آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در اینباره گفته است:
- «گاه گفته میشود خداوند قبلا آینده انسان را بهطور اجمال برای آنها بیان فرموده بود، در حالی که بعضی احتمال دادهاند ملائکه خودشان این مطلب را از کلمه "فی الارض" دریافته بودند، زیرا میدانستند انسان از خاک آفریده میشود و ماده بخاطر محدودیتی که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که جهان محدود مادی، طبع زیاده طلب انسانها را نمیتواند اشباع کند، حتی اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع مخصوصا در صورتیکه توام با احساس مسئولیت کافی نباشد سبب فساد و خونریزی میشود. بعضی دیگر از مفسران معتقدند پیشگوئی فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روی زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دگری بودند که به نزاع و خونریزی پرداختند پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانی فرشتگان نسبت به نسل آدم شد! این تفسیرهای سه گانه چندان منافاتی با هم ندارند یعنی ممکن است همه این امور سبب توجه فرشتگان به این مطلب شده باشد، و اتفاقا این یک واقعیت بود که آنها بیان داشتند، و لذا خداوند هم در پاسخ هرگز آن را انکار نفرمود، بلکه اشاره کرد در کنار این واقعیت، واقعیتهای مهمتری درباره انسان و مقام او وجود دارد که فرشتگان از آن آگاه نیستند! آنها فکر میکردند اگر هدف عبودیت و بندگی است که ما مصداق کامل آن هستیم، همواره غرق در عبادتیم و از همه کس سزاوارتر به خلافت! بیخبر از این که عبادت آنها با توجه به این که شهوت و غضب و خواستهای گوناگون در وجودشان راه ندارد با عبادت و بندگی این انسان که امیال و شهوات او را احاطه کرده و شیطان از هر سو او را وسوسه میکند تفاوت فراوانی دارد، اطاعت و فرمانبرداری این موجود طوفان زده کجا، و عبادت آن ساحلنشینان آرام و سبکبار کجا؟! آنها چه میدانستند که از نسل این آدم پیامبرانی همچون محمد (ص) و ابراهیم و نوح و موسی و عیسی (ع) و امامانی همچون ائمه اهل بیت (ع) و بندگان صالح و شهیدان جانباز و مردان و زنانی که همه هستی خود را عاشقانه در راه خدا میدهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت، افرادی که گاه فقط یک ساعت تفکر آنها برابر با سالها عبادت فرشتگان است»[۱].
- «نه تنها خداوند اسرار غیب را در مورد لازم به پیامبران و امامان تعلیم میدهد بلکه گاهی به غیر پیامبر (ص) و امام (ع) نیز چنین تعلیمی میدهد همانگونه که در داستان مادر موسی در قرآن میخوانیم که خداوند به او گفت: ﴿وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾[۲] حتی گاهی پرندگان و جانداران دیگر به خاطر ضرورتهای زندگی، آگاهیهایی از اسرار نهان و حتی از آینده نسبتا دور پیدا میکنند که تصورش برای ما مشکل و پیچیده است، و به این ترتیب بعضی از مسائلی که برای ما غیب محسوب میشود، برای آنها غیب نیست»[۳].
پاسخ دیگر
۱. آیتالله سبحانی؛ |
---|
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:
«جنّ نمیتواند از غیب خبر دهد. خبرهایی را هم که آنها از آینده میدهند به این صورت است که در صورت نبودن مانع به آسمانها رفته و اخباری را از ملائکه میشنوند. اما بعد از ظهور اسلام دیگر راههای آسمان بر آنان به طور کامل بسته شد و هر کدام از ایشان که برای خبر گیری به آسمان میروند با شهاب نابود میشوند. به خاطر مشاهده همین مطلب بود که عدهای از ایشان تحقیق کردند و به پیامبر ایمان آوردند. در زمان حضرت سلیمان بعضی از مردم فکر میکردند که اجنّه علم غیب دارند. حضرت سلیمان که میدانست به زودی وفات خواهد کرد به خدا عرض کرد: پروردگارا مرگ مرا از جنیان پنهان دار تا مردم بدانند که جنیان عالم به غیب نیستند. حضرت سلیمان بناهای عظیمی داشت. یکی از این بناها را که اجنه شروع به ساخت آن کرده بودند یکسال به اتمام ساخت آن مانده بود. حضرت سلیمان به خاندان خود سپرد که جنّیان را از مرگ من آگاه نکنید تا بنای ساختمان فراغت یابند. یکی از روزها حضرت سلیمان در کاخ بلور تنها ایستاده بود و بر عصای خود تکیه زده بود و به تماشای مناظر عمارتهای کشور پهناور خود مشغول بود. ملک الموت به شکل جوانی به نزد سلیمان رفت و او را در همان حال قبض روح کرد. جسد بی جان سلیمان مدتها به همان حالی که ایستاده و تکیه به عصا داده بود باقی ماند. سپاهیان و کارگزاران جنّی از دیوارهای بلوری قصر او را میدیدند و گمان میکردند سلیمان زنده است و به آنان مینگرد. از ترس او کسی جرأت نداشت وارد قصر شود تا آنکه خدا موریانهها را فرستاد تا عصای سلیمان را خوردند و سلیمان بر زمین افتاد و همه مردم فهمیدند که جنّیان از یک قدمی خود هم خبر نداشتند چه برسد به آینده! خداوند در این باره میفرماید: ﴿فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴾[۴].»[۵].
|
۲. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله جوادی آملی در کتاب «تسنیم» در اینباره گفته است:
البته این گونه نیست که شیطانهای جنی نسبت به همه امور عادی، علم غیب داشته باشند. برای نمونه، خداوند درباره نحوه رحلت حضرت سلیمان (ع) در سوره سبأ، آیه ﴿فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴾[۱۰]. میفرماید: جنیان سپاه سلیمان متوجه نشدند که سلیمان رحلت کرده است. آنها چون درون بین نبودند و علم غیب نداشتند، متوجه مرگ حضرت سلیمان نشدند و گمان میکردند سلیمان زنده است. لذا مدتها به همان حال دربند بودند. آنچه درباره علم غیب شیطانها نسبت به امور عادی بیان شد، بیشتر درباره شیطانهای جنی بود، اما علم غیب در همین محدوده برای شیطانهای انسی نیز ممکن است. با توجه به اینکه شیطانها مخصوصاً شیطانهای جنی نسبت به برخی امور پوشیده بر انسان، علم دارند، آیا میتوان برای رفع مشکلات به آنها پناه برد یا نه؟ با استفاده از بیان نویسنده در تسنیم در جواب این سؤال باید گفت: پناه بردن به جن از طریق سحر و کهانت و مانند آن، هیچ سودی ندارد و قرآن کریم با لسان حصر هشدار میدهد که هیچ پناه گاهی جز خدای سبحان نیست و از آن جهت که تأثیر همه موجودات و از جمله جن در عالم فقط به اذن تکوینی خداوند است، برای در امان بودن از شر افراد شرور باید به خدا استعاذه نمود. سوره فلق و ناس، نمونه استعاذه به خداوند، برای در امان ماندن از شر شیاطین انسی و جنی است».[۱۱]. |
۳. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله مصباح یزدی، در کتاب «معارف قرآن» در اینباره گفته است:
«پیامآور و رسولی که خدا میفرستد خواه پیامبر (ص) باشد یا فرشته؛ عالم به غیب است لکن خدا او را عالم کرده است؛ و اگر نمیکرد، خودشان علم به غیب نمیداشتند و ای همان نفیِ علم غیب ذاتی از غیر خداست. اما اینکه دایره مغیبات، چقدر گسترده است، باید گفت بیگمان همه پیامبران یکسان نبودهاند ممکن است بعضی از انبیاء و یا بعضی از اولیاء خدا، علمهایی داشته باشند که دیگر انبیاء هم، نداشته باشند؛ دلیلی نداریم که هر کس که پیامبر (ص) شد به اندازه همه پیامبران و یکسان با همه، بر مغیبات آگاهی دارد؛ بلکه میتوان گفت برخلاف این معنا، دلیل داریم»[۱۲].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین مهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی مهری در مقاله «آگاهیهای غیبی» در اینباره گفته است:
«از آیه ﴿فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴾[۱۳]. معلوم میشود جنها تصور میکردند که از غیبِ جهان آگاهند، خداوند پس از این که آنها را مسخّر کرد تا در خدمت حضرت سلیمان (ع) باشند، صحنهای به وجود آورد تا آنها بدانند که علم به غیب ندارند: حضرت سلیمان در حالی که بر عصای خویش تکیه داده بود مراقب انجام وظایف آنها بود، در همان حال، مرگ او فرا رسید و همچنان که تکیه داده بود جان سپرد ولی مدّتی به همان حال باقی ماند تا این که موریانه عصای او را خورد و او بر زمین افتاد، آن گاه جنّیانِ دربند، متوجّه شدند که مدتی به این خیال، که آن حضرت، مراقب آنهاست، خدمت اجباری کردهاند: ﴿فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴾ و چون او بر زمین افتاد جنّیان متوجه شدند که اگر از غیب آگاهی داشتند هرگز گرفتار عذاب خوار کننده (خدمت اجباری) نمیشدند. ولی از همین آیه و همین داستان معلوم میشود آنها به نحوی بخشی از غیب جهان را متوجه میشدند که منشأ این توهّم آنها شده است. بنابراین همین آیه دلالت میکند که بهطور کامل روزنه غیب بسته نیست. در سوره جن، راهی که جنّیان از آن راه به اخبار غیب دست مییافتند به نحوی بیان شده است؛ در آیه ﴿وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا* وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا﴾[۱۴] از زبان آنها میفرماید: ﴿وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا* وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا﴾[۱۵] از زبان آنها میفرماید: و ما آسمان را دیدیم که پر از نگهبانان نیرومند و شهابهاست و ما پیش از این در جایگاهی از آسمان مینشستیم و (به اخبار آسمان) گوش میدادیم ولی اکنون اگر کسی گوش فرا دهد شهابهایی برای او در کمین است. نظیر این مطلب در آیاتی دیگر نیز آمده است. به هر حال از این آیات، روشن میشود که راههایی برای اطلاع از غیب وجود دارد و جنّیان از بعضی از آن راهها استفاده میکردهاند»[۱۶]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد علی رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر قرآن مهر» در اینباره گفته است:
«قرآن کریم در آیه چهاردهم سورهی سبأ به مرگ عجیب و عبرتآموز سلیمان اشاره میکند و میفرماید: ﴿فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴾[۱۷]. واژه تَبیَّنت یا به معنای آشکار شدن و یا به معنای دانستن است. بنابر معنای اول مقصود آن است که بعد از افتادن سلیمان (ع) انسانها فهمیدند که جنیان نیز از اسرار غیب آگاه نیستند. بنابر معنای دوم مقصود آن است که جنیان از مرگ سلیمان آگاه نبودند و فهمیدند که اگر از اسرار غیب آگاه بودند، زودتر از کارهای سخت و مجازت فرار میکردند. اگر علم غیب در اختیار خلافکاران باشد از آن سوء استفاده میکنند و از مجازات میگریزند»[۱۸]. |
۶. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
«مقدمتاً باید یادآور شد که مطابق با صریح آیات قرآن کریم، ملائکه الهی تا خداوند به آنها علمی نداده است، از چیزی آگاهی ندارند: ملائکه گفتند: ﴿لَا عِلْم لَنَا إلَّا مَا عَلَّمْتنَا﴾[۱۹]. از مطالب پیشین نیز به دست میآید که اساسا یکی از طرقی که پیامبران به وسیله آن، از امور غیبی آگاه میشوند، از راه فرشتگان است. بنابراین میتوان مدعی شد که خداوند متعال ملائکه رسول را آگاه از محتوای پیام وحی کرده و آنها چنین پیامی را به پیامبران ابلاغ میکنند. روشن است که در این فرایند، ملائکه نیز به طور طبیعی از امور غیبی آگاه میشوند. به این آیات توجه کنید: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۲۰] و ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ﴾[۲۱] با توجه به آنچه که گذشت، فرشتگان نیز عالم به غیب هستند»[۲۲].
|
۷. پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«ابتدا باید مشخص شود که علم غیب چیست؟ غیب در برابر شهادت قرار میگیرد و به مجموعه اموری گفته میشود که هم اکنون روشن و معلوم نیستند، در مقابل شهادت که به معنای امور مشهود است. از این رو عالم غیب و عالم شهادت نیز به معنای عالمی که برای ما مخفی است و نیز عالمی که برای ما مشهود است میباشد. با توجه به این مقدمه، باید دانست که علم غیب، در واقعی علمی است که به عالم غیب تعلق دارد، به عالمی که از ما نهان است. اموری که از ما نهان است، مسائل زیادی هستند: عوالم بالاتر، اموری که در آینده محقق خواهند شد مانند ظهور امام زمان (ع)، رجعت، بهشت و جهنم و ... یکی از اموری که در دسترس مشاهده ما نیست، موجودات ماورائی مانند ملائکه است که ما نمیتوانیم آنها را ببینیم. بنابراین ملائکه خود، بخشی از عالم غیب محسوب میشوند البته این بدان معنا نیست که آنها از تمام مسائل مخفی و غیبی خبر دارند، همچنان که در داستان خلقت آدم، به خداوند اعتراض کردند که موجودی میآفرینی که در زمین ظلم کند و کشتار کند، در جواب خداوند فرمود، من چیزی میدانم که شما نمیدانید. بنابراین، اگرچه ملائکه خود متعلق به عالم غیب هستند و اموری از عالم غیب را میدانند ولی این چنین نیست که تمام مسائل را بدانند و بسیاری از مسائل بر آنها نیز پوشیده است. ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾[۲۳]»[۲۴].
|
۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«درباره آيه ۳۰ سوره بقره و اعتراض فرشتگان دو نظريه هست:
|
۹. پژوهشگران وبگاه تبیان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه تبیان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«قابليتهای موجود در جن كه ناشی از نوع خلقتش میباشد مانند پنهان بودن از چشم، طی مسافت كردن و غيره اين تصور را در ذهن انسانها ايجاد میكند كه اين موجودات از عالم غيب آگاهاند. البته بسياری از ارتباط برقراركنندگان آگاهانه به قصد سوؤ استفاده و فريب مردم و يا ناآگاهانه به اين باورها دامن زدهاند، ولی حقيقت آن است كه تنها خداوند است كه آگاه به غيب میباشد و لاغير، چنان چه میفرمايد: "خداوند دانای غيب است و غيب خود را بر هيچ كس آشكار نمیسازد، مگر بر آن پيامبری كه از اوخشنود باشد". و البته بسيار ديده شده در جريان همين احضار روح كه ما آن را احضار جن میدانيم، جنيان توانستهاند پاسخهای درست و مناسبی را ارائه دهند كه آن را نبايد ناشی از علم غيب آنان دانست، زيرا جنها از آنجايی كه به راحتی میتوانند طی طريق كنند، میتوانند از همنوعان خود كه در جريان ماجرا قرار دارند پاسخ را جويان شده و به شخص رابط اطلاع دهند و يا از امكانات ديگری استفاده كنند كه ما از آن بیخبريم. به هر حال علم غيب چه برای انسان و چه برای جن منتفی است مگر برای عدهای خاص كه از طرف خداوند اين توانايی برايشان ممكن میشود»[۳۰].
|
۱۰. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«تنها در مورد این که شیطان علم داشت به مخلصین دسترسی ندارد، آمده: ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِإِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾[۳۱] از این آیه به دست میآید که شیطان دسترسی به مخلصان ندارد. ولی در موارد افراد دیگر دلیلی صریح در دست نیست، گر چه مدعی گمراهکردن همه انسانها به استثنای مخلصین شده است، ولی در مجموع میتوان گفت که شیطان از عاقبت کار آدمیان آگاهی ندارد. شاید از همین روست فرشتگان که ابلیس هم در جمع آنان بود، در وقت خلقت آدم گفتند: جز آن چه به ما تعلیم دادی نمی دانیم. هم چنین ابلیس که از نوع جنیان است، تا به این اندازه که از عاقبت کار انسانها با خبر باشند، علم و احاطه بر امور آدمیان ندارند. نیز عدم علم شیطان را به عاقبت کار انسان اثبات می کند. چون از عاقبت او آگاهی ندارد، پیوسته تلاش میکند که او را وسوسه نماید. شاید بتواند گمراه سازد. اگر علم به آینده او داشت، آن اندازه و همواره نمیکوشید، زیرا در این فرض میدانست که گمراه میشود و یا میدانست که گمراه نمیشود. پس همانند نا آگاهان برای گمراه کردن آدمیان تلاش پیوسته نمیکرد، در حالی که عملا چنین نیست. شیطان همانند نا آگاهان در پی گمراه نمودن افراد است. چه بسا موفق هم نمیشود. این نشان میدهد نسبت به عاقبت انسانها علم ندارد. شیطان از نوع جنیان است، جن به دلیل وضع جسمی خود، از سرعت و حرکت خاصی برخوردار است، میتواند به آسانی در مدت کوتاهی از حوادث و رخدادهایی که در دورترین نقطه به وجود آمده است، خبردار شود. در این ارتباط حرفهای زیادی بین مردم نقل میشود، برخی از آنها صحت دارد، مبانی علمی و دینی آن را تأیید میکند اما بسیاری خرافاتی بیش نیست.اما این که از اسرار درون آدمی و نیت و قصد او خبردار باشد که مثلاً فردا چه کاری قصد دارد انجام دهد، هرگز چنین علم و احاطه علمی ندارد. در هیچ جایی چنین ادعایی نشده به خصوص این که این گونه امور از مصادیق علم غیب است. علم غیب را غیر از خدا و برخی بندگان پاک او (انبیا و اولیا) که از خداوند دریافت نمودهاند، کسی دیگر نمیداند. از این رو شیطان هرگز چنین قدرت و صلاحیتی ندارد که از آن گونه امور و عاقبت کار و اسرار باطنی انسان خبردار شود. از قرآن کریم استفاده میشود قلمرو نفوذ شیطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه و زینت دادن خیالی یک امر باطل است، که با عناوین وسوسه، تزیین و تسویل بیان شده است. او هیچگونه اطلاع از موفقیت خود در گمراه کردن انسان و عاقبت کار او ندارد، چه اینکه شیطان هیچ گونه سلطه و اکراه و اجبارى بر انسان ندارد. قرآن کریم از زبان شیطان نقل میکند: ﴿وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي وَلُومُواْ أَنفُسَكُم﴾[۳۲] در این آیه از هر گونه سلطه ظاهرى و معنوى و شاید آگاهی از عاقبت کار و نتیجه موفقیت شیطان نفى شده؛ یعنى نه چنین قدرتى دارد که در اراده انسان نفوذ و چیزى را بر او تحمیل کند و بر کارى اجبار نماید؛ نه دلیل و برهانى دارد تا عقل و اندیشه انسان را تحت تصرف خود قرار دهد. در نتیجه انسان ناچار به پذیرش القائات او بشود. تنها نقشى که شیطان در زندگى انسان دارد، دعوت به سوى باطل است. دعوت شیطان از طریق نفس اماره انسان صورت میگیرد. در واقع نیروهای اماره در وجود انسان در طول القائات شیطانی قرار دارند. شیطان بدون آمادگی درونی انسان نمیتواند کاری صورت دهد. پس شیطان هیچ تسلطی بر انسان ندارد. این حقیقت را در سوره نحل بیان میفرماید: ﴿إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ﴾[۳۳] بنابر این آیه کار شیطان فقط وسوسه کردن است. ولی در این راه از هر گونه تلاشی برای گمراه کردن و گمراه نگاه داشتند انسان فرو گذار نمیکند. بنابر این شیطان هیچ قدرتى ندارد و فقط وسوسهگرى میکند»[۳۴]. |
۱۱. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست؛ |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
«علم به غیب ذاتاً از آن خدا است و غیر او کسی مستقلاً علم به غیب ندارد، امّا هر موجودی که خداوند به او اجازه داده باشد، میتواند علم غیب داشته باشد و افکار ما را بخواند. به عبارت دیگر، فقط خدا علم غیب دارد. هر گاه که بخواهد و صلاح بداند باب آن را براى پیامبران و فرشتگان خود میگشاید، و هر گاه بخواهد آن را بروى آنان میبندد و ایشان را از فهمیدن آن ممنوع مینماید. مطمئناً برخی از فرشتگان نگهبان، به پارهای از افکار ما آگاهی دارند، اگرچه بر اساس برخی روایات، برخی افکار نیز از نگاه آنان مخفی بوده و تنها خدا است که آنرا میداند. امام علی (ع) در مناجات با خداوند میگوید: «وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیَّ مَعَ جَوَارِحِی وَ کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِیَ عَنْهُم» و تو آن فرشتگان را شاهدانی بر من قرار دادی که (فردای قیامت) همراه با اعضا و جوارحم اقامه شهادت کنند و تو خود نیز شاهد اموری هستی که از دید آنان مخفی مانده! شیاطین نیز تا حدودی بر افکار ما احاطه دارند و به همین دلیل تلاش میکنند تا نیتهای ما را در جهت شر ساماندهی کنند. مطابق آیه شریفه ﴿وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ﴾[۳۵] شیاطین با شیطنتشان به بالا میرفتند تا کلام فرشتگان را بشنوند وقتى به زمین میرسیدند ادعا میکردند ما علم غیب میدانیم؛ لذا پروردگار، آسمان را از شر شیاطین محفوظ داشت و هر وقت بخواهند بالا بروند آنان را با شهاب ثاقب دفع میکنند»[۳۶].
|
۱۲. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (ع). |
---|
پژوهشگران «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر» در اینباره گفتهاند:
«رسول در آیه ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى﴾ عمومیت دارد و شامل فرستادگان ملکی و بشری میباشد. مراد از رسول، همه فرستادگان الهی است مطلب دوم این است که مراد از رسول تنها پیامبران نیست؛ بلکه شامل مطلق فرستادگان الهی میشود؛ چه این فرستاده بشر باشد یا فرشته. علمای اهل سنت این مطلب را ذیل آیه بیان کردهاند. ابن کثیر، از علمای اهل سنت، در شرح این آیه مینویسد: کلمه رسول، شامل فرستادگان خداوند، اعم از بشر و فرشتگان میشود. هم چنین پیش از این گذشت که بقاعی نیز رسول را به فرشتگان و فرستادگان بشری تفسیر کرده است. هم چنین زحیلی، از دیگر مفسرین، نیز مینویسد: رسول: همان فرشته یا صاحب شریعت آسمانی است؛ یعنی شامل فرستاده از جنس فرشته و بشر میشود. راغب اصفهانی از واژه شناسان قرآنی، پس از عبارت «إلا من ارتضی من رسول» مینویسد: در این آیه، اشاره به این است که خداوند علمی دارد که ویژه اولیای اوست. باقلانی در کتاب تمهید الأوائل فی تلخیص الدلائل، پس از عبارت "من ارتضی من رسول"، سخنی دارد که نشان میدهد، خداوند متعال غیر خودش را نیز، از علم غیب با خبر میسازد و از دیدگاه او، این غیر خداوند منحصر در پیامبران نیست: در آیات همانند این آیات، آمده است که علم آن چه را که در عالم وجود دارد، جز دانای غیبها خداوند متعال یا کسی که او را خداوند آگاه ساخته، نمیداند. سلمی یکی دیگر از مفسران اهل سنت، من ارتضی را به گونهای معنا کرده است که شامل افراد دیگری غیر از پیامبران نیز میشود: من ارتضی کسی است که از اوصاف خود رهیده و به اوصاف حق آراسته شده است. از مجموع نوشتههای مفسرین و علمای اهل سنت نتیجه گرفته میشود که واژه من، در من رسول، بیانیه است که تنها یک مصداق از من ارتضی را بیان میکند و واژه رسول نیز مطلق است و شامل رسول بشری و فرشتگان میشود»[۳۷]. |
پرسشهای وابسته
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ تفسیر نمونه ج۱
- ↑ «نترس و اندوه به خود راه مده، ما این کودک را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران قرار میدهیم»؛ سوره قصص آیه ۷.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۹، ص ۲۸۷.
- ↑ «و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند» سوره سبأ آیه۱۴.
- ↑ منشور جاوید، ج۷، ص ۲۲۸ - ۲۴۲.
- ↑ دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم؛ سوره نمل، آیه: ۳۹.
- ↑ و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهابها یافتیم. و اینکه ما در نشستنگاههایی از آن برای شنیدن مینشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود مییابد؛ سوره جن، آیه: ۸ - ۹.
- ↑ تسنیم، ج ۵، ص ۷۰۴.
- ↑ «و اینکه ما در نشستنگاههایی از آن برای شنیدن مینشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود مییابد» سوره جن آیه۹.
- ↑ «و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند» سوره سبأ آیه۱۴.
- ↑ تسنیم، ج ۱۶،ص ۴۲۷. ج۱۳ ص۳۲۵.
- ↑ معارف قرآن؛ ج۱، ص۴۰۰.
- ↑ «و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند» سوره سبأ آیه۱۴.
- ↑ «و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهابها یافتیم. و اینکه ما در نشستنگاههایی از آن برای شنیدن مینشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود مییابد.» سوره جن آیه۸ و ۹.
- ↑ «و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهابها یافتیم. و اینکه ما در نشستنگاههایی از آن برای شنیدن مینشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود مییابد.» سوره جن آیه۸ و ۹.
- ↑ مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۵۵.
- ↑ «و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند» سوره سبأ آیه۱۴.
- ↑ تفسیر قرآن مهر؛ ج۱۷، ص۴۰.
- ↑ «علمی برای ما نیست، مگر آنچه که خود به ما یاد دادهای»؛ سوره بقره، آیه ۳۲.
- ↑ «و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای «3» فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است»؛ سوره شوری، آیه ۵۱.
- ↑ «روح الامین قرآن را بر قلب تو نازل کرد»؛ سوره الشعراء، آیه ۱۹۳.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید؛ سوره بقره، آیه ۳۰.
- ↑ وبگاه گفتگوی دینی
- ↑ «(سلیمان) گفت: ای سرکردگان! کدام یک از شما پیش از آنکه (آنان) گردن نهاده نزد من آیند اورنگ آن زن را پیش من میآورد؟» سوره نمل، آیه۳۸.
- ↑ «دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم» سوره نمل، آیه۳۹.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب آسمانی با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون سلیمان آن اورنگ را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخششهای پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه۴۰.
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ وبگاه تبیان
- ↑ «گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، نعمتهاى مادّى را در زمین در نظر آنها زینت میدهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت * بجز از میان آنان بندگان نابت را»؛ سوره حجر آیه ۳۹ و ۴۰.
- ↑ «شیطان در قیامت خطاب به گمراهان میگوید: در دنیا هیچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم، جز اینکه شما را به سوى باطل فرا خواندم و اجابت کردید. پس مرا بر گمراهى خویش ملامت نکنید، بلکه خود سزاوار سرزنش هستید»؛ سوره ابراهیم آیه ۲۲.
- ↑ «همانا شیطان بر مردمى که به خدا ایمان آورده و بر پروردگار خویش اتکا و اعتماد کردهاند، هیچ گونه تسلط و نفوذى ندارد، تنها تسلط او منحصر به اشخاصى است که خودشان ولایت و سرپرستى او را پذیرفته و دست ارادت و دوستى به او دادهاند»؛ سوره نحل آیه ۹۹ و ۱۰۰.
- ↑ مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی
- ↑ «و (آن را) از هر شیطان سرکشی نیک نگاه داشتهایم»؛ سوره صافات آیه ۷.
- ↑ وبگاه اسلام کوئست
- ↑ مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر