معبد جهنی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تابعین | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == معبد بن عبدالله معبد جهنی: محدث تابعی که از عبدالله بن عباس و چند تن دیگر از صحابه حدیث شنید و یحیی بن معین و ابوحاتم او را صدوق و ثقه دانست...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
معبد بن عبدالله | معبد بن عبدالله جهنی: [[محدث]] [[تابعی]] که از [[عبدالله بن عباس]] و چند تن دیگر از [[صحابه]] [[حدیث]] شنید و یحیی بن معین و [[ابوحاتم]] او را [[صدوق]] و [[ثقه]] دانستهاند. وی در [[بصره]] متولد شد و سپس به [[مدینه]] رفت. او نخستین کسی بود که در بصره [[مذهب]] قدرته [[آزادی اراده]] و عمل را [[تبلیغ]] کرد. هنگامی که ابن اشعث بر [[حجاج بن یوسف]] و [[عبدالملک بن مروان]] شورید معبد به او پیوست و در [[جنگ]] زخمی شد و در [[مکه]] اقامت گزید اما حجاج بن یوسف او را بگرفت و پس از [[شکنجه]] بسیار وی را بکشت. برخی گفتهاند عبدالملک بن مروان او را به [[اتهام]] قدری بودن در [[دمشق]] به دار آویخت [[غیلان دمشقی]]، [[اصول عقاید]] قدرته را از معبد فرا گرفت.<ref>زرکلی، خیرالدین، اعلام، ج۷، ص ۲۶۴؛ محمد الذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص ۱۸۵.</ref>.<ref>[[سید غلام رضا تهامی|تهامی، سید غلام رضا]]، [[فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۲ (کتاب)|فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۲]] ص ۵۳۵</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۸
مقدمه
معبد بن عبدالله جهنی: محدث تابعی که از عبدالله بن عباس و چند تن دیگر از صحابه حدیث شنید و یحیی بن معین و ابوحاتم او را صدوق و ثقه دانستهاند. وی در بصره متولد شد و سپس به مدینه رفت. او نخستین کسی بود که در بصره مذهب قدرته آزادی اراده و عمل را تبلیغ کرد. هنگامی که ابن اشعث بر حجاج بن یوسف و عبدالملک بن مروان شورید معبد به او پیوست و در جنگ زخمی شد و در مکه اقامت گزید اما حجاج بن یوسف او را بگرفت و پس از شکنجه بسیار وی را بکشت. برخی گفتهاند عبدالملک بن مروان او را به اتهام قدری بودن در دمشق به دار آویخت غیلان دمشقی، اصول عقاید قدرته را از معبد فرا گرفت.[۱].[۲]
منابع
پانویس
- ↑ زرکلی، خیرالدین، اعلام، ج۷، ص ۲۶۴؛ محمد الذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص ۱۸۵.
- ↑ تهامی، سید غلام رضا، فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۲ ص ۵۳۵