اداره: جریان داشتن (چرخش در میان مردم)[۱]، معمول شدن، متداول شدن[۲]؛ اصل آن "دَوْر" به معنای احاطه. از همین ریشه، اداره به معنای قرار دادن کاری در یک چرخه و جریان مستمر.
مفهوم این آیه شریفه جواز بیع و تجارت بدون قرارداد مکتوب در معاملاتی است که میان مردم رواج یافته یا عرفی شده است. زمانی که یک نوع عمل و فعل در میان مردم، اعم از کسب، تجارت، اجاره، در زمانی ممتد و مستمر به انجام برسد تا به یک جریان عادی، عرفی و متداول در آن زمینه تبدیل شود، اصطلاح "تدیرون" به آن اطلاق میشود. این جریان عرفی شده به بخشی از فرهنگجامعه، به مقتضای آن امر (سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و...) مبدّل میشود. مسئله عرفی شدن و متداول شدن امری (در میان متشرعان)، در بسیاری از مسائل فقهی، بهویژه در تشخیص موضوع و تطبیق موضوع بر مصادیق آن، کاربرد و تأثیر فراوان دارد[۴].