک میکرد، زیر لب شعری میخواند: «لا یستوی من یعمر المساجد یدأب فیها قائما و قاعدا و من یری عن الغبار حائدا»؛ «هیچگاه کسی که با کوشش و جدیت تمام در حال قیام و قعود به کار ساختمان مسجد مشغول است با کسی که روی خود را از خاک و غبار میگرداند مساوی و برابر نیست»[۷].
عمار بن یاسر که این ارجوزه را از علی (ع) یاد گرفته بود، زیر لب زمزمه میکرد، عثمان بن عفان که گوشهای نشسته و عصایی در دست داشت این ارجوزه را از عمار شنید و پیش خود خیال کرد عمار به او گوشه میزند و منظورش از جمله آخر اوست، از این رو بر آشفته پیش آمد و گفت: ای پسر سمیه من شنیدم که چه گفتی و چنان که گفتارت را ادامه دهی با این عصا بینی تو را خرد خواهم کرد!
پیغمبر که این سخن را از عثمان شنید، غضبناک شده فرمود: اینان را با عمار چه کار؟ عمار آنها را به سوی بهشت میخواند و آنها او را به طرف آتش دوزخ دعوت میکنند، «عَمَّارٌ جِلْدَةٌ بَيْنَ عَيْنَيَ وَ أَنْفِي»: همانا عمار، پوست میان دو چشم من است. آن گاه فرمود: از این پس اگر سخنی از آن مرد (یعنی عثمان) شنیدید به وی اعتنا نکرده و از او دوری کنید![۸].
مورخان مکتب خلافت در مورد آن صحابی که عمار را به ضرب و شتم تهدید کرده و پیامبر را به خشم آورد، سخت به مشکل افتادهاند و اغلب کوشیدهاند این نام مستور بماند[۹].[۱۰]
خصوصیات و کارکردهای مسجدالنبی
محل عبادت و فعالیتهای جمعی
این مسجد اولین مسجد جامع و مرکزی اسلام است، در آن روزگار بایستی همه امور اسلام در آن رتق و فتق گردد. محل عبادات و نمازهای یومیه بود. نماز جمعه شهر در آن به پا میشد[۱۱]. محل آموزش علم و ادب بود[۱۲]. در گوشهای از آن چادر میزدند، به تازهواردان قرآن میآموختند[۱۳]. حلقههای حفظ قرآن در آنجا برگزار میشد. ملجا و پناه مساکین و مستمندان و تازهواردان و تازه اسلام پذیرفتگان بود[۱۴].
در همین مسجد پیامبر مجالس شور و مشورت تشکیل میداد، در مسائل مهمی همانند حمله مشرکان قریش در احد و احزاب، به مشورت میپرداخت. بسیج عمومی برای جهاد در آن انجام میگرفت[۱۵]. پرچم جهاد برای فرماندهان در آن بسته میشد. در آن پیامبر سفرای دولتها، قبایل و مذاهب را میپذیرفت. در واقع همه کارهای اجتماعی اسلام در آن حل و فصل مییافت[۱۶].[۱۷]
پیمان برادری و عقد اخوت
در این مسجد نخستین سنگبنای یک جامعه اسلامی نهاده شد. پیامبر در اولین فرصت در میان مهاجران از مکه و مسلمانان مدینه که بعدها انصار نامیده شدند عقد برادری برقرار کردند. این پیمان برادری که چند ماه بعد از هجرت انجام گرفت، نخستین اقدام اساسی پیامبر در راستای تشکیل «امت واحده» یا «جامعه اسلامی» بود[۱۸]. بدین ترتیب جامعهای که پیامبر اکرم (ص) درصدد تأسیس آن بود، جامعهای که بر اساس رنگ پوست یا ملیت یا نژاد تشکیل شد، بلکه تنها بر اساس عقیده و ایمان به خدای واحد بود. تعداد کسانی که در این پیمان برادری حضور داشتند تا سیصد نفر نقل شده است[۱۹].
تدوین و ابلاغ اولین قانون شهروندی
سومین خصوصیت مسجدالنبی آن است که پیامبر (ص) امر فرمود و خطوط کلی برای اداره یک کشور اسلامی را به شکل مکتوب درآوردند. در این قانوننامه که خاورشناسان اروپایی به آن «قانون اساسی مدینه» گفتهاند[۲۰]، همه رفتارهای اجتماعی و ارتباطات لازم با گروههای مختلف شهر و با بیگانگان تنظیم شده و مردم آن شهر، یک واحد سیاسی جدیدی را که همان «امت واحده» یا جامعه اسلامی باشد تشکیل میدادند. این پیمان را میتوان یکی از مهمترین و اساسیترین ارکان پیشرفت اسلام با توجه به اوضاع آن روز شهر مدینه و منطقه حجاز دانست.
تنظیم و انتشار این پیمان نامه از چند جهت دارای اهمیت است:
- این پیمان بیانگر مهمترین اموری است که دولت اسلامی نوپا برای اداره جامعه خود به آن احتیاج داشت.
- این پیمان خط بطلانی بر روی همه نظریاتی است که فکر میکند دین اسلام تنها به رابطه انسان و خدا خلاصه میشود و اسلام تنها به مناسک و عبادات فردی میپردازد و قادر به تشکیل دولت و اداره جامعه نیست.
- تدوین این پیماننامه از طرفی اسلام و مسلمین را به سمت امت واحده حرکت میداد و از طرفی همه حرکتهای استعماری و دیکتاتوری را در نطفه خفه میکرد. در مورد تاریخ این وثیقه یا پیمان نامه در بین محققین اختلافنظر شده است. اما دلائل محکمتری آن را به قبل از غزوه بدر موکول میکند[۲۱].[۲۲]
درهای مسجد الحرام
باب الجمعه
در گذشته برای تأمین امنیت مدینه، شش دروازه برای حصار داخلی شهر ساخته بودند که یکی از آنها در پشت بقیع قرار داشت. این دروازه به «باب الجمعه» یا «باب البقیع» معروف بود[۲۳].[۲۴]
باب الحمام
در گذشته برای تأمین امنیت مدینه، شش دروازه برای حصار داخلی شهر ساخته بودند که یکی از آنها «باب حمام» نام داشت[۲۵].[۲۶]
باب الشامی
در گذشته برای تأمین امنیت مدینه شش دروازه در حصار داخلی شهر ساخته بودند که یکی از آنها «باب الشامی» نام داشت[۲۷]. این باب در شرق قلعه شامی قرار گرفته بود.[۲۸]
باب الصدقات
یکی از پنج دروازه حصار خارجی شهر مدینه است. در گذشته برای تأمین امنیت شهر مدینه دو حصار داخلی و خارجی با دروازههای متعدد ساخته بودند. «باب الصدقات» در شرق شهر مدینه قرار داشت.[۲۹]
باب العنبریه
در گذشته برای تأمین امنیت شهر مدینه، حصاری داخلی و خارجی پیرامون آن ساخته بودند. حصار خارجی این شهر، پنج دروازه داشت که یکی از آنها «باب العنبریه» بود. این باب، مدخل غربی شهر مدینه بود. پس از توسعه مدینه، همه حصارها و دروازهها برداشته شد و امروزه از آنها تنها یک دروازه به نام «باب العنبریه» بر جا مانده است[۳۰].[۳۱]
باب العوالی
در گذشته برای تأمین امنیت شهر مدینه، دیواری داخلی و خارجی آن را محاصره میکرد. حصار خارجی شهر مدینه، پنج دروازه داشت که یکی از آنها به «باب العوالی» معروف بود. این باب، متصل به دیوار جنوبی بقیع بود[۳۲].[۳۳]
باب القباء
حصار خارجی شهر مدینه، پنج دروازه داشت که یکی از آنها به «باب القباء» معروف بود. این باب نزدیک مسجد عمر بن خطاب قرار داشت[۳۴].[۳۵]
باب البقیع
از درهای مسجدالنبی در قسمت شرقی است که جدیداً گشودهاند[۳۶]. ابن جبیر در سفرنامهاش مینویسد: از شهر مدینه دروازهای به سوی بقیع غرقد گشوده میشود که به باب البقیع شهرت دارد[۳۷].[۳۸]
باب الکومه
یکی از دروازههای حصار خارجی شهر مدینه «باب الکومه» یا «باب الجبل» نام داشت. این باب در غرب قلعه شامی قرار داشت[۳۹]. در گذشته برای تأمین امنیت شهر مدینه دو حصار داخلی و خارجی طراحی کرده بودند و هر حصار، دروازههای متعددی داشت.[۴۰]
باب المجیدی
در گذشته برای تأمین امنیت مدینه شش دروازه در حصار داخلی شهر ساخته بودند که یکی از آنها «باب المجیدی» نام داشت. این باب در کنار حرم مطهر قرار گرفته بود[۴۱].[۴۲]
باب المصری
در گذشته برای حفاظت از مدینه، شش دروازه برای حصار داخلی شهر تعبیه کرده بودند که یکی از آنها «باب المصری» نام داشت[۴۳]. [۴۴]
باب النبی
دری است که از منزل رسول اکرم(ص) به درون مسجدالنبی باز میشد[۴۵].[۴۶]
باب النساء
از درهای مسجدالنبی است که کنار باب جبرئیل قرار دارد.[۴۷]
باب جبرئیل
از مهمترین درهای مسجدالنبی است واقع در سمت شرق و از درهای اصلی زمان رسول خدا(ص) است که در توسعههای بعد از غزوه خیبر و زمان عثمان و دوران عثمانی از مکان اصلی خود عقبتر رفته است. این باب به جهاتی به نامهایی موسوم است:
- باب جبرئیل؛ از آن جهت که آن مأمور وحی از این راه به حضور حضرت شرفیاب میشد و نزول وحی مینمود.
- باب جنائز؛ از آن جهت که پس از اقامه نماز بر میت، وی را از این در خارج میساختند.
- باب جبر؛ از آن جهت که خاندان میت مجبور بودند، مرده خود را از این در خارج سازند[۴۸].[۴۹]
باب جنائز
نام دیگر باب جبرئیل در مسجدالنبی است. همچنین نام بابی در طرف شرق مسجدالحرام است که جنازهها را به طرف قبرستان از آن جا خارج میکردند[۵۰].[۵۱]
باب حجره طاهره
ضریح مقدس پیامبر اکرم(ص) دارای چهار در است:
باب صبری پاشا
در گذشته برای تأمین امنیت مدینه، شش دروازه برای حصار داخلی شهر برپا کرده بودند که یکی از آنها به «باب صبری پاشا» معروف بود[۵۴].[۵۵]
باب عاتکه
از درهای مسجدالنبی است به جهت آنکه مقابل خانه زنی به نام عاتکه قرار داشت. این در، در قسمت غرب مسجد واقع بود و همان باب الرحمه است. برخی گفتهاند این در، در دیوار جنوبی بود و رسول اکرم(ص) هنگام تغییر قبله به سوی مکه آن را مسدود ساخت[۵۶].[۵۷]
باب قبله
از درهای مسجدالنبی بود که رو به بیت المقدس قرار داشت. بعدها که کعبه قبله شد، این باب را مسدود کردند[۵۸].[۵۹]
توسعه مسجدالنبی
در سال هفدهم هجری با گسترش فتوحات، جمعیت مسلمان افزایش یافت و در این میان، مدینه به عنوان مرکز خلافت، جمعیت بیشتری را به خود جذب کرد. خلیفه دوم (خلافت از ۱۳ تا ۲۳ھ) تصمیم گرفت تا خانههای اطراف را بخرد و آنها را ضمیمه مسجدالنبی سازد. مسجد اندکی در سمت قبله؛ یعنی جنوب و نیز از جهت غرب و شمال گسترش یافت. در این میان، قرار بود خانه عباس عموی پیامبر(ص) نیز خراب شود،که کار به منازعه لفظی کشیده شد. خلیفه تن به حکمیت یکی از اصحاب رسول خدا(ص) داد و حَکَم، حُکم کرد که خلیفه نباید برای مسجد، به زور، زمینی را از صاحبش بگیرد. پس از خاتمه نزاع، عباس خود خانهاش را نه در عوض پول، بلکه به عنوان هدیه تقدیم کرد. در افزایش جدید، در سمت قبله، حدود ۵ متر، در سمت غرب ۱۰ متر و در سمت شمال ۱۵ متر به مسجد افزوده شد. مجموع مساحت افزوده شده ۱۱۰۰ متر مربع بود و مجموع مساحت آن به ۳۵۷۵ متر مربع میرسید. با افزایش این مساحت، درهای جدیدی نیز برای مسجد گشوده شد. در این افزایش، جای ستونهای قبلی را ستونهای جدیدی از نخل گرفت و بنای مسجد نیز نسبت به بنای سابق استحکام بیشتری یافت و البته مصالح به کار رفته، همان خشت و برگ نخل بود. کف مسجد را نیز با ریگهای وادی عقیق فرش کردند.
در سال ۲۹ هجری، عثمان وسعت مسجد را نسبت به زمان خلیفه دوم زیادتر کرد، به طوری که به ۴۰۷۱ متر مربع رسید. این افزایش نیز در پی درخواست مردم بود که مجبور بودند برای نماز جمعه خارج از مسجد بنشینند. در برابر، شماری از مردم که خانههایشان در این افزایش تخریب میشد، با توسعه مسجد مخالف بودند. دلیل دیگر مخالفت مردم آن بود که احساس میکردند عثمان با روحیهای که دارد، مسجد را از حالت سادگی نخست در میآورد و از سنگهای تراشیده در بنای آن استفاده میکند. بنابر آن چه نقل شده، عثمان وضعیت عمومی مسجد را تغییر داد، ۴۹۶ متر به مسجد افزود. در بنای جدید از سنگهای حجاری شده و منقش استفاده کرد، سقف را با چوب ساج ترمیم کرد. به علاوه، در قسمت جلوی مسجد؛ یعنی محل ایستادن امام، مقصوره، یا غرفه کوچکی ساخت که امام در آنجا میایستاد. از این مطالب چنین بر میآید که خلیفه سوم برای نخستین بار مسجد را از سادگی نخستین آن به در آورد و آن را با سنگهای حجاری شده و منقش زینت داد. افزایش مساحت مسجد در زمان خلیفه دوم و خلیفه سوم تنها اندکی در سمت جنوب و بیشتر در سمت شمال و غرب مسجد بود. در قسمت شرقی، حجرههای رسول خدا(ص) بود و لذا در آن قسمت افزایشی صورت نگرفت. مسجد نبوی تا سال ۸۸ هجری تغییری نیافت. در زمان خلافت ولید بن عبدالملک و آنگاه که عمر بن عبدالعزیز از طرف وی حکومت مدینه را داشت، توسعه نسبتاً زیادی در مساحت مسجد و بنای آن داده شد. این توسعه به دستور ولید، شامل شرق مسجد نیز شد که حجرههای رسول خدا(ص) در آنجا قرار داشت. بر اساس دستور وی، قرار شد تا گرد مرقد پیامبر دیواری بکشند و از آن ناحیه نیز بر مسجد افزوده شود. مردم مدینه که این حجرات را خاطره حضور رسول خدا(ص) و زندگی ساده آن حضرت میان خود میدیدند، از شنیدن خبر تخریب، شروع به شیون و زاری کردند.
خانه حضرت فاطمه زهرا(س) در اختیار فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) و همسر حسن بن حسن بن علی بود. بنا به برخی روایات، هدف اصلی ولید در توسعه مسجد، به ویژه در سمت شرق، گرفتن این خانه از دست حسن بن حسن و دور کردن او از مسجد و در واقع کار سیاسی بوده است. فاطمه صغری با تصرف خانه خود مخالفت کرد، اما ولید به زور آن را تصرف نمود. به همین دلیل تا سالها مردم از نماز خواندن در آن حدود پرهیز میکردند و آن را غصبی میدانستند. توسعه جدید در سمت شرق، غرب و شمال صورت گرفت. در سمت شمال ۱۰۰ متر، در قسمت شمال غرب به سمت شرق ۶۷/۵ متر و در ناحیه جنوب غرب به شرق ۸۳/۷۵ متر افزوده شد و بدین ترتیب، مساحت مسجد به بیش از ۶۴۰۰ متر مربع رسید. برخی مساحت مسجد را پس از افزایش این دوره، تا ۷۵۰۰ متر مربع نوشتهاند. مسجد دارای یک صحن میانی در وسط و رواقهای در اطراف بود که با ستونهای زیادی سر پا نگاه داشته میشد. از آنجا که ولید علاقه بسیاری به بنای ساختمانهای زیبا داشت، دستور داد تا افزون بر بنای مستحکم مسجد، تزئینات فراوانی در آن صورت گیرد. به گزارش طبری، وی برای بنای مسجد از قیصر روم استمداد کرد و او نیز افزون بر کمک مالی فراوان، شامل صد هزار مثقال طلا، یک صد کارگر ماهر برای ولید فرستاد. با کمک این افراد بود که ولید مسجد را به شکل زیبایی ساخت.
در بنای جدید، افزون بر مستحکم ساختن دیوارها، سقف را نیز تا ۱۲ متر بالا بردند و دو سقف با فاصله بنا کردند تا در صورت آمدن باران و نفوذ آن از سقف اول، سقف دوم مانع از رسیدن آب به مسجد باشد. همچنین چهار مأذنه برای مسجد ساخته شد که یکی از آنها به دلیل مُشرف بودن بر خانه مروان حکم، اندکی بعد تخریب گردید. در این زمان، تزئین مسجد به این صورت انجام گرفت: ستونهای سنگی تراش خورده با روکشهای فلزی، دیوارهای بلند و مزین به نقوش گچکاری، کاشیکاری دیوارها، بر پایی مقصورهها، نقاشی سقف و تزیین آن با چوب ساج، جایگزینی بنایی مستحکم و سنگی به جای خانههای گِلی رسول خدا(ص) و... خلاصه این که این مسجد تبدیل به ساختمانی شد که تا آن زمان در جزیرةالعرب نظیر نداشت. از جمله تزئیناتی که برای نخستین بار صورت میگرفت، نقش آیات قرآنی بر روی کاشیها و دیوار مسجد بود که برای این کار آیات سوره «والشمس» انتخاب شده بود. طرح تازهای که در بنای جدید اعمال گردید، یکی ساختن محراب در محلی بود که رسول خدا(ص) در آنجا به نماز میایستاد. دیگری منارهای بود که بر چهار زاویه مسجد ساخته شد. کار ساختمان مسجد از سال ۸۸ هجری آغاز و در سال ۹۱ هجری پایان یافت. گفتنی است که ولید نه تنها مسجدالنبی(ص) را بازسازی کرد، بلکه دستور داد تمامی نقاطی که پیامبر(ص) در آنها نماز خوانده بود و آن را مسجد ساخته بودند، بازسازی شود. اخبار این بازسازیها در تاریخ مساجد تاریخی مدینه نوشته شده است.
و اما توسعه مسجد در زمان مهدی عباسی؛ بنیعباس در سال ۱۳۲ هجری بر مسند خلافت نشستند. گفته شده که سفاح و منصور، اولین و دومین خلیفه عباسی، قصد توسعه مسجد را داشتند، اما فرصت این کار را نیافتند. به ویژه منصور، از مردم مدینه که به رهبری نفس زکیه از نوادگان امام حسن(ع) در شورشی سخت بر ضد او شرکت کرده بودند، دل خوشی نداشت. «مهدی» فرزند منصور، در مسجدالحرام و مسجدالنبی، بناهای جدیدی ساخت. وی در سال ۱۵۸ سفری به مدینه داشت و تصمیم گرفت تا مسجد رسول خدا(ص) را بازسازی کند و بر مساحت آن بیفزاید. اقدام عملی او در این باره، از سال ۱۶۱ یا ۱۶۲ هجری آغاز گردید. مجموعه مساحتی که مهدی به مسجد افزود، شامل ۲۴۵۰ متر میشد. همچنین، او شمار ستونهای مسجد را بیشتر کرده و بر تعداد درهای آن افزود. در این زمان مسجد بیست در داشت. چهار در شمالی، هشت در غربی، هشت در شرقی. در این بازسازی شمار بسیاری از خانههای اطراف مسجد که هر کدام به نام صحابه ساکن در آنها شهرت داشت، تخریب و به مسجد افزوده شد؛ از جمله آنها خانه عبدالله بن مسعود، شرحبیل بن حسنه و مسور بن مخرمه بود. برخی از منابع اشاره دارند که مأمون نیز در سال ۲۰۲ تغییراتی در مسجد ایجاد کرد. پس از این توسعهها، تا قرن هفتم گزارشی از توسعه فضای مسجدالنبی در دست نداریم و به احتمال، اقدام مهمی در توسعه مسجد صورت نگرفته است. با این حال، در سالهای مختلف، تعمیراتی در مسجد انجام شد که طبعاً بدون آنها امکان سرپا بودن مسجد وجود نداشت. در سال ۶۵۴ هجری؛ یعنی سه سال پیش از سقوط عباسیان، مسجدالنبی آتش گرفت و صدمات زیادی بر آن وارد شد. خلیفه عباسی نتوانست آن را بازسازی کند؛ زیرا به دست مغولان ساقط شد؛ اما ممالیک مصر معمارانی را برای بازسازی آن فرستادند. پس از آن، محمد بن قلاوون از ممالیک، سقفهایی در قسمتهای غربی و شرقی مسجد زد و در سالهای ۷۰۵ و ۷۰۶، رواقهای دیگری نیز برای مسجد ساخته شد. با اصلاحات دیگری که صورت گرفت، مسجد صورت نخست خود را بازیافت.
در سال ۸۸۶ هجری مجدداً بر اثر صاعقهای مسجد آتش گرفت. این بار نیز ممالیک مصر کار بازسازی را عهدهدار شدند و علاوه بر مسجد، رباط، مدرسه و آشپزخانهای نیز برای آنها بنا کردند. مساحت مسجد در این تجدید بنا تا ۹۰۱۰ متر مربع رسید. مرحله بعدی بازسازی مسجد، در روزگار عثمانیها و در قرن دهم هجری صورت گرفت. سلطان سلیمان عثمانی در سال ۹۳۸ در بازسازی مسجدالنبی کوششهایی کرد؛ اما اقدام اساسی در سال ۱۲۶۵ قمری به دست سلطان عبدالحمید اول (م ۱۲۷۷) آغاز گردید و در طی سیزده سال مسجد به شکلی استوار و در عین حال زیبا بازسازی شد. این بازسازی، قویترین و محکمترین ساختمانی بود که مسجد به خود دید. پس از آن در روزگار سلاطین بعد از وی نیز، مرتب کار مرمت و اصلاح در مسجد ادامه داشته است که گزارش آن را مورخان هر دوره نوشتهاند. و اما توسعه مسجد در سلطنت عبدالعزیز سعودی؛ تا سال ۱۳۷۰ قمری که از سوی ملک عبدالعزیز تلاش جدیدی برای بازسازی مسجد آغاز شد، اقدامی برای تعمیرات اساسی در مسجد به عمل نیامده بود. در این سال، عبدالعزیز کار را آغاز کرد و زیر نظر عدهای از مهندسان طرحهایی را برای توسعه مسجد آماده ساخت. در سال ۱۳۷۳ قمری کار به طور رسمی شروع شد. مجموع ساحت مسجد پس از این بازسازی به ۱۶۳۲۷ متر مربع رسید.
این افزایش در قسمتهای شمالی، غربی و شرقی صورت گرفت. علاوه بر ۶۰۲۵ متری که ضمیمه مسجد شد، حدود ۱۶۹۳۱ متر نیز به عنوان میدانها و خیابانهای اطراف مسجد، از خانههای اطراف تخریب گردید. ناظری مسجد را پس از این بازسازی چنین توصیف کرده است: «در این بنای باشکوه و ظریف که به صورت سه شبستان شمالی، شرقی و غربی احداث گردید، ۲۲۲ ستون زیبا با سرستونهای فلزی توأم با سنگهای حجاری شده و منقش به آن افزودند. برای استواری چنین بنایی ۷۴ ستون مربع شکل در امتداد دیوارهای شرقی و غربی، هر یک به طول ۱۲۸ متر و دیوار شمالی به طول ۹۱ متر احداث گردید که به وسیله ۴۴ پنجره بزرگ و مزین به سنگهای تراشیده شده و سرستونهای هلالی، شبستانهای مذکور را شکوه خاصی بخشید. تا پیش از توسعه نهایی مسجد در زمان فهد، افزون بر بنا، سایبانهای مفصلی در اطراف مسجد نصب گردید که حافظ نمازگزاران از آفتاب باشد. این سایبانها در تصاویر موجود از مسجد تا پیش از توسعه جدید مشخص است». آخرین مرحله توسعه مسجد، توسط ملک فهد آغاز شد. وی از سال ۱۴۰۲ هجری قمری سلطنت خود را آغاز کرد و تلاش زیادی برای توسعه مسجدالحرام و مسجدالنبی و نیز مساجد متبرک مانند قبا، قبلتین، میقات و جمعه به کار برد. این حرکت برای بازسازی مساجد هنوز ادامه دارد؛ به طوری که در سالهای جدید، مسجد مباهله نیز بازسازی شده و در مکه مسجد الاجابه، مسجد الجن، مسجد شجره و مسجد الرایه در حال تجدید بناست یا تجدید شده است.
سنگ بنای توسعه مسجدالنبی پس از دو سه سال نقشه برداری و نقشه کشی، از روز نهم ماه صفر سال ۱۴۰۵ هجری (نوامبر ۱۹۸۴) آغاز گردید. مجری طرح مؤسسه بِن لادن، بزرگترین مؤسسه عمرانی سعودی بود. کار عمران به طور رسمی از محرم سال ۱۴۰۶ آغاز شد. کارهای زیرسازی آن در سال ۱۴۱۰ پایان پذیرفت و پس از آن برای معماری خود مسجد دست به کار شدند. محدودهای که قرار بود بناهای جدید در آن افزوده شود، شامل شرق، غرب و شمال مسجد بود، اما از طرف جنوب جز میدانی سنگفرش شده تا امتداد بازارچهای که به صورت خطی زیبا مقابل دیوار جنوبی مسجد بنا شده، ساختمان نیفزودند. بنابراین بود مسجد جدید تا آن اندازه وسعت یابد که ۱۶۷۰۰۰ نمازگزار بتوانند در آن اقامه نماز کنند. تا پیش از آن توسعه، مساحت مسجد ۱۶۳۲۷ متر بود و در توسعه جدید بنا شد ۸۲۰۰۰ متر مربع که جای ۱۳۷۰۰۰ نمازگزار را داشت، بر مساحت پیشین افزوده شود. از این آمار میفهمیم که مساحت افزوده چند برابر مساحت پیشین مسجد است. افزون بر مساحت کف مسجد، پشت بام نیز برای نماز آماده گردید، به طوری که در آنجا نیز ۹۰۰۰۰ نفر میتوانستند اقامه نماز کنند و به این ترتیب تعداد گنجایش نمازگزار در مسجد در طبقه پائین و بالا به ۲۵۷۰۰۰ نفر رسید. افزون بر پلههای سنگی، چندین مورد پله برقی ساخته شد که میتوان به راحتی توسط آنها به پشت بام مسجد رفت.
زمینهایی نیز که قرار بود در اطراف مسجد آزاد باشد، به ۲۳۵۰۰۰ متر مربع رسید. این زمین با مساحت ۱۳۵۰۰۰ متر مربع گنجایش ۲۵۰۰۰۰ نمازگزار را دارد. در همین فضای اطراف، مکانهای متعددی برای وضو ساخته شده و نورافکنهای فراوانی برای تأمین روشنایی آن بر فراز ستونهای سنگی نصب گردیده است. به علاوه در دو صحن پیشین مسجد نیز، چترهای خودکاری گذاشته شده که برای جلوگیری از آفتاب، باز و بسته میشود. افزون بر منارههای پیشین، در توسعه جدید، شش مناره بر مسجد افزوده شد که ارتفاع هر یک از آنها تا ۱۰۴ متر میرسد. بدین ترتیب مسجد در حال حاضر ده مناره دارد. در تمامی بنای جدید، کوشش شده است تا افزون بر ابتکارهای جدید معماری، مسجد به گونهای باشد که با معماری پیشین که میراث دوره مملوکی و عثمانی است، هماهنگ باشد. در این بنا، نام «الله» و «محمد»، در همه جا تکرار شده و برخلاف دوره عثمانی که از نام. برای تزیین استفاده میشد، در معماری جدید استفاده نشده است. در بنای جدید، تمام مساحتی که در سه طرف افزوده شده، مسقف بوده و برای دو حیاط پیشین نیز دوازده سقف متحرک یا به عباری چادرهایی قرار داده شده است تا از نور خورشید و یا باران جلوگیری کند. بر ستون این چادرها نورافکنهایی نصب شده که برای روشن کردن مسجد از آنها استفاده میشود.
ارتفاع تمامی سقفها ۱۴ متر میباشد. این سقفها روی شمار زیادی ستون قرار گرفته که در داخل آنها، وسائل تهویه بوده و از سطح پائین آنها، هوای خنک به داخل مسجد تزریق میشود. تهویه مسجد از دو راه صورت میگیرد؛ یکی تجهیزاتی که در زیر زمین مسجد با عمق ۵/۴ متر و به مساحت ۷۹۰۰۰ متر مربع است. دوم ایجاد منطقهای در هفت کیلومتری مسجدالنبی با نام محطه التبرید که به صورت کانال زیرزمینی، آب خنک و برق را به مسجد انتقال میدهد. به علاوه، هتلهای بسیار بزرگ که بتواند حجم بسیاری از زائر را در خود جای دهد و نیز بازارها و بازارچههای فراوان در زیر هتلها و نیز به صورت مستقل، مانند آنچه که سمت قبله مسجد در فاصله دیوار بقیع با مسجد غمامه است، به جهت رفاه حال زائران ساخته شده است[۶۰]. در دوران سعودی، آثار تاریخی و اماکن مهم و مقدسی تخریب شدهاند که تعدادی از آنها در مجاورت مسجدالنبی(ص) یا داخل آن قرار داشتهاند. این امر به ویژه در تعریض و احداث خیابانهای اطراف مسجد در توسعه اول و دوم سعودی انجام شده که در جریان آن تا شعاع یک تا دو کیلومتری، تمام آثار و ابنیه قدیم و جدید را تخریب کردند. بسیاری از این آثار متعلق به صدر اسلام بوده و از شاخصههای فرهنگ و تمدن اسلام محسوب شده و شناسنامه و پیشینه مقدسی برای تاریخ اسلام بودهاند. در این جا صرفاً به نام آنها اکتفا میکنیم: ۱. آثار و اماکن تخریب شده در توسعه جنوبی و جنوب شرقی مسجدالنبی(ص):
- خانه ابو ایوب انصاری (اقامتگاه رسول خدا(ص))
- خانه امام جعفر صادق(ع).
- خانه حسن بن زید علوی و کتابخانه عارف حکمت پاشا.
- خانه عبدالله بن عمر.
۲. آثار و اماکن تخریب شده در توسعه شمالی و شمال شرقی مسجدالنبی(ص):
- مسجد عثمان بن عفان.
- مقبره عبدالله پدر گرامی رسول خدا(ص).
- قصر بنی جدیله (این قصر متعلق به طایفه بنی جدیله بود که در کنار چاه حاء قرار داشت.
- قصر بنی یوسف (این قصر متعلق به طایفه بنی یوسف بود که در شمال بقیع قرار داشت).
- مدرسه حمیدیه (از آثار سلطان عبدالحمید عثمانی).
- الکتاتیب القرآن (مدارس آموزش قرآن برای اطفال از دوران عثمانی).
- مسجد بلال بن رباح.
- چاه حاء.
- مُزَوَّلَه (ساعت آفتابی برای شناخت اوقات پنجگانه نماز، که کنار چاه زمزم در شمال صحن مسجدالنبی(ص) قرار داشت و سابقه آن به حدود قرن هفتم میرسید.)
- الحَصوِه (مجموعه صحنهای شمال مسجد، ساخته دوران عثمانی که دارای رواق مسقف با گنبد بودند). ۱۵- مأذنهها (در دوران عثمانی دو مناره یا مأذنه در قسمت شمالی مسجد نزدیک باب مجیدی به نامهای «مناره «مجیدی» و «مناره شکیبیه» ساخته شده بود).
- مخازن الزّیت (مخازن روغن برای روشن کردن قنادیل مسجد که در دوره عثمانی ساخته شده بود).
۳. آثار و اماکن تخریب شده در توسعه غربی مسجدالنبی(ص):
- خانه مروان بن حکم.
- کتابخانه بشیر آغا.
- کتابخانه محمودیه.
- مدرسه محمودیه.
- مدرسه بشیر آغا.
- مسجد مالک بن سنان.
- مسجد و خانه سیده فاطمه صغری.
- چاه زمزم.
۴. آثار و اماکن تخریب شده در توسعه شرقی مسجدالنبی(ص):
- محله بنیهاشم: (در مقابل «باب جبرئیل(ع)«و «باب النساء» خانهها و کوچههای تنگ و بسیار قدیمی وجود داشت که به محل بنیهاشم معروف بود. این کوچه تا قبرستان بقیع امتداد داشت و در دورانهای مختلف همچنان محفوظ و بعضی از خانههای آن نیز بازسازی شده بود. مالکان مغازهها و دکانهای آن نیز از سادات علوی بودند. در سالهای بین ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ شاین محله به کلی تخریب و فضای آن تا قبرستان بقیع باز و محل عبور و مرور زایران گردیده و بخشی از آن نیز در توسعه شرقی مسجد وارد شد. هم اکنون از باب البقیع، قبرستان بقیع به طور مستقیم دیده میشود.
- خانه خالد بن ولید.
- خانه عثمان بن عفان.
- خانه ابوبکر بن ابی قحافه.
- خانه رَبطَه دختر سفاح عباسی.
- خانه عثمان بن عفان صغری.
- مقبره پدر و عموی صلاح الدین ایوبی.
- کتابخانهای در میهمانسرای عثمان بن عفان.
- چاه انس بن مالک[۶۱].[۶۲]
منابع
پانویس
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۴؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۹۴: احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶.
- ↑ قاضی خانی، حسین، اقدامات اولیه پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱۲-۲۱۳.
- ↑ السیرة النبویة، ج۱، ص۴۹۷؛ الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، ص۱۲۱.
- ↑ الروض الانف، ج۴، ص۱۶۲؛ سبل الهدی، ج۳، ص۳۳۶؛ العقد الفرید، ج۵، ص۹۰؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به مقاله «مفصلترین سیره پیامبر اکرم»، تالیف: محمدعلی جاودان، مجله آیینه پژوهش، سال ۱۳۷۴، شماره ۳۲.
- ↑ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۹۰.
- ↑ وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۲.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۱۷۳؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۳۹۷.
- ↑ البدایة النهایة، ج۵، ص۳۰؛ المعجم الکبیر، ج۱۷، ص۱۶۹؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ صحیح البخاری، ش۶۴۵۲؛ وسایل الشیعة، ج۵، ص۲۲۰؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۱۹.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۱، ص۲۱۷؛ سبل الهدی، ج۶، ص۳۱۸.
- ↑ وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۵.
- ↑ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۹۳.
- ↑ جایگاه پیمان برادری در حکومت نبوی، ص۲۵۶، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا آبان و آذر ۸۱.
- ↑ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۹۴.
- ↑ محمد فی مکة، ج۱، ص۳۳۷، نویسنده: مونتجومری وات، مترجم: شعبان برکات.
- ↑ منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۵۶.
- ↑ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۹۶.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۱.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۱.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۳.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۴.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۴.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۴.
- ↑ سیری در اماکن سرزمین وحی، حسنی، ص۲۸.
- ↑ سفرنامه ابن جبیر، ص۲۴۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۰.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص۱۶۶.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص۱۶۶.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص۱۶۷.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۲۳۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۷.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۲۳۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۹.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۲۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۹.
- ↑ فلسفه و اسرار حج، ابوالقاسم سحاب، ص۱۹۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۹.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قائدان، ص۴۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۶۹.
- ↑ تاریخ جغرافیایی مکه و مدینه قائدان، ص۲۳۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۷۰.
- ↑ راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۵، ص۵۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۷۰.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۲۱۴.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، اصغر قائدان، ص۲۸۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۷۶.