عبدالله بن عبد مدان حارثی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
* | *عبدالله بن عبد مدان حارثی از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} و از [[راویان حدیث]] بود، نام او ابتدا عبدالحجر بود اما [[حضرت]] به [[عبد الله]] [[تغییر]] نام داد. | ||
*وی پس از [[قتل عثمان]] به [[یاران]] و ملازمین [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} درآمد و در [[یمن]] او و پسرش به دست [[بسر بن ارطات]] سردار خونخوار و غارتگر [[معاویه]] به [[شهادت]] رسید. [[طبری]] در [[تاریخ]] آورده است: [[معاویه بن ابی سفیان]] در سنه [[چهل]] [[هجری]] پس از داستان [[حکمیت]]، گروهی به سرکردگی [[بسر بن ارطات]] که مردی [[شقی]] و بیرحم بود به شهرهای تحت [[فرمان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} اعزام کرد تا [[شیعیان]] و [[یاران حضرت علی]]{{ع}} را با [[قتل]] و [[غارت]] بترساند و بلاد آنان را [[ناامن]] سازد. وی ابتدا به [[شهر مدینه]] حمله کرد و [[ابوایوب انصاری]] که عامل [[حضرت علی]]{{ع}} در آنجا بود از [[ترس]] جانش فرار کرد و در [[کوفه]] نزد [[حضرت]] رفت، و نیروهای [[بسر بن ارطات]] با [[تهدید]] و [[تخریب]] خانههای [[مردم]] از [[مردم مدینه]] و [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} برای [[معاویه]] [[بیعت]] گرفت و حتی [[جابر بن عبدالله انصاری]] که حاضر نبود با [[معاویه]] [[بیعت]] کند و به [[خانه]] [[امسلمه]] [[همسر پیامبر]]{{صل}} [[پناه]] برده بود چون با [[تهدید]] [[مرگ]] روبهرو شد با [[دستور]] [[امسلمه]] با [[معاویه]] [[بیعت]] کرد، وی پس از [[مدینه]] به [[مکه]] حمله برد و همه [[مردم]] و هم چنین [[ابوموسی اشعری]] از [[ترس]] جانشان [[تسلیم]] شدند و [[بسر بن ارطات]] آنها را [[امان]] داد و [[شهر]] [[مکه]] را به [[تصرف]] خود درآورد، سپس نامهای به [[مردم]] [[یمن]] نوشت که سپاهی از طرف [[معاویه]] عازم آن دیار است و هر کس با [[معاویه]] [[بیعت]] نکند او را خواهد کشت، چون این خبر به [[عبیدالله بن عباس]] عامل [[حضرت علی]]{{ع}} در [[یمن]] رسید [[عبدالله بن عبد مدان]] را به جای خود [[منصوب]] کرد و در حالی که دو [[فرزند]] خردسالش در [[یمن]] بودند به [[کوفه]] فرار نمود و نزد [[حضرت علی]]{{ع}} رفت. | *وی پس از [[قتل عثمان]] به [[یاران]] و ملازمین [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} درآمد و در [[یمن]] او و پسرش به دست [[بسر بن ارطات]] سردار خونخوار و غارتگر [[معاویه]] به [[شهادت]] رسید. [[طبری]] در [[تاریخ]] آورده است: [[معاویه بن ابی سفیان]] در سنه [[چهل]] [[هجری]] پس از داستان [[حکمیت]]، گروهی به سرکردگی [[بسر بن ارطات]] که مردی [[شقی]] و بیرحم بود به شهرهای تحت [[فرمان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} اعزام کرد تا [[شیعیان]] و [[یاران حضرت علی]]{{ع}} را با [[قتل]] و [[غارت]] بترساند و بلاد آنان را [[ناامن]] سازد. وی ابتدا به [[شهر مدینه]] حمله کرد و [[ابوایوب انصاری]] که عامل [[حضرت علی]]{{ع}} در آنجا بود از [[ترس]] جانش فرار کرد و در [[کوفه]] نزد [[حضرت]] رفت، و نیروهای [[بسر بن ارطات]] با [[تهدید]] و [[تخریب]] خانههای [[مردم]] از [[مردم مدینه]] و [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} برای [[معاویه]] [[بیعت]] گرفت و حتی [[جابر بن عبدالله انصاری]] که حاضر نبود با [[معاویه]] [[بیعت]] کند و به [[خانه]] [[امسلمه]] [[همسر پیامبر]]{{صل}} [[پناه]] برده بود چون با [[تهدید]] [[مرگ]] روبهرو شد با [[دستور]] [[امسلمه]] با [[معاویه]] [[بیعت]] کرد، وی پس از [[مدینه]] به [[مکه]] حمله برد و همه [[مردم]] و هم چنین [[ابوموسی اشعری]] از [[ترس]] جانشان [[تسلیم]] شدند و [[بسر بن ارطات]] آنها را [[امان]] داد و [[شهر]] [[مکه]] را به [[تصرف]] خود درآورد، سپس نامهای به [[مردم]] [[یمن]] نوشت که سپاهی از طرف [[معاویه]] عازم آن دیار است و هر کس با [[معاویه]] [[بیعت]] نکند او را خواهد کشت، چون این خبر به [[عبیدالله بن عباس]] عامل [[حضرت علی]]{{ع}} در [[یمن]] رسید [[عبدالله بن عبد مدان]] را به جای خود [[منصوب]] کرد و در حالی که دو [[فرزند]] خردسالش در [[یمن]] بودند به [[کوفه]] فرار نمود و نزد [[حضرت علی]]{{ع}} رفت. | ||
[[بسر بن ارطات]] با نیروهای تحت فرمانش به [[صنعا]] حمله کرد و چون نیروهای [[یمنی]] نتوانستند [[مقاومت]] چندانی بکنند او به آنها یورش برد و ابتدا | *[[بسر بن ارطات]] با نیروهای تحت فرمانش به [[صنعا]] حمله کرد و چون نیروهای [[یمنی]] نتوانستند [[مقاومت]] چندانی بکنند او به آنها یورش برد و ابتدا عبدالله بن عبد مدان حارثی<ref>در شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰، در کارگزار عبیدالله را «عمرو بن اراکه» نام برده است ظاهراً اشتباه است.</ref> و پسرش را به [[قتل]] رسانید و سپس [[دستور]] داد دو [[فرزند]] [[عبیدالله بن عباس]] به نامهای عبدالرحمان و قثم را آوردند و آنها را با بیرحمی و [[شقاوت]] بدون هیچ [[جرم]] و گناهی سر برید، و سپس بسیاری از [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را به [[قتل]] رسانید. و چون [[حضرت]] از جنایات [[بسر بن ارطات]] و همراهانش [[آگاهی]] یافت، [[جاریة بن قدامه]] را با دو هزار نیرو در تعقیب او فرستاد. اما [[بسر بن ارطات]] برای [[جان]] خود فرار کرد و به [[شام]] رفت و بدین ترتیب خطر این گروه خونخوار و غارتگر دفع شد. اما روزگار، دیگر به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مهلت نداد که [[انتقام]] خونهای بیگناهان را از [[معاویه]] و دست نشاندۀ او بگیرد و به دست [[ابن ملجم مرادی]] [[روح]] بلندش به [[ملکوت]] اعلا پیوست<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۱۳۹؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۹۳۹-۹۴۱.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۸
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
- عبدالله بن عبد مدان حارثی از اصحاب رسول خدا(ص) و از راویان حدیث بود، نام او ابتدا عبدالحجر بود اما حضرت به عبد الله تغییر نام داد.
- وی پس از قتل عثمان به یاران و ملازمین امیرالمؤمنین(ع) درآمد و در یمن او و پسرش به دست بسر بن ارطات سردار خونخوار و غارتگر معاویه به شهادت رسید. طبری در تاریخ آورده است: معاویه بن ابی سفیان در سنه چهل هجری پس از داستان حکمیت، گروهی به سرکردگی بسر بن ارطات که مردی شقی و بیرحم بود به شهرهای تحت فرمان امیرالمؤمنین(ع) اعزام کرد تا شیعیان و یاران حضرت علی(ع) را با قتل و غارت بترساند و بلاد آنان را ناامن سازد. وی ابتدا به شهر مدینه حمله کرد و ابوایوب انصاری که عامل حضرت علی(ع) در آنجا بود از ترس جانش فرار کرد و در کوفه نزد حضرت رفت، و نیروهای بسر بن ارطات با تهدید و تخریب خانههای مردم از مردم مدینه و اصحاب رسول خدا(ص) برای معاویه بیعت گرفت و حتی جابر بن عبدالله انصاری که حاضر نبود با معاویه بیعت کند و به خانه امسلمه همسر پیامبر(ص) پناه برده بود چون با تهدید مرگ روبهرو شد با دستور امسلمه با معاویه بیعت کرد، وی پس از مدینه به مکه حمله برد و همه مردم و هم چنین ابوموسی اشعری از ترس جانشان تسلیم شدند و بسر بن ارطات آنها را امان داد و شهر مکه را به تصرف خود درآورد، سپس نامهای به مردم یمن نوشت که سپاهی از طرف معاویه عازم آن دیار است و هر کس با معاویه بیعت نکند او را خواهد کشت، چون این خبر به عبیدالله بن عباس عامل حضرت علی(ع) در یمن رسید عبدالله بن عبد مدان را به جای خود منصوب کرد و در حالی که دو فرزند خردسالش در یمن بودند به کوفه فرار نمود و نزد حضرت علی(ع) رفت.
- بسر بن ارطات با نیروهای تحت فرمانش به صنعا حمله کرد و چون نیروهای یمنی نتوانستند مقاومت چندانی بکنند او به آنها یورش برد و ابتدا عبدالله بن عبد مدان حارثی[۱] و پسرش را به قتل رسانید و سپس دستور داد دو فرزند عبیدالله بن عباس به نامهای عبدالرحمان و قثم را آوردند و آنها را با بیرحمی و شقاوت بدون هیچ جرم و گناهی سر برید، و سپس بسیاری از شیعیان امیرالمؤمنین(ع) را به قتل رسانید. و چون حضرت از جنایات بسر بن ارطات و همراهانش آگاهی یافت، جاریة بن قدامه را با دو هزار نیرو در تعقیب او فرستاد. اما بسر بن ارطات برای جان خود فرار کرد و به شام رفت و بدین ترتیب خطر این گروه خونخوار و غارتگر دفع شد. اما روزگار، دیگر به امیرالمؤمنین(ع) مهلت نداد که انتقام خونهای بیگناهان را از معاویه و دست نشاندۀ او بگیرد و به دست ابن ملجم مرادی روح بلندش به ملکوت اعلا پیوست[۲].[۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ در شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰، در کارگزار عبیدالله را «عمرو بن اراکه» نام برده است ظاهراً اشتباه است.
- ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۱۳۹؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۹۳۹-۹۴۱.