عرش در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[عرش]]، به معنی تخت، سقف [[خانه]]، داربست و تخت [[پادشاهی]] و [[حکومت]] است. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> | [[عرش]]، به معنی تخت، سقف [[خانه]]، داربست و تخت [[پادشاهی]] و [[حکومت]] است. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref>. | ||
گاه عرش بر آنچه که از نظر [[معنوی]] و وجودی اشراف و احاطه دارد اطلاق میشود: {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.</ref>. [[بدیهی]] است [[خداوند]] تخت [[حکومتی]] مانند تخت و حکومت بشری ندارد، بلکه منظور از عرش همه [[جهان]] است که [[تخت خدا]] محسوب میشود و منظور از تکیه زدن بر | گاه عرش بر آنچه که از نظر [[معنوی]] و وجودی اشراف و احاطه دارد اطلاق میشود: {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.</ref>. [[بدیهی]] است [[خداوند]] تخت [[حکومتی]] مانند تخت و حکومت بشری ندارد، بلکه منظور از عرش همه [[جهان]] است که [[تخت خدا]] محسوب میشود و منظور از تکیه زدن بر عرش، [[تسلط]] [[پروردگار]] و احاطه کامل او نسبت به جهان و [[نفوذ]] [[فرمان]] او در [[مخلوقات]] است. | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} در [[صحیفه]] میخواند: {{متن حدیث|يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}<ref>دعای ۷.</ref>؛ | [[امام سجاد]]{{ع}} در [[صحیفه]] میخواند: {{متن حدیث|يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}<ref>دعای ۷.</ref>؛ "ای (خدای) صاحب عرش [[عظیم]]. آن [[حضرت]] بر [[حاملان عرش]] [[خدا]] [[درود]] میفرستد: بار خدایا درود بفرست بر حاملان عرش خود، فرشتگانی که در [[تسبیح]] تو [[سستی]] نمیپذیرند"<ref>نیایش سوم.</ref>. | ||
آن حضرت در [[مقام حمد]] و [[ستایش الهی]] میفرماید: حمدی که همتراز عرش [[مجید]] تو بوده و با [[کرسی]] رفیع تو همسنگ باشد<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | برخی حاملان عرش را [[حاملان علم]] [[الهی]] (و [[قدرت الهی]]) دانستهاند. در برخی [[روایات]] از [[جبرائیل]]، [[میکائیل]]، [[اسرافیل]] و [[عزرائیل]] و نیز [[پیامبران اولوالعزم]] و نیز [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} به عنوان حاملان عرش یاد شده است. میدانیم که ملائک نقش وساطت [[تکوینی]] در جهان دارند و [[نفوس]] [[مطهر]] [[انسانهای کامل]]، واسطههای [[علم]] و [[فیض]] الهیاند. بدین ترتیب حاملان عرش مدیران دستگاه [[آفرینش]] از طرف خداوندند. | ||
با در نظر گرفتن مجموع مواردی که در مورد [[عرش]] گفته شده معلوم میشود، کلمه عرش علاوه بر آنکه بیانگر [[حکومت]] و [[سیطره]] [[خدا]] بر کل [[آفرینش]] است، در عین حال از یک [[حقیقت]] [[عینی]] [[برتر]] و ممتاز برخوردار است که نشانگر مرکز [[فرماندهی]] خدا نسبت به عالم است | همچنین امام سجاد{{ع}} میفرماید: "هرچه مادون عرش توست در برابر عظمتت [[خاشع]] است"<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. مقصود آن است که همه مخلوقات در برابر خداوند خاشعاند. | ||
آن حضرت در [[مقام حمد]] و [[ستایش الهی]] میفرماید: "حمدی که همتراز عرش [[مجید]] تو بوده و با [[کرسی]] رفیع تو همسنگ باشد"<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. همچنین آن حضرت در تمام درودهای خود بر [[پیامبر]] و خاندانش از [[خدای متعال]] میخواهد که درودی همسنگ عرش عظیم و هرچه در فرود آن جای دارد بر آنها بفرستد<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | |||
با در نظر گرفتن مجموع مواردی که در مورد [[عرش]] گفته شده معلوم میشود، کلمه عرش علاوه بر آنکه بیانگر [[حکومت]] و [[سیطره]] [[خدا]] بر کل [[آفرینش]] است، در عین حال از یک [[حقیقت]] [[عینی]] [[برتر]] و ممتاز برخوردار است که نشانگر مرکز [[فرماندهی]] خدا نسبت به عالم است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۳۰، چاپ سوم؛ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴، چاپ اول؛ شرح الصحیفة السجادیه، سید محمد شیرازی، النعمان، نجف اشرف، ۱۳۸۵؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «عرش»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۳۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۴ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۷
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عرش (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
عرش، به معنی تخت، سقف خانه، داربست و تخت پادشاهی و حکومت است. قرآن میفرماید: ﴿وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ﴾[۱]. گاه عرش بر آنچه که از نظر معنوی و وجودی اشراف و احاطه دارد اطلاق میشود: ﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾[۲]. بدیهی است خداوند تخت حکومتی مانند تخت و حکومت بشری ندارد، بلکه منظور از عرش همه جهان است که تخت خدا محسوب میشود و منظور از تکیه زدن بر عرش، تسلط پروردگار و احاطه کامل او نسبت به جهان و نفوذ فرمان او در مخلوقات است.
امام سجاد(ع) در صحیفه میخواند: «يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ»[۳]؛ "ای (خدای) صاحب عرش عظیم. آن حضرت بر حاملان عرش خدا درود میفرستد: بار خدایا درود بفرست بر حاملان عرش خود، فرشتگانی که در تسبیح تو سستی نمیپذیرند"[۴].
برخی حاملان عرش را حاملان علم الهی (و قدرت الهی) دانستهاند. در برخی روایات از جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل و نیز پیامبران اولوالعزم و نیز امام علی و امام حسن و امام حسین(ع) به عنوان حاملان عرش یاد شده است. میدانیم که ملائک نقش وساطت تکوینی در جهان دارند و نفوس مطهر انسانهای کامل، واسطههای علم و فیض الهیاند. بدین ترتیب حاملان عرش مدیران دستگاه آفرینش از طرف خداوندند. همچنین امام سجاد(ع) میفرماید: "هرچه مادون عرش توست در برابر عظمتت خاشع است"[۵]. مقصود آن است که همه مخلوقات در برابر خداوند خاشعاند.
آن حضرت در مقام حمد و ستایش الهی میفرماید: "حمدی که همتراز عرش مجید تو بوده و با کرسی رفیع تو همسنگ باشد"[۶]. همچنین آن حضرت در تمام درودهای خود بر پیامبر و خاندانش از خدای متعال میخواهد که درودی همسنگ عرش عظیم و هرچه در فرود آن جای دارد بر آنها بفرستد[۷].
با در نظر گرفتن مجموع مواردی که در مورد عرش گفته شده معلوم میشود، کلمه عرش علاوه بر آنکه بیانگر حکومت و سیطره خدا بر کل آفرینش است، در عین حال از یک حقیقت عینی برتر و ممتاز برخوردار است که نشانگر مرکز فرماندهی خدا نسبت به عالم است[۸].[۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.
- ↑ «(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.
- ↑ دعای ۷.
- ↑ نیایش سوم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۳۰، چاپ سوم؛ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴، چاپ اول؛ شرح الصحیفة السجادیه، سید محمد شیرازی، النعمان، نجف اشرف، ۱۳۸۵؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم.
- ↑ شیرزاد، امیر، مقاله «عرش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۳۱.