اختلاف در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*واژه اختلاف در معانی و مفاهیم گوناگون به‌کار رفته است. این مفاهیم عبارت‌اند از تفاوت، [[نابرابری]]، ناسازگاری و [[منازعه]]. [[امام علی]] {{ع}} هر یک از این معانی و مفاهیم را مورد نظر قرار داده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 92.</ref>.
*اخلاق شاخه‌ای از [[علوم انسانی]] به‌شمار می‌رود که موضوع آن عبارت از [[ارزش]] [[اعمال]] [[آدمی]] است. بر این اساس، [[افعال]] [[آدمی]] دارای [[حسن و قبح]] یا [[ارزش]] و [[ضد ارزش]] است. [[دین اسلام]] با تأکیدی که مسئله اخلاق دارد، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[اسلام]] را به‌وجود آورد. اهمیت اخلاق در [[دین اسلام]] به حدی است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[علت]] [[بعثت]] خود را در زمینه‌های بروز و تحقّق کامل [[مکارم اخلاق]] در [[جامعه]] ذکر می‌کند و [[قرآن کریم]] نیز با عباراتی چون "هر آینه [[پاکان]] [[رستگار]] شدند"<ref>{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}؛ سوره اعلی، ۱۴</ref> و نیز "هر که در [[پاکی]] آن ([[نفس]]) کوشید [[رستگار]] شد و هر که در پلیدی‌اش فرو پوشید نومید شد"<ref>{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا}}؛ سوره شمس، آیه ۹ – ۱۰</ref> بر اهمیت موضوع اخلاق تأکید ورزیده است. [[قرآن کریم]] [[انسان]] را [[خلیفه]] [[خدا]] در [[زمین]] می‌داند<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}؛ سوره بقره، آیه۳۰.</ref> و او را از اخلاق [[ناپسند]] بازمی‌دارد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}؛ سوره نحل، آیه ۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 93- 94.</ref>.
==اختلاف در مفهوم تفاوت==
*در [[مکتب]] [[اسلام]] گستره اخلاق به گونه‌ای است که [[انسان]] می‌تواند تا حضیض [[زندگی]] حیوانی تنزّل یابد یا به مقامی [[برتر]] از [[مقام فرشتگان]] برسد. [[امام علی]]{{ع}} [[تأدیب]] [[آدمی]] به [[ادب]] [[الهی]] را دلیلی بر [[ادب]] او می‌داند و بر وفق معیارهایی، تشخیص و تمیز بین [[خوهای پسندیده]] و [[ناپسند]] را در رأس [[دانش‌ها]] برمی‌شمرد. از این‌رو نزد [[امام]]، پرداختن به امر اخلاق بر [[کارها]] دیگر مقدم است و ابتدا [[آدمی]] باید [[خوهای پسندیده]] را از [[خوهای ناپسند]] تمیز دهد و سپس خود را به [[خوهای پسندیده]] متخلق گرداند. [[امام]]{{ع}} [[اخلاق نیکو]] را به‌سان زیورهای همیشه تازه می‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۵</ref> و از [[ادب]] با عنوان [[برترین]] [[میراث]] برای [[آدمی]] یاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۵۱</ref> و اخلاق خوب را [[بهترین]] هم‌نشین<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۱۰۹</ref> و [[بهترین]] [[حسب و نسب]] برای [[انسان]] می‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۳۸</ref>. بر این اساس، پایه‌های [[نظام]] اخلاق [[اسلامی]] شکل می‌گیرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 95.</ref>.
*اختلاف به مفهوم تفاوت و گوناگونی [[انسان‌ها]]، امری طبیعی و جزو [[سنت‌های الهی]] است. [[انسان‌ها]] بنا بر استعدادها، ویژگی‌های [[فرهنگی]]، محیطی و ژنتیکی و... با یکدیگر متفاوت‌اند. این اختلاف‌ها مایه بقا و دوام [[جوامع]] و شکل‌گیری زندگی جمعی هستند و اگر [[انسان‌ها]] فاقد این تفاوت‌ها بودند، به رشد و [[تکامل]] نمی‌رسیدند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 92.</ref>.


==اختلاف در معنای [[نابرابری]]==
==شکل‌گیری مفاهیم اخلاقی==
*این مفهوم مورد [[نکوهش]] [[فرهنگ دینی]] است. [[قرآن کریم]] ضمن صحه گذاشتن بر تفاوت‌های [[انسان‌ها]]، بر تساوی [[انسان‌ها]] در بهره‌گیری از [[منافع]] [[اجتماعی]] و مواهب الهی تأکید دارد. هان ای [[مردم]]! ما شما را از یک مرد و یک [[زن]] آفریده‌ایم و شما را به هیئت [[اقوام]] و قبایلی درآورده‌ایم تا با یکدیگر انس و آشنایی یابید. بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد [[خداوند]] پرهیزگارترین شماست، که [[خداوند]] [[دانا]] و [[آگاه]] است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ }}؛ سوره حجرات، آیه ۱۳</ref>. [[انسان‌ها]] در هر شرایط [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] از نظر بهره‌مندی از امکانات [[اجتماعی]] و [[حقوق]] عمومی با یکدیگر برابرند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مردمان را در بهره‌مندی از [[حقوق]] [[اجتماعی]] به‌مثابه دندانه‌های شانه می‌داند و یکی از فضلیت‌های [[امام علی]] {{ع}} را رعایت [[عدالت]] در [[حقوق]] [[اجتماعی]] و رعایت [[مساوات]] بین مردمان بیان می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 92.</ref>.
*از آنجا که تمیز [[فعل خیر]] از شر جزو [[برترین]] [[دانش‌ها]] شمرده شده، [[امام علی]]{{ع}} در تعریف و معرفی [[افعال]] [[آدمی]] و بیان مرزهای [[افعال]] [[اخلاقی]] کوشیده است. برای مثال، حدود [[ایمان]] را، یک [[باور]] عمیق و مؤثر در اخلاق، در چارچوب [[معرفت]] با [[دل]]، اقرار به زبان و عمل با اندام می‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۲۲۷</ref> و ارکان [[استواری]] [[ایمان]] را بر چهار پایه [[صبر]]، [[یقین]]، [[عدل]] و [[جهاد]] یاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۳۱</ref>. نیز در تعریف بزرگ‌ترین [[گناهان]] به کوچک‌انگاری [[گناه]] نزد [[صاحب]] آن اشاره دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۲۴۵</ref> و بزرگ‌ترین [[عیب]] را گرفتاری فرد در عیبی می‌داند که خود گرفتار آن است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۵۳</ref>. از این‌رو مطابق با گفتار نخست، بزرگ‌ترین [[گناه]] صرف‌نظر از خود [[گناه]]، کوچک‌انگاری عمل قبیح است و بنا بر [[نقل]] دوم، صرف‌نظر از وجود [[عیب]] در وجود [[آدمی]] بزرگ‌ترین [[عیب]] منع از عیبی دانسته شده که شخص، خود، گرفتار آن است. در تعریف [[عقل]]، [[خردمندی]] را قرار دادن اشیاء در [[جایگاه]] خویش می‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۲۳۵</ref> و در تعریف [[نادان]]، [[افعال]] او را در "فراتر از اندازه کشاندن امور" یاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۸</ref>. بدین‌ترتیب بسیاری از مفاهیم را مشخص و حدود آنها را تعیین می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 94.</ref>.


==اختلاف در مفهوم [[منازعه]] و ناسازگاری==
==مفاهیم و شرایط ارزشمند بودن فعل اخلاقی==
*این مفهوم اختلاف در [[فرهنگ دینی]]، امری نکوهیده است. [[انسان‌ها]] به سبب طبع‌های گوناگون در بسیاری از امور با یکدیگر ناهمگون‌اند. این‌گونه اختلاف، زمینه بروز اختلال در زندگی [[اجتماعی]] [[انسان‌ها]] را فراهم می‌کند و [[جوامع]] انسانی را به‌سوی ازهم‌گسیختگی پیش می‌برد. [[امام علی]] {{ع}} با اشاره به [[تاریخ]] زندگی [[بشر]]، اختلاف و [[منازعه]] را به‌طور کلّی شر دانسته و تجربه انسانی را حامل هیچ‌گونه خیری در آن نمی‌داند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref>. از این‌رو اختلاف از خصوصیات اجتماع جاهلی بیان شده است <ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۵</ref>، زدودن اختلاف از [[جامعه]] از رسالت‌های [[پیامبران الهی]] است. مردمان با اجرای فرامین [[پیامبران]] {{عم}} به [[برادری]] دینی خواهند رسید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۵</ref>. [[امام]] {{ع}} الفت و [[برادری]] و عدم اختلاف در [[جوامع]] را مایه [[آسایش]] و [[رفاه]] [[اجتماعی]] دانسته است که در سایه آن بهره‌مندی از [[نعمت‌های الهی]] میّسر می‌شود. در سایه [[آرامش]] و [[آسایش]] در [[جامعه]] امکان [[اجرای احکام الهی]] و [[حق]] و [[عدالت]] فراهم خواهد آمد. [[امام]] {{ع}} کوفیان را در مورد درگیری و [[نزاع]] و فرار از امر [[حق]] مورد [[نکوهش]] قرار می‌دهد و آن‌ها را از [[عاقبت]] شوم اختلاف و [[نزاع]] که تسلط نااهلان بر آن‌هاست، با خبر می‌کند. جمعیت‌های انسانی هر چند از نظر کمیت بالا باشند، اما به سبب اختلاف و [[تفرقه]] بین آن‌ها، با مشکلاتی مواجه می‌شوند که درمانی برای آن متصوّر نیست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۸</ref>. در عین حال، [[اتحاد]] و [[هم‌بستگی]] مردمان عامل [[پیروزی]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۵</ref>. از نگاه [[امام]]، اختلاف و [[منازعه]] [[اندیشه]] [[آدمی]] را مختل می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۰۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 92 - 93.</ref>.
[[افعال]] [[آدمی]] تحت شرایطی می‌تواند [[ارزش]] تلقی شود. [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] به [[تبیین]] این شرایط پرداخته‌اند. برای مثال، تعریف [[شجاعت]] را [[اقدام]] و دست از [[اقدام]] کشیدن به موقع انگاشته‌اند. نیز در [[تبیین]] محدوده [[سکوت]] و سخن، [[سکوت]] و سخن بهنگام را معیار می‌داند. از این‌رو [[امام]] به [[تبیین]] شرایط [[فعل خیر]] [[اخلاقی]] کوشیده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 95.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] به عواملی اشاره دارد که برخی عامل اختلاف و برخی مانع اختلاف در [[جوامع]] به‌شمار می‌روند. از جمله موانع اختلاف عبارت‌اند از: اشتراک [[مسلمانان]] در [[اعتقاد]] به [[خدا]]، [[پیامبر]] و کتاب الهی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸</ref>، یکسانی در [[خلقت]] و [[انسانیت]] افراد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>، مناسبات [[اجتماعی]] و [[منافع]] همگانی، عواطف و احساسات عمومی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref>؛ نیز برخی از عوامل بروز اختلاف عبارت‌اند از: [[تکبر]] و غرور<ref>خطبه ۲۳۴</ref>، بهره‌گیری نامناسب از [[قدرت]] و زورمندی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref>، [[انحراف]] عقیدتی<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۴</ref> و [[وحدت]] ظاهری اهل [[فسق]] و فجور<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 92- 93.</ref>.
 
==ترجیح اهمّ بر مهمّ در فعل اخلاقی==
گاه در [[افعال]] گوناگون [[اخلاقی]] ممکن است دو [[خیر و شر]] [[اخلاقی]] در تضاد با یکدیگر قرار گیرند. برای مثال بین [[راست‌گویی]] و آبروی فرد تضاد به‌وجود می‌آید. از این‌رو [[امام]]{{ع}} به [[تبیین]] این‌گونه موارد پرداخته‌اند. برای نمونه، می‌توان به این موارد اشاره کرد: ترجیح فرایض بر نوافل و [[مستحبات]] در صورتی که [[مستحبات]] به [[واجبات]] آسیب رساند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۳۹ و ۲۷۹</ref>، ترجیح [[عدل]] بر [[بخشش]]<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۴۲۹</ref> و ترجیح امر اندکی که دوام دارد بر بسیاری که ملال آورد<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۴۴۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 95.</ref>.
 
==استدلال==
*[[امام]]{{ع}} در مواردی چند در [[تبیین]] [[خیر و شر]] [[اخلاقی]] به اقامه [[دلیل]] و [[برهان]] پرداخته که این امر در تأثیرگذاری بر افراد در ایجاد انگیزه عمل به خیر یا پرهیز از شر مؤثر است. برای مثال "[[حسد]] نورزید، زیرا از بین برنده [[ایمان]] است"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۶</ref>، [[استدلال]] در پرهیز از [[بخل]] و [[غرور]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۲۱</ref> و [[استدلال]] در پرهیز از [[عیب‌جویی]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 95.</ref>.  
*بدین‌ترتیب [[نظام]] [[اخلاقی]] بر اساس چهار رکن تمیز [[اعمال]] خیر از شر، [[تبیین]] مفاهیم [[اخلاقی]]، ترجیح اهم بر مهم در فعل [[اخلاقی]] و [[استدلال]] در [[تبیین]] [[خیر و شر]] شکل می‌گیرد. با مراجعه به [[نهج البلاغه]]، افزون بر اینکه با [[نظام]] [[اخلاقی]] منسجم و برگرفته از [[فرهنگ]] [[قرآنی]] مواجه می‌شویم، در عین حال بسیاری از [[ارزش‌ها]] یا ضدارزش‌های [[اخلاقی]] به [[بهترین]] شکل و به‌گونه‌ای بسیار نافذ و مؤثر در [[جان]] [[آدمی]] می‌نشیند. [[خطبه]] [[متقین]] ترسیم گویایی از [[فضایل]] و ارزش‌های [[اخلاقی]] است که هر خواننده‌ای را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. هم‌چنین [[خطبه قاصعه]] که در [[نکوهش]] [[تکبر]] است، عمیق‌ترین آثار را در نفرت [[انسان]] از این [[رذیلت]] [[اخلاقی]] بر جای می‌گذارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 95.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اختلاف است. "اختلاف" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اختلاف (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

شکل‌گیری مفاهیم اخلاقی

مفاهیم و شرایط ارزشمند بودن فعل اخلاقی

افعال آدمی تحت شرایطی می‌تواند ارزش تلقی شود. امام علی(ع) در نهج البلاغه به تبیین این شرایط پرداخته‌اند. برای مثال، تعریف شجاعت را اقدام و دست از اقدام کشیدن به موقع انگاشته‌اند. نیز در تبیین محدوده سکوت و سخن، سکوت و سخن بهنگام را معیار می‌داند. از این‌رو امام به تبیین شرایط فعل خیر اخلاقی کوشیده است[۱۸].

ترجیح اهمّ بر مهمّ در فعل اخلاقی

گاه در افعال گوناگون اخلاقی ممکن است دو خیر و شر اخلاقی در تضاد با یکدیگر قرار گیرند. برای مثال بین راست‌گویی و آبروی فرد تضاد به‌وجود می‌آید. از این‌رو امام(ع) به تبیین این‌گونه موارد پرداخته‌اند. برای نمونه، می‌توان به این موارد اشاره کرد: ترجیح فرایض بر نوافل و مستحبات در صورتی که مستحبات به واجبات آسیب رساند[۱۹]، ترجیح عدل بر بخشش[۲۰] و ترجیح امر اندکی که دوام دارد بر بسیاری که ملال آورد[۲۱][۲۲].

استدلال

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ؛ سوره اعلی، ۱۴
  2. ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا؛ سوره شمس، آیه ۹ – ۱۰
  3. ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ؛ سوره بقره، آیه۳۰.
  4. ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ سوره نحل، آیه ۹۰
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 93- 94.
  6. نهج البلاغه، حکمت ۵
  7. نهج البلاغه، حکمت ۵۱
  8. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹
  9. نهج البلاغه، حکمت ۳۸
  10. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 95.
  11. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۷
  12. نهج البلاغه، حکمت ۳۱
  13. نهج البلاغه، حکمت ۲۴۵
  14. نهج البلاغه، حکمت ۳۵۳
  15. نهج البلاغه، حکمت ۲۳۵
  16. نهج البلاغه، حکمت ۴۸
  17. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 94.
  18. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 95.
  19. نهج البلاغه، حکمت ۳۹ و ۲۷۹
  20. نهج البلاغه، حکمت ۴۲۹
  21. نهج البلاغه، حکمت ۴۴۴
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 95.
  23. نهج البلاغه، خطبه ۸۶
  24. نهج البلاغه، حکمت ۱۲۱
  25. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۰
  26. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 95.
  27. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 95.