چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آیا معصوم علم غیب دارد؟
- آیا غیر از خدا کسی میتواند علم به غیب پیدا کند یا نه؟
- آیا بشر هم میتواند علم به جهان نادیدنی پیدا کند؟
پاسخ نخست
سلطان الواعظین در کتاب «شبهای پیشاور» در این باره گفته است:
«در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که صراحتاً علم غیب را مخصوص خداوند میداند. مثلًا در آیه شریفهای از سوره انعام که در نماز غفیله نیز خوانده میشود، میفرماید: ﴿ وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾ [۱] علم غیبی که شیعیان برای انبیاء و اوصیاء قائلند شریک بودن در صفت خدایی نیست، بلکه قسمتی از وحی و الهام است که از جانب خداوند بر آنها نازل شده است، و حقایق را بر آنها کشف مینماید. علم را به دو نوع ذاتی و عَرَضی تقسیم میکنند. علم ذاتی یا علم مطلق، منحصر بفرد و مخصوص ذات اقدس پروردگار است. در حیطه عقل بشر قابل تصور نیست و بشر از آن عاجز است. لذا آنچه که بشر میگوید اثبات اجمالی آن است. علم عرضی نیز خود به دو قسم دیگر تقسیم میشود: علم اکتسابی و علم لدنی. علم اکتسابی به واسطه مدرسه رفتن و آموزش دیدن به دست میآید، و به همان مقداری که زحمت میکشیم حاصل میگردد. علم لدنّی علمی است که بدون تحصیل، از مبدأ فیاض افاضه میشود. خداوند در قرآن مجید میفرماید: ﴿ وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا ﴾ [۲] بنابراین هیچ مسلمانی نمیتواند ادعا کند که علم به غیب، جزو ذات پیغمبر (ص) و امامان (ع) است. یعنی آنها نیز همانند خداوند، ذاتاً عالم به علم غیب هستند. بر حسب اعتقاد شیعیان، در مواقعی که مشیت و اراده الهی تعلق گیرد و مصلحت بداند، به هر یک از مخلوقات خویش علم و قدرت عطا میکند. این افاضه علم، گاهی به واسطه معلم و افراد بشر و گاهی بدون واسطه آنها صورت میگیرد. نوع دوم افاضه علم، به علم لدنّی و علم غیب تعبیر میشود و بدون مکتب رفتن و معلم دیدن حاصل میشود. خداوند در سوره جن صریحاً میفرماید: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾[۳]. این آیه صراحت کامل دارد که برگزیدگان و رسولان، مستثنای علم غیب هستند که خداوند به آنها افاضه میکند. در سوره آل عمران نیز میفرماید: ﴿مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾[۴]. این آیه نیز صراحت دارد که افراد برگزیدهای از جانب حق، به عنوان رسول انتخاب میشوند و به اذن و امر پروردگار، عالم به علم غیب میشوند. استثنایی که در این دو آیه وجود دارد بدین معنا است که علم غیب جزو ذات پروردگار است ولی کسانی نیز مستثنی شدهاند.
در آیات دیگری از قرآن مجید، این موارد استثنا به صراحت مشخص شده است. در سوره آل عمران، حضرت عیسی به قوم خود بنی اسرائیل میفرماید: ﴿وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ﴾[۵]. در سوره کهف میفرماید: ﴿ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ﴾ [۶] آیا رسیدن وحی به پیامبران، چیزی جز افاضه علم حق تعالی به دریافت کنندگان وحی است؟ آیه دیگری از سوره کهف صراحت دارد که به پیغمبر، علم لدنی آموختیم: ﴿ وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا﴾ [۷] و آموزش این علم، چیزی جز علم غیب نیست در اینجا نیز پیغمبر مستثنی شده است. لذا چون این استثنائات محدود و مخصوص برگزیدگان حق تعالی است، هر کس دیگری چنین ادعایی کند، کذاب و بازیگر است. بنابراین با توجه به آیات مذکور، دریافت وحی و افاضه علم غیب به پیامبران و رسولان برگزیده خداوند اثبات میشود»[۸]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله حسینی طهرانی؛ |
---|
آیتالله سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب «امامشناسی» در اینباره گفته است:
«همۀ علوم و از جمله علم غیب مختصّ به خداست و هیچکس و هیچ موجودی را در آن راه نیست، ولکن بالاستقلال و بالاصالة، و تمام علومی که از جانب خدا به غیر عنایت شده است افاضه از ناحیۀ او بوده و تمام موجودات هر یک در حدّ خود و به نوبۀ خود دارای علم هستند ولکن تَبعاً و به افاضۀ خدا و به اعطاء او. و در این صورت بین آیاتی که علم غیب را منحصر به خدا میداند، و بین آیۀ کریمه که رسولان را عالم به غیب میداند و بر غیب راه میدهد هیچگونه تنافی و تضادّی نیست. و نظیر این استقلال و تبعیّت، یا ذاتی و عرضی، و یا اصلی و ظِلّی، در عبارات قرآن کریم بسیار آمده است. همچون آیۀ: ﴿اللَّهُ يَتَوَفَّى الأَنفُسَ﴾،[۹] که دلالت بر حصر دارد؛ با آیه: ﴿حَتَّىَ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا﴾، [۱۰] و همچون آیۀ: ﴿فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا﴾،[۱۱] که در این آیه علاوه بر خدا، عزّت را برای رسول خدا و برای مؤمنین معیّن نموده است و بنابراین علم غیب برای رسولان خداوند أمری ضروری و حتمی است و منافات با اختصاص آن به خدا ندارد»[۱۲].
|
۲. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
«از آیه﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾.[۱۳] استفاده میشود که علم غیب برای شخص رسول (ص)، به خواست و اختیار و احسان خداوند، ثابت است؛ و چون پیامبر گرامی اسلام (ص) اشرف و افضل همه رسولان است، پس علم غیب برای ایشان مسلم خواهد بود؛ زیرا مردم عادی طاقت دانستن غیب را ندارند و آمادگی ندارند که بعضی مطالب و قضایای دنیا حوادث روزگار را ببینند و یا بدانند. اگر ایشان از باطن کارهای یکدیگر مطلع و با خبر باشند؛ باب معاشرت و مراودت با دیگران را بر روی خود میبندند و از معاملات و همه شئون اجتماعی با یکدیگر پرهیز خواهند کرد و نظام زندگی مختل خواهد شد؛ لکن خداوند، بعضی از رسولان خود را برای اطلاع از غیب اختیار فرموده است. از طرفی، واضح است که اگر آرزوها و امیدواریها به یکدیگر نباشد، خشتی بر روی خشتی نهاده نشده و گیاه و درختی کاشته و چیزی انباشته نخواهد شد. غالب خدمات اجتماعی به همدیگر و زحمات پدران و مادران برای فرزندان از روی آرزو و امیدواری به یکدیگر است؛ و اساس این آرزوها و امیدواریها بر ندانستن آینده خود و دیگران و حوادث زمان است».[۱۴]
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در اینباره گفته است:
گروه اول: آیاتی که علم غیب را مخصوص خدا معرفی میکند و از غیر او نفی میکند؛ مانند: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ﴾[۱۹] و ﴿قل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ﴾[۲۰] و ﴿قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ﴾[۲۱] و... به صراحت دلالت دارند که علم به غیب، مخصوص خداوند است. گروه دوم از آیات، به روشنی نشان میدهد که اولیای الهی اجمالاً از غیب آگاهی دارند؛ مانند: ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾[۲۲] و در معجزات حضرت مسیح (ع) میخوانیم که فرمود: ﴿وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ﴾[۲۳] در نتیجه خداوند تمامی اسرار غیب را رسولان خود را نداده است؛ ولی به طور اجمال به آنها اعطا نموده است. از طرف دیگر روایات زیادی وارد شده است که، نشان میدهد که پیامبر اسلام (ص) و امامان (ع)، آگاهی از غیب داشتند و گاه از آن خبر میدادند و در نهج البلاغه پیشگوییهای زیادی به چشم میخورد که نشان میدهد که حضرت علی (ع) به بعضی از اسرار غیب آگاهی داشت؛ مانند: آنچه در خطبه ۱۳ در مذمت اهل بصره آمده است که میفرماید: گویا میبینم عذاب خدا از آسمان و زمین بر شما فرود آمده و همه غرق شدهاید، تنها قله بلند مسجدتان همه چون سینه کشتی در روی آب نمایان است. یا نسبت به حجر بن قیس فرمود: که تو را بعد از من مجبور به لعن میکنند. و آنچه درباره مروان فرمود: که او پرچم ضلالت را بعد از پیری به دوش خواهد کشید. از مطالب گذشته درباره از غیب پیامبران و امامان (ع) و اولیاء خدا میتوان چند نتیجه گرفت:
|
۴. آیتالله سبحانی؛ |
---|
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «منشور جاوید» در این باره گفته است:
|
۵. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیت الله عبدالله جوادی آملی در کتاب «تسنیم» در این باره گفته است:
«علم به غیب، اصالتاً از آنِ خداست و او به هر کس بخواهد، بخشی از آن را می دهد. ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾. از ظاهر این آیات برمیآید که خداوند، پیامبران را به وحی اختصاص داده و آنان را از غیب آگاه و از همه جوانب به وسیله فرشتگان محفوظ داشته است تا وحی الهی از ناحیه شیاطین یا دیگران زوال یا تغییری نپذیرد و آنان هم پیامهای الهی را در کمال صحت و امانت به مردم برسانند. بر این اساس است که پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت او که معصوم و مورد رضایت خداوندند، در مقامی قرار میگیرند که با تعلیم الهی چیزی بر آنها پوشیده نیست».[۳۰].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «تفسیر نور» در اینباره گفته است:
«علم غيب، به طور مطلق و نسبت به هر چيز و در هر شرايطى مخصوص خداوند است، ﴿وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ﴾[۳۱] امّا به اذن و اراده الهى گاهى براى اولياى خدا دريچههايى از غيب گشوده میشود ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ﴾[۳۲] لذا پيامبران الهى، از علم غيب برخوردارند. چنان كه در آيه ۲۶ سوره جنّ میفرمايد: ﴿عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ﴾[۳۳] نه فقط علم غيب، بلكه قدرت انجام كارهاى خارق العاده نيز مخصوص خداست، امّا خداوند به هر كس كه بخواهد و به هر مقدار كه مصلحت بداند عطا مىكند. با آنكه مرگ و حيات بهدست اوست، ﴿أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا﴾[۳۴] ، لكن حضرت عيسى(ع) نيز با اذن او مردگان را زنده میكند، ﴿أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ﴾[۳۵] با آنكه خداوند جانها را میگيرد، ﴿اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ ﴾[۳۶]لكن فرشتگان نيز با اذن او جان مردم را میگيرند ﴿يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ﴾[۳۷] با آنكه تنها او خالق است،﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾[۳۸]، لكن حضرت عيسى نيز با اذن الهى خلق میكرد. ﴿وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي﴾[۳۹]»[۴۰].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در مقاله «علم غیب امام» در این باره گفته است:
«منظورمان از غیب آن مجموعهای از عالم میباشد که از ادراک عموم مردم مخفی است؛ یعنی در زندگی متعارف و عادی انسانها، مجموعهای از اطلاعات وجود دارد که بین همه مشترک است و بهوسیله ابزارهای ظاهری حواس پنجگانه و تفکر بهدست میآید. ادراک ماورای این مسائل را معمولاً به ادراکات غیبی تعبیر میکنند. البته معمولاً به اینشرط که از طریق نوعی حس باطن به دست آید، و نه با تفکر و تیزهوشی. لذا غیب مرز مشخص و دقیقی در این بحث ندارد. حتی برخی از انسانهای عادی، گاهی خوابهای صادقه میبینند و حرفهای خاصی میزنند و مقداری علومشان با علوم دیگران متفاوت است و بعضیها ضعیفتر هستند و از همین مقدار علم هم محرومند؛ ولی اگر کسی دارای دریافتی، ماورای دریافتهای عمومی باشد، میگویند فلانی علم غیب دارد و این حداقل معنای "علم غیب" است و اختصاصی هم به ائمه (ع) و اولیاءالهی ندارد، حتی اختصاص به انسانهای خوب هم نداشته و چهبسا در بعضی از انسانهای بد هم وجود دارد»[۴۱].
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» در اینباره گفته است:
«شیوه و روش آگاهی از غیب به دو گونه است:
الف) غیبی که آشکار نمودنش برای رسل و فرستادگان الهی لازم است که معجزات و شرایع و سایر اخبار غیبی از آن جملهاند. هر آنچه که مربوط به موضوع رسالت است خداوند با آگاهی دادنِ رسولانش به آن، ایشان را تسدید و تأیید مینماید. ب) غیبی که از شئون الهی است که خاص خداوند است. آیاتی که از اختصاص غیب به خداوند سبحان سخن میگویند مرادشان این دسته از غیوب است، یعنی ربوبیت، پس غیب الهی بدون حد و مرز برای فرستادگان الهی قرار داده نشده است، بلکه غیبی که شئون رسالت و ابلاغ آن را تحقق بخشد به آنها عطا شده است. اما غیبی که برای عبّاد صالح و مرتاضین کشف گردد از هر دو حد: الهی بودن و رسالی بودن خارج است، که این امر برای صالحین به حسب درجاتشان محقق میشود و برای دیگران به حسب محاولاتشان، اما در هر حال غیبی که برای آنها کشف میشود غیبِ خاص خداوند و غیبِ وحیانیی که مخصوص رسولان الهی است نخواهد بود. با ضمیمه کردن آیۀ ﴿إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا﴾[۴۲]. به آیاتی که علم به غیب را مختص به خداوند سبحان میداند، این نتیجه به دست میآید که علم غیب به اصالت از آن خداست و به تبعیتِ خداوند متعال دیگران هم میتوانند به مقدرای که او بخواهد نسبت به آن آگاه شوند نه علمی من نفسه و بنفسه، و بگونۀ اصالتی و استقلالی بلکه به اذن الله تعالی»[۴۳]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
«آياتى است كه به روشنى نشان مىدهد كه اولياى الهى به اذن پروردگار از غيب آگاهى دارند مانند:
|
۱۰. آقای تبریزی؛ |
---|
آقای ابومصطفی تبریزی در مقاله «پاسخ به شبهات قرآنی» در اینباره گفته است:
«علم غیب مخصوص خدای متعال است و علم سایر مخلوقات نسبت به عوالم غیب که از روایات بسیاری استفاده میشود بهطور کامل و همهجانبه نیست. بعضی از مراتب غیب که برای انبیا و اولیا، توسط وحی و الهام عنایت میشود، به مقدار مشیت باری تعالی است. مقصود از آیاتی که علم غیب را از غیر خداوند نفی میکنند، علم ذاتی است؛ یعنی علم ذاتی به عوالم غیب مخصوص به خدا است و انبیا و ائمه معصومین (ع) از خود هیچ ندارند و آنچه میدانند، به تعلیم خدا میباشد. همانگونه که در قرآن میخوانیم: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾[۴۸] همچنین وقتی حضرت علی (ع) از حوادث آینده خبر میداد یکی از یارانش عرض کرد: ای امیر مؤمنان! آیا شما علم غیب دارید؟ حضرت خندید و فرمود: این علم غیب نیست؛ بلکه علمی است که از دارنده علمی پیامبر آن را آموختهام. پس مراد از اینکه پیامبر اکرم و ائمهاطهار هر یک تا حدودی از علم غیب اطلاع داشتند که در برخی از آیات به آن اشارهشده است: ﴿وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾[۴۹] و همچنین در منابع روایی و تاریخی مطالب فراوانی در رابطه با اخبار و اطلاعات آن بزرگواران از نکات و مسائل پنهانی وجود دارد. همگی از عنایات و تفضلات حضرت حق بوده است. امام باقر (ع) فرمود: خدای متعال دو گونه علم دارد: یک: علمی که جز خود او کسی نمیداند؛ دوم: علمی که به ملائکه و رسولانش آموخته است. آنچه به ملائکه و رسولانش آموخته، به ما نیز آموخته است و ما آن را میدانیم. با توجه به نکات مطرحشده میتوانیم در پاسخ سؤال فوق بگوییم: بله! معصومین از مسائل غیبی ازجمله ساعات مرگ خود و سایر افراد با اذن خدای متعال اطلاع داشتند و این از توجه و عنایت خدا به آن گرامیان بوده که در اثر کسب کمالات معنوی و مقامات عالی عرفانی به آن نائل شده بودند. در اینجا به دو نمونه از علم آن بزرگواران به اسرار نهانی اشاره میکنیم:
|
۱۱. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
«آیات و روایات موجود در قرآن و سنت، چند گروه از افراد را از بهرهمندان از علم غیب معرفی کرده است که عبارتند از:
|
۱۲. پژوهشگران پایگاه پرسمان قرآن؛ |
---|
پژوهشگران پایگاه پرسمان قرآن در مقاله «رابطه علم لدنی و علوم مادی»، در این باره گفتهاند:
|
۱۳. پژوهشگران وبگاه تبیان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه تبیان تحت عنوان «جایگاه علم غیب در علم معصومین (ع)»، در این باره گفتهاند:
«انسانها با تقویت و پرورش بعد روحانی خود میتوانند از آینده و غیب، آن هم به خواست و اراده خداوند آگاهی پیدا کنند و به مرحلهای برسند که تمام عالم به طور عینی و عملی به اذن خداوند در فرمان آنها قرار گیرد»[۷۲].
|
۱۴. پژوهشگران پایگاه جامع ادیان و مذاهب؛ |
---|
پژوهشگران «پایگاه جامع ادیان و مذاهب» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«خداوند متعال به برگزیدگان و بندگان خالص درگاه خود غیر از قدرت به هر اندازه که بخواهد علم و آگاهی هم عطا میکند. نمونههایی از این بندگان را که علم لدنی داشتند، قرآن شریف ذکر کرده است که به آنها و مواردی دیگر اشاره میکنیم:
|
۱۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی. |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی ، در این باره گفتهاند:
«آیات مربوط به علم غیب دو دستهاند:
از آن جا که همه مخلوقات، چه در اصل وجود و ذاتشان و چه در اثار و خصوصیات خود، هیچگونه استقلالی ندارند بلکه محتاج و وابسته به خداوندند و تنها وجودی که در ذات خود مستقل است، خداوند میباشد مقصود از دو دسته آیات فوق، این است که علم غیب بالاصاله و ذاتا از آن خداست و غیر خداوند چنین علمی ندارد مگر به نحو تبعی یعنی به خواست و رضایت و اراده خداوند. خداوند بالاصاله وبالذات عالم به غیب است و غیر خداوند به تعلیم او از غیب آگاه میشود. یعنی پیامبر (ص) و امام (ع) از خود چیزی نمیدانند، بلکه آنچه خداوند از غیب و اسرار نهان در اختیارشان بگذارد، میدانند. (...) علم غیب نیز بالاصاله و به نحو استقلالی از آن خداست و غیر خدا با اذن و اراده و تعلیم خداوند از آن مطلع خواهد بود. آیاتی که علم غیب را از غیر خدا نفی میکند، ناظر به علم استقلالی و ذاتی است. اما در خصوص آیه ۱۸۸ سوره اعراف از آنجا که کفار ادعای نبوت پیامبر اکرم (ص) را مساوی با ادعای علم غیب گرفتهاند و با آن فهم بسیط و ساده خود توان درک علم استقلالی و تبعی را نداشتند خداوند پیامبر اکرم (ص) را امر فرموده طبق فهم ساده آنان سخن بگوید، لذا میفرماید بگو من مدعی علم غیب نیستم من تنها بشیر و نذیری هستم که برای هدایت شما آمدهام»[۸۲]. |
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه: ۶۵.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه ۲۶ - ۲۷.
- ↑ خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
- ↑ و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.
- ↑ بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ سوره کهف، آیه: ۱۱۰.
- ↑ و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه: ۶۵.
- ↑ سید حسن صانعی، پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور، ص۲۰۸.
- ↑ «خداوند است که جانها را میگیرد»؛ سوره زمر، آیه ۴۲
- ↑ «و تا زمانی که چون مرگ به نزدیکی از شما بیاید رسولان و فرستادگان ما او را قبض روح میکنند». سوره انعام، آیه ۶۱.
- ↑ «و از برای خداست عزّت و از برای رسول او و از برای مؤمنین، ولکن منافقین نمیدانند»؛ سوره نساء، آیه ۱۳۹.
- ↑ امامشناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.
- ↑ خداوند متعال شما را بر غیب آگاه نسازد و بر باطن یکدیگر مطلع نکند ولکن برای این مقام از پیامبران هر که را بخواهد، بر میگزیند؛ سوره آل عمران: ۱۷۹.
- ↑ علم غیب، ص۳۱.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه ۲۶ - ۲۷.
- ↑ تفسیر نمونه ج۹، ص ۱۰۲.
- ↑ «نترس و اندوه به خود راه مده، ما این کودک را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران قرار میدهیم»؛ سوره قصص آیه ۷.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۹، ص ۲۸۷.
- ↑ «کلیدهای غیب نزد خداست که جز او کسی آنها را نمیداند»؛ سوره انعام آیه ۵۹.
- ↑ «بگو هیچیک از کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب را نمیدانند، جز خدا»؛ سوره نمل آیه ۶۵.
- ↑ «بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟»؛ سوره انعام آیه ۵۰.
- ↑ «چنان نبود خدا شما را از علم غیب آگاه کند ولی خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد بر میگزیند (و قسمتی از اسرار غیب را در اختیار او میگذارد)»؛ سوره آل عمران آیه ۱۷۹.
- ↑ «من شما را از آنچه میخورید، یا در خانههایتان ذخیره میکنید؛ خبر میدهم»؛ سوره آل عمران آیه ۴۹.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۵، ص ۱۴۲ تا ۱۵۱.
- ↑ منشور جاوید، ج۷، ص ۲۲۷ - ۲۳۴.
- ↑ «هنگامی که فرشتگان به مریم گفتند: ای مریم خدا تو را به فرزندی نوید میدهد که نام وی مسیح عیسی فرزند مریم است، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه خداست و در گهواره با مردم سخن میگوید و از صالحان است»؛ سوره آل عمران آیه ۴۵ و ۴۶.
- ↑ «فرستادگان ما (فرشتگان) با مژده به نزد ابراهیم رفتند و گفتند: سلام بر تو ... و همسر وی که ایستاده بود خندید، او را به اسحاق و پس از اسحاق به یعقوب بشارت دادیم»؛ سوره هود آیه ۶۹ و ۷۱.
- ↑ «به مادر موسی وحی کردیم که موسی را شیر بده آنگاه که بر او ترسیدی ، او را به دریا بیفکن و نترس و غمگین مباش، ما او را به تو باز میگردانیم و از پیامبران مرسل قرارش میدهیم»؛ سوره قصص آیه ۷.
- ↑ منشور جاوید، ج۷، ص ۲۲۸ - ۲۴۲.
- ↑ تسنیم، ج ۱۶،ص ۴۲۷. ج۲ ص۱۶۲.
- ↑ انعام، ۵۹.
- ↑ هود، ۴۹.
- ↑ خداوند از تمام امور پنهانى آگاه است و هيچكس را از علم غيب خود آگاه نمیكند مگر رسولانى كه مورد رضايت او هستند.
- ↑ نجم، ۴۴.
- ↑ آل عمران، ۴۹.
- ↑ زمر، ۴۳
- ↑ سجده، ١١.
- ↑ رعد، ۱۶.
- ↑ مائده، ۱۱۰.
- ↑ تفسیر نور، ج۵، ص ۳۱۱
- ↑ علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ «جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد»، سوره جن؛ آیه ۲۷.
- ↑ شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۲۳.
- ↑ خداوند متعال شما را بر غیب آگاه نسازد و بر باطن یکدیگر مطلع نکند ولکن برای این مقام از پیامبران هر که را بخواهد، بر میگزیند؛ سوره آل عمران: ۱۷۹.
- ↑ «نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام. از گِل، چیزی به شکل پرنده میسازم. سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسی] را بهبودی میبخشم. مردگان را به اذن خدا زنده میکنم. از آنچه میخورید، و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم. مسلماً در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید!»، سوره آل عمران؛ آیه ۴۹.
- ↑ «خدا عالِم به امور پنهانی است و هیچکس را بر اسرار غیبش آگاه نمیکند، مگر رسولی که او را برگزیده و از وی راضی شده است» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۷۷.
- ↑ «خدا عالِم به امور پنهانی است و هیچکس را بر اسرار غیبش آگاه نمیکند، مگر رسولی که او را برگزیده و از وی راضی شده است» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه۱۰۵.
- ↑ پاسخ به شبهات قرآنی، ماهنامه مبلغان، شماره۱۸۰.
- ↑ «آن از اخبار غیبی بود که ما آن را به تو وحی کردیم و تو و قومت پیش از این، آن را نمیدانستید» سوره هود، آیه ۴۹.
- ↑ «ما به تو وحی کردیم همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او نیز وحی کردیم» سوره نسا، آیه ۱۶۳.
- ↑ «و این چنین ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم» سوره انعام، آیه ۷۵.
- ↑ «ملائکه گفتند: علمی برای ما نیست، مگر آنچه که خود به ما یاد داده ای» سوره بقره، آیه ۳۲.
- ↑ «هیچ بشری نمیتواند با خدا سخن بگوید مگر از راه وحی یا از پشت پرده و یا اینکه رسولی به سوی او فرستاده شود تا به اذن خدا به او وحی کند» سوره شوری، آیه ۵۱.
- ↑ «روح الامین قرآن را بر قلب تو نازل کرد» سوره شعرا، آیه ۱۹۳.
- ↑ «و ما به مادر موسی وحی کردیم که فرزندت را شیر بده، پس وقتی که ترسیدی او را در دریا بینداز و نترس و غمگین نباش، چرا که ما او را به تو برگردانیده و او را از مرسلین قرار خواهیم داد» سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ «بگو: هیچ کس در آسمانها و زمین غیب نمیداند مگر اللَّه»، سوره نمل؛ آیه ۶۵.
- ↑ «کلیدهای غیب نزد اوست. جز او کسی را از غیب آگاهی نیست»، سوره انعام؛ آیه ۵۹.
- ↑ «پیش از این نه تو آنها را میدانستی و نه قوم تو»، سوره هود؛ آیه ۴۹.
- ↑ «بگو: هیچ کس در آسمانها و زمین غیب نمیداند مگر اللَّه»، سوره یونس؛ آیه ۲۰.
- ↑ «اگر علم غیب میدانستم ، بر خیر خود بسی میافزودم و هیچ شری به من نمیرسید»، سوره اعراف؛ آیه ۱۸۸.
- ↑ «به شما نمیگویم که خزاین خدا در نزد من است. و علم غیب هم نمیدانم»، سوره هود؛ آیه ۳۱.
- ↑ «خدا بر آن نیست که شما را از غیب بیاگاهاند، ولی برخی از پیامبرانش را که خود بخواهد برمیگزیند»، سوره آل عمران؛ آیه ۱۷۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن؛ آیه ۲۶ و ۲۷.
- ↑ نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آوردهام. از گِل، چیزی به شکل پرنده میسازم. سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسی] را بهبودی میبخشم. مردگان را به اذن خدا زنده میکنم. از آنچه میخورید، و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم. مسلماً در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید!؛ سوره آل عمران؛ آیه ۴۹.
- ↑ «کسى که دانشى از کتاب [آسمانى] داشت گفت»، سوره نمل؛ آیه ۴۰.
- ↑ «و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس»، سوره رعد؛ آیه ۴۳.
- ↑ پایگاه پرسمان قرآن
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ وبگاه تبیان
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد»؛ سوره جن، آیه ٢٦ و ٢٧
- ↑ «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود همداستان شدند و نیرنگ میباختند نزد آنها نبودی»؛ سوره یوسف، آیه ١٠٢.
- ↑ «و در آنجا بندهای از بندگان ما را که رحمت خویش را بر او ارزانی داشته بودیم و خود بدو دانش آموخته بودیم یافتند.
- ↑ «ما به داود و سلیمان دانش دادیم، گفتند: سپاس از آن خدایی است که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد* و سلیمان، وارث داود شد و گفت: ای مردم، به ما زبان مرغان آموختند و از هر نعمتی ارزانی داشتند و این عنایتی است آشکار.
- ↑ «فرشتگان گفتند: ای مریم، خدا تو را به کلمه خود بشارت میدهد، نام او مسیح، پسرمریم است، در دنیا و آخرت، آبرومند و از مقربان است * با مردم همچنان که در بزرگی در گهواره سخن می گوید و از شایستگان است* مریم گفت: ای پروردگار من، چگونه مرا فرزندی باشد، در حالی که بشر به من دست نزده است. گفت: بدین سان که خدا هرچه بخواهد میآفریند. چون اراده چیزی کند به او گوید موجود شود، پس موجود میشود.
- ↑ پایگاه جامع ادیان و مذاهب
- ↑ کلیدهای غیب نزد خداست که جز او کسی آنها را نمیداند؛ سوره انعام آیه ۵۹.
- ↑ بگو هیچیک از کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب را نمیدانند، جز خدا؛ سوره نمل آیه ۶۵.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه ۲۶ - ۲۷.
- ↑ وبگاه پرسمان دانشجویی