آیا امام حسن علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
| پاسخ‌دهنده        = [[ابراهیم امینی|امینی]]
| پاسخ‌دهنده        = [[ابراهیم امینی|امینی]]
| پاسخ‌دهندگان      =  
| پاسخ‌دهندگان      =  
*
}}
}}
'''آیا امام حسن علم غیب دارد؟''' یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[آیا همه امامان علم غیب داشته‌اند؟ (پرسش)|آیا همه امامان علم غیب داشته‌اند؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
'''آیا امام حسن علم غیب دارد؟''' یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[آیا همه امامان علم غیب داشته‌اند؟ (پرسش)|آیا همه امامان علم غیب داشته‌اند؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.

نسخهٔ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۵۸

آیا امام حسن علم غیب دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا امام حسن علم غیب دارد؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا همه امامان علم غیب داشته‌اند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ به این پرسش

ابراهیم امینی

آیت‌الله امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در این‌باره گفته‌ است:

«ابواسامه از حضرت صادق (ع) روایت کرده که امام حسن (ع) پیاده به مکه مشرف می‌‏شد پس پاهای‌ مبارکش ورم کرد. یکی‌ از غلامان عرض کرد: خوب است قدری‌ سوار شوید تا ورم پایتان بهبود حاصل کند، فرمود: نه، سوار نمی‌‏شوم. وقتی‌ به منزل آینده رسیدیم مرد سیاهی‌ را ملاقات خواهی‌ کرد که همراه خویش روغنی‌ دارد آن را خریداری‌ کن تا با آن ورم پاهایم را معالجه کنم. غلام عرض کرد: ما تا کنون به منزلی‌ برخورد نکرده‏‌ایم که چنین دوایی‌ داشته باشند. فرمود: چرا در همین منزل که اکنون به آن می‌‏رسیم این دوا یافت می‌‏شود. در حدود یک میل راه طی‌ کردند تا به منزل رسیدند، ناگاه مردی‌ سیاه پدیدار گشت، امام حسن به غلام فرمود: این همان مرد سیاه است که گفتم، روغن را از او بخر و پولش را بده. غلام نزد مرد سیاه رفت، سراغ از روغن گرفت، پرسید برای‌ که می‌‏خواهی‌؟ گفت: برای‌ حسن بن علی‌ (ع) گفت: مرا خدمتش ببر. وقتی‌ خدمت حضرت رسید عرض کرد: یابن رسول اللَّه من غلام شما هستم، هنگامی‌ که از خانه بیرون می‌‏آمدم همسرم در حال زایمان بود دعا کن خدا پسر سالمی‌ به من عطا کند که‏ دوست‏دار اهل‏ بیت (ع) باشد. امام حسن (ع) فرمود: وقتی‌ به خانه‌‏ات برگردی‌ خدا پسر سالمی‌ به تو عطا کرده و از شیعیان ما خواهد بود»[۱][۲].

پرسش‌های مصداقی

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس