اصول نظام سیاسی اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۹: خط ۱۹:
==سوم: [[شایسته‌سالاری]]==
==سوم: [[شایسته‌سالاری]]==


==اصالت [[خدمت]]==
==چهارم: [[اصالت خدمت]]==
در [[اسلام]]، [[قدرت]] و حکومت مقصد نهایی نیست، بلکه ابزاری است؛ جهت تحقق هدف‌های والا و اصیل که در صفحات پیشین بدان اشاره گردید. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: “عهده‌دار شدن حکومت فی حد ذاته، [[شأن]] و مقامی نیست؛ بلکه وسیله [[اجرای احکام]] و برقراری [[نظام]] عادلانه است،... [[ائمه]] و فقهای [[عادل]] موظفند که از نظام و [[تشکیلات حکومتی]] برای [[اجرای احکام الهی]] و برقراری نظام عادلانه اسلام و [[خدمت به مردم]] استفاده کنند. صرف حکومت برای آنان، جز [[رنج]] و [[زحمت]] چیزی ندارد”<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۷۰.</ref>.
ایشان حتی نسبت به [[انبیا]] نیز مطلب را گسترش داده و قائلند که: “انبیا خودشان را خدمتگزار می‌دانستند، نه اینکه یک نبی‌ای که [[خیال]] کند، حکومت دارد به [[مردم]]، حکومت در کار نبوده، اولیای بزرگ [[خدا]]، [[انبیای بزرگ]]، همین [[احساس]] را داشتند، که اینها آمدند برای اینکه مردم را [[هدایت]] کنند، [[ارشاد]] کنند، خدمت کنند به آنها”<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ص۲۱۷.</ref>.
 
در تعابیر فوق؛ حکومت و قدرت با جهت‌گیری [[اصلاح]] و خدمت‌رسانی به [[بشریت]] مدّ نظر انبیا و [[اولیای الهی]] است، نه برای ارضای [[حس]] [[خودخواهی]] و [[خودپرستی]] و [[قدرت‌طلبی]]، چرا که در نزد [[اولیا]] [[خداوند]]، [[فرمان]] راندن بر مردم در چند [[روزه]] [[دنیا]]، اگر منشأ اثر و خدمت خدا پسندانه‌ای نباشد از بی‌ارزش‌ترین امور است. “[[عبدالله بن عباس]] می‌گوید در “ذی قار” (موضعی نزدیکی [[بصره]]) در حالی به حضور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} رسیدم که مشغول وصله کردن [[کفش]] خود بود، فرمود: [[ارزش]] این لنگه کفش چقدر است؟ عرض کردم بی‌ارزش است و نمی‌توان بر روی آن قیمت گذاشت، فرمود: [[سوگند]] به [[خدا]] این کفش نزد من از [[امارت]] و [[حکومت]] بر شما محبوب‌تر است، مگر آنکه حقی را اقامه نموده یا باطلی را براندازم”<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۳۳، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۷۳.</ref>


==پنجم: [[جاودانگی و جهان‌شمولی]]==
==پنجم: [[جاودانگی و جهان‌شمولی]]==

نسخهٔ ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۵۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصول نظام سیاسی اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

نظام سیاسی اسلام، برای دستیابی به اهداف و آرمان‌های متعالی، انسانی و الهی خود، سیر خاصی را دنبال می‌کند و حرکت خویش را بر پایه‌ها و اصولی بنیاد می‌نهد که نتیجه طبیعی و منطقی آن، ایجاد زمینه و فراهم‌سازی بستری است که به تحقق هدف‌های موردنظر می‌انجامد. اصول نظام سیاسی اسلام، هر چند در متنی رسمی و به صورت مدون نیامده است؛ اما با تعمق و دقت در منابع اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی، می‌توان مواردی را به عنوان اصول نظام سیاسی اسلام برشمرد؛ از جمله: امامت و رهبری مستمر، اجتهاد مستمر فقها، بهره‌مندی از علوم و تجارب پیشرفته بشری و توسعه آنها، نفی ستم‌گری و ستم‌پذیری و سلطه‌گری و سلطه‌پذیری، محو استبداد و خودکامگی، تأمین آزادی‌های فردی و اجتماعی، تحکیم بنیاد خانواده، افزایش مشارکت اجتماعی در اداره امور، عمومی کردن امر به معروف و نهی از منکر، تحکیم برادری، وحدت و تعاون عمومی بین همه مردم، اسلامی بودن قوانین، برنامه‌ریزی حمایتی در جهت زدودن فقر اجتماعی، و همچنین کرامت انسانی، قانون‌مداری، شایسته‌سالاری، اصالت خدمت و فراگیری. برخی از مهمترین اصول مذکور، در پنج محور زیر تبیین می‌شود:

نخست: کرامت انسانی

دوم: قانون‌مداری

سوم: شایسته‌سالاری

چهارم: اصالت خدمت

پنجم: جاودانگی و جهان‌شمولی

جستارهای وابسته

منابع

  1. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام

پانویس