نامۀ ۱۸ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
خط ۴: خط ۴:
==مقدمه==
==مقدمه==
*پس از [[جنگ جمل]] و سر و سامان یافتن اوضاع [[بصره]]، [[امام]] [[عبدالله بن عباس]] را به عنوان [[جانشین]] خود در [[بصره]] گماشت. اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[بصره]] به‌گونه‌ای بود که هر دم احتمال ایجاد [[فتنه]] و [[آشوب]] در آن می‌رفت و [[امام]] [[ابن عباس]] را به‌دلیل [[سیاست]] در [[اداره]] [[جامعه]] و آشنایی با مسائل [[اعتقادی]] و [[اجتماعی]] و برای جلوگیری از [[فتنه‌ها]] و آشوب‌های احتمالی در آن سامان برگزید. اما به [[امام]] گزارش رسید که او با [[قبیله]] [[بنی‌تمیم]] به [[خشونت]] [[رفتار]] کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 765.</ref>.
*پس از [[جنگ جمل]] و سر و سامان یافتن اوضاع [[بصره]]، [[امام]] [[عبدالله بن عباس]] را به عنوان [[جانشین]] خود در [[بصره]] گماشت. اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[بصره]] به‌گونه‌ای بود که هر دم احتمال ایجاد [[فتنه]] و [[آشوب]] در آن می‌رفت و [[امام]] [[ابن عباس]] را به‌دلیل [[سیاست]] در [[اداره]] [[جامعه]] و آشنایی با مسائل [[اعتقادی]] و [[اجتماعی]] و برای جلوگیری از [[فتنه‌ها]] و آشوب‌های احتمالی در آن سامان برگزید. اما به [[امام]] گزارش رسید که او با [[قبیله]] [[بنی‌تمیم]] به [[خشونت]] [[رفتار]] کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 765.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} در آغاز [[نامه]] با اشاره به [[موقعیت]] خاص [[بصره]]، آن‌جا را با عنوان محل [[اراده]] [[شیطان]] و زایش [[فتنه‌ها]] برمی‌شمرد و [[رفتار]] [[شایسته]] [[حاکم]] را با آنان [[رفتار]] و منشی مسالمت‌آمیز می‌داند به گونه‌ای که [[مردم]] با [[نیکی]] [[حاکم]]، [[کینه]] خود را فراموش کنند. [[امام]] با اشراف بر پیشینه [[بنی‌تمیم]] و [[شجاعت]] آن‌ها در [[مبارزه]] و تن ندادن به [[ستم]]، به [[کارگزار]] خود هشدار می‌دهد که در صورت ادامه [[رفتار]] خشونت‌آمیز امکان [[طغیان]] آن‌ها علیه او وجود دارد و از طرفی [[سازگاری]] [[حاکم]] با [[مردم]] موجب نیک‌نامی [[حکومت]] می‌شود. [[امام]] در فراز پایانی اشاره می‌کند که [[رفتار]] تو، چه خیر و چه شر، به حساب هر دوی ما گذاشته می‌شود. اشاره [[امام]] حاوی این نکته است که وقتی [[کارگزار]] در هر شرایط و جایگاهی عملی خلاف [[منافع]] عمومی انجام می‌دهد، [[مردمان]] آن عمل را به حساب کل دستگاه [[حکومت]] می‌گذارند. از قراین این‌گونه برمی‌آید که زمان صدور این [[نامه]] سال ۳۶ ق است<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۶ </ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 765.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} در آغاز [[نامه]] با اشاره به موقعیت خاص [[بصره]]، آن‌جا را با عنوان محل [[اراده]] [[شیطان]] و زایش [[فتنه‌ها]] برمی‌شمرد و [[رفتار]] [[شایسته]] [[حاکم]] را با آنان [[رفتار]] و منشی مسالمت‌آمیز می‌داند به گونه‌ای که [[مردم]] با [[نیکی]] [[حاکم]]، [[کینه]] خود را فراموش کنند. [[امام]] با اشراف بر پیشینه [[بنی‌تمیم]] و [[شجاعت]] آن‌ها در [[مبارزه]] و تن ندادن به [[ستم]]، به [[کارگزار]] خود هشدار می‌دهد که در صورت ادامه [[رفتار]] خشونت‌آمیز امکان [[طغیان]] آن‌ها علیه او وجود دارد و از طرفی [[سازگاری]] [[حاکم]] با [[مردم]] موجب نیک‌نامی [[حکومت]] می‌شود. [[امام]] در فراز پایانی اشاره می‌کند که [[رفتار]] تو، چه خیر و چه شر، به حساب هر دوی ما گذاشته می‌شود. اشاره [[امام]] حاوی این نکته است که وقتی [[کارگزار]] در هر شرایط و جایگاهی عملی خلاف [[منافع]] عمومی انجام می‌دهد، [[مردمان]] آن عمل را به حساب کل دستگاه [[حکومت]] می‌گذارند. از قراین این‌گونه برمی‌آید که زمان صدور این [[نامه]] سال ۳۶ ق است<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۶ </ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 765.</ref>.
*افزون بر [[سیدرضی]]، [[نصر بن مزاحم]] در وقعة الصفین و [[بلاذری]] در انساب الاشراف، این [[نامه]] را گزارش کرده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 765.</ref>.
*افزون بر [[سیدرضی]]، [[نصر بن مزاحم]] در وقعة الصفین و [[بلاذری]] در انساب الاشراف، این [[نامه]] را گزارش کرده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 765.</ref>.
==فرازی از [[نامه]]==
==فرازی از [[نامه]]==

نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۵


مقدمه

فرازی از نامه

  • ...و بدان که بصره فرودگه شیطان است و ریشگه آشوب‌ها. پس بصریان را به نیکی به آنان شاد گردان و گره ترس از دل‌هاشان گشای! تندخویی‌ات با نبوتمیم و درشتی‌ات بر آنان به من رسیده. همان که از بنوتمیم پهلوانی نمیرد مگر آن که پهلوانی در آنان سر برآرد و هان که آنان را در جاهلیت و اسلام در دشمنی و پیکار، کسی پیشی نگرفته و هان که آنان را با ما پیوند خویشی و نزدیکی ویژه است. ما بر پیوند آن خویشی نکوکاریم و بر گسستن آن گنه‌کار. پس ای ابوعباس! خدای آمرزدت، در آنچه بر زبان و دستت از نیک و بد روَد، مهرورز، که ما دوتا در آن شریکیم و چنان باش که به تو خوش‌گمان باشم و نگاهم از تو برنگردد؛ بدرود.

[۵].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 765.
  2. نهج البلاغه، نامه ۷۶
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 765.
  4. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 765.
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 766.