اذاعه در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '[[رده: ' به '[[رده:') |
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}}' به '') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} | ||
نسخهٔ ۱۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۲
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اذاعه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- اذاعه: شایع کردن، فاش ساختن، آشکار کردن و نشر دادن؛ اصل آن "ذیع" به معنای انتشار و فاش شدن [۱].
- ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ﴾[۲].
- افشا و پراکندن برخی اخبار، چه اطلاعات محرمانه داخلی و چه شایعات و خبرهای دروغ، از سوی کفار و افراد نفوذی در جامعه اسلامی موجب تفرقه، اختلاف و تضعیف جامعه اسلامی میگردد. در این آیه شریفه چنین کاری سرزنش شده است[۳].
- اخباری که مصالح عمومی و امنیت اجتماعی به آنها بستگی دارد، مانند اسرار ملی، فاش کردنی و انتشار دادنی نیستند؛ زیرا تضعیف حکومت و جامعه اسلامی را به دنبال دارند؛ بر این اساس دولتهای امروزی کنترل اخبار مربوط به امنیت ملی و شیوه انتشار آنها را از وظایف خود میدانند[۴].
- امروز در عرصه سیاست بینالملل راهاندازی جنگ نرم یا عملیات روانی، از ابزارهای کارآمد تضعیف دشمن از طریق اشاعه اخبار و اطلاعات نادرست در جبهه مقابل در زمینههای مختلف محسوب میشود و "پدافند غیر عامل" یکی از روشهای مقابله با این نوع جنگ است.
- جنگ روانی عبارت است از "مجموعه اقدامات یک کشور برای اثر گذاری و نفوذ در عقاید و رفتار دولتها و مردم خارجی در جهت مطلوب که با ابزارهایی غیر از ابزارهای نظامی، سیاسی، اقتصادی انجام میشود". در این میان تبلیغات رکن اساسی جنگ روانی است[۵][۶].
منابع
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۸، ص۹۹. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، ج۳، ص۱۲۱۱.
- ↑ «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند» سوره نساء، آیه ۸۳.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۱-۲۲.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۵، ص۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ حسین متفکر، جنگ روانی، ص۱۸. صلاح نصر، جنگ روانی، ص۸۹.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۶۱-۶۲.